جنبشهای جان به لب رسیدگان در پی یکدیگر روی میدهند: اعتصاب کامیونداران، اعتصاب شماری از بازاریان و اینک اعتصاب معلمان. این جنبشها، سرکوب میشوند. در همانحال، مدعی ولایت مطلقه، سند پیشرفت انتشار میدهد و به استناد آن، وعده میدهد که 45 سال بعد، یکی از ده اقتصاد اول جهان میشود. اگر جمهور مردم، به یمن بکار بردن روشهای شناختِ دروغگو میدانستند که «وعدهای که هماکنون، همگان نتوانند بدان عمل کنند و یا تحقق آن، حاصل کار امروز آنها نیست» دروغ است، او به خود، جرأت دروغگفتن را نمیداد.
یأس از آینده، فرآورده مجموعه کارهایی است که رﮊیم و اقلیت صاحب امتیاز انجام میدهند. فرآورده اقتصاد رانت و مصرف محور است. فرآورده درگیر کردن کشور به جنگهای هشتگانه است. فرآورده عمل نکردن مردم به حقوق خویش است. فرآورده جباریت ولایت مطلقه فقیه است. فرآورده نقش زور در تنظیم رابطهها و همگانی شدن ویرانگری است. فرآورده ویران شدن نیروهای محرکه است. فرآورده از خود بیگانه شدن دین در بیان قدرت و خالی شدنش از محتوی است. فرآورده زندانی شدن در مدارهای بسته بد و بدتر است.
راهکار، عمل کردن به حقوقی است که ایرانیان را از این مدارها رها میکنند. درجا، آیندهِ سراسر امیدِ حاصل از رشد انسان و آبادانی طبیعت را میسازند. درجا، جویبارهای جنبش را به یکدیگر میپیوندند و رودی عظیم پدید میآورد که پلشتی زورمداری را از جامعه میشوید و میبَرد و دولت جباران را با دولت حقوقمدارِ کارگزار مردم، جانشین میکند. امتحان کنید.