در دو شماره قبلی وضعیت سنجی (شماره۲۰۱ و ۲۰۲ ) آوردیم که مشکلات و بحرانهایی که محیط زیست ایران بدان دچار شدهاست، همانند هر پدیدهای تنها یک عامل و علت ندارد، بلکه هم عوامل سیاسی و هم اقتصادی هم فرهنگی و اجتماعی و هم زیست محیطی دارد. ایران، وطن ما، در حال حاضربا چالش های محیط زیستی یعنی بحران تامین آب، بحران ریزگردها و بحران آلودگی هوا و بحران فرسایش خاک و بیابان شدن مواجه است که بیارتباط با یکدیگر نیز نیستند. حداقل از 20 عامل که در ایجاد بحران آب نقش دارند نام بردیم و ضمن ارائه ویژهگیهای اقلیمی و خشکسالی در ایران، دادههایی نیز در مورد مساحت زیرکشت در ایران بدست دادیم و به دو عامل اساسی افزایش جمعیت و نگاه نظام حاکم بدان و نیز عامل برنامههای ناکار آمد کشاورزی و وجود سامانه کشت و آبیاری نا کارآمد و کم بازده و تاثیر آن بر محیط زیست پرداختیم و راه حلهایی را اراپه دادیم.
در این شماره وضعیت سنجی به مساله نقش سوء مدیریت در بحران آب و تخریب محیط زیست میپردازیم و نمونههایی از این سوء مدیریت را بررسی میکنیم و به مسأله اهمیت نقش اب مجازی در تجارت میپردازیم.
❋عامل سوء مدیریت در ایجاد بحران آب و تخریب محیط زیست:
بحران مدیریت به این معنا که مسئولان نظام ، درک کامل و صحیحی از آنچه در حوزه مدیریتی و مسئولین آنها میگذرد و نیز نتایج وعواقب آن ندارند. از اینرو یا دچار بیبرنامگی هستند و در روزمرگی گرفتار و یا برنامههای موقتی و مقطعی نیز با عدم درک صحیح از مسأله و حوزه مدیریتی معطوف به بیهدفی میشود.
در هر کشوری هر گاه دستگاههای متعدد دولتی وظایف مشخص و تعریفشدهای برای مدیریت آب و منابع آبی کشور دارند و متناسب با آن نیز امکانات لازم را در اختیار دارند. ولی در ایران چنین نیست. از اینرو، تحرک خاص و قابل ذکری برای حل چالشهای آبی کشور به چشم نمیخورد. مشکل از جمله زاده سوء مدیریت است. در نظام ولایت فقیه چنانچه به مجموعه عملکرد و نیز نظرات ابراز شده از سوی مسئولان مختلف وزارت نیرو و کشاورزی و سازمان محافظت از محیط زیست و زیر مجموعههای آنها توجه کنیم ، مشاهده خواهیم کرد که اظهارات آنان در 3 محور خلاصه میشود:
1- هشدار درباره کمبود آب
2- لزوم صرفهجویی آب توسط مردم در مناطق شهری که در حد حرف باقی مانده و برنامهای برای صرفه جویی نیز ارائه نمیشود
3- یارانه آب بایستی حذف شود و قیمت آب بایستی اصلاح شودو افزایش یابد.
در حال حاضر دستگاههای متعدد و گسترده وپر هزینهای تنها مرتبط با بخش آب، از قرار ذیل وجود دارند :
۱- سازمان محافظت از محیط زیست
۲- وزارت جهاد کشاورزی که دارای معاونت تخصصی آب و خاک است
۳- وزارت نیرو که از تشکیلات گستردهای در این خصوص برخوردار است:
2.1. بخشی از تشکیلات وزارت نیرو برای بخش آب
2.2. 30 شرکت آب منطقهای
2.3. 34شرکت آب و فاضلابهای شهری
2.4. 30شرکت آب و فاضلاب روستایی
2.5. 20شرکت بهرهبرداری از شبکههای آبیاری و زهکشی
2.6. 110 شرکت اقماری شرکت مادر تخصصی تولید وساخت کالای آب و برق
2.7. 10 مؤسسه آموزش علمی ـ کاربردی صنعت آب و برق
2.8. شرکت مادرتخصصی توسعه منابع آب ـ آب نیرو
2.9. مؤسسه تحقیقات آب
2.10. دانشگاه صنعت برق
جالب است که با وجود این دستگاههای عریض و طویل، وضع آب کشور بسیار بحرانی است!دستگاههای عریض و طویل وزارت نیرو و کشاورزی وسازمان حفاظت از محیط زیست که درواقع در موقعیت اجرایی قراردارند و برای این منظور بودجه و امکانات را در اختیار دارند در موضع ناظران نشسته وبجای ارائه راهحل و تدبیر وبرنامه برای حل مشکلات مربوط به آب و محیط زیست و متعاقب آن اقدامات عملی در این خصوص، تنها به بیان نگرانیها میپردازند ! یعنی اگر قرار باشد مسئولان برطرف کردن مشکل کمبود آب و تخریب محیط زیست را تنها موکول و خلاصه به انتظار بارندگی بیشتر و نیز صرفه جویی درحوزه مصرف شهری کنند، فلسفه وجودی این وزارت خانهها و سازمانهای پر هزینه چیست؟
جالب اینکه در حالی که وزارت نیرو مسئولیت آب را در کشور برعهده دارد، این وزارتخانه نفوذ چندانی بر بخش کشاورزی که بیش از 90 درصد آب کشور را مصرف میکند ندارد و وزارتخانه جهاد کشاورزی و چند سازمان دیگر عملا” بخشی از وظایف مدیریت آب را انجام میدهند. نه تنها در برنامهگذاری واجرای برنامهها، هماهنگی کافی، مؤثر و همگرا بین مجموعه عوامل دخیل موجود نیست و این امر به هم پیوستگی مدیریت آب را کاملا” مخدوش میکند، بلکه دوگانگی مدیریت تولید و مصرف آب در کشور موجب شدهاست که وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی یکدیگر را به سوء مدیریت متهم کنند. از سوی دیگر فقدان قوانین جامع و همه سونگر که متناسب با تحولات مدیریت آب کشور و نظام بهره برداری از منابع آب به صورت رسمی و قانونی باشد از حلقههای مفقود مدیریت آب کشور است.
❋ نمونههایی از سوء مدیریت :
از نمونههای سوء مدیریت در حکومتهای نظام ولایت فقیه اینکه، به عنوان مثال، بسیاری از صنایع کشور بدون هماهنگی در جایی پایه گذاری شدهاند که دسترسی کافی به آب ندارند. یا در بخش کشاورزی وظیفه احداث شبکههای آبیاری و زهکشی فرعی بر عهده وزارتخانه دیگری است. وزارت نیرو شبکههای اصلی پای سدها را میسازد اما شبکههای فرعی را احداث نمیکند. لذا همچنان آبیاری زمینهای کشاورزی به طریق سنتی انجام میشود واهداف و فواید گرانبهایی که برای ساخت سازههای آبی مد نظر بود محقق نمیشود. مدیریت عرضه آب بر عهده وزارت نیرو است و پر مصرف ترین بخش آب کشور، بخش کشاورزی است. هیچ دستگاهی این مسئولیت را نمیپذیرد که نظارت کند که آب توسط بخش کشاورزی و بخش صنعت بیش از اندازه برداشت نشود. اما وقتی متولی تأمین حق آبه تالابها و رودخانهها سازمان محیط زیست است پس این متولیگری و مسئولیت چیست؟ در واقع این مسئولیت دقیقاً همین است که باید نظارت کنند تا این آب واقعا به طور کامل به تالاب برسد و جایی دیگر برداشت نشود. ولی سازمان حفاظت از محیط زیست قدرت عرض اندام در مقابل وزارت نیرو را ندارد.
● در ایران مطابق برآورد شرکت آب و فاضلاب،دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران:
الف- 35میلیارد مترمکعب آب در مسیر انتقال هدرمیرود. درحالی که این رقم در دنیا ۹ تا ۱۲ درصد است
ب- 600میلیارد تومان بودجه سالانه برای بازسازی شبکه آبرسانی مورد نیاز است
ج- 40 در صد از شبکه آب کشور فرسوده است
د-13 درصد از کل هدر رفتن آب در ایران به دلیل فرسودگی شبکه است
●نقش صنایع فرسوده:
محمد درویش کارشناس مؤسسه تحقیقات جنگلها ومراتع در مصاحبه با ایسنا 13 اردیبهشت2018 میگوید: «فرسودگی صنایع ایران از علتهای مهم هدر رفتن منابع آبی در این بخش است. صنایع فولاد ایران هر ساعت هزار مترمکعب آب شیرین استفاده میکنند تا دما را از ۴۵۰ درجه سانتیگراد به ۵۰ درجه کاهش دهند .در دنیا برای این فرآیند فقط ۱۰ مترمکعب آب مصرف میشود نه هزار مترمکعب؛ این یعنی ما با صنایع فشلی مواجهایم که بهشدت از تکنولوژی روز عقب است و این مشکل کمآبی ما نیست همچنین استفاده از نیروگاههای برق آبی «بهشدت پرت آب بالایی» دارند نمونهِ دیگری از سیاستگذاریهای سئوالبرانگیز است .
این در حالی است که دنیا به سمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر باد و خورشید حرکت میکند ولی متاسفانه فاقد برنامه مدون و زمان گذاری شده برای مجهز شدن به انرژی های تجدید پذیرهستیم. در حالی که ایران خصوصا در زمینه انرژی خورشیدی دارای پتانسیل بالایی است و نیز امکانات و مکان وسیع (کویر ها )، برای کار گذاشتن تجهیزات انرژی خورشیدی، را دارا میباشد. برداشت از سفرههای آب زیرزمینی برای صنایع آببر مثل پالایشگاه، پتروشیمی، نیروگاه و آلومینیوم مشکل دیگری است گویای سوء مدیریت. چرا که با وجود محدودیت منابع آبی تاکنون فکری برای استفاده از پساب و فاضلاب و همچنین مهار آبهای سطحی نشده است. ضمن اینکه هدررفت آب و فرسایش خاک هم بسیار بالا است. مثلا در استان مرکزی چندین حوزه آبریز وجود دارد که هنوز برای مهار آبهای آنها فکری نشده و در عین حال بسیاری از روستاهای استان، با تانکر، آبرسانی میشوند. »
دانستنی است که در ابتدای دهه هشتاد خورشیدی در دوره حکومت اصلاحات هشت طرح تولید فولاد برای هشت استان، از جمله خوزستان، یزد، کرمان و خراسان جنوبی در دستور کار قرارگرفت که تقریبا تمام آنها از نگاه کارشناسان جانمایی توجیه اقتصادی و محیط زیستی نداشتند.
محمد خاتمی در آخرین روز دوره خود به همراه اعضای هیات وزیران در «مجلس» حضور یافت و با ارائه گزارشی از عملکرد ۵ سال اخیر حکومت خود ( در برنامه سوم توسعه !) خبر از افزایش تولید فولاد و آلومینیم در کشور داد. اما به این مسأله اشاره نکرد که انتخاب استانهای بیآب و کم آبی مانند اصفهان، یزد، کرمان، خراسان برای ایجاد صنایع فولاد و آلومینیم ، صنایع سنگین، مجتمعهای بزرگ تولیدی و تجاری «آب بَر» چه فاجعهای برای آن استانها ببار آوردهاست. در واقع درآینه انتخاب این استانها برای مجتمعهای بزرگ تولید فولاد و آلومینیم، دلایل بیکفایتی و نادانی و بعضا تعمدی مسئولان نظام ولایت فقیه برای تخریب محیط زیست واقتصاد ایران خود را نمایان میسازد. وقتی ایران در خلیج فارس سواحلی بطول ۱۴۰۰ کیلومتر ( با احتساب جزایر ۱۸۰۰ کیلومتر ) دارا میباشد، معلوم نیست چرا عقل سلیمی در حوزه تصمیم گیری وجود نداشته است که از ۱۹ مجتمع فولاد در ایران ۹ واحد صنایع سنگین آب بر را در مناطق خشک و کمآب ایران احداث نکنند و به مناطقی مانند چابهار، بندرجاسک و سایر کرانههای دریای عمان و خلیج فارس منتقل نمایند و یا تأسیسات جدید در این مناطق احداث نمایند.
هر چند هستند کسانی که معتقدند در اوایل قرن بیستم، از کل مصارف آب در جهان، حدود 6 درصد در بخش صنایع مصرف میشده است و هم اکنون این رقم 4.5 برابر شدهاست. به همین نسبت در ایران نیز فقط 5 درصد از کل مصرف آب، مربوط به صنایع میباشد. از اینرو مصرف آب در صنایع ایران در مقابل مصرف آب در بخش کشاورزی رقم ناچیزی است . اما این قبیل استدلالها بستن ذهن به روی راهکارهای جدید است .بعنوان نمونه به این سئوال پاسخ نمیدهد که چرا برای تأمین آب مورد نیاز این صنایع فولاد، راهکارهای دیگر ازجمله استفاده از سیستم بازیافت فاضلاب استفاده نمیشود؟
مشکل اصلی برداشت از سفرههای آب زیرزمینی برای صنایع آببر مثل پالایشگاه، پتروشیمی، نیروگاه و آلومینیوم است که با وجود محدودیت منابع آبی تاکنون فکری برای استفاده از پساب و فاضلاب و همچنین مهار آبهای سطحی نشدهاست..
جدای از آن بایستی از یاد نبریم که آبی که در صنایع مصرف میشود، معمولا بسرعت کیفیت خود را از دست میدهد. یا گرمای آن زیاد میشود و یا آلودگی شیمیایی و میکروبی پیدا میکند. گرمای آب مورد نیاز صنایع را میتوان با برجکهای خنک کننده گرفت و آب را دوباره یا چندباره مورد استفاده قرار داد. اما رفع آلودگی شیمیایی یا میکروبی آن بسیار هزینه بر است.
❋ عدم برنامهگذاری برای استفاده از آب مجازی(Virtual Water)
آب مجازی میزان آبی است که یک کالا و یا یک فرآورده کشاورزی در فرآیند تولید مصرف میکند تا تولید شود. در حقیقت آب مجازی را میتوان میزان آبی دانست که برای تولید یک کالا مورد نیاز است. مجازی بودن در این جا بدان معنا است که بخش زیاد آب مصرف شده در فرایند تولید، در محصول نهایی وجود فیزیکی ندارد و در حقیقت بخش بسیار ناچیزی از آب مصرفی در پایان به عنوان آب واقعی در بافت محصول باقی میماند. بعنوان نمونه، برای تولید یک کیلوگرم از غلات، به شکل دیم و در شرایط جوی مطلوب، بین یک تا دو متر مکعب آب نیاز است و برای تولید همین مقدار غله در شرایط جوی نامطلوب (دما و تبخیر بالا) بین 3 تا 5 متر مکعب آب مصرف می شود.
تجارت جهانی کالاها یک جریان بینالمللی از آب مجازی را بهوجود میآورد که به آن تجارت آب مجازی گفته میشود. همزمان با آغاز تجارت بینالمللی کالاها جریان آب مجازی از منطقهای به منطقه دیگر در جهان در حال جریان است. محاسبات انجام شده از جابجایی جریان عظیمی از آب که به شکل مجازی با تجارت کالاهای آب بر در حال جریان است خبر میدهد.
کشورهای خشک و نیمه خشک (از جمله ایران ) میتوانند با واردات کالاهای آب بر نظیر برخی مواد غذایی، آبی را که برای تولید آن نیاز است را برای استفاده در سایر بخشها حفظ کنند. انتقال آب حقیقی در حجم زیاد و در فاصلههای طولانی به علت مشکلات انتقال و هزینههای بالای آن تقریبا غیرممکن به نظر میرسد، در این حال تجارت مواد غذایی میتواند با انتقال مجازی حجم عظیمی از آب به عنوان همگونسازی توزیع ناهمگون آب به حساب آورده شود. برخی از کشورهای کم آب برای تامین بخشی از این آب با نادیده گرفتن ظرفیتهای طبیعی به پمپاژ بیش از حد آبهای زیرزمینی و نمکزدایی آب دریا میپردازند. نتایج تحقیقات نشان میدهند که تولید محصولات در این شرایط بیش از پنج برابر گرانتر است. کشورهای کم آب میتوانند با دخالت دادن تجارت آب مجازی در سیاستهای آبی علاوه بر این که میزان دسترسی خود را به منابع آب جهانی افزایش میدهند از افزایش فشار بر منابع محدود خود نیز بکاهند.
فهمی، کارشناس منابع آبی وزارت نیرو، در باره نقش تجارت آب مجازی میگوید: در حدود سه دهه گذشته (سال ١٩٨۶ تا ٢٠١١میلادی) میزان صادرات آب مجازی در جهان از ۴٣٨میلیارد مترمکعب به ٩٨٩میلیارد مترمکعب افزایش یافته است. آمارها نشان میدهد آمریکا با ٣۴درصد بیشترین سهم صادرات آب مجازی را به خود اختصاص دادهاست و کشورهای آفریقایی که با بحران کمبود آب دستوپنجه نرم میکنند با سهم ٣,٨درصدی در انتهای جدول صادرات آب مجازی قرار گرفته اند
فکر میکنید چرا اتحادیه اروپا تلاش میکند محصولاتی مثل نخ، پارچه و پنبه را از کشورهایی مثل ازبکستان و یا هند تأمین کند؟ یا چرا شرکت قدرتمند اپل آیفون معروفش را در چین تولید میکند؟ مگر ساخت یک تلفن همراه چقدر آلودگی دارد؟ یا مگر کارگرهای چینی چقدر ارزانتر از رباتهای هوشمند خط تولیدهای آمریکایی دستمزد میگیرند؟
درواقع علت اصلی این است که هر گوشی تلفن همراه هوشمند حدود ١۵٠٠ لیتر آب مجازی در خود دارد و چین با صادرات میلیونها گوشی آیفون درواقع در سال یک دریاچه بزرگ از آب کشورش را صادر میکند! اما این کلاه فقط بر سر کشورهای دیگر نرفته است و ایران هم یکی از قربانیان این اقتصاد آبی شده است. واردات آب مجازی ما ٢,۵ برابر صادرات آن است اما در کشوری با منابع تجدیدپذیر ١٣٠میلیاردمترمکعبی در بهترین حالت این رقم حداقل باید به ۵ برابر افزایش یابد
بهدلیل مفتبودن آب در ایران، رویه تولیدات کشاورزی در کشور ما به سمت تولید ارزانترین و پرآببرترین محصولات حرکت کرده و البته این محصولات بیشترین سهم صادرات را نیز به خود اختصاص داده است. به گفته فهمی بررسیهای اولیه نشان میدهد که در میانمدت امکان کاهش ۳۲درصدی رد پای آب (از جمله آب مجازی) وجود دارد .
●مفهوم تجارت آب مجازی :
مفهوم تجاری آب مجازی بر این نظر استوار است که کشورهای فقیر از نظر آب (آبفقیر)، نیاز غذایی خود را به جای آنکه با ترویج کشاورزی سنتی و نابود کردن منابع آبی موجود و بسیار کم خود برطرف کنند، از طریق واردات محصولات از کشورهای غنی از آب (آبغنی) تأمین کنند.
از تجارت آب مجازى میتوان برای ترمیم منابع آب در مناطق خشک و نیمهخشک و حفظ تعادل و پایداری منابع آب بهره برد. از همین رو ضرورت دارد با توجه به اثرگذاری تجارت آب مجازی بر عملکرد و سودآوری و پایداری تولید در بخش خصوصی، جنبههای مختلف آن از نظر اقتصاد، الگوی کشت، پتانسیل تولید، امنیت غذایی، اشتغال، محیط زیست و… نیز شناسایی و بررسی قرار گیرد.
تبادل آب مجازی در داخل یک کشور تابعی از سیاستهای داخلی و حمایت از الگوی کشت و تولید محصولات منطقهای و پتاسیل تولید در بین مناطق مختلف یک کشور و تجارت خارجی آن نیز تابعی از سیاستهای خارجی کشورها برای تأمین نیاز غذایی یا تجارت است.
در اینجا لازم به تذکر است که گاهی این امر شامل همه محصولات کشاورزی نمیشود.و محتاج تحقیق و بررسی دقیق هر کشور نسبت به عادات غذایی و نیاز جمعیت به کالری و…می باشد. در بسیاری موارد مصرف به اندازه محصولات بومی و نه محصولاتی که هم در تولید آنها آب بسیار مصرف شده (مثل آواکادو که از کالاهای لوکس نیز محسوب میشوند ) و از قاره های دیگر صادر میشوند و برای انتقال آنها نیز سوخت گران نیز مورد استفاده قرار گرفته است ، بسیار عاقلانه تر است و از تخریب محیط زیست جلوگیری میکند. بیدلیل نیست در کشورهایی که معرفت و اشراف بیشتری به نیازهای محیط زیست وجو دارد مردم به مصرف محصولات بومی و در هر فصل محصولات متعلق به آن فصل بطور قزایندهای گرایش یافتهاند.
● نمونه مصرف روزانه ۵۲۷۹۰ لیتری آب مجازی:
برای اینکه خوانندگان محترم نگاهی نزدیک به واقعیت نسبت به اندازه آب مجازی موجود در کالاها و مواد غذایی، بیایند گزارش مصرف روزانه ژورنالیست آلمانی توبیاس آفمکولک (Tobias Aufmkolk )برای تعیین میزان مصرف آب مجازی را میآوریم:
– صبحانه: یک فنجان قهوه (۱۴۰ لیتر)، ۲۰۰ میلیلیتر شیر (۲۰۰ لیتر)، یک عدد تخم مرغ (۲۰۰ لیتر). جمع: ۵۴۰ لیتر.
– میان وعده: یک عدد سیب (۷۰ لیتر)، یک عدد موز (۲۰۰ لیتر)، دو فنجان قهوه (۲۸۰ لیتر). جمع: ۵۵۰ لیتر.
– ناهار: شنیتسل ۲۵۰ گرمی (۱۲۰۰ لیتر)، ۲۵۰ گرم سیبزمینی (۲۲۵ لیتر)، سالاد کاهو و گوجه فرنگی (۶۵ لیتر)، یک لیوان آب سیب (۳۰۰ لیتر). جمع: ۱۷۹۰ لیتر. (در صورت استفاده از گوشت گاو میزان مصرف آب مجازی تا سه برابر افزایش مییافت.)
– عصرانه: یک بسته کوچک شکلات (۲۰۰۰ لیتر). تولید یک کیلو دانه کاکائو به ۲۷۰۰۰ لیتر آب نیاز دارد.
– شام: نان و پنیر (۱۸۰ لیتر)، یک گیلاس شراب (۱۲۰ لیتر)، نصف بسته چیپس (۹۰ لیتر) . جمع: ۳۹۰ لیتر
مجموع مصرف آب پنهان در خوراکیها و نوشیدنیهای یک روز: ۵۲۷۰ لیتر.
به این مجموعه باید سهم استفاده روزانه کالاهای دیگر مانند پوشاک، خودرو، کاغذ، لوازم الکترونیک و غیره را هم اضافه کرد.
پرفسور هانس-گئورگ فرده، پژوهشگر کشاورزی معتقد است با در نظر گرفتن وضعیت آب در سراسر جهان، تنها با صرفهجویی در آب «مجازی» میتوان ذخایر موجود را مدیریت کرد. این میزان مصرف را نمیتوان با کنتور اندازه گرفت زیرا آب مجازی در بسیاری از محصولات مصرفی روزانه پنهان است.
به عنوان مثال، در هر یک فنجان قهوه، ۱۴۰ لیتر آب پنهان است. این میزان کل آبی را در بر میگیرد که برای رشد و آبیاری و به بار نشستن گیاه قهوه بکار رفته است. البته قهوه به طور معمول در مناطقی کشت میشود که از نظر ذخایر آبی غنی هستند، اما خلاف این وضعیت در مورد محصولات دیگر مانند میوههای کمیاب و یا سویا صادق است که جهت مصرف دام از آفریقا و آمریکای لاتین به اروپا وارد میشوند. این وضع شامل توتفرنگی زمستانی هم میشود.
بابک نصیری، در مقالهای، اطلاعات جالب در باره اهمیت صرفه جویی در آب مجازی ارایه داده است:
از مجموع آبهای کره زمین تنها یک دهم درصد آن، آب شیرین و در دسترس انسانهاست. از کل آبهایی که سالانه در جهان مصرف میشود، ۷۰ درصد در بخش کشاورزی، ۲۰ درصد در بخش صنعت و فقط ۱۰ درصد برای مصارف خانگی بهکار میرود. بدین ترتیب، صرفهجویی در بخشی که کمترین سهم را دارد الزاما راه حل اول مناسبی برای حل مشکل کمآبی نیست.بلکه در مصرف آب مجازی باید صرفه جویی بیشتر کرد.
آرین هوکسترا، پرفسور مدیریت آب در آغاز قرن حاضر تحقیقاتی را برای انستیتوی آموزشی آب یونسکو در هلند انجام داد و اصطلاح «ردپای آب» را مطرح کرد. ردپای آب تمامی آب مصرف شده توسط یک کشور، مؤسسه یا فرد را محاسبه میکند. ویژگی این طرح در آن است که اطلاعات مربوطه به مصرف آب برای تولید هر محصول را با جزئیات ارائه میدهد. به عنوان مثال، چه میزان آب مصرف، تبخیر یا آلوده شدهاست. این اطلاعات میتوانند همزمان مورد استفاده مصرفکننده و منطقه جغرافیایی تولیدکننده قرار گیرند.
تفکیک آب مصرفشده در دستههای مجزا میتواند برای ارزشگذاریهای بعدی مفید باشد. «آب سبز»، بارشهای آسمانی است که در خاک نفوذ کرده و توسط گیاهان جذب و تبخیر میشود، امری که سازگارترین روش با محیط زیست و برای تولید محصولات کشاورزی دارای اهمیت است. «آب آبی»، آبهای سطحی و زیرزمینی است که به رودها و دریاچهها باز نمیگردد، برای تولید و آبیاری مزارع به کار میرود و ذخایر آن در سطح جهان محدود است. «آب خاکستری» نیز آبیست که در روند تولید، مانند استفاده از کودهای شیمیایی و آفتکشها در کشاورزی و به شیوههای دیگر در صنعت آلوده میشود.
در اروپا، آلمانیها به صرفهجویی در مصرف آب شهرت دارند؛ به طور نمونه ظرفهای کفآلود را بدون آبکشی با دستمال خشک میکنند و هر از گاهی استفاده از حوله نمدار را جایگزین دوش گرفتن میکنند. هر چند این حد از صرفهجویی از نظر اقتصادی و محیط زیستی بیفایده است. در آلمان مصرف روزانه آب به ازای هر نفر از ۱۳۲ لیتر در سال ۲۰۰۰ به ۱۲۱ لیتر در سال ۲۰۱۰ کاهش یافته، که الزاما موجب خشنودی ادارههای آب و فاضلاب نشده است. چرا که لولههای شبکه آب و فاضلاب فاقد حداقل جریان آب ضروری هستند. در مقابل صرفهجویی در مصرف آب قابل رویت، آلمان با واردات ۱۲۵ میلیارد متر مکعب آب مجازی بعد از آمریکا و ژاپن در جایگاه سوم قرار دارد. دلیل این امر حجم بالای واردات و مصرف محصولات کشاورزی است. مصرف روزانه آب مجازی هر شهروند آلمانی حدود ۵۰۰۰ لیتر (که نیمی از آن وارداتیست) تخمین زده شده که تفاوتی عظیم با مصرف روزانه ۱۲۱ لیتر آب قابل رویت دارد.
● در چه آبی باید صرفه جویی انجام گیرد؟
مهمتر از حجم آب مصرفی ، میزان آب «آبی» است که از ذخایر بسیار محدود زمین استفاده میشود. به همین دلیل محصولات کشاورزی بهتر است در مناطقی تولید شوند که سهم آب آبی (آبیاری مصنوعی) کمتری دارد.
به عنوان مثال در تولید برنج تایلند و هند کمتر از برنج مراکش و پاکستان از ذخایر «آب آبی» استفاده میشود. همینطور نیز سهم «آب سبز» در تولید شراب فرانسه، اتریش یا آلمان بسیار بالاست، چون تاکستانهای این کشورها به طور مصنوعی آبیاری نمیشوند. اما برای تولید شراب کشورهای استرالیا، کالیفرنیا یا آفریقای جنوبی، میزان بالایی از ذخایر آبهای زیرزمینی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد.
همچنین هرچه زمان استفاده از اجناس مصرفی دیگر مانند پوشاک، موبایل، کامپیوتر و غیره طولانیتر باشد، سهم آب مجازی در مصرف سرانه کمتر است. در نتیجه استفاده از اجناس دست دوم، به کاهش سرانهِ آب مجازی آنها میانجامد.