9 مرداد 1402 _ در نشستی که به تازگی میان سران روسیه و کشورهای آفریقایی در سنپترزبورگ برگزار شد، ولادیمیر پوتین سیگنالهایی را ارایه داد که برخی تحلیلگران در راستای آن معتقدند مسکو به دنبال راهحلی به منظور پایان دادن جنگ در اوکراین است. در واقع پوتین در واکنش به طرح صلح رهبران آفریقایی گفته که به مذاکرات صلح با اوکراین نه نخواهد گفت. او همچنین تصریح کرده که پیشنهادهای چین و آفریقا میتواند زمینهساز صلح در اوکراین باشد. در این رابطه هر چند که رییسجمهوری روسیه تصریح کرده که مسکو به دنبال صلح بوده اما اوکراینیها از آن سر باز زدهاند، سوال مهم و اساسی این است که آیا میانجیگری صلح از سوی چین و آفریقا میتواند بنبست جنگ در اوکراین را شکسته و زمینهساز تنشزدایی میان روسیه با اوکراین و غرب شود؟ این سوال از آنجا حائز اهمیت است که بدانیم عربستان سعودی نیز قرار است در ماه آینده میلادی میزبان مذاکرات صلح اوکراین باشد. طبق گزارشی که روزنامه والاستریت ژورنال در این خصوص منتشر کرده، هنوز مشخص نیست که چه تعداد از کشورها در این مذاکرات شرکت خواهند کرد، اما تاکنون حضور انگلیس، لهستان، آفریقای جنوبی، امریکا، هند و برزیل در این نشست تایید شده است.
راه دشوار صلح
به گفته ناظران، پوتین درحالی از طرح آفریقاییها و چینیها برای صلح در اوکراین استقبال کرده که اقدامات اخیر او نظیر خروج از توافق صادرات غلات از دریای سیاه، خلاف جهت سخنان وی را اثبات میکند. به همین دلیل وقتی با این سوال مواجه میشویم که ژست چین، کشورهای آفریقایی یا حتی عربستان سعودی میتواند زمینه صلح در اوکراین را فراهم کند، در وهله نخست پاسخ کوتاه به این سوال خیر است. زیرا به گفته برخی کارشناسان تحولات در زمینه جنگ به گونهای رقم خورده که نه اوکراین و نه روسیه هنوز آمادگی دستیابی به صلح را ندارند. البته هر چند که ممکن است مذاکرات کلید خورده و گفتوگوها آغاز شود، اما به نظر نمیرسد که زمینه برای تحقق صلح و پایان جنگ، حداقل در کوتاهمدت فراهم باشد. البته در این میان نفوذ چین بر مسکو، بیطرفی آفریقاییها در قبال جنگ و همچنین سطح مراودات گسترده عربستان با روسیه را نمیتوان کماهمیت فرض کرد، اما در عین حال محدودیتهای آنها در قبال شرایط جنگی را نیز باید در نظر گرفت. از یکسو آفریقاییها از زمان شروع جنگ با کمبود 30 میلیون تنی گندم مواجه شده و با توجه به مواضع اخیرشان باید تلاش مضاعفی را به منظور نشان دادن بیطرفی در جنگ انجام دهند. از طرف دیگر، چینیها هر چند که در ماه مارس گذشته از طرح 12 مادهای صلح خود در اوکراین رونمایی کردهاند، اما به واسطه اتحاد استراتژیکی که میان پکن و مسکو وجود دارد، ایفای نقش صلحساز ازسوی چینیها به احتمال زیاد با در بسته غربیها مواجه خواهد شد؛ چراکه آنها به خصوص ایالات متحده از یکسو درگیر یک رویارویی اقتصادی و ژئوپلیتیکی با چین هستند و از سوی دیگر همزمان با اینکه گفته میشود چین تاکنون بزرگترین برنده جنگ اوکراین بوده، طرح 12 مادهای آنها نیز به غیر از ذکر برخی کلیات، بحث تازه یا خاصی در بر ندارد. در همین راستاست که خبرگزاری الجزیره در گزارشی با اشاره به نقش چین در میانجیگری میان ایران و عربستان یا اسراییل و فلسطین به نقل از برخی کارشناسان غربی آورده است: شواهد نشان میدهد که ایفای نقش صلحساز از سوی پکن که بهشدت ازسوی مقامات چینی در حال ترویج شدن است، بیش از هر چیز معطوف به منافع خاص چین باشد. مانند تنشزدایی میان ایران و عربستان که علاوه بر امنیت انرژی مورد نیاز چین از خاورمیانه، سرمایهگذاری عظیم آنها در عربستان را نیز محافظت میکند. به همین دلیل است که برخی ناظران غربی معتقدند چین از طولانیتر شدن روند جنگ در اوکراین شاید استقبال هم بکند؛ زیرا تداوم جنگ منجر به فرسایش توان روسیه و تخلیه شدن امکانات غربیها شده و هر دوی این مسائل به نفع منافع استراتژیک پکن است.
مواضع اوکراین
علاوه بر این مساله مهم دیگر این است که اوکراینیها در قبال مذاکرات صلح چه فکری میکنند؟ شواهد نشان داده که تاکنون مقامات کییف عملا به پیشنهادات کشورهای آفریقایی و چین پاسخ رد دادهاند. آنها همچنین پیشنهاد رییسجمهوری برزیل مبنی بر تشکیل باشگاه صلح متشکل از برزیل، هند، اندونزی، چین و برخی دیگر از کشورهای امریکای لاتین را نیز عملا نادیده گرفتهاند. تاکید اوکراین این است که هیچگونه توافقی که شامل بازگردادن سرزمینهای تصرف شده نباشد را قبول نخواهند کرد. آنها همچنین به دنبال محکوم کردن روسیه در قبال حمله به کشورشان هستند؛ امری که قاعدتا از سوی چین، کشورهای آفریقایی و حتی برخی کشورهای امریکای لاتین مورد پذیرش واقع نمیشود. بنابراین از یکسو با مقاومت اوکراین در قبال صلح مواجه هستیم و از سوی دیگر برنامه غرب برای به زانو در آوردن پوتین در جنگ اوکراین. به همین دلیل به واسطه میلیاردها دلار کمکی که امریکا و اروپا به اوکراینیها کردهاند، بعید به نظر میرسد آنها حاضر باشند بدون دستاورد خاصی در جهت تضعیف روسیه و پوتین راضی به صلح شوند. البته در این مورد چند نشانه معکوس نیز وجود دارد؛ نخست اینکه روسها برخلاف برآوردهای اولیه خود قادر به تحقق اهدافشان در اوکراین نبوده و مهمترین دستاورد آنها در ازای هزینههای سنگین اقتصادی و نظامی، تصرف نزدیک به 20درصد از خاک اوکراین بوده؛ امری که به گفته برخی تحلیلگران عملا روسیه را در جنگ اوکراین گرفتار کرده است. از طرف دیگر روسها در شرایطی اهرم فشار انرژی را در برابر اروپا از دست دادهاند که برخی آمارها گویای آن است که کرملین برای جنگ روزانه یک میلیارد دلار هزینه میکند. به همین دلیل شاید مسکو در راستای پیشنهادات صلح مطرح شده به دنبال راهحلی بینابینی برای خروج از بنبست جنگ باشد. از سوی دیگر برخی ناظران غربی معتقدند باتوجه به نامشخص بودن افق جنگ، حمایت همهجانبه از اوکراین ممکن است در درازمدت به شکاف میان کشورهای غربی در جهت ادامه کمکها به کییف دامن بزند. موضوعی که گاهی اوقات زمزمههای آن ازسوی برخی کشورها نظیر مجارستان یا حتی بعضی از جمهوریخواهان امریکایی شنیده میشود. بنابراین این قضایا ممکن است در جهت کوتاه آمدن طرفین از مواضع خود راهگشا باشد؛ اما قاعدتا در کوتاهمدت بعید است که به نتیجه برسد.
اعتماد