آقای مطهری معتقد است:”عده ای خیابان رامی بندند وما باآ نهامذاکره میکنیم[…]نباید نسبت به این افراد رأفت نشان داد؛چراکه باروش غیرمقتدرانه نمی توان درمقابل کسانی که نظام عمومی را برهم زدند، رأفت نشان داده ومذاکره کرد.”
که مشخصاً منظور ایشان تجمع دراویش وبستن خیابان برای اعتراض به بازداشت یکی ازدوستان شان دردوهفته گذشته بود.
اما ایشان درادامه می گوید:”باید حق اعتراض مردم رابه رسمیت شناخت،خوشبختانه دراتفاقهای اخیردرتوسعه سیاسی یک گام به جلوبرداشتیم وهمه قبول داشتندکه بایدحق اعتراض رابه رسمیت شناخت وهراعتراضی رانبایدبه معنی براندازی ومخالفت باولایت فقیه تلقی کرد.”ایسنا
۱ـــ آیا آقای مطهری خودمیدانند دراین چند جمله ای که فرمایش کرده اند،چی گفته یانه؟
دراین سطرکوتاه، ابتدای سخن باانتهایش ،متضاد ومتناقض است؛ امیداست ایشان یکبار،گفته ی خودرا مرورنماید وبعداعلام نمایند کدام قسمت ازصحبت های خودرا دراین جملات کوتاه ،قبول دارد؛چون نمی شود ازیکطرف اعتقاد داشت وگفت:”حق اعتراض مردم رابه رسمیت بشناسیم”؛وازسوی دیگربلافاصله وبا شدت وغضبناک گفت:”نبایدنسبت[به افرادمعترض]رأفت نشان داد”!!!!؟
اگرایشان موضع خودرا مشخص می کردند که به کدامیک ازاین دوجمله معتقد ودر عمل پایبندند،بهترمیشد ایشان را مخاطب قرار داد.،اما دوپهلوگفتن ویکی به میخ ویکی به نعل زدن، کاررادشوارترمی کند.البته اینگونه موضع گیریهای ایشان مسبوق به سابقه است.
اما بایدازوی پرسید آقای مطهری،شماودوستان تان چه نوع اعتراضی رابه رسمیت میشناسید؟ لطف کنیدآن شکل ازاعتراض راکه قبول دارید، به مردم اطلاع دهید تا که بدانند،چگونه بابت مطالبات خود،صدای اعتراضشان رابه گوش شماومسئولان نظام ولایت فقیه برسانند که نه سیخ بسوزدونه کباب!وآب ازآب هم تکان نخورد!
۲ــ امامحض اطلاع ایشان وبامدد ازقانون اساسی موردقبول ایشان، ودررابطه بااعتراض اخیریعنی اعتراض دراویش گنابادی این مطلب راپی می گیریم.
الف ـــ این سئوال درذهن وزبان اکثریت مردم وجامعه وجوددارد که اتهام وجرم دراویش چیست که،هرچندوقت یکبارموردهجوم نیروهای حکومت واقع شده، قلع وقمع می شوندوبازداشت وحبس شان میکنند؟ مردم میپرسندچرادلیل حمله وبازداشت دراویش به مردم گفته نمی شود؟ومثال میزنندکه مثلاکارکنان محیط زیست رابا این اتهام که جاسوس بوده اند(بگذریم که به غلط اتهام زدند )بازداشت کرده اند،امااتهام دارویش چیست؟ آنها چه جرمی را مرتکب شده اند که سزاوار اینهمه سرکوب و ناسزا و اذیت و آزار می دانید آنها را و توصیه بکار گیری روش مقتردانه را نسبت به آنها می کنید؟
آنها بجز داشتن عقیده ای خلاف عقیده شما چه کاری کرده اند ؟
مطبوعات دولتی از خرافه پرست بودن دراویش مینویسند.!!!آ
قابل به یاد آوری است که جدای از اینکه همه دنیا اذعان دارند که داشتن عقیده آزاد است و نباید تعرضی بدان صورت گیرد.
حتی اصل۲۳،قانون اساسی مورد قبول مسئولان نظام حاکم نیز تصریح می کند:”تفتیش عقاید ممنوع است وهیچکس رانمیتوان به صرف داشتن عقیده ای مؤاخذه کرد.”
وقتی دراین اصل آزادی عقیده به رسمیت شناخته شده،وتفتیش عقیده هم ممنوع شده است ،پس بهانه وتوجیه حکومت،برای حمله وبازداشت دراویش چیست؟ دراویشی که معمولا ازسیاست بریده وازدنیا گریزانند،چه کنشی مرتکب می شوند که بیانش برای حاکمیت سخت وغیرممکن است؟
غیر از اینکه مسئولان این نظام خود را قیم فکر و اعتقاد مردم هم میدانند؟!
امااصل۲۷قانون اساسی فعلی می گوید:”تشکیل اجتماعات وراه پیماییها،ب دون حمل سلاح،بشرط آن که مُخل به مبانی اسلام نباشد، آزاداست.” آیااعتراض وبست نشینی خیابانی دراویش،”مُخل مبانی اسلام”ویامخل امنیت ملی بوده، که اینچنین به جان شان افتاده وچنان موردحمله واقع می شوندومضروب ومجروح که به قتل ۳تن و دستگیری۳۰۰تن از ایشان منجرمیشودوآن فاجعه کم نظیررقم می خورد؟
۲ـــ ازنظرآقای مطهری، این جماعت چه جرم وجنایت جبران ناپذیر ونابخشودنیی راقبل ازحمله نیروهای حکومتی برای متفرق کردن آن جمع چندنفره، مرتکب شده اند،که حتی مذاکره را، رأفت والبته منع می کندونام مذاکره رارأفت میگذارد؟چگونه حاکمیت مورد اقبال ایشان،مذاکره باآمریکا، آن هم ازموضع ضعف،انجام میدهند،امامذاکره باجمعی ازهموطنان مان رانمی پسندند ومذاکره را”روش غیرمقتدرانه”،تلقی میفرمایند!!؟
این چگونه”مذاکره”و”رأفت”ی است،که نیروهای انتظامی و بسیجیان وسپاهیان چنان به جمعیت معترض ونشسته برزمین،حمله می کنندکه موجب کشته شدن سه تن وزخمی گردیدن تعدادی وبازداشت ۳۰۰نفرازمعترضان میشود؟
ازکی تابه حال حمله وهجوم وحشیانه به مردم ومضروب ومصدوم ومحبوس ومعدوم کردن آنها،”مذاکره”ویا”رأفت”،نام گرفته است؟
مگر خداوندبه پیامبرش نفرمود:به نحواحسن حتی با دشمنانت مذاکره کن؟
اولاکه دراویش دشمن نیستند؛ ثانیاًآ یا”نحواحسن”حاکمیت،همانا هجوم وگلوله وآتش گشودن به روی گروهی ازمردمی است،که نه مسلح شده اند ونه خشونت ورزیده اند ونه شعاری(به تعبیرحکومتیان)ساختارشکنانه داده اندونه اعلام جنگ باحکومت نموده اندونه…
نظام ولایت فقیه برپایه اصول دموکراسی ومردم سالاری مشارکتی وحقوق، بنانشده است که رأی ونظرواعتراض مردم وگروه های سیاسی ودینی وصنفی و…رابه رسمیت بشناسد، بلکه چون ساختاری استبدادی دارد،ومبتنی بر”فقه”و”تکلیف”،است،اِعمال چنین اَعمالی،که مسبوق به سابق نیزهست(۱)دورازانتظاروعجیب نیست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)حمله به کوی دانشگاه تهران و تبریز در تیر ماه سال۷۸وپرتاب دانشجویان ازطبقه سوم خوابگاه؛ونیز در سال
۸۸
یورش به دانشجویان