تقدیم به نسرین ستوده عزیزکه نمادی گردید در ایستادن بر حق، در زمانه ایکه حاکمان مسلط بر وطن با تمام توانشان در جهت همگانی کردن حاکمیت زور بر روابط گام بر می دارند. از این منظر است که عمل نسرین درست در مقابل مرام حاکم بر ایران است.
(بهار در زندان)
در بوستان گلها
نسرین به عشق انسان
از حق ذاتی خویش
عِطر رهایی افشاند
در فصل سرد میهن
این گل بدیل گردید
تا از بهار گوید
فصل شکوفه و رشد
گاه رهایی از ظلم
حق طبیعت و ما
بر جویها جاری
در سفره های مردم
مهر و صفا حاکی
از جلوه حقیقت
میهن پر از ستاره
علم و خرد در این ملک
میزان حق و باطل
دشت و دمن شکوفه
از قوت و رزق مردم
سمفونی حقیقت
از شهر آرمانی
در هر کلام نسرین
شب در هراس و وحشت
این بر مرام خفاش
با خدعه و وقاحت
تزویر و جهل بدعت
تکیه به رسم شب زد
از نور و مهر هراسان
اتش به ملک حق زد
زنجیر و زور و زندان
تنها سلاح قدرت
برجان نسل نسرین
شب در خیال باطل
حق بی نماد گردید
قافل که حق ذاتی
چون نور می تراود
بر جان شهر خسته
طلوع از تهران
ششم فروردین نودو هشت