از ابتدای انقلاب، با توجه به قانون گریزی و خشونت طلبی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی نگهدارنده نظام ولایت، (سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات)،زندانی کردن نیروهای سیاسی، مطبوعاتی، مدنی، منتقدان و مخالفان و اعمال خشونت های بی‌حد و حصر و تجاوز، شکنجه و… حربه‌ای موثر برای جلوگیری از فعالیت نیروهای مخالف حاکمیت بود.
به همین دلیل نیروهای سرکوبگر همواره از این شیوه به صورت افراطی، فراقانونی و حداکثری برای کنترل و ایجاد ترس و هراس در میان مخالفان و منتقدان استفاده می‌کرده و می‌کنند.
اخیرا نظام ولایت با توجه به گسترش اعتراضات مردمی متوجه شده، اعمال شکنجه و تهدید خانواده زندانیان و محکومیت های طویل المدت زندان و تبعید تاثیر چندانی بر اعتراض مخالفان و منتقدان ندارد (بنگریم به زنانی که باوجود پی‌آمدهای سخت، روسری به چوب می‌آویزند و به زندان می‌روند)،به همین دلیل اقدام به اجرای پروژه های دیگر نموده و با استفاده از قرص‌های روانگردان و آمپول‌های بیماری زا و آماده کننده قربانی به اعتراف آنچه دزخمیان در داهانشان می‌گذارند و نیز فشارهای شدید به زندانی تا حد خودکشی یاخودکشون(هنگامی که فردی را خودکشی می‌کنند به این عمل اخیرا نام خودکشون را نهاده‌اند)، استفاده می‌کنند که همه این امور، ناشی از ترس و وحشت مسئولان، بازجویان و نگهدارندگان نظام ولایت از بروز و ادامه خیزش و جنبش مردم می‌باشد و به جرات می‌توان گفت این بار مردم ترس خود را به زندانبانان و سرکوبگران منتقل کرده و اینک نوبت آنها است که دچار ترس مرکب شده و بر شدت ددمنشی خود بیفزایند. در حقیقت، هر سرکوبی، سرانجام به رﮊیم سرکوبگر باز می‌گردد و وحشت سران و مأموران آن را روز افزون می‌کند.
اسکات ای. بون میگوید:…تحقیقات گسترده‌ای نشان داده است که احساسات خاصی در ایجاد یک جرم، به ویژه خشونت وجود دارد. از احساسات مهم و غریزی که بر خشونت تاثیرگذارند می توان غرور، حسادت، بی بند و باری جنسی و خشم را نام برد. اگرچه به گفته ی نظریه ی فشار عمومی، احساسی که باعث ایجاد خشونت می‌شود، عصبانیت است.
خشم و یا عصبانیت می‌تواند با واکنش‌های خشونت‌آمیزی همراه باشد. واکنش‌هایی مانند قتل نفس، ضرب و شتم شدید، تجاوز جنسی، خشونت های خانگی، سوءاستفاده از کودکان، تهدید و توهین و شکنجه و حتی ترور.
خشم همانند مواد مستی آور مثل الکل، حالت نرمال مغز را موقتا تغییر داده و باعث می‌شود تا شخص کاری را انجام دهد که تحت شرایط عادی انجام نمی دهد.
اگرچه به عنوان یک متخصص جرم شناسی عقیده دارم که خشم احساس اصلی نیست.خشم در رتبه ی دوم قرار می گیرد. ترس ریشه ی خشم است.
من با جنایت کارانی که جرم های خشونت آمیزی مرتکب شده بودند مصاحبه کردم و دریافتم که خشونت آن ها به عنوان یک فرد بالغ، پاسخی است برای ترس ها و خشم های برطرف نشده در دوران کودکی شان. در واقع خشن ترین افرادی که با آن ها در ارتباط بوده ام، کسانی بودند که ترس شدیدی از طرد شدن، بی کفایتی، شکست و ترک شدن از سمت دیگرانداشتند.
❋ پاسداران و بسیجیان برای حفظ جان خود و خانواده‌شان، اسلحه می‌خرند:
خبر خرید بی‌حد و حصر سلاح مختلف توسط نیروهای سپاهی و بسیجی از مرزهای کشور جهت حفظ خود و خانواده از نشانه‌های بسیار بارز این ترس در میان نیروهای سرکوبگر می‌باشد که بعد از اعتراضات دیماه سال 96 صورت گرفته و نامه امنیتی و سری این اقدام بسیجیان که توسط نیروهای اطلاعاتی وزارت اطلاعات تهیه شده، برای فرمانده سپاه ارسال گشته است
….در این نامه‌ی «سرّی» قید شده که «بنا بر گزارش وزارت اطلاعات (واجا) و با استناد به گزارش مخبرین این وزارت‌خانه، طی یک‌ماه گذشته و با بالا گرفتن اعتراضات مردمی علیه نظام، بالاترین آمار خرید سلاح و مهمات جنگی، توسط اعضاء بسیج و پرسنل کادر سپاه پاسداران به بهانه‌ی «حفاظت از خود و خانواده‌ها در برابر مردم»انجام پذیرفته است».
علاءالدین بروجردی در این نامه نوشته است که «بر اساس گزارش وزارت اطلاعات (واجا)، بیشترین میزان خرید غیر مجاز سلاح توسط بسیجیان و کادرهای سپاه از مناطق غرب، جنوب‌غرب و جنوب شرق کشور خریداری شده است.»
وی از فرماندهی سپاه پاسداران خواسته‌است که «پیش‌گیری لازم در خصوص موضوع فوق و اقدام به موقع برای شناسایی متخلفین در دستور کار این نهاد نظامی قرار گیرد.»
باید به این نکته اشاره کرد که خشونت در دوران طلایی خمینی و شدت سرکوب و شکنجه آنقدر بالا بود که منتظری مجبور به نوشتن نامه سال 67 به خمینی در مورد شکنجه، قتل، تجاوز در زندانها شد .
از قرار، اندیشمندان سرکوبگر به مسئولان زندان و شکنجه گران آموزش داده اند که ایجاد تصور مرگ ترسناک تر و وحشتناکتر از خود مرگ می‌باشد، بنابراین تلاش دارند با ایجاد این زمینه و تصور در زندانیانی که اموزش های لازم مبارزه را ندیده اند،به شدت به سمت ویرانگری سوق بدهند .
نگارنده که در چند نوبت زندانی شدن به هنگام حضور در ایران، به برخی از مسائل این بازجویان و شکنجه گران اگاه شده معتقد است که سرکوب وحشیانه بر اثر ترس در چهار نوبت بیش از موارد دیگر بوده است
● اول: دوره سرکوب های وحشیانه و شکنجه و تجاوز در اوایل دهه طلایی خمینی به خصوص بعد از کودتای سال 60 علیه رییس جمهور منتخب مردم (بنی صدر)،بود که حاکمیت همه توان خود را بر ان گذارد تا بتواند نظام را به هر شکل تثبیت نماید و برای این امر دست به هرشکنجه و کشتار و جنایتی می زد.
● دوم: دومین باری که نظام اقدام به کشتار بی محابا برای حفظ خود زد، در اواخر دهه طلایی بود که به نام کشتار زندانیان سیاسی نام نهاده شد و حاکمیت و مسئولان می خواستند تا خمینی زنده است هم جنگ را به پایان برساند و هم خودش را از دست مخالفان و منتقدان و مبارزانیک ه در زندان بود رها سازد ، به همین دلیل دست به کشتاری ناجوانمردانه و جنایتکارانه نمود و هزاران نفر را در عرض چند ماه در زندان به چوبه دار کشید.
● سوم: در جریان بعد از کودتای انتخاباتی سال 88، هنگامی که تصاویر خمینی و خامنه ای پایین کشیده و اتش زده شد و میلیون ها نفر به خیابان ریختند تا حاکمیت را وادار به پذیرش تقلب در انتخابات نمایند، نیروهای نظام به دستور خامنه ای با تمام تجهیزات و امکانات به خیابان ها ریختند و دست به کشتار و مجروح ساختن مردمی نمودند که به نام انها هزاران خیانت می‌کنند.
در آن سال نیز یکی از هراس انگیز ترین برخورد ها را حاکمیت با مردم نمود و در وحشت از سرنگونی حتی رهبری و خانواده های وابسته را نیز اماده فرار از ایران کردند و پیشا پیش 18 میلیارد دلار ارز وطلای انها را به خارج از کشور فرستادند که در ترکیه نصیب اردوغان گردید .
● چهارم: و اما در سال 96، اخرین و شاید ترس بار ترین دوره و زمان برای نیروهای جنایتکار حاکمیت بوده است زیرا در دیماه امسال بر خلاف سال 88، اکثر شهرهای ایران ، جوانانی را به خیابان‌ها فرستادند که از اصلاح طلب و اصولگرا گذر کرده و به سرنگونی نظام می‌اندیشیدند و این موجب وحشت فراوان کل حاکمیت شده بود چرا که تا قبل از این نظام،می‌توانست با بازی با نیروهای اصلاح طلب، تا حدی مسائل را رفع و رجوع نماید اما این بار که مشاهده کرد مردم کاملا متوجه کل حاکمیت شده‌اند و دیگر فریب جبهه‌های مختلف بازی اصولگرا، معتدل و اصلاح طلب را نمی خورند و در همه شهرها مرگ بر دیکتاتور و استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی، همان دو شعار معروف دوران انقلاب علیه شاه را سر می‌دهند با این تفاوت که جمهوری ایرانی را جانشین جمهوری اسلامی می‌کنند و تصاویر خامنه ای در همه شهرها را به اتش می کشیدند، به همین دلیل رهبری و اعوان و انصار او در وحشت کامل از سرنگونی قرار گرفتند، اما بار دیگر نیروهای جنایتکار سپاه و بسیج به خیابان ها ریخته و پایه های لرزان نظام را با کشتار و دستگیری و شکنجه چون موارد گذشته،حفظ نمودند
❋ خودکشان دکتر کاووس سید امامی
غرض از نوشتن این متن، نمایش بی شرمانه، ناجوانمردانه توام با خباثتی است که در اخبار 20.30 روز پنجشنبه 26 بهمن ماه تحت عنوان منطقه ممنوعه،از سوی باشگاه خبرنگاران جوان تحت نظارت معاونت سیاسی، صدا و سیما منتشر شد .
مدت فیلم حدود 7دقیقه بود که مسائل مختلفی از خانواده دکترسید امامی را به همراه عکس های خصوصی او که از البوم های خانواده برداشته شده و نیز فیلم های خصوصی درون خانه او را که در کنار استخر بدون پیراهن نشسته و در اطراف او سگ هایی قرار دارد به نمایش در اورده تا او را فردی سگ باز، لا ابالی و غیر اخلاغی نشان دهد ، گوینده در این فیلم میگوید: …پدر کاووس سید امامی، احمد سیدامامی از سناتور‌های رژیم شاهنشاهی بوده که بر خلاف دیگر سناتور‌های آن زمان منصوب شخص شاه در حوزه سیاست خارجی دربار بوده و تردد‌های بسیاری میان تهران- تلاویو داشته است.
ایرج برهمی مرودشتی، باجناق کاووس سیدامامی نیز از بازداشتی‌های کودتای ننگین نوژه بوده که بعد از محاکمه به دلیل دخالت‌های موثر و خیانت‌های عمیق به کشور، اعدام شده بود.
در پرونده کاووس سیدامامی بحث جاسوسی برای سرویس‌های اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و آمریکا دیده می‌شود و باتوجه به صراحتقانونبرای جاسوسان اسرائیل که اعدام در نظر گرفته شده و همچنین به دلیل تعهد بالای سیدامامی به تشکیلات و جهت لو نرفتن شبکه همکار وی در ایران و اهمیت بسیار بالای شبکه مذکور برای آمریکایی‌ها، این شخص تصمیم می‌گیرد در دستشویی
زندان خودکشی کند.
کارشناسان بر این نکته صراحت دارند که سیدامامی دوره‌های ضدبازجویی را توسط یک سرویس اطلاعاتی گذرانده و نوع خودکشی او و اعترافات ۱۵ روز بازجویی این فرد، این نکته را کاملا تایید می‌کند.
شدت اعترافات جاسوس‌های بازداشت شده در این پرونده بر ضد سیدامامی و همچنین «اقرارهای» وی، ابعاد جدیدی از پرونده «نفوذ محیط زیستی» در کشور را طی روزهای آینده بر ملا می‌کند.و…
خبرنگاران وابسته به نهادهای امنیتی افراطی مانند سازمان اطلاعات سپاه پاسداران(اطلاعات موازی، در این فیلم با نشان دادن یک زیر زمین تاریک مدعی شدند این گروه خانه‌هایی در دروس تهران را تهیه کرده بودند که توسط یک دالان زیر زمینی با یکدیگر ارتباط داشته اند. تلاش آنان بر این بود که جاسوسی را امری واقعی جلوه دهند.
گویندگان و مجریان این برنامه با سر هم کردن چند موضوع، از جمله جاسوسی موشکی ایران، کم آبی و خشکی سرزمین ، دادن اطلاعات به جاسوسان خارجی، به منزل آوردن مامور امنیتی بیگانه و…سعی نمودند تا انها را جاسوس قلمداد کنند. در همان حال که جاسوسی را قربانی جنایت خویش را شرح می‌کردند، تصاویری را نمایش می دادند .
نشانه‌های ناجوانمردی این بخش از رسانه صدا و سیما ، به دلیل اعمال بیشرمانه و هتک حیثیت افراد، انسان را بسیار می‌آزارد و به این می‌اندیشد این دانشگاه(صدا و سیما به قول خمینی)، چه چیزهایی آموخته که این گونه دروغ میگوید و دیگران را متهم می‌سازد
دقت در پیشینه روسای این سازمان از محمد هاشمی، علی لاریجانی، عزت‌الله ضرقامی و سرافراز و عسگری فعلی این علامت را میدهد که قطعا ، دست اندرکاران این رسانه همین بس که روسایشان انانی باشد که در بالا ذکر نام انها رفت .
گذشته از مسئولان رده اول این رسانه، انسان هر زمان که به یاد فردی به نام مجید آخوندی می‌افتد ، به ناگاه همه کثافتکاری‌های او و نیروهای تحت امرش را که از بالا خط می‌گرفتند و در تهیه برنامه‌هاای بسیار بیشرمانه در سال 88 ، در همان برنامه 20.30 توسط فردی منفور به نام ایمان مرآتی، به نمایش در می‌آمد، را به یاد می‌آورد از جمله:
●اول: تکذیب خبر دیدار میر حسین موسوی با مراجع تقلید در قم ، در حالیکه این دیدارها صورت گرفته بود. انتشار این خبر منجر به اعتراض برخی از مراجع چون جوادی املی، صافی گلپایگانی و موسوی اردبیلی شد که هر کدام با دادن بیانیه ای عمل این بخش خبری را مایه تاسف و توهین به مراجع شیعه دانستند.
●دوم: انتشار فیلمی کاملا دروغین و جعلی در مورد دختر بیگناهی که گفته می شود مورد تجاوز حسین طائب قرار گرفته و به قتل رسیده (ترانه موسوی)، در این فیلم نمایشی مضحک توسط نیروهای حسین طائب و باجناق او (حجت الاسلام شاهمرادی، و همچنین سردار جمال ابرومند به نمایش در امد که در ان ، جمال ابرومند در لباس مسئول اداره ثبت و احوال میگوید سه ترانه موسوی بیشتر به ثبت نرسیده یکی کوچک و دیگری مسن و سومی ترانه موسوی ای است که در کانادا حضور دارد و فامیل خانواده شاهمرادی است و قرار بر تماس با ان دختر گرفته می شود و…به هر حال این بازی صدا و سیما با افشاگری های مهدی کروبی بر ملا می شود و روسیاهی ان برا صدا و سیما می ماند .
● سوم: نمایش سناریویی در مورد دختری دیگر به نام سعیده میر اقایی است که گفته شد او نیز به قتل رسید ، اما بعدها در نمایشی دیگر از همین بخش خبری ، دختری را اوردند که می گفت سعیده میر اقایی است و تمام شایعات در مورد او دروغ بوده است اما دیگر خبری از این دختر نشد. جالب اینکه چنین سناریویی را مشاوران صدا و سیما در سوریه در رابطه با دختری سوری تهیه و علیه مخالفان ، به نمایش گذاردند .
● چهارم: در بحبوحه اعتراضات مردمی و در روز عاشورا سال88، این بخش خبری مدعی شد عده ای اراذل و اوباش به نام مردم با سوت و کف و هلهله به مراسم عزاداری امام حسین حمله کرده و مردم در برابر انها ایستادند و انها را سرکوب کردند .بعدها در دستنویسی که از معاونت سیاسی صدا و سیما در رابطه با این روز منتشر شد ، معلوم شدد که شورای سیاسی معاونت صدا و سیما در چند بند به مسئولان خبری و مستند سازی گفته بودند که راهپیمایی مردم در اعتراضات این روز را راهپیمایی اراذل و اوباش بنامند و خبر سوت زدن و کف زدن و هلهله و شادی انها را بزرگنمایی کنند و جالب تر اینکه بعدها مشخص شد که سردار حسین همدانی، در گفتگویی مطرح ساخته بود که او چند هزار نفر از اراذل و اوباش را تحت اموزش قرار داده بود تا در روز عاشورا با قمه و چاقو از مساجدی که برای انها مشخص شده بود با لباس های سیاه بیرون بیایند و به مردم حمله کنند .
و…
قبل از ورود به چگونگی خودکشون دکتر سید امامی باید گفت مجید اخوندی از خبیث ترین و دروغگو ترین افراد صدا و سیما می‌باشد. او مانند حسین شریعتمداری کیهان است اما در صدا و سیما. او از یاران نزدیک و دوست حسین محمدی از مسئولان خبری و تبلیغاتی بیت رهبری است و در مجموعه او افرادی مانند مجتبی ستوده نیا و قبلا علی محمد صالحی ، کار دروغ سازی بخش های مختلف خبری را در دست داشتند که مورد تایید روسای صدا و سیما بودند.
به هر حال، دکتر کاووس سید امامی به هر جرمی که بعدا دورغ سازی های اطلاعات سپاه و عماریون روشن خواهد شد، و افشا می‌شود که جاسوس نبوده، در زندان بود و مسئولیت او قانونا باید بر عهده سازمان زندانها باشد اما از آنجایی که زندان های سپاه خارج از نظارت سازمان زندانها است، حتی اگر در مجموعه اوین قرار داشته باشد، (، زیرا بسیاری از زندانهای امنیتی و اطلاعاتی سپاه مانند 55 و 66 وثارالله، و… خارج از اوین هستند که هیچ نظارتی بر آنها و بازداشت شدگان نیست تا زمانی که جنازه آنها پیدا شود و البته برخی از جنازه ها هم پیدا نمی‌شود که در این رابطه محسنی اژه‌ای آگاه‌تر است)، بنابراین مسئولیت کامل خودکشون ایشان بر عهده سازمان اطلاعات سپاه پاسداران می‌باشد و قوه قضاییه ای که احکام دستگیری او و یارانش را صادر کرده بود.
❋ نمایش فیلم خودکشون دکتر سید امامی در مجلس :
بعد از منتشر شدن خبر خودکشی دکتر سید امامی در جامعه، برخی از نمایندگان مجلس ،خواستارروشن شدن قضیه مرگ امامی شدند و نیروهای اطلاعات سپاه و قوه قضاییه بعد از مدتی فیلمی تهیه کردند و ان را به مجلس اوردند تا برای نمایندگان به نمایش بگذارند .
این در حالی است که چندین روز قبل برای برخی از نمایندگان مجلس در زندان اوین ،فیلم دیگر مبنی بر خود کشی سینا قنبری(بازداشت شده تظاهرات دیماه سال 96)، را به نمایش در آوردند و مسئولان زندان مدعی بودند که این فیلم خودکشی قنبری است در حالی که در ان فیلم هیچ صحنه‌ای از خودکشی و یا چگونگی خود کشی وجود نداشت و بعدها نمایندگان مجلس نیز همین موضوع را مطرح کردند اما ماجرای خودکشون سینا قنبری زیر ماجرای خودکشون دکتر سید امامی قرار گرفت .
بنا بر اظهار نمایندگان و خبرهای منتشر شده از فیلم خودکشون سینا قنبری، فیلم به این صورت بوده که نیمه های شب سینا قنبری در حالیکه یک پلاستیک مشکی دور دست خود بسته به سرویس بهداشتی می‌رود و وارد یکی از توالت های ان می گردد، بعد در فیلم، نشان میدهد که دو ساعت بعد یک نفر دیگر به دستشویی می‌رود و با پیکر سینا قنبری روبرو می شود و سپس سراسیمه به زندان بر می‌گردد و با دو نفر دیگر مراجعت می‌کند و به دنبال ان مسئولان زندان را مطلع می سازند.
در این فیلم، مانند فیلم خودکشون دکتر سید امامی تنها چیزی را که نشان نمی‌دهد خودکشی است. مسئولان زندان می‌گویند سینا قنبری با فرو کردن کیسه زباله به حلق! خود، ، خود را کشته است .
سئوال اینجاست که بر سر این بنده خدا که هم جوان بود و هم جاسوس نبود ، در بازجویی‌ها چه آورده بودند که او بدترین نوع خودکشی را انجام داد (اگر بپذیریم که خودکشی کرده است)، زیرا چنین مرگ وحشتناکی تنها زمانی صورت می گیرد که خود کشی کننده یا در حالت عادی نبوده باشد و یا انقدر تحت فشار و ضرب و شتم قرار گرفته باشد که به چنین خودکشی وحشتناکی تن در دهد.
یاد آوری می شود، سانسور چیان مجرب صدا و سیما از ماهرترین متخصصین سانسور بر روی فیلم های خارجی هستند که باید از صدا و سیما پخش شود، لذا در برخی از فیلم های خارجی ، اگر زنان از پیراهن های استین بلند استفاده نکرده باشند، این متخصصین با برنامه های کامپیوتری برای آنها چنان استینی اضافه می‌کنند که ان خانم در هر صحنه فیلم همراه با استین به نمایش در آید ، برای این افراد یا متخصصین سانسور در اطلاعات سپاه یا وزارت اطلاعات اضافه کردن یک کیسه سیاه رنگ به دور دست سینا قنبری کار زیاد سختی نیست و بعد از اضافه کردن می‌توان مدعی شد که او با بردن کیسه زباله به درون دستشویی و فرو کردن ان در حلق خودکشی کرد.
❋ فیلم خودکشون دکتر سید امامی در مجلس با اختلاف نظر میان نمایندگان بیننده منجر به مسائل جدیدی شد:
برخورد برخی از نمایندگان و مسئولان قضایی و سیاسی وابسته به حاکمیت نشان میدهد، برای آنها چنین پیش امدی چندان مهم نیست زیرا از این نوع جریانات زیاد دیده اند و این عمل به عملی سیستماتیک تبدیل شده است و نباید موجب نگرانی جامعه شد و باید هر چه سریعتر سر و ته ماجرا را بهم آورد.
با نمایش فیلم خودکشی دکتر سید امامی، اختلاف میان نمایندگان آغاز شد. از یک سو علی مطهری و تابش مدعی شدند که فیلم ناقص است و نیاز به بررسی بیشتر دارد و از سوی دیگر دو تن از نمایندگان معروف به نمایندگان وابسته، بروجردی و نقوی حسینی به میدان امده و مدعی شدند که فیلم کاملا شفاف خودکشی دکتر سید امامی را مشخص می‌کند.
همان دو نیروی وابسته هماهنگ با یکدیگر مدعی شده‌اند خانواده مرحوم کاووسی به دلیل قانع شدن به وقوع خودکشی، از درخواست «کالبد شکافی» او صرفنظر کرده‌اند.
● نقوی حسینی،سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس به فارس گفت: «آقای کاووس سیدامامی پیراهن خود را به‌صورت حلقه آماده و خودکشی می‌کند. در فیلم همه‌چیز شفاف و گویا است.» این در حالی است که برخی از نمایندگان از جمله مطهری و تابش می‌گویند فیلم شفاف نیست.
خبرگزاری وابسته به سپاه پاسداران، فارس، نوشت: کاووس سید امامی به دلیل شوکه شدن و بهت‌زده شدن حجم بالای اطلاعات بازجویانش دست به خودکشی زده است. البته روزهای اول بعد از خودکشی که مسئولان هنوز نتوانسته بودند بهانه را بسازند، مسائل مختلفی را مطرح می کردند : نقوی حسینی مامور اطلاعات سپاه و نماینده مجلس میگوید:مرحوم کاووسی در شرایط خوبی در زندان نگهداری می‌شده است: «آقای سیدامامی به جهت اینکه استاد دانشگاه بودند از لحظا مکانی و رفاهی توجه ویژه‌ای به ایشان شده و اتاق مناسبی را در اختیارشان قرار داده بودند. بنابراین شرایط وی با بقیه زندانیان متفاوت بوده است.»
این نماینده دروغگو در حالیکه فیلم ناقص است و صحنه خودکشی را نشان نمی‌دهد میگوید: در جلسه نمایندگان مجلس همه به اتفاق خودکشی کاوس سیدامامی را در زندان تایید کردند.
اگر دکتر سید امامی در زندان کشته نمی شد با توجه به تهدیداتی که از سوی ماموران اطلاعات سپاه نسبت به خانواده او مطرح شده بود، شاید هنوز افکار عمومی از بازداشت او و گروهش، بی خبر بودند ، زیرا بر خلاف قانون و با استفاده از قانون خود نوشته بازجویان اطلاعات سپاه پاسداران تا روز مرگ سید امامی هیچ خبری از سوی هیچ مرجع اطلاعاتی و قضایی در مورد دستگیری انها منتشر نشده بود.
پس از اعلام این خبر غلامحسین اسماعیلی رییس دادگستری استان تهران (رییس سابق سازمان زندانها که در دوران او تعدادی از زندانیان خودکشون شده بودند )، بازداشت تعدادی از فعالان محیط زیست به اتهام ارائه اطلاعات به بیگانگان را تائید کرد.
پس از آن عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن به ایلنا درباره خبر خودکشی یکی از بازداشت شدگان، گفت: «ین فرد یکی از همان متهمان {فعال محیط زیست} بوده و با توجه به اینکه می‌دانسته است اعترافات زیادی هم علیه وی شده و هم خود اعترافاتی داشته متأسفانه در زندان دست به خودکشی زده است».
جعفری دولت ابادی چند روز بعد که تقریبا توانسته بودند تا حدی اطلاعات خودشان را هماهنگ سازند میگوید: «در نوزده دی ماه سال جاری حسب گزارش کتبی یکی از نهادهای امنیتی که به دادسرای شهید مقدس ارجاع شده است، به موجب دستورات قضایی و با آغاز تحقیقات انجام شده، مشخص گردید متهمان پرونده با هدایت افسران اطلاعاتی سیا و موساد ماموریت های سه گانه ای را شامل موضوعات زیست محیطی، نفوذ در جامعه علمی ایران و جمع آوری اطلاعات از اماکن حساس و حیاتی کشور از جمله پایگاه‌های موشکی کشور، دنبال می‌کرده‌اند. در تحقیقات انجام شده برخی متهمان به انجام سفرهای متعدد به سرزمین‌های اشغالی از جمله به منظور شرکت در کنفرانس منارید که با حضور افسر اطلاعاتی موساد در رژیم صهیونیستی برگزار شده، اقرار و اذعان نموده اند که هدف کلی پروژه مشترک سازمان سیا و موساد، ایجاد بحران در برخی از حوزه های زیست محیطی ایران بوده و اطلاعات جمع آوری شده از طریق عوامل پنهان به آمریکا انتقال می یافته و در همین راستا دو نفر از افسران سازمان اطلاعات آمریکا با هویت معلوم در پوشش های مختلف به ایران و برخی از استانهای کشور سفر کرده اند که از جمله اهداف آنها، ایجاد موسسه‌ای در قالب فعالیت های زیست محیطی بوده و طبق اسناد موجود، این موسسه در حدود یک دهه قبل در ایران با طراحی آمریکایی ها برای تحقق اهداف مدنظر سرویس‌های اطلاعاتی سازمان سیا و موساد و جمع آوری اطلاعات طبقه بندی شده در حوزه های دفاعی و موشکی کشور ایجاد شده است.
سخنان جعفری دولت ابادی نشان میدهد با وجود انکه مسئولان اطلاعات سپاه می گویند چندین سال است این گروه را تحت نظر داشته، گویا به نتایجی نرسیده اند هر چند که از سفر ماموران امریکایی معلوم به ایران خبر می دهند اما نامعلوم است چرا در این چند سال نیروهای سازمان اطلاعات سپاه (مجاهدین گمنام!، نامی است که اطلاعات سپاه در برابر نیروهای وزارت اطلاعات (سربازان گمنام) برای نیروهای خود برگزیده اند) آنها را زودتر دستگیر نکرده اند.
●اول: تاریخی که حکم بازداشت انها از سوی شعبه مقدس (زندان اوین)گفته می شود 19 دیماه است .
●دوم: وقتی نیروهای اطلاعات معتقدند این گروه چندین سال زیر نظر بوده چرا تا دیماه اقدام به دستگیریانها نکرده اند .
●سوم: چرا وقتی نیروهای مجاهدین گمنام متوجه ورود نیروهای امنیتی امریکایی معلوم! شده اند انها را دستگیر نکرده اند تا بتوان از این گروگانها پول های بیشتری از امریکاییان به دست اورد ، این برادران که در باجگیری الگوی بسیاری از گروههای تروریستی هستند
●چهارم: شما که چندین سال در حال جمع اوری اطلاعات از انها بوده اید دیگر نیازی به بازجویی های انچنانی نبود زیرا همه اطلاعات از ورود و خروج نیروهای امنیتی امریکا و اسراییل و دوربین های کار گذاشته شده در کنار مراکز هسته ای (خرس های سمنان و یوزپلنگ و…) را به دست اورده بودید البته گفتنی است دوربین هایی که در خبر 20.30 به عنوان دوربین های بسیار پیشرفته از انها نام برده می شد، دوربین هایی بود که تنها 50 متر را می‌توانستند در دید داشته باشند.
●پنجم: در حالیکه کوچکترین پرتاب موشک از هر کشوری چه ایران و چه کره شمالی و یمن و … از دید ماهواره های جاسوسی و نظامی دور نمی ماند چگونه است این افراد جاسوس نا اگاه برای اینکه مراکز موشکی ایران را تحت نظر داشته باشند، از دوربین هایی با دید 50 متر استفاده می‌کنند، آنهم در کنار پایگاه های نظامی و موشکی!
● ششم: تاریخ دستگیری در دورانی است که خیزش مردم نفس نظام ولایت را به شماره انداخته است و ترس بر وجود همه مسئولان مستولی شده است. بنابراین در این اندیشه بودند که با دستگیری این افراد که تحقیقاتشان موجبات نگرانی نیروهای سپاه را فراهم آورده بودند، با یک تیر دو نشان بزنند: اول اینکه انگ جاسوسی به کسانی بزنند که در باره نقش سپاه در ویران کردن محیط زیست تحقیق می‌کرده‌اند. دوم اینکه مانع از ادامه تحقیقاتی بشوند که نقش ویرانگر سپاه را مبرهن می‌کنند.
● هفتم: چگونه بعد از مرگ سید امامی این همه شبکه های خبری و وب سایت های وابسته به سازمان اطلاعات سپاه و سپاه و وابستگان انها پرونده خانواده و جد و اباد سید امامی را کشف کرده اند و خبرگزاری های دیگر حتی وابسته به واواک در این مسئله سکوت کرده اند .
در واقع، دست نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی وابسته به نهادهای افراطی در گردو گیر کرده است و نمی‌توانند آن را رها کنند. از این رو، با کشتن محققان محیط زیست می‌خواهند بلکه دست آلوده به جنایت خود را رها کنند.
محمود صادقی، نماینده مجلس، در توئیتی نوشت: «از صبح که در جریان خبر ناگوار درگذشت دکتر سید امامی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه امام صادق (ع) درزندان اوین قرار گرفتم، علت را از مسئولان ذیربط جویا شدم؛ بعضی پاسخ نمی‌دهند بعضی هم می‌گویند پی‌گیری کردیم اطلاعی بدست نیاوردیم!».
اما حسام الدین آشنا مشاور ارشد رییس جمهور نیز در توئیتی معنادار بدون اشاره به نام کاووس سید امامی درباره خبر “خودکشی” او اظهار تردید کرد. آشنا نوشت: «نه جامعه شناسان دین خودکشی می‌کنند نه حامیان حیات وحش.»
به روایت محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید، «چون کاووس سیدامامی استاد دانشگاه بود، سوئیت خوبی در اختیارش قرار دادند. در این فیلم ایشان با پرتاب یک شیء تلاش داشت لامپ را بشکند و پیراهنش را درآورد و تلاش کرد از آن به‌عنوان ابزاری برای دارزدن خود استفاده کند. قرار شد اگر فیلم دقیق‌تری وجود دارد، در اختیار نمایندگان قرار گیرد».
با این سخنان عارف باید گفت خدا پدر مطهری اصولگرا را بیامرزد که حداقل در این کار تشکیک کرد و سخنی از امادگی برای خود کشی به زبان نیاورد ولی عارف اصلاح طلب اینگونه بیانات می‌کند تا شاید بتوانند هم گروه خود و هم اصولگرایان را از این بدنامی برهاند.
نماینده دیگری به «شرق» میگوید «تصویر فیلم نشان از آن دارد که سیدامامی دست‌کم ١۵ دقیقه با حالتی آشفته در اتاق این سو و آن سو می‌رفته. چرا در این ١٠ دقیقه هیچ‌کس هیچ واکنشی نشان نداده؟»
❋ برداشت هایی از فیلم خودکشون سید امامی:
نیروهای سپاه پاسداران که فیلم را اورده بودند تا نمایندگان ان را ببیند و توضیحات را بشنوند مدعی بودند که ماموران مسئولان مانیتور را توبیخ کرده اند . اما سئوال اینجاست که :
●اول : چگونه است زمانی که متوجه دستگیری یک جاسوس برجسته دو تابعیتی می شوید که با ماموران امریکا و اسراییل اطلاعات موشکی را رد و بدل کرده است اینگونه ازادانه رفتار می کنید و اجازه می دهید او با شیوه های متبهرانه جاسوسی! خود را بکشد.
● دوم: ماموران مسئول مانیتور که همواره در حال کنترل زندانیان به خصوص زندانیان با ارزش! هستند و می بینند او بسیار پریشان و نگران است و پیراهنش را در اورده تا از ان به قول اطلاعاتی‌ها، طناب دار درست کند مسئولان را در جریان کار قرار ندادند و چرا به زندانبانان گزارش ندادند که حال او خوب نیست و ممکن است کاری دست خود بدهد .
● سوم: برای یک جاسوس به قول خودتان چه چیزی با ارزش تر از زندگی و استفاده از پول هایی است که از بابت جاسوسی به دست می‌آورد و باید منتظر زمانی باشد که از این دستاوردهای خود استفاده نماید، چرا باید خود را بکشد؟ مگر اینکه او را قرص یا امپول زده یا زیر شکنجه کشته باشید و بعد صحنه ارایی خودکشون را فراهم اورید که از این کارها بارها و بارها انجام داده اید. بیچاره سعید امامی که از همکارانتان بود ان بلا را سرش اوردید سید امامی که جای خود دارد.
اگر بر همان پایه هستید که سید امامی برای اینکه اطلاعاتش بیشتر لو نرود و نزد دانشگاه و دانشجویانش بی‌آبروتر نشود خود کشی کرده باید پرسید که :
آیا دکتر سید امامی دارای ایدئولژی خاصی بوده مانند فداییان و مجاهدین که برای لو نرفتن افراد گروه و سازمانش حاضر به خودکشی شده باشد ؟
آیا دکتر سید امامی از جمله نیروهای استشهادی یا انتحاری بوده که برای اهدافش اقدام به خودکشی و کشاندن دیگران شده باشد؟
آیا دکتر سید امامی از اعضای گروههای داعش یا طالبان بوده که برای ضربه زدن به شما و کشورتان اقدام به خود کشی کرده باشد؟
آیا دکتر سید امامی که شما او را فردی سکولار و بی‌بند و بار وسگ باز به نمایش گذارده‌اید حاضر است برای کشورهای دیگر خود را فدا کند و از عزیزترین داشته زندگی (زنده ماندن)، دست بشوید؟