در بحبوحه روزهای قبل از انقلاب روزنامه نگاران در مصاحبهای با خمینی که هنوز در فرانسه بود از او شنیدند و نوشتند که خمینی در مورد پوشش زنان گفته بود زنان در پوشش خود آزاد هستند.
اما با ورود به ایران، پس از نوشیدن جام قدرت، به ناگاه چرخشی کامل انجام داد و خواستار تغییر در پوشش زنان شد و در تاریخ شانزدهم اسفند ۱۳۵۷روحالله خمینی در جمع طلاب قم اعلام کرد: «زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه اینکه خودشان را بزک کنند. زنها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار میکنند. زنها باید وضع خودشان را عوض کنند … به من گزارش دادهاند که در وزارتخانههای ما زنها لخت هستند و این خلاف شرع است. زنها میتوانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی.»
با اعلام این سخنان زنان در تهران و شهرستانها در تاریخ 17 اسفند دست به اعتراض زده و با محدودیتهایی که اعلام شده بود مخالفت کردند. در همان روز، بنیصدر، در قم، با خمینی دیدار کرد و سخنان او در فرانسه را به او یادآور شد. خمینی به او گفت: از راه مصلحت، در فرانسه، حرفهائی را زدهام و حالا خلاف آن را میگویم. بنیصدر به او گفت: ماکیاول هم این روش را توصیه نکرد. او در دستورالعملی که برای شاه رم نوشت، توصیه اکید کرد که رهبر باید وانمود کند، بدانچه گفتهاست پایبند است. بعد از جر و بحث پذیرفت روسری اجباری نشود. این شد که دستور رفع مزاحمت داد. و در 21 اسفند، موضعگیری آیتالله طالقانی در مورد حجاب را تأیید کرد و تظاهرات زنان معترض متوقف شد. آنها اعلام کردند به خواست خود که اجباری نبودن حجاب است، رسیدهاند.
بعد از آن روحانیون و شخص خمینی و عدهای از افراطیونی که هم اینک در بسیاری از مناصب در راس امور هستند دست به اقدامات شدیدی برای اجباری کردن حجاب زدند و زنان را وادار ساختند تا به این کار مجبور گردند.
دستور حجاب اجباری، در ادارات دولتی، در تاریخ 16 تیرماه سال 59 در شورای انقلاب تصویب و از سوی اکبر هاشمی رفسنجانی ابلاغ شد: «خانمها بدون پوشش اسلامی حق ورود به ادارات را ندارند.»
در پی آن مصوبه، قدوسی، دادستان کل انقلاب هشدار داد که از 8 صبح 17 تیرماه با کسانی که پوشش اسلامی را رعایت نکنند، به شدت برخورد میشود و حقوق و مزایای کارمندان زنی که بیحجاب در محل کار حاضر شوند، قطع خواهد شد. او وعده داد که به زودی لباس کار اسلامی بانوان ارائه و برای همه زنان کارمند اجباری خواهد شد. بار دیگر راهپیماییهای اعتراضآمیزی شکل گرفت که با خشونت پاسداران روبرو شدند. تعداد بسیاری از معترضان دستگیر شدند. روند حذف زنان بدون پوشش اسلامی از همه مراکز و مجامع عمومی در دستور کار قرار گرفت و کمیتهها و حامیان تندروی حاکمیت در خیابانها به برخورد با بدحجابان پرداختند.
❋ رؤسای جمهوری و حجاب اجباری:
●آخرین رییس جمهور ایران یعنی حسن روحانی در خاطرات خود اینچنین مینویسد:
«طرح اجباری شدن حجاب در ادارات مربوط به ارتش، به عهده من گذاشته شد و بدین جهت در گام اول، همه زنان کارمند مستقر در ستاد مشترک ارتش را که نزدیک به سی نفربودند، جمع کردم و پس از گفتگو با آنان قرار گذاشتیم از فردای آن روز با روسری در محل کار خود حاضر شوند. زنان کارمند که همگی به جز دو یا سه نفر بیحجاب بودند، شروع کردند به غر زدن و شلوغ کردن، ولی من محکم ایستادم و گفتم: از فردا صبح دژبان مقابل درب ورودی موظف است از ورود خانمهای بیحجاب به محوطه ستاد مشترک ارتش جلوگیری کند. پس از ستاد ارتش، نوبت به نیروهای سهگانه رسید. در آغاز به پادگان دوشان تپه رفتم و همه کارمندان زن را که تعداد آنها هم زیاد بود در سالنی جمع و درباره حجاب صحبت کردم. در آنجا زنها خیلی سر و صدا راه انداختند اما من قاطعانه گفتم: «این دستور است و سرپیچی از آن جایز نیست.» بعد توضیح دادم که ما نمیگوییم چادر سر کنید، بحث چادر مطرح نیست، سخن بر سر استفاده از روسری و پوشاندن سر و گردن است. در نهایت، در آنجا هم گفتم به دژبان دستور دادهایم از فردا هیچ زن بیحجابی را به پایگاه راه ندهند.
در نیروی زمینی و نیروی دریایی نیز برای کارمندان زن صحبت کردم و با خواندن آیات و روایات و کشاندن بحث حجاب به مسائل اجتماعی و سلامت جامعه و ارائه دلایل مختلف درباره لزوم حجاب، موضوع را تبیین کردم و دست آخر نیز با بخشنامه، رعایت حجاب الزامی شد. بحمدالله این تلاشها نتیجه مثبت داشت و پس از تعطیلات نوروز، همه زنان کارمند در ارتش با روسری به محل کار خود میآمدند. در وزارتخانهها و سازمانهای دولتی و حتی صداوسیما نیز بهتدریج حجاب عملی شد و همه زنان با روسری از خانه بیرون میآمدند. البته در روزهای رفراندوم هنوز شماری از زنان بیحجاب بودند و با سر برهنه در پای صندوقهای رای حاضر شدند، ولی این معضل اجتماعی خیلی زود جمع و جور شد و به سامان مناسبی رسید.» (خاطرات دکتر حسن روحانی، جلد اول، صفحه 571-573)
● از میان روسای جمهور ایرانْ تنها رییس جمهوری که بدون مهندسی و از سوی مردم انتخاب شد، بنی صدر بود که از قضا در کنار مردم با اجباری کردن حجاب به مخالفت برخواست. او گفتهاست:
«در تهران اولین باری که راه افتادند و «یا روسری یا توسری» شعار شد، رفتم قم پیش آقای خمینی. گفتم آقا تازه اول قضیه است و مردم هنوز یادشان نرفته. مگر شما در پاریس نگفتید زنها در پوشش خود آزاد هستند؟ اوگفت: حرفهایی که من باب مصلحت در پاریس زدهام، هیچ تعهدی برای من ایجاد نمیکند. گفتم: پس بفرمایید شما ماکیاول هستید. چطور برای شما تعهد ایجاد نمیکند آقا؟ دین یعنی تعهد. شما در حضور دنیا تعهد کردید، حالا میخواهید بزنید زیرش؟ او گفت:حالا که قدرت دارم باید دین خدا را به عمل درآورم. روز قیامت نمیتوانم جواب بدهم و بگویم قدرت داشتم وعمل نکردم. گفتم چرا. جواب دارید. میگویید مطابق نص صریح قرآن عمل کردم که میگوید: «اوفو بعهودکم( به عهدهایتان عمل کنید). میگویید در پاریس تعهدکردم و باید تعهد را محترم میشمردم. چنانکه پیغمبر در مکه تعهدکرد و بدان عمل کرد. او گفت: بسیار خوب.
آن یک بار با این «بسیار خوب» قضیه حل شد ولی بار بعد ،… سخن بر سر اعتقادهای اوست، سخن بر سر این است که او اعمال زور را برای عملی ساختن دین واجب میدانست.
گفتم حجاب اجباری ممکن است نفرت از اسلام را در نسل جوان برانگیزد و توسعه بخشد. تغییر شکل به زور ممکن است موجب تغییر محتوی در جهت عکس گردد. آقای خمینی در صحبتی گفت که این حرف که ظاهر مهم نیست، خلاف اسلام است. در دیداری که بعداز این صحبت با او داشتم، گفتم این صحبت شما خلاف شرع است. آقا این نسل از ما میپرسد شما که اینهمه نگران دیده شدن ونشدن موی سر ما هستید، چرا کسی به فکر مغزهای ما نیست؟ دنیا را نمیبینید با چه سرعت برقآسایی پیش میرود؟ چرا به فکر مغز زنان نیستید؟ مغزهای رشد نکرده، پوشیده و نپوشیده شان یکی است. اوقاتش تلخ شد و گفت این امور به فقه مربوط اند. شما در اینها دخالت نکنید. گفتم این امور به علم مربوط اند جای تاسف است که فقه هنوز نمیخواهد از دستاوردهای علم سود بجوید. مطابق معمول سرش را پایین انداخت و آه کشید، یعنی به این بحث ادامه ندهیم.»
در کتاب ایستاده بر آرمان آمده است: «بنیصدر تا زمانی که به عنوان رئیسجمهور خدمت میکرد، سرسختانه در مقابل حجاب اجباری و سرکوب زنان ایستاد. خروج او از صحنه، که در حقیقت تنها حافظ حقوق زنان در بدنه حکومت بود با غالب شدن سنتگرایان و تحدید وسرکوب وحشتناک زنان همراه شد و نقش زن از یک مبارز و فعال اجتماعی به یک شیء جنسی تقلیل داده شد».
از سانسورها که برضد حقوق زنان انجام گرفت و سه رأس قدرت پرست در آن شرکت کردند (از جمله، همین روحانی)، ماجرای «موی زن اشعه دارد و باید پوشیده باشد» است. بنیصدر در پاسخ، دانشجوی دخر جوانی که میپرسید: آیا حجاب بر زنان بخاطر آن واجب شدهاست که از موی زن اشعه ساطع میشود که مرد را حالی به حالی میکند، دو دروغ را تکذیب کرد که در دینها از جمله اسلام، بعنوان حقیقت مطلق پذیرفته شدهاند: یکی اینکه زن است که همه وجودش شهوت است و مرد را اغوا میکند. بنیصدر توضیح داد که زن و مرد هر دو نسبت به یکدیگر جاذبه جنسی دارند. دو دیگر اینکه، زنان بیشتر و مردان بسیار کمتر، باید ممنوعیتهای جنسی را رعایت کنند. او توضیح داد که رعایت ممنوعیتها در زندگی زناشوئی، آنرا نابسامان میکند و دین هیچگونه ممنوعیتی را مقرر نمیکند. در نتیجه، زنان را به زور مجبورکردن به نوع معینی پوشش، همان چیزی است که ما نمیخواهیم.
● با انجام کودتا بر ضد اولین رییس جمهور و به سر کار آمدن رجایی، او که دومین رییس جمهور و ریاست جمهوریش را از یک انتخابات قلابی داشت (چند برابر کردن تعداد رأی دهندگان بخاطر حفظ آبروی اسلام!) اقدام به اجباری کردن حجاب نمود و زنان را مجبور به بر سر کردن چادر و روسری و مقنعه در ادارات کرد. او در واقع عمله دست روحانیون و امنیتیها و نظامیها شد و در نهایت با انفجاری مشکوک کشته شد و عمر ریاست جمهوری او بیش از چند ماه طول نکشید.
در کتاب ایستاده بر آرمان آمده است: «رجایی که روزگاری به هنگام نخستوزیری آرزو داشت «حجاب در ادارات اجباری شود و کارمندان نماز جماعت بخوانند»، پس از عزل بنیصدر و انتصابش به عنوان رئیسجمهور تصمیم خویش را عملی کرد.اضافه کردن بخش معاونت پرورشی در مدارس، پاکسازی و تصفیه گسترده معلمان و اجرای طرح حجاب اجباری از جمله کارهای او در دوران مسئولیتش بود.
● سومین رییس جمهور ایران سید علی خامنهای که نظراتش در مورد حجاب و چادر مشخص است: در دوران ریاست جمهوری او در سال 62 بود که مجلس قانون حجاب را به تصویب رساند و شلاق زدن و جریمه کردن زنان آغاز شد. البته قبل از قانونی شدن شلاق و جریمه، نیروهای حزباللهی هر از چندی در خیابانها جولان داده و زنان را مورد آزار قرار میدادند.
تا سال 62 ، قانونی در زمینه لزوم رعایت حجاب اسلامی وجود نداشت. اولین قانونی که در خصوص پوشش زنان به تصویب رسید، ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات بود که بعدها به صورت تبصرهای به ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ الحاق شد.
قانون حجاب، به موجب ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی، «هر کس عملاً در انظار، اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی کند علاوه بر کیفر عمل به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا ۷۴ ضربه شلاق جریمه میشود و اگر مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نباشد ولی عفت عمومی را جریحهدار کند فقط به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میشود.» و در تبصره آمدهاست: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ۱۰ روز تا دوماه یا از ۵۰ هزار تا پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»
بعد از تصویب این قانون، بخشنامهها و دستور العملها است که پی در پی صادر شدهاند و توسط وسائل ارتباط جمعی، حجاب را تبلیغ و به قول خودشان «فرهنگ حجاب» سازی کردهاند و میکنند. اما با اینکه میلیاردها تومان هزینه کردهاند نتیجهای خلاف مقصود خود را به دست آوردهاند.
در باره حجاب، نخست بنیصدر، با تحقیق، ثابت کرد که قرآن، حجاب بمعنای پوشاندن سرتا پا را مقرر نکردهاست. تحقیق نخست او، در زمان شاه انجام گرفته بود. کتاب را گرمارودی که مشاور فرهنگی او و جاسوس خمینی نزد او بود، برای چاپ به چاپخانه برد. اما نزد بنیصدر بازگشت و گفت: کیف حاوی کتاب را از من دزدیدند!؟ کتاب باردوم نوشته و انتشار یافت و بیشتر از کتابهای دیگر او، به آن مراجعه میشود. به دنبال او، ترکاشوند تحقیقی در 1000 صفحه منتشر کرد و معلوم کرد که در زمان پیامبر، این حجاب مقرر نبودهاست و از قرن هشتم است که فقیهان آن را مقرر میکنند. از روحانیان، قابل بود که خطاب به مراجع نوشت: شما میدانید که اسلام حجاب را واجب نکردهاست. جرأت کنید و حکم خدا را اظهار کنید.
● هاشمی رفسنجانی، چهارمین رییس جمهور ایران بعد ازخامنهای بود که در مورد حجاب در ابتدا همانند دیگر روحانیون داعشی اندیشه به سختی با بدحجابی و یا بیحجابی زنان برخورد میکرد اما در اواخر عمر تا حدی تغییر کرد. او در اردیبهشت سال 65، در خطبه نماز جمعه گفت:
«…بعضی از خانمها متأسفانه راضیاند مویشان بیرون باشد یا پشت در خانه بایستند، کسی عبور میکند، اندام لخت خود را نشان بدهند.…
به حزباللَّه وعده دادیم اینها آدم میشوند؛ ولی مثل اینکه یک مقدار احتیاج به خشونت دارند. اینها با پول بادآوردهای که شوهرانشان دزدیده یا به خودشان به ارث رسیده، بار آمدهاند. در هر منطقهای، اردوگاه برای اینها درست کنند، وسایل کار بگذارند، معلمین اخلاق بگذارند. دو هفته تا یک سال در آنجا بمانند، درس بخوانند و کار کنند. خرجشان را خودشان بدهند. گفتهام به اینها اهانت مرگ بر بیحجاب نکنید، بگذارید کمکم بفهمند. اما نمیفهمند».
این سخنان او در بحبوحه حملات چماقداران حزباللهی در خیابانهای ولی عصر و فاطمی بود همان زمانهایی که کراوات مردها را قیچی میکردند و موهای بلند مردها را با ماشین میتراشیدند و دستهای آستین کوتاهها را رنگ میزدند و لبان زنانی را که روژ لب زده بودند با تیغ یا استون پاک میکردند ، در بخش طالبان و داعش به شباهتهای این سه حکومت میتوانید توجه کنید.
• هاشمی، در جایی دیگر در رابطه با برخورد با زنان همانند احمد خاتمی یا صدیقی این دوره در خطبه نماز خود در تیرماه سال 65 اینچنین سخن میگفت:
«خانمی که هیکل را درست کرده آمده توی خیابان، تبدیل میشود در آخرت به موجودی که هرکس نزدیکش میشود باید دماغش را بگیرد که از بوی تعفن او اذیت نشود.»
اما در سالهای بعد، هاشمی قدری تغییر کرد. در اردیبهشت سال 93 گفت:
«عساکری هستند که فقط دنبال اینند که اگر کسی که قیافه زیبایی دارد، خانمی، او را نگذارند پیدا شود و امثال این جور چیزها، مناظر خوب را از دست مردم بیرون کنند.«خشک مقدسیها»: سختگیریهایی است که در مسئله حجاب انجام دادند که برای جامعه مخصوصاً در زنها حالت فرار درست کرد. پایگاه اطلاعرسانی هاشمی رفسنجانی گزیده پاسخهای وی به کیهان در سال 82 را بازنشر کردهاست که در آن متن میخوانیم:
«هنوز فکر میکنم اگر ابتکار را دست بگیریم، توقعات خانمها و جوانها را شرعاً میتوانیم تأمین کنیم و پیش خداوند هم حجت داریم. انقلاب اسلامی را هم میتوانیم حفظ کنیم. لابد میدانید که رهبری در مقابل فشار همین سختگیریهایک بار فرمودند: «وجهی برای تحمیل چادر نمیبینم»
هاشمی رفسنجانی اواخر عمر تغییر کرد اما عقل قدرتمدار جنتی همچنان، کار را با تخریب آغاز میکند و با تخریب به پایان میبرد. او در یکی از خطبههای نماز جمعه، زمانی که امام جمعه موقت تهران بود، در مورد بیحجابی و بد حجابی اینگونه سخن گفت (به گزارش ایسنا): «حجاب نقش اثر گذاری در جامعه دارد و تنها مسئلهای شرعی نیست، چراکه حجاب فلسفه دارد که جلوی حرامزادگی را میگیرد».
● در دوران پنجمین رییس جمهور،یعنی ریاست جمهوری خاتمی، با وجود اینکه او قدری نظراتش با رهبری و دیگران در مورد حجاب تفاوت داشت، اما این تفاوت را «برادران انصار حزب الله و خواهران کماندو» حل کردند و اجازه ندادند تساهل و تسامح رییس جمهور خدشهای بر اجباری کردن حجاب وارد سازد.
● ششمین رییس جمهور (محمود احمدی نژاد)، همانند روسای جمهور دیگر تنها در سخنرانیها مانع از فشار بر زنان میشد اما در عمل همچون دیگر رؤسای جمهور، به غیر از بنی صدر بودند.
❋ قانون راهکارهای اجرائی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب:
در تاریخ 13 دیماه سال 84 در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی ارایه شد و دو سال بعد طرح مبارزه با به اصطلاح اراذل و اوباش از سوی نیروی انتظامی و سردار رادان و طرح تبرج که از سال قبل به زنان ایران اهدا شده بود به اجرا در آمد.
نمایندگان مجلس وظایف ستاد امر به معروف و نهی از منکر را تعیین و تصویب کردند: به گزارش فارس، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی صبح امروز(یکشنبه) پارلمان و در جریان بررسی طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر اعاده شده از شورای نگهبان به منظور تأمین نظر آن شورا با اصلاحاتی ماده 16 این طرح را مصوب کردند. طبق مصوبه مجلس، ستاد امر به معروف و نهی از منکر عهدهدار وظایف ذیل است:
1. تعیین سیاستها و خطی مشیهای اساسی در زمینه ترویج و اجرای امر به معروف و نهی از منکر و پیشنهاد آن به مبادی ذیربط
2. تبادل اطلاعات و نظرات برای شکلگیری سیاستهای مربوط به امر به معروف و نهی از منکر
3. آسیبشناسی و ریشهیابی علل ترک معروف و ارتکاب منکر
5. تعیین الگوهای رفتاری
6. زمینهسازی برای مشارکت همه جانبه آحاد مردم و دستگاههای اداری و رسانههای عمومی در امور مربوط به فریضه امر به معروف و نهی از منکر
6. رصد اقدامات انجام شده در اجرای این قانون و انعکاس آن به مراجع ذیربط
7. تدوین راهبردهای آموزشی برای سطوح مختلف جامعه
8. آموزش و پژوهش و تحقیق در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و ترویج گسترش فرهنگ آن
9. شناسایی ظرفیتها و کمک به تشکیل جمعیتها و تشکلهای مردمی فعال
10. حمایت همه جانبه از اقدامات قانونی آمران به معروف و ناهیان از منکر
11. پیگیری مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط با تکالیف ستاد امر به معروف و نهی از منکر در زمینه راهکارهای اجرایی فرهنگ عفاف و حجاب
12. ارائه گزارش سالانه به مقام معظم رهبری و قوای سهگانه و مردم
به موجب مصوبه مجلس در تبصره این ماده، وزارت کشور پس از کسب نظر مشورتی ستاد امر به معروف و نهی از منکر، نسبت به صدور مجوز برای سازمانهای مردمنهادی که در زمینه امر به معروف و نهی از منکر قصد فعالیت دارند، اقدام مینماید.
«نمایندگان» مقرر کردند ستادهای امر به معروف و نهی از منکر استانی و شهرستانی میتوانند درخواست اشخاص حقیقی و حقوقی برای تجمع و راهپیمایی در موضوعات مرتبط با امر به معروف و نهی از منکر را بررسی و در صورت تأئید، نظر مشورتی خود را برای صدور مجوز حسب مورد به استانداری، فرمانداری یا بخشداری ارسال کنند.
مجلس مصوب کرد، هرگاه مسئولان با تشخیص مراجع قضایی بدون عذر موجه از صدور مجوز موضوع تبصرههای یک و دو استنکاف نمایند، مستوجب مجازات موضوع ماده 570 قانون مجازات اسلامی میباشند.
وکلای بدون موکل مقرر کردند وظایف ستاد امر به معروف و نهی از منکر، نافی مسئولیتهای وزرا، مسئولان دستگاههای اجرایی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری، رؤسای قوای سهگانه و مراجع قضایی و ضابطان دادگستری در ارتباط با آنچه در این قانون مقرر شده، نیست.
● یکی از خنده دار ترین گفته ها در مورد حجاب را ابوالحسن مهدوی بیان کرده اند به این بیان:
«عقل میگوید هر شخص یا شی، هر چه ارزشمندتر باشد، باید محفوظتر باشد؛ مثلاً چرا هزار نیروی امنیتی، از فلان رئیس جمهور دنیا حفاظت میکنند؟ آیا با این حفاظت،او را محدود میکنند؟ نه! اتفاقاً با این کار به او آزادی میبخشند تا بتواند بدون مزاحمت و خطر به وظیفهاش ادامه دهد».