بدنبال نا آرامی های دی ماه ۱۳۹۶ که برق آسا حدود بیش از صد شهر ایران را فرا گرفت و ده روز بطول انجامید خواب را از چشمان مسؤلین عالی رتبه نظام جمهوری اسلامی ربود و به کابوسی برای آنان تبدیل گردید. غیر مترقبه بودن بروز چنین تظاهراتی ، مقامات جمهوری اسلامی را سخت نگران ادامه این حرکت ها و تعمیق آن ساخته و با تغییر لحن و موضع ، برآن شدند که به شکل های مختلف خود را همسو با تظاهر کنندگان جلوه دهند بطوریکه اعتراض را حق مردم دانسته و وانمود کردند که این حق از سوی مقامات برسمیت شناخته شده است.نظرات برخی از رهبران به این ترتیب است:
آقای خامنه ای ، رهبر ایران می گوید اعتراض و اجتماع حق مردم است اما نباید آن را با تخریب مخلوط کرد
رهبر ایران امروز سه‌شنبه ۱۹ دی (۹ ژانویه) در یک سخنرانی در تهران گفت: “اینکه فلان انسانی از یک حقی محروم بماند و اعتراض بکند یا اعتراض‌کننده‌ها بیایند جایی جمع بشوند و حرف خودشان را بزنند، این یک مطلب است، و اینکه یک عده‌ای از این تجمع، از این انگیزه سوءاستفاده کنند، یک حرف دیگر است. اینها را نباید با هم مخلوط کرد.” (۱)
آقای روحانی ، رئیس جمهور: در ادامه با اشاره به اینکه در روزهای اخیر شاهد اعتراض ها در برخی نقاط کشور عزیزمان بوده ایم، گفت: این نکته باید برای همه روشن باشد که ما ملت آزادی هستیم و طبق قانون اساسی و حقوق شهروندی، مردم در بیان انتقادات و حتی اعتراض‌شان کاملاً آزاد هستند؛ اما در عین حال باید توجه کنیم که نحوه انتقاد و اعتراض باید به گونه‌ای باشد که پایان آن منتهی به بهتر شدن شرایط کشور و زندگی مردم شود. (۲)
آقای احمد جنتی ، دبیر شورای نگهبان ، رئیس مجلس خبرگان و رئیس سازمان تبلیغات اسلامی: با بیان اینکه باید اعتراضات در چارچوب قوانین صورت بگیرد گفت: «ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم صدای کسی درنیاید. مردم باید حرفشان را بزنند اما بدون نقض قوانین و در چارچوب نظام باید این حرکت انجام شود.» (۳)
بدنبال این اظهارات ، جبهه ملی ایران که همیشه استراتژی و تاکتیک سیاسی خود را در ذیل قانون اساسی و قانونی تعریف کرده و خود را ملتزم به قانون دانسته است فرصت را مغتم شمرده و نامه ای به رئیس جمهوری کشور ارسال کرده تا دستور دهند بر اساس اصل ٢٧ قانون اساسی مجوزی برای یک گردهمائی در یکی از میادین شهر تهران را برای این سازمان صادر نموده و امنیت این تجمع را بعهده بگیرد. (۴)
اقدام بسیارهوشمندانه سیاسی این سازمان با استقبال برخی سازمانهای سیاسی در خارج کشورو فضای مجازی قرار گرفت. در کنار این حمایت ها اما برخی افراد و همچنین سایت «پیک نت» ، منتسب به جناحی از حزب توده ایران، آنرا بر نتافته و حرکتی نادرست و ناشیانه خوانده اند.
در این باره آقای دکتر منصور بیات زاده ضمن حمایت از این درخواست جبهه ملی ایران ، نقد جانانه ای را نیز بر این سایت وارد نموده که من را از پرداختن دوباره به آن بی نیاز ساخته است. خوانندگان محترم می توانند این نقد را در این لینک مطالعه نمائید (۵)
علاوه از سایت پیک نت ، یکی از فعالین سیاسی با سابقه خارج از کشور بنام آقای امین بیات هم با نوشتن مقاله ای زیر عنوان « « باز هم دست کج از آستین ؛جبهه ملی ؛بر آمد» (۶) از حمله و نواختن به جبهه ملی ایران در حد بضاعتش دریغ نکرده است .
ایشان دراین مقاله که متأسفانه از بنیان استدلالی محکم و منسجمی برخوردارنیست فرموده اند « باز هم دست کج از آستین جبهه ملی بر آمد » اما نمی گوید موارد گذشته ای که دست کج از آستین جبهه ملی برآمده کدام ها بوده است؟
ــ آیا دست های کج درون جبهه ملی ،عناصری در رهبری جبهه ملی ایران بوده اند که مبارزات ۲۵ ساله جبهه ملی ایران از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا بهمن ماه ۱۳۵۷ علیه استبداد ، پایمال کردن مستمر قانون اساسی مشروطیت، سرکوب آزادیخواهان، سانسور مطبوعات و وابستگی دربار پهلوی به بیگانگان را هدایت کردند ؟
ــ آیا دست های کج مورد نظر این فعال با سابقه سیاسی که می گوید از آستین جبهه ملی ایران بر آمده اینست که اجازه نداده اند این سازمان به مبارزات چریکی و مسلحانه مرسوم آن دوران روی بیاورد؟
ــ آیا منظور ایشان از دست های کجی که از آستین جبهه ملی ایران برآمد ه عناصری بودند که حاضر نگشتند برای نجات دربار و ادامه حضور آمریکا در بحبوحه جنبش انقلابی مردم دعوت شاه را لبیک بگویند؟
ــ آیا منظور ایشان از دست های کجی که از آستین جبهه ملی برآمده کسانی بوده اند که به قانون قصاص جمهوری اسلامی ( نه ) گفته و این سازمان را به زعم اقای خمینی به یک سازمان «مرتد» و ممنوع الفعالیت تبدیل کرده اند، می باشد.؟
آقای امین بیات حضور افرادی از جبهه ملی در دولت موقت را کار همان دستهای کج دانسته اند اما توجه نمی کنند
و می گویند «… هنوز انگ خمینی که شما را مرتد خواند برجاست؛ سال ها رنج زندان و شکنجه را به جان خریده اید؛ و بعد از پشیمانی شرکت رهبران قدرت پرست آن زمان “جبهه ملی” در دولت موقت و خیانت آشکار به آمال و آرزوهای یک ملتِ به پا خواسته در انقلاب ۵۷، کافی برای درس عبرت گرفتن شما نیستند»
اقای امین بیات،
ــ آیا سیاست گام بگام دولت موقت را خیانت آشکار به آمال و آرزوی های یک ملت بپا خاسته در انقلاب بهمن ۱۳۵۷ می دانید؟ .
ــ آیا به نظرحضرتعالی اعضای دولت موقت هم باید به خیل اشغال گران سفارت آمریکا در می آمدند و یا در زمینه چینی برای تحمیل جنگ ۸ ساله با آیت الله خمینی و دیگر سردمداران نظام تازه مستقر همنوا می شدند تا به آرمانهای شما و ملت بپا خاسته ایران خیانت نمی شد.؟!
مرحوم آقای دکتر کریم سنجابی وزیر خارجه دولت موقت در زمانی کمتر از ۲ ماه از سمت خود استعفا کرد و بدنبال بی مهری های حکومت تازه مستقر شده، مجبور به ترک وطن شدند. اما آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر سر دبیر همان سایتی که مقاله شما در آن بعنوان پاسخی به مقاله حمایت آمیز آقای دکترفرهنگ قاسمی از بیانیه جبهه ملی انتشار یافته،(۷) در تاریخ ۵ بهمن ماه ۱۳۵۸ ، آنهم چند ماه پس از استعفای دولت موقت مرحوم مهندس مهدی بازرگان بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی رئیس جمهور ایران اسلامی می شود .
به عبارت دیگر آقای بنی صدر چندین ماه بعد از استعفای مرحوم دکتر سنجابی ریاست جمهوری نظام جمهوری اسلامی را بر پایه قانون اساسی آن، پذیرفته اند.آقای امین بیات می توانید بگوئید ریاست جمهوری آقای بنی صدر کار کدام یک از دستهای کج بوده است ؟
اما جناب امین بیات خود گفته اند دست های کجی که از آستین جبهه ملی در آمده در یک برخورد این همانی فعالیت های جبهه ملی در جنبش انقلابی منتهی به ۲۲ بهمن ۱۳۵۷عواملی بودند که از استقرار آزادی در کشورجلوگیری کرده باعث استقرار پایه های نظام جدید و ادامه حکومت آیه الله خمینی در کشور شده اند .به این بخش از نوشته اقای امین بیات توجه فرمائید:
« این دوستان بار دیگر همچون افرادی در اوایل انقلاب ۵۷، تحت نام “جبهه ملی ایران”، این بار اما برای نجات دار و دسته ی مرتجع خامنه ای و روحانی، پا به میدان گذاشته، و از شیادی چون روحانی تقاضای برگزاری تجمع، آنهم زیر پوشش ارگان سرکوبگری چون سپاه پاسداران جنایتکار، می کنند. ».
اما ایشان نفرمودند که اگر جبهه ملی در آن جنبش انقلابی حضور نیافته بود،کدام نیروی سیاسی و بچه نحوی آزادی در کشور ایران مستقر شده بود؟!
ــ آیا کسی و یا کسان دیگری جز آقای خمینی و برخی روحانیونی که اکثریت مردم رهبری آنان را در آنزمان پذیرفته بودند، در رهبری جنبش سال ١٣۵۷ قرار داشتند تا بتوانند اهداف ازادیخواهانه افرادی مانند جناب آقای امین بیات را متحقق سازند، وجود داشتند؟!
ـ آیا اقای خمینی و روحانیون همراه وی آنقدر آزادیخواه بودند که کشور را به سر زمین گل و بلبل تبدیل می کردند ، اما رهبران جبهه ملی و آن دست های کج نگذاشتند ؟!
از این سؤالات بدون پاسخ اقای امین بیات که بگذریم ،ایشان در وصف این اقدام رهبری جبهه ملی ایران در کشور (نگارش نامه به رئیس جمهور) گفته اند که، این اقدام « درحالی صورت می گیرد که اکثریت مردم ایران، جهت بر چیدن بساط ننگین جمهوری اسلامی ایران، قاطعانه، کمر همت بسته اند..»
خوب ما نمی دانستیم که آقای امین بیات در رأس یک سازمان معتبر نظر سنجی و یا سنجش افکار عمومی قرار گرفته و دقیقا اطلاع دارند که اکثریت مردم جهت برچیدن بساط ننگین جمهوری اسلامی قاطعانه کمر همت بسته اند. تا آنجائی که من می دانم انتخابات یازدهمین دوره مجلس در سال ۱۳۹۷ صورت می گیرد . امیدوارم بر اساس نظر سنجی های مؤسسه تحت رهبری ایشان تعداد اندکی پای صندوقهای رأی حاضر شوند . اما شخصا اعتراف می کنم با هیچ مؤسسه نظر سنجی تماس ندارم و نمی توانم درباره اکثریت و یا اقلیتی صحبت کنم که برای براندازی نظام جمهوری اسلامی کمر همت بسته اند.
و باز ایشان افاضه فرموده اند که چرا درنامه هیأت رهبری جبهه ملی به آقای رئیس جمهور، محترمانه برخورد شده است.
خوب جناب اقای امین بیات، آقای روحانی با ۲۴ میلیون رأی هموطنان من و شما رئیس جمهورکنونی ایران هستند . اولا بی احترامی به ایشان، بی احترامی به ۲۴ میلیون هموطنان خودتان است و ثانیا اگر شخصی و یا سازمانی با فردی محترمانه برخورد می کند شخصیت فردی و یا سازمانی خود را نشان می دهد . اینها مسائل روشن و شناخته شده ای است که به بحث نیازی ندارد. نمی دانم چرا شما به این شیوه نامه نگاری ایراد گرفته اید . شاید تصور می کنید بی ادبانه برخورد کردن با یک مقام رسمی کشوری که با عملکرد سیاسی آن مخالف می باشید نشان دهنده عمق خشم انقلابی شما است که قبول بفرمائید این مسائل هم دیگر کهنه شده است.
دربخش پایانی نوشته ام می خواهم بگویم که اگر موقعیت نظام جمهوری اسلامی متزلزل باشد با یک درخواست برگزاری میتینگ جبهه ملی آن وضعیت تغییر نمی کند و محکم نمی شود.
اما اگر این محاسبه اشتباه باشد درخواست برگزاری میتینگ و توافق با آن فرصتی است که مردم بتوانند با نظرات یک سازمان سیاسی ای که از نظرحاکمیت «مرتد»شناخته شده ، آشنا گردیده و حتما در روند حوادث بعدی مؤثر خواهد افتاد.
همچنین اگر بدرخواست مجوز جبهه ملی پاسخ منفی داده شود برای یکبار دیگر مردم ایران خواهند فهمید که تمامی ادعاهای رهبران جمهوری اسلامی ایران از رهبری گرفته تا ریاست جمهوری ورئیس مجلس خبرگان و دبیر شورای انتصابی نگهبان مجموعا سریالی از دروغ می باشد که دروغهای قبلی را تکمیل خواهد کرد. مشروط بر اینکه آنها که خود را «بدیل» وضعیت کنونی دانسته اند نا راحت نشوند!!
حسین منتظر حقیقی
ششم فوریه ۲۰۱۸ برابر با ۱۷ بهمن ماه ۱۳۹۶
hossein.montazer@hafenstadt.net
پانویس :
۱- رهبر ایران:اعتراض و اجتماع حق مردم است اما نباید آن را با تخریب مخلوط کرد. به نقل از سایت بی بی سی
http://www.bbc.com/persian/iran-42620667
۲ ـ روحانی در جلسه دولت : انتقاد و اعتراض در همه امور حق مردم است/ نقد با خشونت و تخریب اموال عمومی متفاوت است. به نقل از سایت ایسنا:
۳ـ آیت الله جنتی: باید صدای اعتراض مردم را شنید ـ به نقل از خبرگزاری تسنیم
۴ ـ متن نامه درخواست برگزاری یک گردهمایی عمومی «هیئت رهبری و هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران» به جناب آقای دکتر حسن روحانی ، ریاست محترم جمهوری ــ جبهه ملی ایران خواهان برگزاری یک گردهمایی عمومی در تهران شد.ـ به نقل از سایت سازمان سوسیالیستهای ایران ـ سوسیالیست های طرفدار راه مصدق
۵ ـ از برگزاری گردهمایی عمومی جبهه ملی ایران در ١۴ اسفند در تهران پشتیبانی کنیم ! توضیحی درباره مواضع اتخاذ شده از سوی سایت «پیک نت» در باره نامه جبهه ملی به رئیس جمهور،تحت عنوان «مخاطب فیسبوکی»ـ دکتر منصور بیات زاده ـ به نقل از سایت سازمان سوسیالیستهای ایران ـ سوسیالیست های طرفدار راه مصدق
۶ ــ بازهم دست کج از آستین “جبهه ملی” بر آمد، از امین بیات، به نقل ازسایت انقلاب اسلامی در هجرت.
٧ ـ انقلاب اسلامی در هجرت: بنای نشریۀ انقلاب اسلامی در هجرت بر پرهیز از انتشار بحث های جدلی و پلمیک است، اما چون کمی پیشتر، مقاله ای در تأیید اعلامیۀ جبهه ملی منتشر ساخته ایم، مقالۀ ذیل را هم در انتقاد از آن اعلامیه منتشر می کنیم.
ــ چرا باید اقدام جبهه ملی ایران را تایید کرد؟، از فرهنگ قاسمی، به نقل ازسایت انقلاب اسلامی در هجرت.