بسمه تعالی
احترام به پیمان و لزوم عمل به آن ریشهی فطری دارد. به همین دلیل، نقض عهد و پیمان شکنی از رذایل اخلاقی شمرده میشود. قرآن میفرماید: «أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْوءُلاً»: «به پیمان های خود وفادار باشید زیرا از پیمان ها سؤال خواهد شد». (اسراء ۳۴)
انسان در برابر رعایت عهد و پیمان خود حتی با مشرکان مسوولیت دارد و پیمان مداری از ویژگیهای مؤمنان است. نادیده گرفتن پیمانها، جز بیاعتنایی به حقوق دیگران و سبک شمردن شخصیت آنان علتی ندارد. پیامبر اکرم فرمود: «لادینَ، لِمَن لاعهدَ له»: «آن کس که به پیمان خود وفادار نیست، مسلمان نیست».
در قبل و اوایل انقلاب از جانب رهبران، وعدههایی به ملت داده شد و ملت به ستوه آمده از رژیم ستم شاهی، با دلگرمی از آن وعدهها، با انقلابیون همراهی کردند ولی متأسفانه پس از استقرار حکومت، به بسیاری از وعدههای مادی و معنوی یا اصلاً بهایی ندادند و یا خیلی کمرنگ بها دادند.
از این وعدههای بسیار به معدودی اشاره میشود:
امام خمینی در ۱۰ اسفند ۵۷ در مدرسهی فیضیه وعده دادند: «آب و برق را مجانى مىکنیم براى طبقهی مستمند، اتوبوس را مجانى مىکنیم براى طبقهی مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید؛ معنویات شما را، روحیات شما را عظمت مىدهیم». ( صحیفه نور ، ج۶ ص ۲۷۳)
و در روز ۱۱ اسفند ۵۷ فرمودند: «هر چه زودتر باید مشکل مسکن براى بىخانمانها و فقراى ایران حل گردد؛ و براى هر خانواده، مسکن مورد نیازشان تأمین شود، آب و برق براى فقرا و بىبضاعتها باید مجانى گردد». (صحیفه نور، ج۶، ص۲۹۷)
ایشان در همان سال ۵۷ چنین گفتند: «حکومت اسلامی مبنی بر حقوق بشر و ملاحظهی آن است. … آزادی و دموکراسی به تمام معنا در حکومت اسلامی است. شخص اول حکومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور». (صحیفه امام ج۵ ص۷۰)
و نیز فرمودند: «زنها در حکومت اسلامی آزادند؛ حقوق آنها مثل حقوق مردها. اسلام زن را از قید اسارت مردها بیرون آورد و آنها را همردیف مردها قرار داده است». (صحیفه امام ج۵ ص۷۰)
همچنین آیت الله خامنهای در یکی از خطبههای نماز جمعهی تهران در سال ۱۳۶۶ گفتند: «آن جایی از اظهار عقیده خوف و ترس هست که نظام حاکم در خود احساس ضعف کند. اظهار عقیده، یکی از حقوق طبیعی انسان است. عملاً هم در اسلام و صدر اسلام، زمان پیغمبر و زمان خلیفهی اول به موردی بر نمیخوریم که جلوی اظهار عقیده گرفته شده باشد».
و نیز چنین گفتند: «اجتماعات را این مردم به وجود میآورند، راهپیماییها را اینها به وجود میآورند، بار گرانی بر دوش اینهاست. آن کسی که پول دارد از بیت المال میگیرد که گرانی را نمیفهمد. آن وقتی هم که میگویند مردم کم مصرف کنید تا یک اندازه گرانی بشکند، باز اینها کم مصرف میکنند. آنها مصرفشان را روز به روز زیاد میکنند. بیکاری مال اینها، گرانی مال اینها، سختی مال اینها، محاصرهی اقتصادی ضررش مستقیماً متوجه تودهی مردم، آخرش هیچکارهی مملکت، پولشونو بدهند به این مسوول و آن مسوول بخورند و به ریش انقلاب این ملت که برای انقلاب جان دادند، و خون دادند بخندند؟! این قابل تحمله؟» (فیلم در سایت آپارات)
این وعدهها مشتی از خروار حرفهای زیبا و دوست داشتنی است که مردم ما از رهبران شنیدند ولی بعد از حدود چهل سال که از انقلاب میگذرد به هیچ وجه، به مفاهیم و عملی شدن آن شعارها نرسیدهاند. آیا مردم حق ندارند که از رهبران خود بپرسند که چرا خلف وعده شده است؟
امام خمینی در بدو ورود در بهشت زهرا گفتند: «و اگر چنانچه سلطنت رضاشاه فرض بکنیم که قانونی بوده، چه حقی آنها (پدران ما) داشتند که برای ما سرنوشت معین کنند؟ هر کسی سرنوشتش با خودش است، مگر پدرهای ما ولی ما هستند؟»
پس چرا امروز اگر نسل سوم انقلاب خواستار تعیین سرنوشت خود و حتی تغییراتی در بعضی قوانین باشند گول خورده و عامل آمریکا و اسرائیل گفته میشوند؟ و چرا راه برخورد با آنها فقط [برخورد] است؟
حاکمان ما خود میدانند آنهایی که به اصلاحات و تغییرات اصلاحی قانونی فکر میکنند برانداز نیستند بلکه کسانی هستند که انقلاب را دوست دارند و نمیخواهند که خون شهدایشان پایمال شود.
خوب است که این گفتهی مهندس بازرگان را در دادگاه، خطاب به قاضی، آویزه گوش کنیم و از آن عبرت بگیریم: «ما آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاستهایم».
ملت نجیب ما اگر امروز به اصلاحات و تغییرات راضی هستند فردا که کارد به استخوانشان رسید به کمتر از براندازی راضی نخواهند بود و در آن صورت هر خسارتی بر ملت و کشور وارد شود کسانی مسوول خواهند بود که پیام مردم را نمیشنوند. والسلام.
۳۰/۱۱/۱۳۹۶ زهرا ربانی املشی
منبع سایت انصاف نیوز