خروج واشینگتن از برجام، کدام انگیزه ها در امریکا؟ کدام ایستادگی ها در اروپا؟ کدام نتایج در ایران؟، مصاحبه با ژاله وفا در رادیو ببن المللی فرانسه:
برای شنیدن صدای این مصاحبه اینجا را کلیک کنید
rfi فارسی: دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، سرانجام روز سه شنبۀ گذشته هشتم ماه مه، خروج کشور خود را از توافق اتمی با ایران اعلام داشت. سرانجام، زیرا وی در دورۀ مبارزات انتخاباتی همواره این توافق – موسوم به برنامۀ جامع مشترک – را که در ژوئیۀ ٢٠١۵ در وین به امضاء رسیده بود، مورد انتقاد قرار داده و وعده کرده بود در صورت پیروزی آنرا پاره کند. وی هر چند پس از ورود به کاخ سفید انتقادات خود را نسبت به این توافق کنار نگذاشت، اما بر پایۀ یک روند قانونی داخلی، سه بار پایبندی ایران را به تعهدات خود در برجام گواهی کرد. رئیس جمهوری آمریکا با این حال در ژانویۀ گذشته به طرفین اروپائی هشدار داد که اگر در چهار ماه پس از آن ایرادات و کمبودهای برجام را چنانکه او میخواهد برطرف نکنند، به پایبندی کشور خود بدان پایان دهد. اقدامی که روز هشتم ماه مه، چنانکه گفتیم صورت گرفت.
در این برنامۀ ویژه در بارۀ انگیزه های پیدا و پنهانِ آمریکا از پشت کردن به این توافق با رسول نفیسی، استاد دانشگاه و کارشناس امور خاور میانه در ویرجینیا گفتگو کردهایم، ، آنگاه در باب توانائیها و ناتوانیهای کشورهای اروپائی برای «نجات برجام» ژاله وفا، اقتصاددان و پژوهشگر مقیم آلمان را به پرسش گرفتهایم و سپس در بارۀ اثرات سیاسی این تصمیم بر مناسبات میان نیروهای سیاسی در ایران به سخنان رضا علیجانی، روزنامه نگار و کنشگر ملی- مذهبی مقیم پاریس گوش سپردهایم.
کدام انگیزه ها در آمریکا؟
رئیس جمهوری آمریکا در سخنان خود، انگیزۀ خروج از برجام را ناکارآئی این توافق در «برقراری آرامش و صلح» و ناتوانی آن در «پیشگیری از دست یافتن ایران به سلاح اتمی» اعلام کرد.
آیا این انگیزۀ واقعی دولت آمریکاست، بخشی از انگیزۀ واقعی است، یا بهانۀ دنیا پسندی است که بر انگیزههای دیگری پرده می کشد؟ بگفتۀ رسول نفیسی، دونالد ترامپ که از دوران مبارزات انتخاباتی، مخالفت خود را با توافق نامۀ اتمی ایران اعلام کرده بود، به دلیل عدم همراهی همکاران بسیار نزدیک خود چون ژنرال مک مَستر، مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید و یا وزیر امور خارجۀ پیشین تا کنون نتوانسته بود نظر خود را به اجرا گذارد. رسول نفیسی میگوید «با اخراج مَک مَستر و انتخاب همکارانی چون جان بولتُن و پیوستن رُودُلف جولیانی به جمع وکلای مدافع دونالد ترامپ انتظار میرفت که خواست قدیمی او به اجرا گذاشته شود».
بگفتۀ رسول نفیسی خروج از برجام انگیزههای دوگانۀ داخلی و خارجی دارد. «دولت دونالد ترامپ اینک از شخصیتهائی تشکیل شدهاست که از سالها پیش خواستار تغییر رژیم در ایران هستند. برخی از آنان چون جان بولتن و رُودی جولیانی بسیار به سازمان مجاهدین خلق نزدیکاند. بعلاوه خروج ار برجام عربستان سعودی و اسرائیل، دو متحد آمریکا را نیز خوشنود میکند». این اقدام «یک انگیزۀ داخلی نیز دارد و آن اینست که ترامپ بگوید او کار اشتباه دموکراتها را اصلاح کرده است». اما در بارۀ تصور یا طرح «تغییر رژیم»، رسول نفیسی میگوید «به نظر میرسد که دولت آمریکا چنین طرحی داشته باشد و برای اجرای آن از یکسو در جبهۀ داخلی اقتصاد ایران را بیش از آنچه اکنون هست با مشکلات فراوان روبرو سازد و از سوی دیگر با عملیات دیگری که نشانههای آنرا در بمبارانِ پایگاههای ایران در سوریه توسط اسرائیل میتوان دید، به تضعیف بیشتر رژیم ایران کمک کند. انتظار آنان اینست که این اقدامات، مردم ناخرسند را ناخوشنودتر کند و به شورش وادارد». بگفتۀ او «از نظر آنان دولت تازهای که در ایران بر سر کار میآید خواستار اتمی شدن کشور نخواهد بود و بنابراین موضوع گفتگو و توافق در این زمینه منتفی خواهد شد».
کدام ایستادگی ها در اروپا؟
اما کشورهای اروپایی طرف برجام که در هفتههای اخیر در جهت وادار ساختن دونالد ترامپ به خودداری از ترک برجام تلاش فراوان کرده بودند، اینک در برابر این تصمیم چه میتوانند بکنند؟ وزرای امور خارجه و افقتصاد فرانسه اِعمال مجازاتهای فراسرزمینی به شرکت های اروپائی را توسط آمریکا «غیرقابل قبول» خوانده و از اتحادیۀ اروپا خواستهاند در این زمینه تمهیدات لازم را اتخاذ کرده و به اجرا بگذارد.
ژالۀ وفا، اقتصاددان و تحلیلگر مقیم آلمان میگوید «اتحادیۀ اروپا با توجه به توان صنعتی و کشاورزی خود میتواند در برابر آمریکا مقاومت کند، اما این کار از یکسو نیازمند اراده و تصمیم است» و از سوی دیگر باید در کفۀ سود و زیان سنجیده شود. ژالۀ وفا میگوید «درست است که ایران با ٨٠ میلیون نفر جمعیت، ١٠٠ میلیارد یورو ارزش بازار و موقعیت ژئوپولیتیک ویژه از اهمیت بسیار برخوردار است، اما شرایط داخل ایران، یعنی نبود امنیت قضائی و نبود امنیت اجتماعی، سرمایه را فرار میدهد». وی میگوید با توجه به اینکه اینک دیگر بسیاری از شرکتهای بزرگ «چند ملیتی» هستند و طبیعتاً سرمایه خود را جائی که در آن امنیت نباشد به کار نمیاندازند، بازار ایران آن اهمیتی را که به سبب آن اروپا با آمریکا وارد جنگ اقتصادی شود ندارد. ژاله وفا در این گفتگو شرایط لازم برای چنین اقدامی را بر میشمارد و تاکید میکند که این شرایط در زمان حاضر فراهم نیست. وی با یادآوری درآمد ارزی ایران، نیاز به واردات و واقعیتهای اجتماعی، «مشکلات را ناشی از ناکارآمدی اقتصاد سیاسی کشور میداند و منشاء فقر، نابسامانی، تخریب محیط زیست، بیکاری، سوداگری، گرانی، تورم، افزایش جمعیتی که زیر خط فقر زندگی میکند و … را استبداد و بی کفایتی» میداند. او میگوید «تردیدی نیست که مجازاتها و تحریمها زندگی را بر مردم دشوارتر میکند، اما باید دانست که سبب اصلی این خرابیها در درون نظام جمهوری اسلامی است» و بگفتۀ او «از یک نظام بحرانزا نمیتوان حل بحران را انتظار داشت».
کدام نتایج در ایران؟
اما، موضع مقامات ایران که پیش از اعلام خروج آمریکا از برجام دوگانه به نظر میرسید، اینک نیز چندان یکدست نیست. از یکسو آیتالله علی خامنهای «نه برجام را قابل دوام و نه اروپا را قابل اعتماد» میداند و از سوی دیگر حسن روحانی بر «پایداری ایران در برجام» پافشاری کرده و از همتای فرانسوی خود میخواهد حضور شرکتهای اروپائی و فعالیت آنها را در ایران تضمین کند. پرسش نخست اینست که هر یک از این دو، رهبر جمهوری اسلامی، و رئیس جمهوری آن با اتخاذ این مواضع در جستجوی چه هستند؟
رضا علیجانی، روزنامه نگار و کنشگر ملی- مذهبی مقیم پاریس، میگوید از نظر او «برخورد پشت صحنۀ آقای خامنهای تفاوت چندانی با نظر آقای روحانی ندارد، هر چند برخورد تبلیغاتی و روی صحنۀ او چنان است که کنار گود بنشیند و از موضع مخالف سخن بگوید». رضا علیجانی یادآوری میکند که بر پایۀ قانون اساسی جمهوری اسلامی و طبق رویۀ جاری، مسئول اصلی کشور آقای خامنهای است و او در همۀ امور و حتی کوچکترین مسائل دخالت میکند. بنابراین چگونه ممکن است که در چنین امر مهمی او دخالت نکند و بهر حال مقامات دولتی همواره گفتهاند که کلیۀ تصمیمات در این باره در ارتباط با آقای خامنهای شکل گرفته است».
رضا علیجانی می گوید هر چند نیمی از ماجرا به عنوان عوامل متغیّر به «چگونگی برخورد آمریکا، منازعات در سوریه و مهمتر از آن به جامعۀ ایران و اعتراضات مردم بستگی دارد»، اما میتوان از حال پنداشت که «ایران از برجام خارج نخواهد شد، غنی سازی اورانیوم را از سر نخواهد گرفت، در سوریه دست به تحریک اسرائیل نخواهد زد، اما زندانی شعارهای خود باقی خواهد ماند و رویۀ خود را در قبال آمریکا تغییر نخواهد داد». رضا علیجانی میگوید «آنچه اما ایران بدان تن خواهد داد اینست که در بارۀ سوریه مذاکره خواهد کرد، حتی در بارۀ بُرد موشکهای خود تن به گفتگو خواهد داد، تلاش خواهد کرد اثرات تحریمهای آمریکا را کاهش دهد و حتی از بروز جنگ جلوگیری کند. اما آمادگی تغییر سیاست خارجی خود را ندارد».
اما خروج آمریکا از برجام، موقعیت حسن روحانی را «به دلیل وخیمتر کردن وضع اقتصادی کشور و کاهش بهرهمندی از برجام ضعیف تر خواهد کرد و زبان جریان تندرو را بر دولت بلندتر خواهد کرد، اما بسیاری نیز خواهند گفت دولت ایران همۀ تلاش خود را برای حفظ برجام انجام داده و این آمریکاست که عهدشکنی کرده است».
رضا علیجانی یادآوری میکند که «همچون برنامۀ هستهای که با طمطراق فراوان پیش رفت و سپس با ریختن بتُن بر تجهیزات اصلی خاموش شد، در موقعیت کنونی نیز اعتبار اجتماعی رژیم کاهش خواهد یافت». از نظر او «ممکن است خروج آمریکا از برجام قهر بخشی از مردم را بدنبال آورد و آنان را از اصلاح و تغییر ناامید کند و ریزش آراء جناح میانه رو را در پی داشته باشد، اما جناح تندرو را نیز تقویت نخواهد کرد».
رضا علیجانی میگوید «مسئولان مملکت نه به دلیل کسب تحربیات سیاسی، بلکه به سبب وضعیت اسف بار اقتصادی» دست به تحریکات نخواهند زد و خواستار افزایش بحران نخواهند بود».