back to top
خانهنویسندگانچالش های حکومت اسلامی ایران چهل سال پس از تأسیس آن

چالش های حکومت اسلامی ایران چهل سال پس از تأسیس آن

mstfwy-shrytmdryرادیو فرانسه زمینه ها و زمانه ها تحت عنوان چالش های حکومت اسلامی ایران چهل سال پس از تأسیس آن بقلم ناصر اعتمادی

برای شنیدن برنامه اینجا را کلیک کنید

حسن شریعتمداری : بی‌گمان بخش های امنیتی و تصمیم‌گیر نظام در ایران از آنچه در این کشور می‌گذرد کاملا و حتا بیش از ما مطلع هستند. آنان از وخامت اوضاع آگاه هستند، هر چند در اعتراف به آن تزویر می‌کنند. با این حال، همگی آنان در انتظار رویدادهایی هستند که در زمینه و بستر فعلی جامعه اجتناب ناپذیر به نظر می رسند.

مهران مصطفوی : یکی از تغییرات مهم در ایران این است که ترس خانه عوض کرده است. اکنون این رژیم است که می ترسد و مردم دیگر آن وحشت سابق را از نیروهای سرکوب نظام ندارند.

سلام عرض میکنم آقایان حسن شریعتمداری و مهران مصطفوی، هر دو فعال سیاسی، و از شرکت شما در این میزگرد سپاسگزارم که به مناسبت آغاز سال جدید میلادی به چهل سالگی حکومت روحانیان در ایران آنهم یک سال پس از آغاز اعتراض های سراسری این کشور علیه حکومت اسلامی اختصاص دارد. از آیت الله خامنه ای تا فرماندهان سپاه پاسداران همگی هشدار می‌دهند که ممکن است چهلمین سالگرد تاسیس حکومت مذهبی در ایران با وقوع اعتراض های گسترده و بی ثباتی سیاسی همراه باشد، هر چند آنان از این آشفتگی و بی ثباتی سیاسی به عنوان «فتنه» یاد می‌کنند که سرنخش، به ادعای آنان، در خارج از مرزها و مشخصا در آمریکا و اسرائیل یا کشورهای عرب منطقه است.

به عنوان نخستین پرسش آقای حسن شریعتمداری فکر می‌کنید که حکومت اسلامی ایران از بحران‌های سیاسی پیش رو آگاه است و صورت های محتمل این بحران‌ها کدام‌ها خواهند بود؟

حسن شریعتمداری : بی‌گمان بخش های امنیتی و تصمیم‌گیر نظام در ایران از آنچه در این کشور می‌گذرد کاملا و حتا بیش از ما مطلع هستند. آنان از وخامت اوضاع آگاه هستند، هر چند در اعتراف به آن تزویر می‌کنند. با این حال، همگی آنان در انتظار رویدادهایی هستند که در زمینه و بستر فعلی جامعه اجتناب ناپذیر به نظر می رسند. 

اقدام های منطقه ای جمهوری اسلامی، دخالت های نظامی اش در کشورهای منطقه، در سوریه، یمن و دیگر جاها در اعتراض ها و مطالبات مردم ایران انعکاس یافته است. آقای مصطفوی شما فکر می‌کنید که ادامهٔ دخالت های نظامی ایران در کشورهای منطقه چه تاثیری بر سمت و سوی اعتراض های جاری کشور بگذارد؟

مهران مصطفوی : از دی ماه ۹۶ تغییرات مهمی در خواسته های مردم صورت گرفته است. تا پیش از دی ماه مردم با گفتن «رای من کو؟» می‌خواستند به بخشی از خواسته هایشان در داخل نظام دست یابند. از دی ماه ۹۶ کشور وارد یک پارادیم جدید شده است به این معنا که مردم حالا می گویند : «حق من کو؟». مردم از خلال اعتصاب ها و اعتراض ها خواستار حق خود هستند. مردم این را هم متوجه شده اند که رژیم می کوشد با ایجاد بحران های خارجی حقوق مردم را در داخل کشور سرکوب کند. برای نمونه، وقتی مردم در خیابان‌ها شعار می دهند که «دشمن ما همینجاست، دروغی میگن آمریکاست»، می خواهند بگویند که سیاست خارجی این رژیم و رفتارهایش در منطقه و در خارج از کشور ربطی به منافع ملی و خواسته های ملت ایران ندارد. آنان به این نتیجه رسیده اند که رژیم اسلامی تنها می خواهد از خلال این سیاست ها، اهداف خود را دنبال کند. دومین تغییر مهم این است که ترس خانه عوض کرده است. اکنون این رژیم است که می ترسد و مردم دیگر آن وحشت سابق را از نیروهای سرکوب نظام ندارند. رفتار بانوان علیه حجاب اجباری، آنهم در مقابل نیروهای انتظامی و روحانیت، رفتار و واکنش دانشجویان در مقابل نیروی انتظامی و حراست، رفتار کارگران و غیره همگی نشان می دهند که ترس خانه عوض کرده است. این دو تغییر باعث شده که بیش از پیش رژیم به نیروهای سرکوبگرش و نیروهای بحران زایش در خارج از مرزهای کشور پناه ببرد.

آقای شریعتمداری سال جدید همزمان است با بررسی بودجهٔ سال ۹۸ در مجلس شورای اسلامی ایران. علی خامنه ای صریحا گفته است که این بودجه غیرقابل اجرا است، چون هم بی دخل است هم با هزینه های گزاف روبرو است. جامعهٔ بحران زدهٔ بی دخل چگونه نیروهای معترض اجتماعی را در مقابل وضع موجود در یک صف واحد قرار خواهد داد؟

حسن شریعتمداری : نظام‌های ایدئولوژیک به مرور زمان تبدیل به غول هایی با پاهای چوبین می شوند. همگی فکر می کنند که گسترش ایدئولوژی آنان در خارج از مرزها برایشان یک منطقهٔ حفاظت ایجاد می‌کند. به همین خاطر است که این نظام ها وارد ماجراجویی ها و رقابت های نظامی می شوند. آمریکا معمولا از این ماجراجویی ها استفاده کرده تا در کنار رقابت های تسلیحاتی منابع مالی این کشورها را بخشکاند و می کوشد آنچه این کشورها به دست می آورند خرج تسلیحات و ماجراجویی های نظامی آنها بشود. برای نمونه، رژیم بی دخل جمهوری اسلامی ایران ناچار است نیمی از آنچه را که به دست می آورد در اختیار سپاه پاسداران بگذارد تا به ماجراجویی های منطقه ای خود اختصاص دهد. نتیجهٔ این امر گسترش و تعمیق گرسنگی و تبعیض و فقر در داخل کشور است. رژیم هایی از این دست ناگزیرند برای دور زدن تحریم ها مافیاهایی را تشکیل بدهند که از خود رژیم‌ها بزرگتر می شوند. خلاصه اینکه این نظام مافیایی تبدیل می شود به رژیم سرکوبگر جمهوری اسلامی. امروز حتا اگر دخلی هم در بین باشد، قابل انتقال به داخل کشور نیست. اکنون معلوم شده که اگر رژیم ایران به هند نفت بفروشد، مجبور است آن را به روپیه بفروشد و تازه آن روپیه نیز باید در خود هند سرمایه گذاری شود و قابل انتقال به ایران نیست. بی دلیل نیست که در همین بودجهٔ سال ۹۸ بودجهٔ یک نهاد فرهنگی حوزهٔ علمیه قم از بودجهٔ سه وزارتخانه بیشتر است. بنابراین بودجهٔ سال ۹۸ نه دخل دارد نه هدفش ادارهٔ کشور است. هدف از این بودجه حفظ حسن روحانی در قدرت و تقسیم منابع کشور میان روحانیت و سپاه پاسداران است تا به این ترتیب آقای خامنه ای بتواند در هیئت یک منتقد ظاهر شود و بگوید که دخل نیست، بی آنکه بگوید که بی دخلی بودجه نتیجهٔ سیاست های خود حضرت آقا است و «اقتصاد مقاومتی» چیزی جز همین افلاس کشور نیست. بنابراین، طبیعی است که در چنین وضعیتی مردم به دنبال احقاق حق زندگی در کشور باشند. آنان به این نتیجهٔ طبیعی رسیده اند که برای زنده ماندن باید به خیابان بیایند و مبارزه کنند و هیچ چیز نمی تواند جلوی این غریزهٔ طبیعی بشر را برای بقا بگیرد. به همین خاطر تظاهرات اعتراضی مردم ادامه پیدا خواهد کرد و جایی برای ترسیدن باقی نمانده است. زیرا، ترس از دست دادن زندگی بزرگتر از ترس از این نظام است. در مقابل اعتراض های رو به گسترش مردم این رژیم ناتوان است و حتا دستیابی به یک اجماع میان نیروهای درونی آن ناممکن شده است. این رژیم تبدیل به چند باند غارتگر شده که هدفی جز چپاول اموال مردم ندارند.

آقای مصطفوی، موضوع دیگری که جلب توجه می کند، مسئلهٔ ریزش نیروهای درونی رژیم است. نماینده و رئیس دفتر آیت الله خامنه ای به تازگی در نشست طلاب و مدرسین حوزهٔ علمیه قم گفت که سرویس های اطلاعاتی بریتانیا، «ام.آی.۶»، در حوزهٔ علمیه قم جهت ایجاد افکار و «جریان های انحرافی» یا به قول شیخ محمد یزدی جریان‌ها و افکار طرفدار جدایی دین از سیاست، نفوذ کرده است. آیا این اعتراف ها از مصادیق ریزش نیرو در مهمترین رکن حکومت اسلامی یعنی روحانیت است؟ و چنین ریزشی به کدامیک از دیگر بخش های رژیم احتمالا سرایت خواهد کرد؟

مهران مصطفوی : رژیم اسلامی مشروعیت مردمی ندارد و این مشروعیت را کاملا از دست داده است. این رژیم در عین حال ادعا میکرده که از مشروعیتی دینی برخوردار است که آن را نیز کاملا از دست داده است. سقوط مشروعیت مذهبی این رژیم از همان آغاز تاسیس حکومت اسلامی شروع شد. هیچ رژیمی به اندازهٔ رژیم جمهوری اسلامی ایران روحانی دستگیر و زندانی نکرده یا به کشتن نداده است. اما، حالا آن دسته از روحانیونی که این رژیم بابت شان این همه پول خرج کرده از ولایت فقیه فاصله می گیرند و آقایان احساس خطر کرده اند. بنابراین، اکنون این نظام تنها متکی شده است بر نیروهای سرکوب، یعنی سپاه پاسداران و رانتخوارن و وقوع چنین وضعیتی به منزلهٔ یک فروپاشی همه جانبه است. مرحلهٔ بعدی این ریزش نیرو در بین نیروهای سپاه و امنیتی و بسیج به وقوع خواهد پیوست. بخش هایی از این نیروها در سال جدید فاصله گیری از حکومت را آغاز خواهند کرد یا از مشارکت در سرکوب مردم خودداری خواهند نمود. اکثریت بزرگ روحانیان با این حکومت همسو نیست. تمام اتکای آقای خامنه ای افراد معدودی از روحانیان نظیر لاریجانی و جنتی و غیره است که منفورترین افراد در جامعه و در بین روحانیان هستند…

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید