بقای«اصلاح طلبان»دربقای«حکومت ولایت فقیه»است!
سعیدحجاریان درفرمالیسم جدیدخوددررویکرداصلاح طلبان(درشرایط فعلی)برای سیاست ورزی،وبرای حضانت وحفاظت ازخود،دریادداشتی که اخیراسایت جماران بنام«اصلاح طلبان ومساله بقا»منتشر کرد،نوشت:
«بهلحاظ منطقی وباتوجه به پیشینه تاریخی،چنانچه اصلاحطلبان[دارای پروژه سیاسی مشخص]ومعترضان به وضع معیشت یکصداشوندنخستین گزینه برخورد قهری،اصلاحطلبان خواهندبودنه توده مردم حاضردرخیابان.ازاینرواصلاح طلبان ضمن تمرکزبرعدالت بهمعنی الاعم،بهتعبیری بایدسرخودراپایین نگه دارندتاازاین طوفان به سلامت گذرکنند».
یعنی به تعبیری ایشان توصیه می کند:
آهسته برو،آهسته بیاکه گربه شاخت نزد!
درفرمالیسم حجاریان(همچون گذشته)سخنی ازولایت فقیه و نقد ولی فقیه نیست!
ایشان که توانایی بسیاربالایی درمغلطه کردن داردباچیدمان صغراوکبرایی(به فرض درستی صددرصدی آن)به همسلکان سیاسی خودتوصیه می کند:
«روندهاوچشماندازهارابهزبان قابل فهم تحلیل وترجمه کنندوذیل آن نقش،جایگاه وکارکردخودرابهعنوان نیروی تحولخواه تعریف کنند ».
ایشان دریادداشت خودنمی گوید:
باوجوداصل ولایت فقیه که درقاتون اساسی موجود،قدرت فراقانونی داردواگرهم نداشته باشدکسی راجرات مخالفت با ولی فقیه نیست،چگونه اصلاح طلبان (حکومتی)می توانندبه عنوان نیروی تحول خواه به بسط وگسترش عدالت(به زعم ایشان به معنی الاعم)سرعت دهند؟!
ازآنجا که بخشی ازاپوزیسیون باصطلاح مخالف جمهوری اسلامی(که بعضابرانداز دوآتشه هم هستند)صادراتی وساخته پرداخته ومهندسی شده ی دولت سایه (پنهان)درایران هستند(اگرنخواهیم آنهارا صرفابه اصلاح طلبان وصل ومحدود کنیم) وحجاریان نیزدراین یادداشت به عنوان اپوزیسیون بدلی دست سازترامپ یاد کرده ومی نویسد:[اصلاح طلبان]به نقداپوزیسیون بدلی دستسازترامپ توجه ویژه نشان دهندوذیل آن هویت وکیفیت رابه اپوزیسیون بازگردانند”(!؟)،وباتوجه به اینکه بقول خودایشان درهمین یادداشت:«مخالفان خارجی جمهوری اسلامی همچنان نتوانستهاندیکی از چهرههای اپوزیسیون رابهعنوان«رهبر» بپذیرندومردم ودیگرگروه های اپوزیسیون راحول وی گردآوردند».وایضامردم گرسنه وفشل شده درمعیشت زندگی روزانه(به تعبیر ایشان)«ازخانه بیرون نمی آیند»وبدلیل فقدان انسجام وگسستگی درتشتت شعار وشخصی بودن،به زعم حجاریان«به منزل مقصودنخواهندرسید»،یعنی همان سیاست معروف(انگلیسی ها)عرب هارا سیرنگهداریدوایرانی هارا گرسنه تاهوس انقلاب کردن نکنند!وحکومت ولایت فقیه هم بشدّت همین سیاست گرسنه نگهداشتن مردم رادنبال می کندوجان مردم هم پشیزی برایش ارزش ندارد،چراکه نه؟برای بقا،(صلاح طلبان) «بایدسرخودراپایین نگه دارندتا ازاین طوفان به سلامت گذرکنند»!!واین همان ایدئولوژی اصلاح طلبان حکومتی(دگماتیسم نقابدارنفاق)است،که قبلادر یادداشت هایی به آن اشاره کرده ام!
سعیدحجاریان که پیش ازاین،نظریه پرداز«فشارازپائین وچانه زنی ازبالا بود»،اینک برای بقاحتی چانه زنی به آن معناراتوصیه نمی کند.
حجاریان که دراین یادداشت اصلاح طلبان (حکومتی)راپیشتازسیاست ورزی وتحول خواهی معرفی می کند،می نویسد:
«اصلاحطلبی بهلحاظ تئوریک جریانی پیشتازمحسوب میشودوهمواره باید بهعنوان پیشقراول درصحنه سیاست و جامعه حضورداشته باشدودنبالهروی،از هرجریان کوتاهمدتی،پاشنه آشیل این جریان است»،پرسش ماازسعیدحجاریان(که به عنوان مغزمتفکراصلاح طلبان ازوی یادمی کنند!)این است:
آیااصلاح طلبی یعنی:وصله پینه کردن؟یا عیب یابی ورفع عیوب؟
خاصیت احزاب درنظام ولایت فقیه چیست؟احزابی که نمی توانندنظرو برنامه ای خلاف دیدگاه ولایت فقیه برای مدیریت واداره کشوربیان کنندوبایددر طول ولی فقیه حرکت کنندونه درعرض ایشان،این احزاب چه چیزی رامی خواهند اصلاح کنند؟جز آنکه زمان انتخابات فعال می شوندتاشایدازسیاست انحصارسیاست ورزی در حکومت،کلاهی ازاین نمدبرای خودبسازندوبعدکلاه گشادی بنام اصلاح طلبی برسرمردم بگذارند؟!
فرض کنیم هیچ آلترناتیو مناسبی جز اصلاح طلبان وجودندارد،آیادرجایی که همه راه هابه ولایت فقیه ختم می شود،چرااصلاح طلبان به عنوان جناح باصطلاح پیشرووپیشتازفکری،به مانعی بنام ولایت فقیه درپیشبردوسرعت اصلاحات درایران اشاره ای نمی کنند؟ومامی بینیم در تمامی یادداشت های ایشان ودیگر دوستان همراه وهمفکروی ازمساله ومعضل ومانع بزرگ اصلاحات-که ولایت فقیه باشد-حرفی وسخنی نیست؟!
چرااحزاب اصلاح طلب باهمان نظریه فشارازپائین مردم رابسیج نمی کنندتا کشور راکه بخاطراصل ولایت فقیه قفل شده،ولی فقیه(خامنه ای)رابه عقب نشینی مجبورکنندومثل عمرالبشیر در سودان وبوتفلیقه درالجزایربه استعفاوادارکنند؟
چون ندیدش مغزتدیبررشید
درسیاست پوستش ازسرکشید(مولوی)
بیست وشش نودوهشت
محمدشوری : درفرمالیسم حجاریان سخنی ازولایت فقیه نیست!
اخبار مرتبط