سایت انقلاب اسلامی – از امرهای واقع مستمر تاریخ، یکی اینست که مستبدان حق اظهار نظر، ابراز شخصیت و توانائی را نمیشناسند و خود را فصلالخطاب میدانند و دخالت آمرانه در کارهای موضوع تصدی آنها را حق خود میدانند. شاه، مانند تمام مستبدها، با نخست وزیرانی هم که خود نصب کرده بود، نظیر رزم آرا، علی امینی، حسنعلی منصور، منوچهر اقبال و شریف امامی بخاطر دخالتهای روزمره، در کار آنها و بخاطر دست باز داشتن در امر و نهی و خورد و برد و فساد، برخورد داشت. نشریه انقلاب اسلامی جدیدا سندهایی از سیا حاکی از نارضایتی رزم آرا از دخالتهای شاه و خانواده اش در امور کشور و نیز سند گزارشگر صدور دستور قتل رزم آرا از سوی شاه را منتشر کرد. سندهای زیر گزارشهائی دیگری هستند از نارضایتی شدید نه تنها منوچهر اقبال و شریف امامی، دیگر نخست وزیران شاه، بلکه همچنین اطرافیان دیگر او از طرز حکومتش، از جمله بخاطر دخالتهای مستمر او در امور حکومتی. منوچهر اقبال در فاصله سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۹ در ده کابینه متوالی عهدهدار سمت وزارت بود و از فروردین 1336 تا تابستان 1339 نخست وزیر شاه بود. پس از آن، شریف امامی به مدت ۸ ماه در سال ۱۳۳۹ به نخستوزیری رسید. مدارک اورده شده، گزارشات محرمانه سیا در باره رابطه نارضایتی شدید نخست وزیرهای، اقبال و شریف امامی، از دخالتهای شاه، می باشد.
در دوران ولایت فقیه، دخالتهای خمینی و سپس خامنه ای در کار دولت نیز به همان روال است. مداخلههای خلاف قانون اساسی خمینی در کار دولت و رویاروییهایش با رؤسای جمهوری را علی خامنهای نیز به ارث بردهاست. او که خود از مداخله خمینی در کار خود، میگریست، همانند او و شاه سابق، با دخالتهای روزمره و عدم پاسخگوئی، دائم با رؤسای جمهوری، حتی دست نشانده خود، محمود احمدی نژاد در رویارویی است.
سند زیر گواه امری دیگری است، و آن اینکه نارضایتی در زمان شاه عمومی بود. حتی در طبقه حاکم هم وجود داشت. این نارضایتی سیر صعودی داشت و زمانی رسید که شاه، مانند تمام مستبدان بهنگام سقوطشان، کاملا تنها و منزوی گشت. بیاد می آوریم زمان انقلاب وقتی از شاه پرسیدند طرفداران شما کجا هستند، پاسخ داده بود در شانزه لیزه پاریس رژه می روند. در سند حرکت بر ضد شاه پیش بینی شدهاست، الا اینکه شاه شیفته قدرتمداری، نمیتوانست به موقع صدای انقلاب را بشنود.
تاریخ سند: 16 ژوئیه 1957 – 25 تیر 1336
عنوان سند: برخورد بین شاه و اقبال، نخست وزیر ایران، قریب الوقوع است
1- برگشت ناگهانی شاه از اروپا به تهران در 12 جولای می تواند به برخورد با نخست وزیر اقبال، که بارها بخاطر دخالتهای شاه در امور دولت، تهدید به استعفا کرده است، بیانجامد.
ظاهر امر اینست که شاه بخاطر افزایش کمک اضطراری به زلزلهای که در جنوب دریای خزر رخ داده است، برگشته است.
2- اقبال فکر میکند که شاه جلوی برنامه های سازنده و اصلاحی او را با دخالتهای روزمره اش میگیرد.
الف- گرچه او امیدوار است شاه را متقاعد کند که دست او را باز بگذارد، ولی بنظر نمی آید که شاه با طیب خاطر از این امتیاز خود چشم پوشی کند. اقبال ظاهراً قانع شدهاست که بکار ادامه دهد.
ب- هیچ گروه سیاسی در ایران آنقدر قدرتمند نیست که بتواند شاه را مجبور کند سلطنت کند نه حکومت.
3- با اینحال، ادامه عدم پیشرفت در اصلاحات، عمدتا ناشی از عدم تمایل شاه به اجازه دادن به اقبال برای برکناری مقامات بیکفایت و فاسد، موجب تقویت فکر براندازی سلطنت می گردد.
3- 1- اکنون، انتقادهای سختی از طرز حکومت شاه از سوی اعضای طبقهِ حاکم، از جمله برادر ناتنی شاه، شاهزاده عبدالرضا، بعضی از اعضای کابینه، نمایندگان مجلس، مقامات ردیف بالای ارتش، افسران پلیس، رهبران مذهبی و بعضی مالکان مرفه، صورت می گیرد.
3- 2- همچنین علائمی وجود دارند که نشان میدهند که پیروان مصدق، نخست وزیر اسبق سعی دارند نهضتی را علیه شاه سازمان دهی کنند. اما حزب توده، ضعیف و بدون تشکل است.
3-3 زمانی اشخاص ناشناخته ولی قدرتمند و جاه طلب آماده شرکت در چنین دسیسهای (برضد شاه)، می توانند درمقام بدست گرفتن رهبری حرکتی برضد شاه ببرآیند.
تاریخ سند 29 نوامبر 1960 – 9 آذر 1339
عنوان سند: نارضایتی نخست وزیر از دخالتهای مستمر شاه
نخست وزیر ایران، شریف امامی از ناتوانائی شاه در مشورت و رایزنی در امور سیاسی و کلیدی با او، و از دخالتهای روزمره او سرخورده شده است. شریف امامی چند نوبت مدعی شده است که جدیدآ، خصوصا نظامیان، او را دور زده اند و مستقیم برای حمایت، سراغ شاه رفته اند. نخست وزیر نیز می ترسد که شاه از انتخابات اگوست گذشته که پس از اعتراضات پرسر و صدا به تقلبات، باطل کرده است، درس نگرفته باشد و دوباره از حکومت خواستار فشار آوردن برای انتخاب شدن نمایندگان مورد پسند خود، شود. شریف امامی امیدوار است که شاه انتخابات را قبل از سر کار آمدن حکومت جدید امریکا و فشار آوردن برای آنتخابات آزادتر، برنامه ریزی کند.
بگفته شریف امامی، اقبال، نخست وزیر سابق، سعی می کند شاه را قانع کند که انتخابات تابستان رضایت بخش بوده است و همان روش در انتخابات جدید بکار گرفته شود. تکرار تقلب میتواند به یکی از سختترین بحران ها پس از بحران مصدق سرعت بخشد.
بعید است که شاه با وجود قول هایی که در موارد مختلف داده است از کنترل روز مره در امور حکومتی، صرف نظر کند. شریف امامی خود را در همان موقعیت فلجی که نخست وزیرهای سابق به آن مبتلا شده اند، می بیند. او باید مانند اقبال، نقش مجازی «بله آقا» را قبول کند یا استعفا دهد.