یکی از مراکز سرکوب، دستگیری، شکنجه، اعدام، قتل، خودکشی، ناقصالعضو کردن، تجاوز و… مبارزان و زندانیان منتقد حاکمیت ولایت فقیه که بعد از استقرار استبداد فقیه، هماره کمک کار نیروهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی بودهاست، بازداشتگاه ها و زندانها یا به قول خمینی دانشگاهها میباشد.
این دانشگاهها توسط خشن ترین و مخوفترین نیروهای رﮊیم ولایت فقیه اداره میشوند. اینان که بندگان زور هستند و طرزفکرشان حذف مخالف را واجب میداند، با زندانیان هرچه بخواهند میکنند. برای شکستن مقاومت زندانیان از هیچ سبعیتی رویگردان نیستند.
در این زندانها، نیروهای «متعهد، مکتبی و انقلابی» از کلیه وسایل، از جمله «تعزیرات حکومتی»، (شلاقهای مختلف «مورد تایید حضرت امام خمینی»، به قول سید هادی خامنهای)، تا تجاوز به دختران و زنان و از آن، تا خواباندن در زندانهای قبری شکل، اعدام های مصنوعی، جوجه کردن (اویزان کردن)، و… استفاده میکنند. دینشان، النصر بالرعب، «فرموده امام خامنهای» است. مأموریتشان شکستن مقاومت زندانیان بهر قیمت، از جمله کشتن زیر شکنجه یا «خودکشان» است.
بجا است بدانیم هستند جوانان مقاومی که حقارت بازجویان و شکنجه گران، به یمن استقامت در برابر شکنجه، بیادشان میآوردند. آنها موفق نمیشوند از این گونه جوانان، حتی نامشان را از زبانشان بشنوند. بسیار پیش آمدهاست که قضات شر حکم اعدام کسانی را صادر کنند که ندانستهاند کیستند و جرمشان چیست.
از آن زمان تا کنون زندانهای کشور به همان روال ابتدای انقلاب به کار خود ادامه می دهند و هر فردی که در راس آنها قرار می گیرد به خوبی میداند با زندانیان چه باید بکند. او باید آنقدر هزینه زندانی شدن را بالا ببرد تا هم زندانیان و هم خانواده آنها سعی کنند تا اقدام به انجام کاری نکنند که سر و کارشان با زندان و قوه قضاییه بیفتد. در اینجا بار دیگر به نامه آیهالله منتظری در سال 67 اشاره میشود که وضعیت زندان و زندانیها را برای خمینی شرح میدهد، مینویسد:
«حدود هشت سال است با خشونت و اعدام زیاد و بازداشت زیاد و مصادرههای بیجا حکومت کردیم و به جائی نرسیدیم. آیا میدانید در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟ آیا میدانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا میدانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانیهای دختر جوان، بعدا ناچار شدند حدودبیست و پنج نفر دختر را با اخراج تخمدان و یا رحم ناقص کنند؟ آیا میدانید در زندان شیراز دختری روزه دار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا میدانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را به زور تصرف کردند؟ آیا میدانید هنگام بازجوئی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رائج است؟ آیا میدانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجه های بی رویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شده اند و کسی به داد آنان نمی رسد؟ آیا میدانید دربعضی از زندانها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند این هم نه یک روز و دو روز بلکه ماهها؟ آیا میدانید برخورد با زندانی حتی پس از محکومیت فقط با فحش و کتک بوده؟ و…»
این اعمال تا کنون نیز ادامه یافته است به گونه ای که در جریانات سال 88 حتی انجام شکنجه را برخی از نمایندگان مطرح کرده بودند:
● در این مورد به خبر پارلمان نیوز توجه فرمایید که مینویسد:
«یک عضو کمیته ویژه مجلس فاش کرد: تجاوز با باتوم و شیشه نوشابه به برخی از بازداشتشدگان محرز شد» (پارلماننیوز، ۴ شهریور ۱۳۸۸)
● همچنین نامه حجت الاسلام کروبی به هاشمی رفسنجانی در مورد تجاوز به دختران و پسران، در مورد شکنجه و قتل نیز گزارش های زندان کهریزک به صورت علنی مطرح شده است. در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۳۸۸، مهدی کروبی در نامهای جنجال برانگیز به هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان، از وی خواست تا به موضوع «تجاوز به دختران و پسران» بازداشتی پس از انتخابات ریاست جمهوری رسیدگی کند. وی نوشته بود:
«عدهای از افراد بازداشت شده مطرح نمودهاند که برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نمودهاند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیدهاست. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کردهاند به طوری که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیدهاند و در کنج خانههای خود خزیدهاند».
●مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم از موارد متعدد تجاوز جنسی به بازداشتشدگان خبر داد و آن را قطعی و اثباتشده دانست( همین حجت الاسلام اولین رییس سازمان زندانها در سال 65 بود)
نوشته آیهالله منتظری بیانگر عمق جنایت در زندانها میباشد و جالب اینکه در میان اسامی رؤسای سازمان زندانها نام مجید انصاری عضو با سابقه دفتر خمینی دیده میشود که این روزها دم از اصلاح طلبی و آزادگی سر میزند. این ایام، او منتقد استفاده از شنودها شده است.
بعد از انقلاب،ابتدا به موجب لایحهی قانونی واگذاری امور زندانها به وزارت دادگستری، اداره کلامور مربوط به زندانها و مؤسسات وابسته به آن در سراسر کشور به این وزارتخانه واگذار گشت و به عنوان اداره کل زندانها، جزو سازمان دادگستری کشور قرار گرفت. به موجب همین مصوبه، مقرر شد زندانها به صورت شورایی اداره شود.
به این ترتیب که شورایی مرکب از سه نفر از کارکنان موظف دولت که توسط شورای عالی قضایی انتخاب میشدند، زیر نظر دادستان کل کشور، مدیریت ادارهزندانها را بر عهده داشتند. بنا بر ماده یک مصوبه، طبق این لایحه و آییننامهی اجرایی آن، زندانهای کشور به لحاظ تشکیلاتی، اداری و بودجه در ردیف سایر ادارات قوه قضاییه درآمدند.
سالهای بعد،در تاریخ بهمن ۱۳۶۴، قانون تبدیل شورای سرپرستی زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور به «سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی به تصویب رسید که طبق مادهیک این قانون شورای سرپرستی زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی که در سال ۱۳۵۸ تشکیل شده بود، به «سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی تغییر یافت و این سازمان زیر نظر شورای عالی قضایی قرار گرفت.
بر اساس آیین نامه، رئیس این سازمان به پیشنهاد دادستان کل کشور و با تصویب شورای عالی قضایی به مدت دو سال انتخاب میشد. عزل وی نیز در صلاحیت شورای عالی قضایی قرار گرفت. طبق این مصوبه، از نظر حقوقی جایگاه اداره زندانها به سازمان ارتقا یافت و بودجه و اعتبارات آن همانند دیگر سازمانها در ردیف مستقل در بودجه کشور پیشبینی شد.
با جایگزینی ریاست قوهقضائیه به جای شورای عالی قضایی در بازنگری قانون اساسی به سال ۱۳۶۸، مدیریت عالی زندانها بر عهدهریاست قوه قضائیه قرار گرفت و ایشان عزل و نصب رئیس سازمان زندانها را بر عهده دارد.
● ماده۲ قانون ۱۳۶۴ وظایف سازمان زندانها را به شرح زیر احصا کرده است:
1. ادارهکلیهامور مربوط به زندانها، بازداشتگاهها و مراکز اقدامات تأمینی و تربیتی کشور و کلیه مؤسسات صنعتی و خدماتی وابسته به آنها.
* این در حالی است که نهادهای به اصطلاح انقلابی مانند سپاه پاسداران، نیروی انتظامی ، بسیج، وزارت اطلاعات و… هر کدام برای خود زندانهای مخصوصی داشتهاند و دارند که نه اداره زندانها و نه سازمان زندانها هیچ دخالتی در اداره آنها نداشتهاندو اینک نیز ندارند
2. ایجاد امکانات و تسهیلات لازم در زمینهاصلاح و ارشاد و آموزش زندانیان و اشتغال و حرفهآموزی آنها
3. کمک به رفع مشکلات مادی و معنوی خانواده زندانیان
4. جذب کمکهای مردمی و مؤسسات خیریه
5. برنامهریزی جهت اشتغال زندانیان داوطلب کار با استفاده از امکانات سازمان و…
6. تهیهآمار و اطلاعات لازم به منظور استفاده در مطالعات مربوط به جرم شناسی و…
7. تهیهفهرست اسامی زندانیان محکوم واجد شرایط عفو یا تخفیف مجازات و…
8. برنامهریزی برای مراقبت بعد از خروج با همکاری دستگاههای ذیربط
* بند 8 این قوانین از همه خنده دارتر است زیرا این سازمان برنامهای برای حفظ جان زندانیان و سلامت آنها در درون زندان ندارد، آن وقت در پی حل مشکل آنها در خارج از زندان است .
❋وضعیت زندانها تا قبل از سازمان زندانها:
زندانها و بازداشتگاه ها،تا قبل از تشکیل سازمان زندانها، در ایران تابع نظام ولایت فقیه،هر نهاد، ارگان، بنیاد، سازمان و شخص و…برای خود زندانی جداگانه داشت و هر آنچه را میخواست، در آن زندان، بر سر کسانی که به هر دلیل بازداشت میشد، میآورد.
اقای بنیصدر در عاشورای سال 59 در میدان آزادی به وجود این زندانها اشاره میکند و حال بعد از حدود 40 سال باز هم همان زندانها با نامهای دیگر را میتوان در سراسر کشور مشاهده نمود. زیرا این نظام نیازمند دراختیار داشتن زندانهای فراوان و متفاوت برای سرکوب مردم میباشد و نمی خواهد مردم از جنایات آنها آگاه شوند.
● بنیصدر در سال 59 با اعتراض به وجود زندانها تلاش کرد مانع از تبدیل زندان به شکنجه گاه و قتلگاه شود. اما آن زمان همین اصلاح طلبان و اعتدالیون به مخالفت با او برخواستند و الان مشاهده میشود که او چگونه پیش بینی آینده سیاه ایران را کرده بود. اکنون دیده میشود، در زندانهای مختلف در ایران چه بلایی بر سر مردم و جوانان معترض میآورند. وقتی هم زیر شکنجه میکشند، مدعی میشوند که خودکشی کرد. در بسیاری مواقع اصلا صدایش را هم در نمیآورند. جالب اینکه تنها 40 نفر از نمایندگان مجلس در نامهای خواستار بازدید از زندان و مطلع شدن از وضعیت زندانیها شدهاند در حالیکه 170 نفر از همین نمایندگان خواهان فیلتر شدن تلگرام گشتهاند.
● بنیصدر در عاشورای 59 گفت:«در قانون اساسی مگر شکنجه حرام نشده؟ ممنوع نشده؟ در کجای دنیا، در کدام دین و در کدام کشور و حکومت اسلامی 6 نوع زندان وجود دارد؟ چرا اینها تعطیل نمیشود؟
ما الان شش نوع زندان داریم. زندانهای آقای خلخالی، زندان دادگاه انقلاب، زندان شهربانی، زندان دادگستری، زندان کمیتهها ، زندان سپاه پاسداران. دهها و صدها نفر بیجهت گرفتار شدهاند . با این 6 نوع زندان ما چیزی بدتر از گذشتهایم.
چرا باید هر کس و هر نهادی یک زندان داشته باشد؟ اینها باید تعطیل شوند. جو اسلام جو اعتماد است این همه دستگاههای ترسناک مخوف درست نکنید. چرا هیئتی تشکیل نمیشود که به کار زندانهای گوناگون برسد؟ چرا در رژیم اسلامی، انسان و جان او این همه بیمنزلت شدهاست که بتوان مثل آب خوردن محکوم کرد و بدون اینکه کسی بفهمد کار او را تمام کرد؟
چطور میشود که اشخاص را میگیرند و به زندان میبرند و ماهها جزو فراموششدگان میگردند؟ بس کنید این کارها را. دستگاه قضایی نباید ابزار قدرت شود. اگر این طور شد این همان است که حسین به خاطرش قیام کرد و شهید شد».
بنیصدر همان زمان به جنایات سپاه پاسداران اشاره کرد. همان نهادی که هم اینک به دلیل سکوت و حمایت اصلاح طلبان و اعتدالیون به کار خود به شدیدترین وجه ادامه میدهد و نه تنها زندانهایش را تعطیل نکرد بلکه در حال حاضر دهها زندان بدون نظارت سازمان زندانها در اختیار دارد و جنایات بیشماری را مرتکب میشود.
● در سال 59، بنیصدر در رابطه با شکنجه زندانیان توسط سپاه و کشته شدن مردم به دست بازجویان آن نهاد گفت :
«وقتی فهرست شکایات واصله از سپاه را طی دو ماه برای آقای موسوی اردبیلی فرستادم کمترین عملی از سوی دستگاه قضایی که باید عدل اسلامی را برقرار سازد مشاهده نشد. آنچه از این فهرست به یادم مانده ، 250 مورد شکنجه ، 31 مورد قتل و بسیاری موارد توقیف و مصادره بود، با آقای خمینی هم در این باره صحبت کردم. اما هیچ جوابی نداد».
باید خاطر نشان کرد که هم اینک، در زندان اوین، که سابقاً خانه سید ضیاءالدین طباطبایی بود و اینک زندان معروف ایران گشته، برخی از بندهای آن، زیر نظر قوه قضائیه(سازمان زندانها و…)، نبوده و توسط سایر نهادها اداره میشود.(گویا هنوز ابتدای انقلاب است و صدای بنیصدر به گوش میرسد که چرا این همه زندانهای مختلف در ایران وجود دارد). برای مثال،
● بندهای 209 و 240وابسته و تحت نظر واواک میباشند. در این بازداشتگاهها، بازجویان واواک هر بلایی را بر سر زندانی میآورند و سازمان زندانها حق دخالت در کار آنها را ندارد.
● بند 2-الف یکی از بندهای غیر مخفی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران میباشد. بازجویان سازمان اطلاعات سپاه انچنان با زندانیان برخورد می کنند که گویی اگر نتوانند انها را از اندیشه هایشان برگردانند باید به نوعی به خودکشی وادار کنند یا زمینه ایجاد و بروز بیماریهای لاعلاج را فراهم آورده و یا به انحاء مختلف به قتل برسانند.در گزارشی نام بر خی از بازجویان این بند را آورده اند که در زیر میآید:
● حمید نمازی ملقب به حاج حمید بازجوی و شکنجه گر بند ۲ الف زندان اوین و یکی از مجریان اعدامهای محکومین سیاسی در سالهای گذشته
● حمزه شریفی دوست ملقب به حاج شریف بازجوی بند ۲ الف زندان اوین و یکی از متصدیان پرونده سازی علیه اشخاص مورد بازجویی
● علی ناصری راد بازجو بند ۲ الف زندان اوین و یکی از مجریان اعدامهای محکومین سیاسی در سالهای اخیر
● بازجو رحیمی ( نام مستعار) مجری پروژه پرونده سازی علیه اشخاص همراهان عرفان کیهانی و رابط قرارگاه ثارالله در دادگاه انقلاب. بازجو رحیمی دراعدام زندانیان عقیدتی سیاسی نقش عمدهای داشته است.
● محمود رضا قاسمی رحمانی بازجو و شکنجه گر زندان اوین ملقب به حاج رحمان – او بعنوان کارشناس مذهبی بر روند پرونده محکومین عقیدتی اعمال نفوذ مینماید.
● بند 350 بند مخصوص قوه قضاییه در زندان اوین است. این بند در سالهای گذشته مورد حمله اراذل و اوباش حزباللهی و زندانبانان قرار گرفت.
● بندهای 7و 8 مخصوص زندانیان مالی میباشد و نهاد یا سازمان دستگیر کننده مسئولیت بازجویی از زندانی را بر عهده دارد
بند ویژه روحانیون بندی است که بیشتر زندانیان آن توسط دادگاه ویژه روحانیت محکوم شدهاند .
بندهای دیگر و مخفی زندان اوین را کسی نمیداند .
❋ زندانهای مخفی:
چندی پیش وب سایت کلمه نزدیک به حامیان موسوی گزارشی را از کانون حمایت از جان باختگان درباره شیوههای دستگیری و بازجویی زندانیان توسط بازجویان سپاه پاسداران ایران تهیه نمود که به بخشهایی از آن، اشاره میشود تا معلوم شود چرا آقای بنیصدر میخواست مانع از زندانسازی نهادهای نظامی و سرکوبگر شود:
تعداد زندانهای مخفی سپاه همواره در حال افزایش بوده است. به طوریکه در استان تهران بیش از ١۵ زندان و در هر شهرستان و مرکز استان، تقریباً، بیش از ٣ زندان مخفی دارد.
البته سپاه پاسداران از هر گونه امکاناتی برای ساختن و ازدیاد چنین مکانهایی استفاده میکند تا بلکه بتواند مخالفین خود را در آن زندانی و شکنجه کرده و تحت بازجویی قرار دهد وحتی به شکل پنهان و مخفیانه مورد تجاوز قرارداده و اعدام کند.
برخی از زندانهای واواک و سپاه و نیروی انتظامی و بسیج در تهران را شناسائی میکنیم:
● سپاه، این ارگان نظامی، که مدعی محافظت از انقلاب میباشد علاوه بر نظامی گری و ایفای نقش نیروهای پلیس درون شهری با در اختیار داشتن بسیج طرحهای سرکوبگرانه خود را به اجرا در میآورد.
این ارگان نظامی – امنیتی در طول سالهای بعد از انقلاب و با توجه به اختلافاتی که با نهاد ریاست جمهوری و مجلس و قوه قضاییه دارد، تلاش کردهاست همچون واواک، سازمان اطلاعاتی خود را به مدرن ترین امکانات تجهیز نماید تا متکی به واواک و حتی اطلاعات بیت رهبری نباشد. این نهاد سرکوبگر هر زمان که توانسته است، بنا بر دستور رهبری ، قوه مجریه را نیز به چنگ آوردهاست. هر زمان که امکان نیافتهاست، با استفاده از نیروهایش در مجلس نفوذ کرده و با وجود داشتن نیروهای اصلی در قوه قضاییه کنترل کشور را در اختیار گرفتهاست.
نباید این نکته را فراموش کرد برخی از فرماندهان این نیرو، حتی به بیت رهبری هم اعتماد نداشته و سعی میکنند آنچه را که به سود خود و آینده سپاه است، به چنگ آورند. فرقی هم نمیکند با چه کسی و کدام جانشین ولایت فقیه .
● زندانها و بازداشتگاههای وابسته به نیروهای سپاه، اطلاعات، بسیج و نیروی انتظامی که تحت نظر سازمان زندانها نیستند، عبارتند از:
بازداشتگاه مرصاد واقع در زیر پل کالج
بازداشتگاه 59 سپاه واقع در پادگان عشرت آباد
بازداشتگاه 64واقع در 30 متری جی(پادگان جی)
بازداشتگاه 36 واقع در چهار راه فاطمی ( متعلق به حفاظت اطلاعات سازمان قضایی نیروهای مسلح)
بازداشتگاه ثارالله واقع در قرارگاه ثار الله سپاه پاسداران
بازداشتگاه عبدالله انصاری واقع در اتوبان همت شرقی
بازداشتگاه مطهری واقع در زیر زمین گذرنامه ناجا
بازداشتگاه فرودگاه واقع در محوطه فرودگاه مهر آباد
بازداشتگاه امام زمان واقع در پشت پارک طالقانی ،پشت ایستگاه مترو میرداماد
بازداشتگاه اطلاعات(واحد پیگیری واواک) چهارراه ولی عصر ، خیابان برادران مظفر(صبا)
بازداشتگاه ارتش واقع در اکثر پادگانهای ارتشی که بوسیله حفاظت اطلاعات ارتش و سپاه اداره میشود و تمامی آنها خارج از حیطهِ نظارتی سازمان زندانها میباشد.
بازداشتگاه حشمتیه
بازداشتگاه زیر زمین وزارت کشور، خیابان فاطمی
سوله یا بازداشتگاه کهریزک
سوله یا بازداشتگاه پاسارگاد
بازداشتگاه نبوت در خیابان سهروردی . اداره آن مشترکا با واواک و سپاه پاسداران است
بازداشتگاه سئول معروف به ابوغریب در خیابان سئول و داخل شهرک مسکونی فاطمیه واقع شده و وابسته به نیروی انتظامی است
بازداشتگاه وصال واقع در ابتدای خیابان انقلاب – وصال جنب پمپ بنزین که حفاظت اطلاعات نیرویانتظامی از انجا به عنوان شکنجه گاه استفاده می کند.
بازداشتگاه خاص متعلق به سپاه پاسداران که به 66 سپاه معروف است در اتوبان افسریه محدوده بلوار هجرت پشت پادگان علامه طباطبائی قرار دارد و دارای سلولهای انفرادی متعدد و حتی بند عمومی است
بازداشتگاه قمر که در خیابان دبستان محدوده بین رسالت و سید خندان واقع شده است و نزدیک وزارت دفاع و در کوچه پشتی بیمارستان قمر بنیهاشم است و تحت مدیریت واواک قرار دارد.
و…
و دهها بازداشتگاه و خانههای امنی که در اختیار نیروهای سرکوبگر، شکنجه گر و جنایتکار «رهبر» قرار دارد و خارج از نظارت سازمان زندانها میباشد.
❋در گزارش یاد شده، در باره سرکوبگری سپاه، فهرست شکنجهها آمده است:
«یکی از مواردی که سپاه پاسداران در آن زمینه به جنایات آشکار پرداخته است، مبحث زندان و زندانی است که این مقوله مستقیما فعالین سیاسی، اجتماعی، مدنی ، فرهنگی،دانشجویی و روزنامهنگاران را در جمع قربانیان خود قرار داده است…سپاه پاسداران در واحدهای حفاظت اطلاعات خود ارگانی را مدیریت میکند که اعضای آن همواره بدون نام و نشان و با لباس شخصی در حال فعالیت هستند. این افراد که بیشتر به واحد شناسایی و پیشگیری شهرت دارند، در یک گسترهِ وسیع اجتماعی در حال فعالیت هستند. فعالیت این ارگان از سپاه پاسداران در هیبت مشاغل گوناگون اجتماعی از راننده تاکسی و رفتگر گرفته تا اساتید دانشگاهی و پستهای مدیریتی ادارات و ارگانها شعبه و شاخه دارد…هدف اصلی این واحد علاوه بر حضور همه جانبهی سپاه در میان جامعه، همواره جمع آوری تحرکات اجتماعی و هرگونه اخبار و رویداد در سطح جامعه است که این اخبار به شکل مداوم به مقامات ارشد واحد مربوطه سپاه پاسداران در طول ٢۴ ساعت شبانه روز مخابره میشوند.
در این واحد از سپاه پاسداران یک شاخه کاملا مستقل نیز طراحی شده است که به شکل تخصصی مسوول شناسایی و کنترل افرادی هستند که در جامعه دارای اسم و رسم و جایگاه خاص باشند. این واحد علاوه بر انجام ماموریتهای مخوف خود در داخل کشور و همکاری مستقیم با وزارت اطلاعات در دستگیری و شکنجه و از بین بردن مخالفین حکومت، در کشورهای همسایه مانند سوریه، عراق، لبنان و فلسطین نیز دارای شعبه و یگان مرتبط بوده و در آنجا نیز به همین شکل در حال فعالیت میباشد. درکل انهدام و منفعل ساختن هرگونه حرکت که به تشخیص سپاه پاسداران خطرناک برای منافع سپاه پاسداران باشد، وارد انجام عملیات شده و این افراد و اشخاص و گروههارا به شکل مخفیانه در داخل و خارج از کشور دستگیر و منهدم میسازد.
روزنامهنگاران، دانشجویان، پزشکان، اساتید دانشگاه، وکلا، فعالین مدنی و اجتماعی جزو افراد صدرنشین لیست کنترلهای این واحد از سپاه پاسداران هستند که در صورت مشاهده هرگونه تحرک، فعالیت و موارد مشکوک که به ذائقه سپاه پاسداران خوش نیاید، مراتب بعدی جهت دستگیری این افراد به فرماندهی حوزه حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران منتقل میگردد.
…دستگیری افراد مورد نظر به تشخیص واحد حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران به هیچ عنوان نیازمند حکم قضایی و اجازه از ارگانهای ناظر بر صدور حکم بازداشت نبوده و دستگیریها کاملا خودسرانه و به تشخیص سپاه انجام میشوند.
افراد دستگیر شده تحت شرایط فوق همواره به مکانهایی انتقال داده میشوند که جزو زندانهای رسمی و آشکار تحت نظارت قوه قضائیه و سازمان زندانهای کشور نمیباشند و معمولا در اختفای کامل ساخته و یا در نظر گرفته شدهاند…تعدادی از این مکانها در داخل پادگانهای آموزشی سپاه، پایگاههای فرماندهی و اماکنی که کاملا محیطهای حفاظت شده و تحت نظر و حراست هستند قرار دارند. تعدادی دیگر از این مکانها که زندانهای مخفیانه سپاه پاسداران هستند، معمولا خارج از محیطهای نظامی و در مکانهایی هستند که فقط مسؤلین رده بالای سپاه و واحد حفاظت اطلاعات از آنها مطلع میباشند. این مکانها به شکل منازل خارج از شهر، زیر زمینهای ادارات و نهادهای وابسته به سپاه پاسداران، بخشی از شرکتها و آپارتمانهایی که مخفیانه توسط سپاه پاسداران کنترل و نگهداری میشوند میباشد.
ساختمانهایی با گنجایش متفاوت و دارای نوع ساختمان سازی متفاوت، کاملا عایق بندی شده و دارای چندین راه برای عبور و مرور به داخل با اتومبیل که در داخل آنها، مخالفین حکومت اسلامی و سپاه پاسداران تحت بازجویی، شکنجه، اعتراف و حتی اعدامهای نهانی قرار میگیرند.
سپاه پاسداران یک بخش ویژه از این نوع زندانها را نیز مدیریت میکند که مختص به افراد و اعضای سپاه پاسداران میباشد. اعضایی که بنا به هر دلیلی از سیاستهای سپاه پاسداران تخطی نمایند و یا بر خلاف نوع سیاست سپاه پاسداران دست به اعتراض و یا هرگونه حرکتی نمایند که سپاه به واسطه آن احساس خطر نماید، به این بخش از زندان که بخش نظامی اعضای سپاه میباشد منتقل خواهند شد. اغلب این افراد که از اعضای کادر سپاه پاسداران بودهاند در صورتی که سپاه پاسداران حضور و وجود آنها را خطرناک و یا مایه دردسر بداند، معمولا بعد از آزادی از زندان و بازداشت دچار عارضههای قلبی، مرگ و میر ناشی از حمله و سکته قلبی یا مغزی میشوند و در ظاهر با مرگ طبیعی فوت مینمایند اما در واقع این بخشی از شیوه عملکرد سپاه برای ازبین بردن مخالفین خود است.
*آیا این بخش از سپاه پاسداران میتواند در مرگ چند سردار زیر که در عرض 5 ماه به علت سکته مغزی و قلبی فوت کرده اند(سالهای 90 و 91 بعد از سرکوب های کودتای انتخاباتی)، دخیل باشند گفتنی است سه سردار اول از دوستان و یاران و همسنگران سردار احمد غلامپور بوده اند که بعد از جنگ به هیچ مقامی که زیر دستی های او دست یافته اند،نرسید:
● سردار سرتیپ سوداگر در دوران جنگ ایران و عراق مسوول اطلاعات قرارگاه کربلا یعنی مهمترین قرارگاه رزمی ایران در سالهای اول جنگ و قبل از تشکیل قرارگاه جنگی خاتم الانبیاء وهمچنین فرمانده سه لشکر رزمی ۲۷ محمد رسول الله تهران، ۸ نجف اصفهان و ۲۵ کربلای مازندران بوده که آخرین سمت او موسس و رییسپژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس بود.
● سردار سرتیپ احمد سیاف زاده،قبلا همکار سرتیپ سوداگر و از مسوولان طرح و عملیات قرارگاه مرکزی کربلا و معاون احمد غلامپور فرمانده وقت این قرارگاه بوده است.
● سردار سرتیپ محمد مهدی قاصدی در دوران جنگ مسوول ترابری سنگین قرارگاه کربلا بوده و آخرین مسولیتش مدیر عامل شرکت جهاد نصر بوده است.
او در عملیات خیبر در سال ۱۳۶۲ در جزایر مجنون، از مسولان حمل و نصب قطعات عظیم پل خیبر بود که در نیزارها و هورهای منطقه مجنون عراق در شرق رودخانهدجله نصب شد. در عملیات والفجر- ۸ یا همان عملیات تصرف فاو در سال ۱۳۶۴ هم مسوول حمل و نقل پل بزرگ بعثت برای عبور دادن هزاران نفر از نیروهای ایرانی تک کنندهبه فاو و نیز عبور دادن هزاران تن تدارکات و مهمات برای این نیروها بوده است.
● سردار سرتیپ وفا غفاریان که مدتی معاون وزیر دفاع و رییس هیات مدیره مخابرات متعلق به سپاه بوده است. وفا غفاریان در زمان جنگ از مسئولان مخابراتی و الکترونیکی سپاه بود و بعد از جنگ هم شش سال مدیر عامل شرکت صنایع مخابرات ایران (صما) و چند سال هم مدیر عامل صا ایران بوده است. وی در سال ۷۹ مدیر عامل سازمان صنایعدفاع شد و همزمان استاد دانشگاه صنعتی مالک اشتر یعنی مهمترین دانشگاه دفاعی- صنعتی ایران بوده است.
● سردار مهندس منصور ترکان برادر اکبر ترکان وزیر دفاع در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی. او از فرماندهان سابق سپاه بوده که آخرین سمتش مدیرعامل شرکت یادمان سازه، سازنده برج میلاد تهران بود.
● سردار سرتیپ احمد منصوری، معاون سابق نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران
● سردار سرتیپ عباس مهری، جانشین دانشکده فرهنگی دانشگاه نظامی امام حسین سپاه پاسداران
علاوه بر این نوع زندان و بازداشتگاههای مخفی، سپاه پاسداران در زندانهای مرکزی و تحت نظارت اداره کل زندانهای کشور که تحت نظر مستقیم قوه قضائیه میباشد، نیز، دارای بندهای مختص به خود میباشد که تعدادی از زندانیان سیاسی که حکومت جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران آنان را امنیتی مینامند، در آنها نگهداری و تحت مهار دارند. این بندها نیز کاملا توسط سپاه پاسداران کنترل میشوند و ریاست زندانها و مامورین زندان فاقد قدرت اجرایی و یا دخالت در پرونده و امورات این دسته از زندانیان بند مخصوص سپاه هستند (بند 2- الف زندان اوین از این دسته زندانها است).
بخش دیگری از زندانهای مخفی سپاه پاسداران در ساختمانهای پلیس و نیروی انتظامی قرارگرفته است. در کنار شعبههای مختلف اداره اگاهی و بازداشتگاههای معمول ومشخص نیروی انتظامی نیز ساختمان و یا مکانهایی تحت فرماندهی و کنترل سپاه میباشند که تعدادی از زندانیان و قربانیان خود را در آنجا نگهداری و تحت بازجویی و شکنجه قرار میدهند. در این زندانها یک سلسله کادر تخصصی مشغول به کار هستند که شامل گارد حفاظتی، بازجوها، شکنجه گران و پزشکان و کادر بهداری هستند. این کادر تخصصی و آموزش یافته دارای امکانات و ادوات کاملا حرفهای بوده که اکثرا از کشور چین و یا دیگر کشورهای همکار و همیار ایران و سپاه پاسداران تهیه و تامین میشوند:
– داروهای تشنج دهنده
– آمپولهای منتقل کننده بیماریهای ناشناخته
– داروهای محرک روان و اعصاب که شخص را در مسیر کارهای خطرناک همچون خودکشی قرار میدهد
– بروز حمله و سکتههای قلبی و مغزی در افراد به وسیله یک سری دیگر از داروها و آمپولهای مخصوص شکنجه نیز تنها تعداد بسیار کمی از ابزار آلات مورد استفاده در این زندانهای مخفیانه هستند.
در این زندانها، زندانی مورد آزار و آسیبهایی قرار میگیرد که کاملا طاقت فرسا و شکننده است. شکنجههایی همچون؛
● انواع شکنجههای رایج در زندانها:
١- شکنجههای فیزیکی شدید
٢ – شکستن عمدی استخوانهای دست و پا و سر زندانیان..
*در کالبد شکافی شکستگی برخی از انگشتان دست و پای خانم زهرا کاظمی و ستار بهشتی نشان دهنده همین مسئله میتواند باشد.
٣ – ضربه زدن به بدن زندانیان با کابلهای ضخیم با دست و پای بسته شده
۴ فشارهای روحی روانی و جلوگیری از استراحت و خواب زندانی
۵ – انجام مانور اعدامهای نمایشی و قلابی بر روی زندانی
۶ – تجاوز جنسی به زندانی
٧ – تجاوز به اعضای خانواده زندانی در مقابل چشم وی
٨ – تهدید به هتک حرمت زندانی در جامعه
٩ – تهیه عکس برهنه از زندانی یا اعضای خانواده وی و تهدید به انتشار آنها
١٠ – وادار نمودن زندانی به اعترافات تلویزیونی و تصویری دروغین
11داغ کردن و سوزاندن بدن زندانی با اتو و سیگار
*علاوه بر شکنجههای فوق میتوان انواع دیگر شکنجه را یادآور شد که بازجویان با زندانیان دستگیر شده سال 88، بکار میبردند. ا برخی از آنها سابقه در ابتدای انقلاب دارد :
– زدن ،شلاق بر کف پا
– استفاده از شوکر برقی در بازجویی ها
-ضربات متوالی به بیضه تا حد بیهوشی
-ادرار کردن بازجویان روی سر و صورت بازداشت شده
– بی خوابی دادنهای طولانی
– استفاده از انبردست برای نیشگون گرفتن از جاهای مختلف بدنپ
– انداختن در بشکه آب سرددر زمستان،
– ده روز نگه داری در سلولی که ارتفاعش یک متر و بیست سانتی متر است
– فرو کردن سر درکاسه توالت و کشیدن سیفون (عبدالله مومنی و احمد باطبی)
– ساعتها نگه داشتن بصورت ایستاده بطوریکه برخی اوقاتمنجر به بیهوشی میشود.
– خوراندن قرصهای روانگردان(هنگامه شهیدی و سعید حجاریان ومحمد علی ابطحی )
● هنگامه شهیدی که خبرنگار و عضو ستاد مهدی کروبی بود پس از مدتها بازداشت در سلول انفرادی توانست با مادر خود دیدار کند و بخشهایی از شکنجههای صورت گرفته را افشا نماید. وی از جمله تأکید کرد که بارها بطور مصنوعی اعدام شدهاست. او همچنین اشاره کردهاست که قرصهایی به وی میدهند که آثار شدیدی بر ذهن وی دارد.
● همسر محمدعلی ابطحی گفت که همسرش پس از دستگیری هجده کیلو وزن کم کرده است و از محمد علی ابطحی نقل کرد که قرصهایی به او میدهند که او را از جار و جنجال و هیاهوی این دنیا فارغ میکند.
– آویزان کردن از کتف یا پا
– کوبیدن سر و صورت به دسته صندلی
– لگد زدن به نقاط حساس بدن همچون بیضه ها
– خواباندن روی شکم و سپس ایستادن دو سه نفری روی کمر زندانی ،
واحد بهداری زندانهای سپاه نیز به نوبه خود گونههایی از شکنجه را در مورد زندانیان اعمال میکند که در نوع خود کاملا ضد انسانی و غیر قابل تصور است:
١- تزریق داروهای تاثیر گذار بر روان زندانی
٢- تخلیه مقادیر زیادی از خون زندانیان برای بانک خون سپاه
٣- تست آزمایشات مختلف دارویی و شیمیایی بر روی بدن زندانیان
۴- تزریق مقادیر زیادی مرفین و معتاد کردن زندانیان به مواد مخدر
۵- تجزیه بدن زندانیان کشته شده و قربانی و استفاده از اعضای بدن آنها
۶- خوراندن داروهای محرک اعصاب و مجنون کردن زندانیان پس از آزادی
٧- استفاده از داروهایی که موجب سکته مغزی و یا حمله قلبی زندانی در دراز مدت بشود