back to top
خانهنویسندگاننادر انتظام: امروز باید عزا دار مرگ کدام محمد بود ؟

نادر انتظام: امروز باید عزا دار مرگ کدام محمد بود ؟

entezam nader 20062014 (َو ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى‏ أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلى‏ عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ . سوره آل عمران ۱۴۴ .

 و محققا محمد هم همانند رسولانی است که قبل او به رسالت مبعوث شدند و سر انجام به نوشیدن شربت موت و پیوستن به حیات جاوید مفتخر شدند خواهد بود ، آیا پس اگر مرده بود و یا کشته شده بود شما همراهان او با چرخیدن بر پاشنه هاتان به عقب بر میگشتید ؟ هان شما امت نو پا ،  خوب گوش فرا دهید هر کس و در هر مقامی و هر شرایطی و هر زمان  به عقب ( دوران جاهلیت ، کفر و شرک ، عقب افتادگی ، شکست و محرمیت از این بزرگترین موهبت و افتخاری که بنام اسلام بر شما عرضه شد  ) بر گردد ، کوچکترین ضرر و زیانی به  اراده خداوند مبنی بر پیروزی و خوشبختی برای کسانی که در توحید می زیند نخواهد رساند . مطمئن باشید شاکران و استقامت کنندگان بر همسویان نظم توحیدی حاکم بر هستی از بهترین زندگی دو جهان بر خوردار خواهند بود ) .

 

بنا بر شهادت تاریخ ، عزیز دردانه رسالت ، محمد مصطفا ( درود خداوند بر او و خاندان گرامیش باد)  در اواخر ماه صفر به حیات جاوید پیوست . در فردای دفن پیامبر دیگر بلال حق اذان گفتن بر پشت بام مسجد را نداشت !! . بلال که تا دیروز کنار محمد و گاهی سر بر شانه او در جامعه بی طبقه توحیدی سر فرازانه از شهادتی که بر زبان قلب خود در زمان بعثت جاری کرده بود ، بلال، سیاه حبشی که تا دیروز شادمانه از پله های گلی مسجد مدینه برای جاری کردن اذان صبح، پیام آور و مژده دهنده طلوع شمس می بود ، بلال سیاه حبشی که تا دیروز یکی از ارکان جامعه نو پای طبقه توحیدی می بود ، ………..

بلال، سیاه حبشی که به هنگام نزول این آیه در زمان حیات محمد مصطفا با خون خود بر سینه تاریخ جاهلیت عرب نوشته بود هرگز ،فکر چنین خفت و سر افکندگی امت رسول  در چنین عقب گرد به جاهلیت را از اندیشه ساده روستائی خود نمی گزراند . بلال افق روشن آزادی خود از بردگی و آوارگی را که مدیون دین نو پای محمد مصطفا بود را با هر سلولی در تن لمس می کرد  . و در اندیشه خود بعنوان یک دهاتی حبشه ای که راه درازی  برای رسیدن به مقام همنشینی با محمد مصطفا   طی کرده بود را برای تمامی بشریت منتظر آرزو میکرد .

بلال می اندیشید که ،  اگر اسلام در این کمترین زمان از چنین رشدی در تساوی حقوق انسان و مخصوصا کرامت بخشیدن به طبقه محروم بر خوردار شده !! آیا در  فردای امت  ملیونی چه خواهد کرد و که خواهد بود ؟.  

 1397، استعفای رسول خادم پذیرفته سد           

ساعت ،  اعلام پخش اخبار دوی بعد از ظهر را از رادیو ایران در تهران اعلام می کرد که ، به تاکسی گفتیم سالن پارک شهر یک تومن و راس ساعت دو و سی دقیقه وارد سالن و هیجان زده که خود را بوزن کشی برای شرکت در کشتی قهرمان کشوری رسانیده ایم . ناصر در عین حال که ۵ سال از من کوچکتر بود  اما هیکلی بغایت درشت تر و ورزیده تر داشت . من با ا ین که ۵ سال بزرگتر بودم سعی میکردم برادر همفکرو همبازی خوبی برای او باشم . هردو از اینکه برای اولین بار به وزن کشی می آمدیم بسیار خوشحال و در عین حال مغرور بودیم ، هر دو تلاش کردیم دست بزرگ قهرمان ،  جهان پهلوان تختی را ببوسیم و آن بزرگوار با سرعت دست های جوان مردانه خود را پس کشید و فرمود در کدام وزن پذیرفته شدید ؟ گفتیم  جهان پهلوان هنوز که وزن کشی انجام نشده ؟ چرا امروز صبح ساعت ۸ انجام و نتایج اعلام شد !! ای داد و بیداد تا یک سال دیگر یعنی ۱۳۴۶ باید صبر کنیم ؟ و با چشمانی اشک ریزان به خانه بر گشتیم و من هر گز دیگر روی تشک نرفتم . و ناصر هم برگشت شیراز . امروز ۵۱ سال از آن روزهای طلائی کشتی ایران می گذرد ، و بچه های ایران در مجارستان هیچ مدالی بر گردن نه آویختند !!

بلال سیاه حبشی در پس شنیدن آیه فوق با خود عهد بست که ، تا من زنده ام نمی گذارم امت تو به عقب برگردند ، زیرا اگر من سیاه آواره در این دین به چنین کرامتی رسیده ام که سر برشانه  محمد مصطفا بگذارم پس اگر این دین بر جهان حاکم شد آن جهان را  چه میشود ؟ .

بلال غافل از این بود که هر آینه دین بجای آزاد سازی انسان از زندان قدرت ، خود در دست حاکمان قدرت پرست زندانی شد اگر هر کدام از اعضاء تیم، قدرت اراده آزادی و انتقاد از قدرت را نمود به کنسولگری دعوت و بر روی میز کنسول با اره برقی همانگونه که کفار مکه بلال را قطعه قطعه کردند ! این بار هم نام محمد مصطفا منتقد دیگری را …………….. و رژیم قدرت پرست ناجمهوری نا اسلامی ایران چنان با فساد آغشته گردیده که پول خرید ارز برای بچه های رسول خادم  برای اعزام به مسابقه جهانی را نه توانست تهیه کند !!  اما مفتخرا اعلام کرد که امروز در رزم آزمایش ولایت ۹۷؟؟!! در نهایت جهالت آسمان ایران را با موشکهای بومی گلوله باران کردیم !.

میخواستم از بلال بپرسم امروز در عزای کدام محمد باید گریست ؟ .محمد مصطفا یا محمد بن سلمان ؟.امروز برای کدام رسالت نیمه تمام باید عزا دار بود رسالت محمد مصطفا یا رسالت نا بود شده  رسول خادم ؟!.

آمریکا ، ششم نوامبر ۲۰۱۸ . نادر انتظام .   

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید