توضیح سایت انقلاب اسلامی: جلسه بحث آزادی که در پاریس توسط مجامع اسلامی ایرانیان در باره جنبش دی ماه 96 روز شنبه 10 فوریه برگزار شد با سخنان خانم عذرا حسینی ـ بنی صدر بیاد زنده یاد علی اکبر معین فر آغاز شد. متنی که در زیر می خوانید سخنان ایشان است که ویدئو آن نیز بزودی منتشر خواهد شد.

با سلام به خانم ها و اقایان چند سطری را به پاس پایداریها و ایستادگی هایی را که از اقای مهندس اکبر معین فر شاهد بوده ام با اجازه به سمع شما میرسانم   در تاریخ جها ن  همیشه زنان و مردانی بوده و هستند که مشعل ازادی را روشن نگه داشته اند و خاموش شدنش را بر نتابیده اند  و این چنین امید به پیروزی را حیات و دوام بخشیده اند با حرکتی  بیانی یا نوشته ای به مردم جسارت داده تا مقاومت کنند و تسلیم نشوند . آنهایی که در برهه هایی از زمان  آن وقت که تاریخ کشور ها در حال رقم زدن بوده با شجاعتی وصف نشدنی و تحسین بر انگیز بدون حب و بغض بدون حسابگری و خودی و غیر خودی کردن با هم اهنگی با تعهدات خود در مقابل زورگویان و استبدایان ایستاده از حق دفاع کرده اند و سر تسلیم  فرود نیاورده اند و حقیقت را قربانی مصلحت نکرده اند . از جان مایه گذاشته اند و با اگاهی از خطراتی که جان و مال و خانواده شان را تهدید میکرده و سایه به سایه در کمین شان بوده از  دفاع از حق باز نایستاده اند. شکر و سپاس خداوند را که همچون شخصیت هایی در تاریخ کشور ایران کم نبوده و نیستند . تا ما امکان بیابیم با استناد به اعمال و گفته هایشان با افتخار از نسلی که بوده اند سخن بگوییم و بقول زنده یاد دکتر محمد مصدق انسان بزییم و باشیم که نسل اینده از ما بزشتی یاد نکند . و مایه غرور و سر افرازی باشیم.

یکی از این انسانهای شریف و با جرات و جسارت و مایه غرور و افتخار همه ایرانیان و همشیه زنده در خاطر ه جمعی مردم ایران زنده یاد مهندس علی اکبر معین فر است .  او در هر مقامی که بود و در هرکار که شرکت می‌کرد، با دلسوزی، صداقت، صفا، عشق و توانائی، نقش ایفا می‌کرد و نقش می‌آفرید. او مهندس راه و ساختمان بود. در سالهای 1957، بعد از زلزله مازندران، با یک گروه ﮊاپنی که برای بررسی آن زلزله به ایران آمده بود، همکاری کرد. از طرف پرفسور ﮊاپنی، تاچی ناتیو، سازنده برج توکیو و استاد برجسته زلزله، برای گذراندن یک دوره تحقیقاتی، به دانشگاه واسدا، دعوت شد. بعد از بازگشت از توکیو، به دنبال زلزله بوئین زهرا، مقدمات تهیه کد زلزله در ایران را فراهم کرد. در سال 1965 به عنوان عضو افتخاری «انجمن اروپائی مهندسی زلزله»، برگزیده شد. بنابر رویه، به تحقیق در باره زلزله ادامه داد. تا انقلاب، در سازمان برنامه و بودجه بکار مشغول بود. با پیروزی انقلاب، وزیر نفت شد. در دوره وزارت خود، وزارت نفت را به سامان آورد، صادرات گاز به روسیه را بخاطر این‌‌که روسیه حاضر به پرداخت قیمت عادلانه نشد، قطع کرد. سیاست کاهش میزان تولید و صدور نفت و افزایش قیمت نفت، را با همکاری با مسئولان وزارت دارائی، با موفقیت به اجرا گذاشت. چنان‌که قیمت هربشکه نفت از 12 دلار و 70 سنت، به 34 دلار افزایش یافت و تولید نفت تا یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز کاهش یافت.

    پس از کودتا و  استقرار استبداد سیاه نیز، او ایستادگی در برابر آن‌را رها نکرد. از جمله، در پی قتلهای سیاسی که مبارزان و روشنفکران ایران قربانیان آن شدند، عضو کمیته بررسی قتلهای سیاسی شد و بر مزار شهیدان، داریوش فروهر و پروانه اسکندری و…، که بدست دﮊخیمان رژیم بطرز فجیع و دلخراشی کشته شده بودند، سخن گفت و این شعر زیبا را از عارف قزوینی خواند:

زنده به خون خواهیت

هزار سیاوش گردد

از هر قطره خون که از تو زند جوش

بدین‌سان، فهماند که مبارزه ادامه دارد و خون‌های شهیدان به هدر نمی‌رود: از هر قطره خون فروهر و مختاری و پوینده و پروانه‌ و دیگر شهیدان، که می‌زند جوش، هزار مبارز پدید می‌آید.

او در برابر روحانیت ستمگر و زور گویانی که در تدارک آینده‌ای سیاه و تاریک و استبدادی فراگیر برای مردم ایران بودند  استوار ایستاد.از جمله آقای معین فر در جریان طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر در مجلس در جوی صحبت کرد که فریادهای مرگ بر بنی صدر در اطراف محل سکونت او و در اطراف مجلس بلند بود .هر کس را که بدفاع بر می‌خواست و حرفی خلاف میل و سلیقه آنها می‌زد . بر چسب ضد انقلاب و ضد اسلام به انها میزدند و همه گونه توهین و ازاری رابه انها روا میداشتند از جمله خواهر زادههای مرا که به دفتر امده بودند تا جویای حال ما شوند و از نگرانی در ایند را با مشت و لگد ا ستقبال کرده بودند و مانع ورود شان بدفتر شده بودند. بسوی آقای سلامتیان تیر انداخته بودند و آقای احمد غضنفر پور نمانده مجلس را که هشدارنامه بنی‌صدر را خوانده بود تهدید کرده بودند و او اجبارا در مجلس حضور پیدا نکرد. تعدادی از هم رزمان و همکاران و هم فکران بنی‌صدر را از جمله آقای جعفری سر دبیر روزنامه انقلاب اسلامی، آقای منوچهر مسعودی مشاور حقوقی بنی‌صدر، آقای ذوالفقاری مسئول اطلاعات و آقایان بهبهانی، بهزاد پور، جواد پور ابراهیم، مصطفی اصفهانیان و علی رسولی که همگی در دفتر کار می‌کردند را دستگیر کرده بودند.مخالفان بنی‌صدر نیز بقول آقای معین فر تصمیم خود را از قبل به محکومیت او گرفته بودند در چنین جوی پر از خشونت و بزن وبگیر و تهدید و ارعاب و کشت و کشتار آقای معین فر در مخالفت با طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس سخن می‌گوید . او می‌گوید در چنین جوی دم فرو بستن و تماشاچی بودن در برابر تصمیمی که گرفته شده و ابراز نظر نکردن به عقل و منطق نزدیکتر می‌نمود .یک رأی مخالف به طرح دادن و خطرات آن را بجان خریدن حد اکثر کاری است که در شرایط کنونی مجلس میسر بود .او اضافه میکند بعضی از دوستان به این نظر بودند که در چنین شرایطی  اصلا نباید در مجلس حاضر شد و نباید با رنگ و روغن حضور خود در جلسه و احیانا شرکت در بحث به نعناع داغ آشی که پخته میشد اضافه کرد. خصوصا که تامین جانی ورود به مجلس برای مخالفان و بخصوص چند نفر از نزدیکان ودوستان رییس جمهور فراهم نبود. اما این جانب معتقدم که امروز یکی از حساس‌ترین برگهای تاریخ ایران و انقلاب ورق می‌خورد و جمهوری اسلامی در معرض آزمایشی بزرگ قرار گرفته‌است در چنین شرایطی بحکم تعهدی که به اسلام و انقلاب دارم نمی‌توانم سکوت کنم و دم بر نیاورم . او دلایلی را که مبنی بر عدم کفایت سیاسی بنی صدر عنوان شده بود بر شمرد و گفت دقیقا بهمان دلایلی که شما به اسم آنها رأی به عدم کفایت سیاسی ایشان می‌دهید، دقیقا بهمان دلایل، او از کفایت سیاسی برخوردار است و اگر غیر از این بود او بی‌کفایتی خود را نشان داده بود . اما این رأی مخالفت، حمایت از شخص بنی‌صدر و دیدگاه‌های سیاسی او نبود .چون همانطور که آن مرحوم اشاره می‌کند او با دیدگاههای سیاسی بنی‌صدر اختلاف نظر داشته است. اما این اختلاف نظر باعث نمی‌شود او از حق دفاع نکند .در واقع او با دفاع از بنی‌صدر نه به استبدادی گفت که زورمداران و استبدادیان آتشخان آن را روشن کرده بودند و پایه های سدی را میساختند که جلوی آزادی های مردم  را بگیرند و خط باطلی بر انقلاب با شکوه مردم بکشند و خواسته های آزادی خواهانه مردم را زیر پا بگذارند و له کنند. آقای معین فر سخنان پایانی خود را با خواندن قسمتی از آیه قرانی إنا لله وإنا إلیه راجعون خاتمه داد که تزینی بر گفته‌هایش بودند و انعکاسی از تهور وبی‌باکیش

 نامش جاودان

از شکیبائی شما سپاسگزارم