back to top
خانهنویسندگانشاهد: ايران آبستن سقوط تدريجي،فروپاشي ناگهاني، جنگ يا كودتا؟

شاهد: ایران آبستن سقوط تدریجی،فروپاشی ناگهانی، جنگ یا کودتا؟

 iran.map copie   مدتهاست که قریب به اتفاق گروههای مختلف سیاسی ایران، از خودی، غیر خودی، از فروپاشی  سیاسی، فرهنگی، اجتماعی،اقتصادی و.. سخن میگویند. تنها بخشی از هسته سخت وابسته به خامنهای و نیروهای سرکوبگر هستند که به آن اعتقاد ندارند و به هر شکل خواهان ادامه وضعیت موجود با تغییرات و تحولاتی اندک آنهم به ترتیبی که خود تدبیر میکنند  هستند.

    برخی از سرداران سپاه پاسداران برای ادامه حیات خودمعتقدند که باید اقدام به یک دست سازی حاکمیت نمود و عدهای از افراد این نهاد نیاز به رییس جمهوری نظامی را برای این خواسته مطرح ساختهاند. گفتنی است بخش عمدهای از نیروهای این نهاد با اندیشه سرداران افراطی حاکم بر سپاه فعلی مخالف هستند و روز به روز بر این شکاف افزوده میشود.

    بعد از اعتراضات مردمی در دیماه سال 96،با توجه به شعارهای داده شده در بیش از 100 شهر کشور ، تقریبا همه مسئولان نظام در هر دسته، جبهه و گروهی متوجه شدند، دیگر فرصت برای ادامه حیات نظام،از دست رفتهاست و باید منتظر و شاهد یکی از حوادث احتمالی زیر باشند:

سقوط تدریجی به دلیل بی کفایتی حاکمیت

فروپاشی کامل نظام ولایت مطلقه فقیه 

فراهم آوردن و ایجاد جنگ و سرکوب شدید مردم به بهانه شرایط جنگی

کودتا و تصفیه حسابهای خونین، شاید مانند کودتای ساختگی در ترکیه

   

سپاه چه نیازی به  کودتا دارد؟:

    در اوایل انقلاب و در دوران ریاست جمهوری بنیصدر، ملاتاریای شیفته قدرت متوجه شد که ریاست جمهوری بنیصدر، یعنی چشم پوشی اش از تصدی دولت. لذا تصمیم به انجام کودتا گرفت و در این مسیر تنها نیرویی که داشت و میتوانست از آن استفاده نمایند، سپاه پاسداران بود. چرا که سپاه پاسداران از بعد از انقلاب و با ترفندهای خاص برای انجام این گونه امور(سرکوب، دستگیری، شکنجه، ترور، ادم ربایی، قتل و کودتا)، به سود حاکمیت روحانیت و ولایت فقیه ایجاد شده بود. بنابراین در حالیکه رییس جمهور در جبهه ها در مقابل ارتش عراق مشغول به جنگ بود، کودتاچیان نیروهای خود را از مرزها به درون کشور و به تهران، به پارک ارم، آوردند تا از آنها در سرکوب جبنش اعتراضی مردم بر ضد کودتا، استفاده کنند و کردند.

  اینک نیز سپاه حاضر نیست در شرایط فعلی به دلیل ناتوانی حسن روحانی و بیجایگاهی روحانیون در میان مردم، قدرت، ثروت، پایگاه و مقاماتی را که در طول حدود 40 سال گذشته با ریختن خون دهها هزار نفر به دست آورده  است را به همین راحتی از دست بدهد.  به خوبی میداند که بنا بر قول بسیاری از نیروهایش این نظام با شکل فعلی قادر به ادامه حیات نیست و باید اقداماتی عاجل انجام دهند تا بتوانند به حکومت خود و سیطره بر مردم ادامه دهند.

    سال گذشته گفتگویی با دوستی عزیز داشتیم و در آن زمان از احتمال کودتای سپاه علیه دولت روحانی میگفتیم و آن دوست عزیز معتقد بود، سپاه همه چیز دارد و احتیاجی به کودتا ندارد، اما این روزها مشخص شده که سپاه همه چیز را مطلق می خواهد و برای به دست آوردن آن تن به هر جنایتی می دهد البته به حفظ حاکمیتی که بتواند به قدرت طلبی خود در آن ادامه دهد، نیازمند است.

    اینک که مردم ایران در تظاهرات دیماه سال 96، همه سنگ های خود را با خودی و غیر خودی نظام از رهبری گرفته تا روحانیت و نیروهای سرکوبگر ، وا کندهاند، ادامه حیات به این شکل ممکن نیست و لذا باید دست به کارهائی بزند تا شاید بتواند آب رفته را به جوی بازگرداند. اما متوجه نیست که 40 سال از انقلاب و 37 سال از کودتای سال 60،گذشته و مردم ایران به خوبی از متولیان نظام و خیانت ها و جنایتهای آنان آگاهند.  هر روز نیز فساد اخلاقی، سیاسی، مالی و… آنها  بر ملاء میشوند. تا جایی که هر گروه و فردی برای حفظ آینده خود تلاش میکند به دیگران بگوید ما از این مجموعه (یعنی از حامیان ولایت فقیه) نیستیم تا حتی احمدی نژاد نیز به میدان آمده تا خود را جدای از این نظام نشان دهد.

 

در ایران امروز همه منتظر اتفاقاتی هستند که به تغییراتی منجر شود:

    برخی از سیاسیون، حتی اصولگرایان، به جز گروه 43 یا همان افراطیون دولت در سایه و عدهای از سرداران تندرو  از فروپاشی سخن میرانند برخی فروپاشی اقتصادی، گروهی از هم پاشیدگی سیاسی، جمعی از هم گسیختگی اجتماعی و فروپاشی خانواده ها، دسته ای نابودی فرهنگی و عده ای سخن از فنا شدن زیست محیط ایران می کنند و نشانه های بسیاری در ایران فعلی را حمل بر آن می دانند.

اعتصابات و اعتراضات کارگران، کارمندان، زنان، معلمان، بازنشستگان،حامیان زیست محیطی، مال باختگان صندوق های مالی، قصابان (بروجرد)،  مغازه داران(کردستان و اذربایجان غربی)،رانندگان، رییس جمهور و برخی از اعضای دولت های نهم و دهم،کشاورزان، نیروهای نظامی، دانشجویان، ورزشکاران و حتی برخی از روحانیون نشان می دهد قوام نظام ولایت دچار رخوت و از هم گسیختگی شده که توان کنترل از دست حاکمیت و نیروهای نگاهدارنده آن خارج گشته است.

برای اولین بار در طول تاریخ بعد از انقلاب از بازداشت کشاورزان و مستمری بگیران خبر می رسد و نشان می دهد که این اقشارهم با زندان آشنا شده اند .

    اعتراضات دیماه سال 96، تقریبا به همه مسئولان نشان داد که مردم با چه چیزی مخالف هستند و چه کسانی را نمی خواهند، حتی اگر همه مسئولان و رهبری دشمن و بیگانگان را عامل این اعتراضات بدانند و مدعی آن گردند ، اما به روشنی مشخص شد مردم در حال رسیدن به نقطه جوش می باشند و این را به خوبی هم رهبری مشاهده نمود ، زمانی که سخن از عذر خواهی از ملت کرد، قطعا عذر خواهی فرد مغرور و کینه ورزی چون خامنه ای از نوشیدن جام زهر خمینی سخت تر بوده است زیرا شخص خامنه ای به گوش خود فریادهای مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای، خامنه ای حیا کن – مملکتو رها کن، سید علی ببخشین – دیگه باید بلند شین و… را خود شنید اما خمینی این شعارها را به این شکل به گوش خود نشنید و درگذشت ،

در آن ایام نیروهای نگاهدارنده نظام،سرکوبگران  و روحانیونی که مردم را آشغال خواندند و دیگر نیروهای حامی نظام متوجه شدند ، شعار های مردم شامل حال همه آنها شده و برای مردم دیگر فرقی میان خامنه ای و روحانی و سید احمد یا سید محمد خاتمی و… دیگران نیست و همه را با یک چوب می رانند .

    از آن تاریخ به بعد بسیاری از تحلیل گران آینده ای دردناک تر را برای حاکمیت پیش بینی نموده و معتقدند که اگر مشکلات مردم حل نشود اعتراضات و جنبش در آینده بسیار خطرناک تر و شدید تر خواهد بود .

    برای نظام ولایت کار از حل بحران ها گذشته است و به نظر می رسد این ابر چالش های پیش رو دیگر قابل حل نباشد و لذا برای ادامه حیات هیچ راهی به جز شدت سرکوب مردم ندارد .

     باور به این شیوه عمل حتی جامعه شناس اصولگرا ابراهیم فیاض، را وادار به بیان سخنانی نموده که انسان را به یاد سخنان جامعه شناس اصلاح طلب جلایی پور می اندازد(جلایی پور معترضین دیماه را کرکس های سرنگون ساز خوانده بود و این جامعه شناس به دنبال رضا شاه می گردد.

     به گزارش جماران، ابراهیم فیاض، تحلیلگر اصولگرا در اظهاراتی عجیب چندی پیش گفت: «آینده یا فروپاشی ایران و تبدیل شدن به لیبی است یا دیکتاتوری. مردم کدام را انتخاب می‌کنند؟ دیکتاتوری را انتخاب می‌کنند.» دیکتاتوری رضاخانی که وقتی «ناامنی داخلی» با «ناامنی ساختاری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی با هم متحد می‌شوند، کسی عین رضاخان را می‌خواهند.» رضاخانی که از سرداری به نخست‌وزیری و سپس پادشاهی رسید.

   همین وب سایت میافزاید: اخیرا یکی از جامعه‌شناسان اصولگرا تاکید کرده جامعه فعلی ایران از هردو جناح عبور کرده و نیاز است که یک نظامی برای بازگرداندن قطار نظام و دولت به ریل خود وارد عرصه شود.

 

نیازهای نهاد سرکوبگر برای ادامه حیات:

حاکمان بر ایران از هر گروه اصولگرا ، اصلاح طلب و معتدل، تلاش وافری بر حفظ آن دارند اما به نظر شرایط به جایی رسیده که دیگر از دست کسی کاری برای رتوش و رفورم نظام بر نمی آید   و حاکمیت ولایت مطلقه فقیه سرنوشتی به جز سقوط تدریجی یا انهدام و فروپاشی کامل ندارد و تنها تلاش های برخی از جبهه های مختلف وابسته و حامی نظام می تواند زمان را قدری به درازا بکشد و با انجام  و ایجاد جنگ یا کودتا تا مدتی بر عمر جنایت و خیانت نظام بیفزاید و در نهایت کار را به مردم واگذار کند.

در این بین این نهاد نظامی- امنیتی و اطلاعاتی سپاه است که سعی می کند با جمعی از افراطیون در سایه که به هسته سخت نظام معروف شده اند زمینه را برای ممانعت از فروپاشی و ادامه حیات نظام فراهم آورند و در واقع سپاه و نیروهای گرداگرد رهبری و روحانیون تلاش می کنند تا به هر شکل مسائل زیر را حل نمایند.

چالش های به وجود آمده اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی را حل و گسل ها را پر نمایند.

قدرت یک دست نظامی- امنیتی و اطلاعاتی جهت سرکوب را حفظ نمایند

نفوذ خود در کشورهای دیگر به بهانه صدور انقلاب را گسترش دهند

زمینه کشف و ساخت رهبری جدید بعد از خامنه ای  را فراهم آورد

اعتراضات مردم را سرکوب نماید

جلوگیری ازادامه خواسته های به حق مردم و تامین منویات رهبری

گسترش قدرت فراقانونی با استفاده از  یکدست سازی حاکمیت و حذف نیروهای معترض و منتقد

ممانعت از افشاگری های بیشتر علیه کلیت نظام که تقریبا همه ارکان را زیر سوال برده

و…

    با سرکوب اعتراضات مردمی در دیماه سال 96، رهبری به میدان آمد و با عذر خواهی اندکی، اشتباهات را به گردن دیگران انداخت و بعد از آن بود که فرمانده سپاه وارد میدان شد و در 18 بهمن سال 96 در همایشی در کرمان سخن از استفاده از نیروهای جهادی کرد و سخنانی بیان داشت که می توان به عمق خواسته های او که همانا به سر کار آوردن نیروهای سپاهی است رسید.

او در آن سخنرانی ابتدا  به ضعف ها اشاره کرد و گفت :…: فساد، فقر، تبعیض و بی عدالتی از چالش های اساسی کشور است که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز بارها به آنها اشاره کرده است و برای بر طرف کردن این مشکلات راه حل های آزمایش شده 40 سال گذشته را با دروغ و سرهم بندی از جهاد گران جبهه بیان داشت.

…با مدیریت جهادی، تلاش و با اعتقاد و باور و با استفاده از توانمندی های خود و روحیه جهادی و متمرکز شدن روی توان های داخلی توانستیم که بحران جنگ را حل کردیم بنابراین می توانیم با الگوگیری از این روش، مشکلات امروز کشور را نیز حل کنیم.

…باید مردم  را در کارها مشارکت دهیم و مدل اداره کشور و روش توسعه در کشور را باید تغییر داده و در آن تجدید نظر کنیم زیرا با روش کنونی روز به روز دولت سنگین تر خواهد شد.

…امروز شاهد هستیم که در استان کرمان با وجود اختیارات حداقلی که داده شده اما با روحیه و همان تلاش های جهادی دوران جنگ، مدل اقتصادی در استان کرمان طراحی و در پیش رو گرفته شده است… با مدیریت جهادی می توانیم مشکلاتی که مردم از آن رنج می برند را برطرف کنیم زیرا معتقدیم اخلاص و سخت کوشی همواره با مخالفت روبرو بوده که این موضوع نیز از مهمترین شاخص های کارهای جهادی است. … انقلاب اسلامی دستاوردهای بزرگی در ابعاد مادی داشته است اما دستاوردهای معنوی آن بسیار بیشتر بوده که این دستاوردها شامل امنیت کامل و بی نظیر با وجود همه توطئه های داخلی و خارجی، استقلال و آزادی بوده است.

…شکست همیشگی دشمنان و ابر قدرت های شرق و غرب یکی از این دستاوردها بوده که این مهم توسط انقلاب اسلامی و به برکت ایستادگی ملت ایران با محوریت انقلاب اسلامی بوده است.

…انقلاب اسلامی در بعد خارجی بسیار موفق و با شتاب و سرعت بسیار بالا در حال پیشرفت است که بار اصلی آن بر دوش حاج قاسم سلیمانی است، و وقتی این قدرت به جهانیان ثابت شد که دیدند ایران با دست خالی در برابر دشمنان ایستاده و به تبع آن مردم لبنان، عراق، سوریه و … نیز در برابر دشمنان خود ایستادگی کردند…دستاورد بعد داخلی انقلاب اسلامی در عرصه های سازندگی و تکمیل زیرساخت ها بوده اما چالش اساسی کشور اقتصاد و معیشت مردم است که معضل بزرگی است و دشمنان از راه تحریم و فشارهای اقتصادی می خواهند مانع دستاوردهای معنوی شوند».

   با سخنان سردار جعفری از مدیریت جهادی معلوم شد که باید مانند دوران جنگ عمل نمود بنابراین برای شناخت استاندار مورد نظر جعفری به بیوگرافی این استاندار سردار سپاه رفته تا ببینیم چکاره بوده است

سردار سپاه پاسداران، رزم‌حسینی طی سال‌های جنگ ایران و عراق در عملیات‌های امام مهدی در سال ۱۳۵۹ جبهه سوسنگرد و عملیات ثامن الائمه، بیت‌المقدس، فتح‌المبین، رمضان، بدر و خیبر حضور داشته است. وی از بنیان‌گذاران مهندسی مخابرات  عملیات جنگ در جبهه‌های جنوب بود و از هم‌رزمان سرداران احمد کاظمی، حسین خرازی، احمد متوسلیان و هم‌رزم و دوست حسن باقری بوده‌است. وی قائم‌مقام فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان (قاسم سلیمانی ) و جانشین عملیات قرارگاه خاتم‌الانبیا  در دوران جنگ بود و در عملیات خیبر جانباز شد و نشان فتح از سوی علی خامنه‌ای، دریافت کرد. رزم‌حسینی پس از جنگ، اقدام به پایه‌گذاری بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع مقدس کرد.

    به دنبال سخنان سردار جعفری که تقریبا نشان داد سپاه پاسداران در اندیشه واگذاری قدرت به چه افرادی است ، نیروهای دیگر این نهاد وارد شده و هر کدام بنا به نیاز و خواست قدرت سخنانی بیان داشتند که در واقع تایید همان سخنان گوهر بار سردار جعفری بود.

 

شرایط مورد نیاز جنگ یا کودتا:

    سپاه پاسداران برای نشان دادن نیاز به مدیریت جهادی، باید نشان دهد، دولت و رییس جمهور انتخاب شده شورای نگهبان، از میان بد و بدترکه برای مردم در نظر گرفته بود، قادر به اداره حکومت نیست و بیعرضگی آن را به نمایش در آورد و به جز این مورد باید به مردم بگوید دولتی که شما انتخاب کرده اید توان انجام شعارهای خود را ندارد. بنابراین زیاد به خودتان زحمت حمایت از آن را ندهید زیرا :

نه می تواند ارزش پول شما را حفظ کند

نه محاصره و تحریم ها را شکسته است

نه در برجام موفق بوده است

نه توان خارج کردن محصورین از حصر را دارد

نه توان بازپس گیری اموال مردم از اختلاس کنندگان و دزدان نظامی و روحانی را دارد

نه می تواند مانع از فرار مجرمان و دزدان و مفسدان شود

نه توان انجام رفراندوم را دارد

نه می تواند از زندانیان حمایت کند

نه قادر است مانع از فیلتر شدن شبکه های اجتماعی شود

نه می تواند جلوی میلیاردها دلار قاچاق سرداران را بگیرد

نه جان زندانیان را می تواند حفظ نماید

نه قادر است پول فروش نفت ملت را از نظامیان و بیت رهبری باز پس بگیرد

نه وزیر خارجه ، آموزش و پرورش ، مخابرات، کار، آموزش عالی، ارشاد، اطلاعات و کشور و.. را می تواند انتخاب نماید

نه می تواند اقدام به برگزاری کنسرت ها و فیلم های دارای مجوز نماید

بدتر از همه، نمی تواند حتی از بدتر شدن وضعیت اقتصادی و شدت گرفتن فقر و بیکاری و بیابان شدن ایران جلوگیری کند.

   و در نهایت نشان داد توان انجام هیچ کاری را به جز تایید و اجرای منویات رهبری و سکوت در برابر خورد و بردهای  امنیتی ها، نظامیان و اطلاعاتی ها و…ندارد،  در واقع دولت حسن روحانی بسیار بدتر از دولت سید محمد خاتمی است. روحانی بیعرضه تر و دروغگو است و بیشتر شعار های مردم فریبانه میدهد.

    اما در مقابل فشارهای سپاه و بی عرضه بازی های حسن روحانی دو تن از نزدیکان به او به میدان آمده و سخنان صادقانه تری می زنند:

تاجزاده در این رابطه میگوید: «به نقطه عطف/حذف یکی از دو دولت نزدیک می‌شویم. یا دولت پنهان از مستوری دست می‌کشد و با کنار زدن دولت قانونی ارکان حکومت را کامل در دست می‌گیرد یا مجبور به عقب‌نشینی از قلمروهای مختلف به‌ویژه در عرصه اقتصاد و سیاست‌خارجی می‌شود. اجازه ندهیم جامعه مدنی از حزب پادگانی شکست بخورد.»

حسامالدین آشنا، مشاور حسن روحانی که تقریباً رک سخن میگوید (به دلیل وابستگی سببی به دری نجف آبادی )، در مورد مسائل پیش رو مینویسد: «مشکل فقط چهار راه استانبول نیست؛ بخشی از مشکل ۴ راهی است که به استانبول، اربیل، دوبی و … منتهی می شود. مردم و دولت نه تسلیم  بحران سازی اجتماعی دی ماه شدند و نه تسلیم بحران سازی اقتصادی، ارتباطی و اطلاعاتی اردیبهشت میشوند. ساعت پایتخت ایران هرگز به وقت شام تنظیم نخواهد شد.»

     نوشتههای حسامالدین آشنا به خوبی مسیر و روند خواستههای نظامیان را مشخص ساخته است و آدرس های لازم را مطرح می کند.  اما آیا  حکومت روحانی و حامیانش میتوانند مانع از اجرای سیاست های سپاهیان شوند؟

    بدینقرار، وقتی نیاز سپاه مشخص شده(مدیریت جهادی و سپاهی و نظامی)، و شرایط آن در حال فراهم شدن است، رسانه ها و تحلیلگران و نظامیان سیاسی شده باید به میدان بیایند  تا زمینه را فراهم سازند .

    مسئله مهم در ورود برخی چهره ها و مطرح ساختن رییس جمهوری نظامی از این بابت اهمیت دارد که تا انتخابات دوره بعدی حدود سه سال دیگر زمان باقی مانده و بیان چنین سخنانی آنهم در این زمان قدری تامل بر انگیز است که چرا این نیروها و افراد سخن از نیاز به رییس جمهوری نظامی را به میان میآورند:

سردار محمدعلی پورمختار از مسئولان نیروی انتظامی و نماینده سابق مجلس، سردار دکتر محسن رضایی،فرمانده سابق سپاه پاسداران  را «استراتژیست و دارای تفکر» می‌داند و سال ۸۸ به او رای داده است.(سخن از لیاقت او برای ریاست جمهوری میکند)

سردار استراتژیست! دکترحسین‌ الله کرم، در رابطه با حضور نظامیان میگوید: یک نفر با سابقه نظامی می‌تواند کشور را نجات! دهد. وی تاکید میکند:«با توجه به شرایط منطقه، ایران تصمیم جدی دارد که وظیفه منطقه‌ای خود را اجرا کند چون می‌داند اگر اجرا نکند تجزیه می‌شود. در یک چنین وضعیتی به نظر من مردم به این سمت گرایش پیدا می‌کنند که فردی با تخصص لازم در این جایگاه قرار بگیرد.

سردار منصور حقیقت پور، سردار سپاه مشاور علی لاریجانی و مشاور اسبق حیدر علی اف رییس جمهور آذربایجان و استاندار سابق اردبیل از فرماندهان افراطی سپاه پاسداران که در دوران مستشاری او در آذربایجان چند میلیون دلار تسلیحات را به حیدر علی اف داد و خود از بخشش  اسلحه و اینکه پول آن را نگرفتیم ، سخن گفت. او میگوید (در گفتوگو با رویداد۲۴):

   «…به نظر من شایستگی و لیاقت از هر امر دیگری مهمتر است. بالاخره جمهوری اسلامی در صحنه منطقه‌ای و بین‌المللی در یک شرایط ویژه ای قرار گرفته است که محکوم به این است که روزبه روز قویتر شود و محکوم به این هستیم که عملکرد قویی هم داشته باشیم، که اگر غیر از این باشد ما حذف می‌شویم…به طور مثال اکنون فردی مانند قاسم سلیمانی در مدیریت، در قدرت و شجاعت، چیزی از وزرای این کشور کم دارد؟ ما خیلی از کارها را به غیرنظامیان سپرده‌ایم که جز رسوایی و بیآبرویی چیزی بر جا نگذاشتهاند. افرادی مانند خاوری که میلیاردها تومن پول از این کشور خارج کردند آیا نظامی بودند؟ آیا یک نظامی سراغ دارید که از کشور خارج شده باشد؟ …به نظرم افراد شایسته و لایق فرقی ندارد که نظامی باشند یا غیرنظامی، باید از آن‌ها استفاده شود. اصولگرایان برای انتخابات گزینههای بسیاری اعم از نظامی و غیرنظامی دارند. گزینه‌های نظامی خوبی مانند آقایان محسن رضایی، قالیباف، ذوالقدر و … را دارند که هر کدام می‌توانند رئیس جمهور خوبی برای این کشور باشند. اینکه بار دیگر اصولگرایان به سمت گزینه نظامی بروند یا نه بستگی به شرایط دارد و باید شرایط آن زمان را مورد بررسی قرار داد. اصولگرایان اصلا ابایی ندارند که یک گزینه نظامی را به مردم معرفی کنند …خب مردم استقبال نکنند چوب آن را هم میخورند. به طور مثال مردم از لیستی برای شورای شهر حمایت کردند، اما این لیست برای مردم تهران تاکنون چه کرده است؟ شما مطمئن باشید چند ماه دیگر زباله‌های مردم هم دم خانه‌هایشان می‌ماند. اشکالات دموکراسی همین است، این اوج فساد دموکراسی است که ۵۱ بر ۴۹ پیروز است. مردم یک نظامی را انتخاب نکنند چوبش را میخورند.

او در مصاحبه می گوید سعید جلیلی هر چند نظامی نیست اما برای ریاست جمهوری خوب است و شاید سفر او به آذربایجان غربی و گفتگو با اعتصاب کنندگان به همین دلیل بوده باشد».

    حامیان انتخاب رییس جمهور نظامی معتقدند که  یک‌پارچه شدن حاکمیت تنها راه پایان دادن به منازعات در کشور است ومی گویند  با رئیس‌جمهور شدن یک نظامی، دیگر رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکانش مانع اقدامات دولت نخواهند شد و دیگر بهانه‌ای برای انداختن مشکلات به گردن دولت نخواهند داشت.

    قبل از انتخاب احمدی نژاد، آنان می‌گفتند که اگر حاکمیت یک‌پارچه شود آیت‌الله خامنه‌ای مشکل درگیری با آمریکا را حل خواهد کرد و حداقل از جهت سیاست خارجی، وضعیت اقتصادی و آزادی‌های اجتماعی وضع کشور بهتر خواهد شد. خود خامنهای هم بعد از انتخاب احمدی نژاد معتقد بود هر زمان که خاتمی به خارج میرفت نگران بود اما حالا با رییس جمهوری مانند احمدی نژاد نگران نیست(نقل به مضمون).

    در برابر افرادی که خواهان به سر کار آمدن رییس جمهوری نظامی هستند،  برخی تحلیل‌گران معتقدند دلیل محبوبیتی که برای قاسم سلیمانی اعلام می‌شود، این است که او تاکنون نقد نشده و اگر سلیمانی به عرصه انتخابات بیاید و نقد شود چیزی از محبوبیتی که برایش تصور می‌شود، باقی نخواهد ماند. مانند بیآبرویی که برای ابراهیم رییسی در انتخابات 96 پیش آمد.

اسماعیل گرامی مقدم از اصلاح طلبان میگوید:«ممکن است کشور نظامی شود ولی رییس جمهور نظامی نمی‌شود».

یکی دیگر از مخالفان حضور نظامیان، سردار اسبق و فرمانده اول سپاه پاسداران، جواد منصوری معروف به جوادی است که در مصاحبهای با  «خبرآنلاین» گفتهاست: « اینکه برخی میگویند سال ١۴٠٠ باید یک نظامی رییس جمهور شود تا نظم و انضباط را در کشور برقرار کند، میگویم اگر آن فرد نظامی اعتقاد به قانون نداشته باشد چه اتفاقی میافتد؟ این نکته خیلی جدی است. حالا به فرض یک نظامی در راس قوه مجریه قرار گیرد اما آیا قوه قضاییه امکان بازدارندگی در مقابل رعایت نشدن قانون را دارد؟ در مجموع تمام دستگاه ها باید به حاکمیت قانون اعتقاد پیدا کنند تا نظم و انضباط در کشور برقرار شود». به گفته او، اگر مملکت براساس قانون اداره شود، آدم با تجربه میتواند رییس جمهور خوبی برای کشور باشد، مگر در کشورهای دیگر رییس جمهورها چه کسانی هستند آیا آنها را از آسمان آوردند. خیر این طور نیست. پس الزاما این طور نیست که رییس جمهور نظامی یا شخصیتی روحانی باشد تا امور کشور سامان پیدا کند».

یکی دیگر از مخالفان حضور نظامیان محمد حسینی، وزیر ارشاد دولت محمود احمدی نژاد است که میگوید: در دوره‌های گذشته مردم به محسن رضایی، محمد باقر قالیباف و علی شمخانی رای نداده‌اند.

سلیمی نمین در این رابطه میگوید: مطرح کردن این ایده در این قالب شاید صحیح نباشد. با اینکه افراد توانمندی داریم که در قوای نظامی سابقه دارند. برای مثال در دوم خرداد علی شمخانی به عنوان یک فرد نظامی کاندیدا شد که دارای قابلیت‌های بسیار خوبی بود و این امکان وجود دارد که مجددا کاندیدا شود. این ذهنیتی که سئوال شما را می‌سازد، ‌ذهنیت غلطی است.

    به هر حال نیاز گروههای افراطی حامی ولی فقیه برای فرار از سقوط، جنگ یا کودتا است. بدینقرار، پیش کشیدن کودتا و دولت نظامی و رئیس جمهور نظامی، یعنی اینکه دو جناح رﮊیم ورشکستهاند و عامل ورشکستگی و وضعیتی که ایران در آن است، بجای تن دادن به واقعیت و سپردن امور کشور به مردم، میگوید نه تنها آنچه از مرگ و ویرانی که ببارآوردهام مرا از ادامه مرگآوری و ویرانی باز نمیدارد، بلکه کودتا نیز میکنم. اما کودتا بر ضد چه کسی؟ برضد خود!؟

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید