مصاحبه سایت دماوند http://damavand.news/?p=13284
سایت دماوند: با جایگزینی مایک پومپئو و جان بولتون با رکس تیلرسون و هربرت مک مستر به عنوان وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی کاخ سفید، بسیاری از تحلیلگران این تغییرات را به معنی افزایش فشار دولت آمریکا بر جمهوری اسلامی و حتی زمینه سازی برای تغییر رژیم در ایران دانستند. از سوی دیگر، در جریان مذاکرات اتمی ایران و قدرتهای جهانی، موافقان توافق هسته ای تصور می کردند که این توافقنامه گامی در جهت عادی سازی روابط ایران با جهان خواهد بود، اما پس از مدتی، برخی ناظران به این نتیجه رسیدند که جمهوری اسلامی برجام را سپر قرار داده و همزمان مشغول پبشبرد برنامه های مداخله جویانه خود در زمینه آزمایش موشکهای بالستیک و آتش افروزی در کشورهای منطقه است و این اقدامات مخرب تا حدی پیش رفته که امروز هم سیاست دولت آمریکا را رادیکال کرده و هم کشورهای اروپایی را در کنار ترامپ و در برابر ایران قرار داده است. دوازدهم ماه مه، ضرب العجل دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برای اصلاح توافق هسته ای و یا خروج آمریکا از این توافقنامه است.
آینده پیش روی ایران، نرمش یا مقاومت جمهوری اسلامی و تأثیر حمله نظامی آمریکا، فرانسه و بریتانیا به سوریه بر سرنوشت توافق هسته ای را با مهران مصطفوی، تحلیلگر سیاسی ساکن پاریس در میان گذاشته ام که می خوانید.
سایت دماوند: پمپئو و بولتون آمده اند تا دولت آمریکا از توافق هسته ای خارج شود یا این جابجایی ها معنی دیگری دارد؟
در دولت آقای ترامپ نسبت به برجام دو تفکر وجود دارد. یک تفکر می گوید که آقای ترامپ باید در برجام باقی بماند و به دنبال تغییر رژیم ایران باشد. عده ای از محافظه کاران و تندروهای حزب جمهوری خواه هم به آقای ترامپ نامه نوشته اند که با برجام کاری نداشته باشید، زیرا مسئله اصلی رژیم ایران است و باید به چگونگی آن فکر کنیم. آقایان بولتون و پومپئو هم بارها اعلام کرده اند برجام قرارداد بسیار بدی است و آمریکا باید از آن خارج شود.
اگر در ۱۲ ماه مه آمریکا از برجام خارج شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟
آقای ترامپ به اروپایی ها فشار آورد که تا ماه مه صبر خواهد کرد تا ببیند مذاکرات اروپا با جمهوری اسلامی به کجا می رسد. وزارت خارجه آقای تیلرسون با اروپایی ها درباره ایران مذاکره می کرد و هدف این بود که درباره بحران موشکی ایران، دخالت جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه و همچنین برجام به تفاهم مشترک دست پیدا کنند. اروپایی ها معتقد بودند که باید برجام را حفظ کنند و درباره موضوعات دیگر با ایران وارد مذاکرات جدید شوند. این مذاکرات در دو شهر لندن و پاریس صورت می گیرد و اکنون در سطح پایین مشاوران و معاونین وزرا ادامه دارد، اما هنوز نمی دانیم که تا کجا پیش خواهد رفت و چه نتیجه ای حاصل خواهد شد. البته آقای ترامپ فردی غیر قابل پیش بینی است و حتی در صورت پیشرفت مذاکرات نیز این امکان وجود دارد که به طور ناگهانی تصمیم دیگری بگیرد. در صورت خروج آمریکا از برجام چند مسئله اساسی باید در نظر گرفته شود. یک: ایران به هیچ وجه حق و امکان شکایت ندارد، زیرا برجام به تعهدات ایران محدود است و طرف آمریکایی تعهدی ندارد. نوع توافق به این شکل است. دو: معنی خروج آمریکا از برجام این است که تحریم نفت و گاز و بانک مرکزی ایران دوباره به اچرا گذاشته شود. به عقیده من آمریکا نمی تواند این تحریمها را به اجرا بگذارد، زیرا به احتمال قوی اروپایی ها خواهند گفت که به برجام متعهد و پایبند هستند و نفت و گاز ایران را تحریم نخواهند کرد.
اما این روزها مواضع سه کشور اروپایی به مواضع ترامپ نزدیک شده.
اروپایی ها به دنبال آمریکا از برجام خارج نخواهند شد، اما مجبور می شوند بر روی مسئله موشکی ایران فشار بیاورند. تا امروز ترامپ موفق شده از همکاری اقتصادی ایران و اروپا جلوگیری کند. او این کار را با ترساندن بانکهای اروپایی به پیش برده و بانکهای اروپایی از ترس جریمه احتمالی آمریکا حاضر نیستند با ایران وارد معامله شوند و در ایران سرمایه گذاری کنند. با خروج آمریکا از برجام این وضعیت نیز تشدید خواهد شد.
خروج آمریکا از برجام به معنی جنگ نیست؟
خیر. جنگ به منظور رسیدن به هدفی انجام می شود و تنها انگیزه آمریکا برای شروع جنگ می تواند تغییر رژیم باشد. البته امروز آمریکا از چنین توانایی برخوردار نیست و ملت ایران هم زیر بار دخالت آمریکا نخواهد رفت. هر چند امکان حملات هوایی محدود توسط آمریکا و اسرائیل وجود دارد.
واکنش عملی ایران در برابر حملات شب گذشته آمریکا، فرانسه و بریتانیا به سوریه چه خواهد بود و تأثیر آن بر برجام چیست؟
حمله دیشب کم اعتمادی به غرب را در جهان بیشتر می کند. قبل از اینکه بازرسان به سوریه برسند و قبل از اینکه سازمان ملل محکوم کند، فرانسه و آمریکا و انگلیس به سوریه ۱۰۰ موشک فرستادند. این روش، اسد، جنایتکار بزرگ را تقویت می کند و اینطور به نظر می رسد که غرب از تغییر اسد چشم پوشیده است. متاسفانه در این تراژدی بزرگ که روسیه و غرب در آن دست دارند مردم سوریه بزرگترین قربانی هستند. این روش عمل غرب باید برای ما ایرانی ها درسی دیگر باشد که نباید به قدرت خارجی اعتماد و تکیه کرد.
برجام قفل اقتصاد ایران را باز نکرده و امروز جز اسم چیزی از آن باقی نمانده. آمریکا چه نیازی دارد از برجام خارج شود؟
اتفاقأ افرادی در دولت ترامپ هشدار داده اند که خروج آمریکا از برجام باعث بی اعتمادی به آمریکا و بی اعتباری این کشور خواهد شد. جو بی اعتمادی حتی می تواند به مذاکرات آمریکا با کره شمالی هم آسیب بزند. آقای ترامپ و خانم هیلی بر این باورند که بهتر است نسبت به جمهوری اسلامی سخت گیری کنند و این پیامی به کره شمالی است که آمریکا محکم ایستاده و می خواهد با آن کشور یک قرارداد خوب ببندد.
در ابتدا خامنه ای با کمک سپاه پاسداران زد زیر میز برجام و از جمله روی موشکهای دوربرد به زبان عبری نوشتند اسرائیل باید نابود شود. بر این اساس چرا شرایط امروز مورد دلخواه جمهوری اسلامی نیست؟
فعالیتهای موشکی ایران به برجام ربطی ندارد. در متن برجام آمده ساخت، آزمایش و استفاده از موشکهایی که توانایی حمل کلاهک اتمی را دارا باشد برای ایران ممنوع است.
موشکی که روی آن به عبری نوشتند اسرائیل باید محو شود، برجام را تحت الشعاع قرار نداد؟
بله. اسم این روح برجام است و اتفاقأ در توافق هم روح برجام تعریف شده که طرفین سیاستی را در پیش بگیرند که به طور کلی مسائل بین ایران و غرب به سوی حل و فصل پیش برود. من از روز اول گفتم که خامنه ای نمی خواهد مسئله ای حل شود. خامنه ای به دنبال سیاست دشمن بازی و دشمن سازی و بحران سازی است. از زمان گروگانگیری تا امروز رژیم با ایجاد بحران خارجی توانسته پابرجا بماند. امروز خامنه ای راضی نیست، چون گمان می کرد که می تواند با استفاده از برجام و کمک اروپا وضع اقتصادی را سامان دهد. تصور نمی کرد که برجام تا این حد دست آمریکا را باز بگذارد. گمان می کرد از میزان تحریمها کاسته خواهد شد و ایران دوباره نفت و گاز صادر می کند و اروپا هم در ایران سرمایه گذاری می کند. در حالیکه درباره دو عامل گمانه زنی ها درست نبود. خلاف گمانه زنی ها ترامپ جانشین اوباما شد و از طرفی فکر می کردند خامنه ای آخر عمری عاقل شده و می خواهد بحرانها را حل و فصل کند. هر دو اشتباه باعث شد برجام شامل تعهدات فراوان ایران و عدم تعهد کشورهای غربی شود. امروز برجام مثل اره ای است که در قلب خامنه ای گیر کرده و هر گونه حرکت آن به هر سمتی باعث خونریزی و مرگ او خواهد شد.
خامنه ای به اصلاح توافق هسته ای تن خواهد داد یا اینکه طبق نظر محسن رضایی راه کره شمالی را در پیش می گیرد؟
بعید می دانم خامنه ای بتواند راه کره شمالی را پیش بگیرد. در اینصورت نه تنها اروپایی ها به ایران پشت خواهند کرد، حتی معلوم نیست که روسیه و چین هم تا کجا از ایران دفاع کنند. خامنه ای باز هم عقب نشینی خواهد کرد، اما به هر حال جام زهر است و آسان نیست که پی در پی جام زهر سر بکشد. برای همین به دنبال موقعیت مناسب می گردد تا عقب نشینی را توجیه کند. هنوز موقعیت مناسب را به دست نیاورده و احتمال اینکه رژیم ایران به راه کره شالی برود، اندک است.
با توجه به تجربه کشورهایی نظیر لیبی، در بحث موشکهای بالستیک و حضور منطقه ای جمهوری اسلامی موضع مسئولانه کدام است و مرز منافع ملی با منافع جمهوری اسلامی کجاست؟
من به منافع ملی اعتقاد ندارم. منافع ملی را قدرتها تعیین می کنند. آقای خامنه ای می گوید منفعت ملی یعنی جمهوری اسلامی پابرجا بماند و با قدرت تمام در منطقه حضور داشته باشد. آقای ترامپ هم می گوید منافع ملی آمریکا این است که ایران در خاورمیانه و خلیج فارس کشور ضعیفی باشد.
منظورم منافع شهروندان ایرانی است.
ما منافع ملی نداریم، حقوق ملی داریم. این بازی با موشکها برای دفاع از حقوق ملی نیست و ضد آن است. موشکهایی که به عبری روی آن نوشتند اسرائیل باید نابود شود (که خودشان هم می دانند در صورت پرتاب به خاک اسرائیل نخواهد رسید) ضد استقلال ایران است. بنابرابن چیزی به نام حقوق ملی و سود مردم برای جمهوری اسلامی معنی و وجود خارجی ندارد. آقای ترامپ هم دروغ می گوید. به آمریکا چه مربوط است که در خلیج فارس حقوق داشته باشد. اینها همدیگر را توجیه و کمک می کنند و به عنوان یک ملت باید از مدار بسته اینها خارج شویم. چند روز پیش یک هموطن به من می گفت ما حاضریم به استبداد تن بدهیم، اما به تجزیه ایران تن نخواهیم داد. باید توجه کنیم که تجزیه نتیجه استبداد است و اگر استبداد وجود نداشت، آمریکا توانایی فشار آوردن به یک حکومت ملی را نداشت. ترامپ و خامنه ای ظروف مرتبطه هستند و از یکدیگر تغذیه می کنند. باید از این مدار بسته سیاه خارج شویم. دروغ بزرگی است که بگوییم ایران و آمریکا با هم منافع مشترک دارند و باید به ترامپ مراجعه کنیم. این هم دروغ بزرگی است که بگوییم منافع ملی ما ایجاب می کند بمب و موشک داشته باشیم و به خامنه ای مراجعه کنیم.
امروز خیلی از نیروهای سیاسی کشور از احتمال فروپاشی ایران می گویند. برای جلوگیری از آن چه می توان کرد؟
استبداد هر چه بیشتر ادامه پیدا کند خسارتش هم بیشتر خواهد بود و حتی ممکن است حیات وجودی ایران را به خطر بیاندازد. استبداد هم به راحتی بار خود را نمی بندد و نمی رود. اگر اعتراضات اقتصادی و اجتماعی پراکنده همبستگی پیدا نکند و به جنبش ملی تبدیل نشود، قابل سرکوب است. با رژیمی روبرو هستیم که هر روز ضعیف می شود و از سویی جامعه ایران همبستگی ندارد و چند پاره عمل می کند و این شرایط خطرناک است. تمام اعتراضات زنان و جوانان و قومیتها باید به دنبال حق مداری و حقوق شهروندی و ملی باشد.
وقتی از استقلال می گوییم، این سوال پیش می آید که کدام حرکت سیاسی موثر در جهان معاصر بدون حمایت آمریکا به نتیجه رسیده است؟
موارد بسیاری بوده. در هند برای استقلال انقلاب شد و کسی هم به هندیها کمک نکرد. در آفریقای جنوبی همینطور.
در آفریقای جنوبی حمایت ضمنی آمریکا وجود داشت.
خیر. ملت آفریقا به پاخاست و در آخر آمریکا و انگلستان هم تبریک گفتند. در ایران آینده هم همینطور خواهد شد، زیرا باید بتوانند آبروی خود را حفظ کنند. در ابتدای جنبش ضد آپارتاید آمریکا و انگلیس مخالفان در آفریقای جنوبی را تروریست می خواندند و در ادامه مجبور شدند تن در دهند و آنها را به رسمیت بشناسند. ملت ایران به دخالت آمریکا تن نمی دهد و این برداشت تنها جمهوری اسلامی را تقویت می کند. کسانی که از آمریکا کمک می خواهند، ملت را عاجز و بدبخت می دانند. حتی اگر هم این فرضیه درست باشد، به کمک آمریکا از عجز بیرون نخواهیم آمد، بلکه عاجزتر و به کمک عامل خارجی معتاد می شویم. استقلال یعنی دور کشور را حصار نکشیم و با همه رابطه داشته باشیم، اما نه اینکه دست نیاز به سوی خارجی دراز کنیم تا بیاید و امور داخلی کشور را تغییر دهد. این کار اپوزیسیون را بی اعتبار می کند و خامنه ای از آن بهره می برد.
شنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۷