بنی صدر: رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی تهران گفته بود که اگر سپاه و بسیج به وظایف خود در قبال انقلاب عمل نکنند، حشدالشعبی میاد، فاطمیون می اید و.. اینها می آیند و از انقلاب دفاع خواهند کرد، پس یک همچین سابقه ذهنی مردم ایران دارند، از دید مردم ایران این سازمانهای مسلح در اختیار رژیم سرکوبگرند که اگر آنچه وسایل سرکوب داخلی کفایت نکرد از آنها هم استمداد خواهد کرد. حالا یک نیرویی که اصالتا نظامی است می آید در حساسترین مناطق کشور بعنوان کمک به سیل زدگان.
کشوری که مدعی که من آنم که رسیدم به مدیترانه و امروز همه ملک جهان زیر پر ماست ، رفتند ونزوئلا خانه سازی میکنند به سیل خوزستان و خرم آباد که رسید درمانده میشه و میگوید حشدالشعبی ، فاطمیون تو بیا خوب یک جامعه ای مثل جامعه ایرانی حق داره که احساس حقارت بکنه، یعنی چه این دعوت؟…
برای شنیدم مصاحبه اینجا را کلیک کنید
آنچه لازمه شرط بلاغ بود من عرض کردم،حالا خود دانید یا لاقل شما که میشنوید این صحبت ها را خودتان تجربه بکنید و اگر دیدید درسته خوب مبلغ بشوید و در جامعه تبلیغ بکنید اگر یک بخش جامعه هم این نیروی محرکه بشود با تنظیم رابطه ها توسط حقوق ، هنوز امید هست که ایران را بشود از گرداب مرگ رهایی داد.
مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر،جمعه ۳۰ فروردین
عصر جدید: آقای بنی صدر دو سه تا سؤال مختلف اند که البته بی ارتباط با هم نیستند. ابتدا در مورد آمدن نیروهای به اصطلاح حشدالشعبی و فاطمیون و حزب الله لبنان در مناطق سیلزده است، میخواستیم نظر شما را در این مورد بدانیم چون افراد مختلف یا جناحهای مختلف اپوزیسیون هر کس به یک شکلی یک نظری دارد. آقای رضا پهلوی به طور مشخص دستور قیام فرمودند، میگویند اینها آمدند سرکوب بکنند. به طور کلی نظر شما از آمدن این نیروها چیست. خود رژیم هم که تحت عنوان کمک مردمی مطرحش کرده. و مسئله دوم همین داستان سپاه است که هفته پیش راجع بهش صحبت کردیم ولی از منظری دیگر یعنی مسئله جنگ؛ چون خیلی ها شروع کردند و دارند تاریخ جنگ میدهند. مثلاً دیشب حالا نمیخواهم اسم بیاورم درست نیست، مثلاً یکسری میآیند میگویند آخر ماه رمضان قرار است شروع شود مثلاً همان کاری که با عربستان و اسرائیل تهیه کردند که یکسری را وارد خوزستان بکنند و از این قصه ها که جنگ شروع بشود. میخواستیم در این رابطه هم سؤال بکنیم چه گروههایی خیلی خواهان جنگ بین ایران و امریکا یا ایران و اسرائیل و عربستان هستند یا بحرین، میخواستیم راجع به این هم یک توضیحاتی به شنوندگان عزیز بدهید.
آقای بنی صدر: بله عرض کنم که این گروه های مسلحی که به کشور آمدند اینها را کی دعوت کرده، این سؤال اول است. مسئله این است که ما یک رژیم بند از بند گسسته داریم البته هر استبدادی به ضرورت گرفتار هرج و مرج هست، اما تا این حد؟ رئیس جمهور سوریه میآید ایران، آقای رئیس جمهور وقتی که آن آقا وارد حیاط آن محل ریاست جمهوری میشود مطلع میشود که این آقا ایران است. حشدالشعبی و فاطمیون وارد ایران میشوند، خب کی اینها را دعوت کرده میگویند آقای حاج قاسم سلیمانی، چه مقامی دارد ایشان؟ فرمانده سپاه قدس اند. وزیر خارجه اند؟ خیر! رئیس جمهورند؟ خیر! آیا ایشان هلال احمر ایران اند؟ نخیر! یک سازمان کمک کننده به سیلزدگان لازم دیده که اینها را به داخل دعوت کند؟ خیر! پس مسئله اول این است که این کشور این گونه مدیریت دارد. در واقع ما سه تا دولت داریم در حال حاضر؛ یک دولت اسمی که رئیس جمهورش این آقای روحانی است، یک دولت واقعی آقای خامنه ای و بیت او و فرماندهان سپاه است، یک دولت در سایه هم داریم که قرار است جای آن اسمی را بگیرد. هر کدام هم یک ساز میزنند. یک کشوری که هشتاد میلیون، حالا بیشترش هم پیشکش، جمعیت دارد این هشتاد میلیون کفایت نمیکند برای اینکه به یاری سیلزدگان بشتابند، لازم است از بیرون بیاید؟ حالا گفتند اگر این فرانسوی یا آلمانی بود، آقا جون فرانسوی و آلمانی طبق یک ضوابطی میآید، آن هم سازمان مخصوص امداد دارند، قشونش پا نمیشود بیاید اینجا یا بگوییم که شبه نظامیان در واقع افراد مسلح بفرستد اینجا که بگوید شما بروید به سیلزدگان کمک کنید. خب اگر فرستاد نباید راه داد. چه وقت بوده از این کشورهای اروپایی، غیراروپایی افراد یک سازمان مسلح برای کمک به زلزله زده و سیل زده به ایران آمدند، چه وقت بوده؟ این مسئله اول، اما هنوز قضیه بند از بند گسستگی به اینجا ختم نمیشود. در سایتهای خود رژیم نوشته اند که آیت الله سیستانی به آقای روحانی گفته است که عراق نمیتواند گروههای مسلح را مستقل از دولت و ارتش تحمل کند، اینها باید در ارتش ادغام بشوند. خب امروز خواندم که گفته اند که بله این حشدالشعبی بنا بر فتوای آیت الله سیستانی ایجاد شده و جز ارتش عراق است. خب اما این چه جوری است که هم ایشان میگوید که اینها نباید مستقل از ارتش باشند باید ادغام بشوند در ارتش، هم جز ارتش اند. حالا کی اجازه داد، کدام مقام نظامی عراق به اینها اجازه داد بیایند اگر جز ارتش اند. دولت دارد آخه عراق. رئیس جمهور آنجا اختیار داشت اجازه داد، نخست وزیر اجازه داد، وزیر دفاع اجازه داد. این به اصطلاح بلبشو یعنی چی؟ حالا یک وقت هست که نه، میخواهی توی دهان آیت الله سیستانی بزنی به لحاظی که او گفته است رجال دین صلاحیت تصدی مقامات دولتی را ندارند، با ولایت فقیه مخالفت کرده و چون این گفته که حشدالشعبی باید ادغام بشود در ارتش شما برداشتی آوردی در ایران به اینکه بگویی که این تحت امر ایران است، تحت امر آقای سلیمانی است. پس یک گسست، بدتر از گسست، یک برخورد هم با آن طرف است. سه، یک آقایی که الان اسمش یادم نیست قبل از این ماجراها گفته بود که اگر سپاه و بسیج به وظایف خود در قبال انقلاب عمل نکنند حشدالشعبی می آید، فاطمیون می آید، زینبیون می آید نمیدانم چیچییون می آید، اینها می آیند و از انقلاب دفاع خواهند کرد. خب پس یک همچین سابقه ذهنی مردم ایران دارند. از دید این مردم ایران اینها سازمانهای مسلح در اختیار رژیم سرکوبگرند که اگر آنچه وسایل سرکوب داخلی کفایت نکرد از آنها هم استمداد خواهد کرد. حالا یک نیرویی که اصالتاً نظامی است این می آید در حساسترین مناطق کشور به عنوان کمک به سیلزدگان. خب اگر این به اصطلاح برای این هم آمده باشد که با زمین و به اصطلاح این نظامیها با موقعیت و اینها آشنایی پیدا کند که در صورتی که احتیاج شد بداند چه باید بکند. آن چی؟ خب پس می بینید که از هر جهت به این قضیه نگاه کنیم این منطقی به نظر نمی رسد. بگوییم که این آقایان اینقدر نگران این بودند که مردم از سیل زیان نبینند که دست به دامان حشدالشعبی و فاطمیون و و و شدند. خب حالا ایالات متحده امریکا، آقای ترامپ، این سپاه را در فهرست سازمانهای تروریست قرار داد. خب واکنش سپاه به امریکا اگر این باشد که این سازمانها تحت امر ما هستند، حزب الله و نمیدانم این حشدالشعبی و فاطمیون و زینبیون و و و و ، پس سرجایت بنشین و حواست را جمع کن و سربازهایت امنیت نخواهند داشت هم میتواند جزئی از هدفهای این آوردن اینها به داخل کشور باشد. دلیلی هم ندارد که این جز هدفها نباشد. برای اینکه هیچ ضرورتی حضور این گروهها را در داخل مرزهای ایران ایجاب نمیکرده است. هم ارتش ایران امکانات دارد، هم این آقای سپاه اگر بخواهد عمل بکند امکانات دارد، هم حکومت به این اندازه که محتاج حشدالشعبی نباشد امکانات دارد. پس یک عملی انجام گرفته که توجیه ندارد. در رژِیم هم کسی ندیدم که بگوید که من گفتم که بیاید. نه آقای روحانی گفته، تازه در آن جلسه هم که بوده میگوید اینها حضور نداشتند؛ از این دولت اسمی کسی آنجا نبوده. این از دید مردمی که گرفتار این مصیبت سیل شده اند شما به مسئله نگاه کن، این را تحقیر نمیبینی؟ آخه این کشوری که مدعی بود من آنم که رسیدم به مدیترانه، امروز همه مُلک جهان زیر پَرِ ماست، آقا رفته در ونزوئلا کمک میکند خانه سازی میکند، به سیل خوزستان و خرم آباد که رسید درمانده میشود میگوید حشدالشعبی نمیدانم فاطمیون تو بیا! خب یک جامعه ای مثل جامعه ایرانی یک احساس حقارت حق دارد که بکند. به چه قاعده، یعنی چه این دعوت؟ شما آن توانایی هایی که داشتید پس همه دروغ بود؛ معنایش این است دیگه. من آنم که منطقه زیر دست من است دروغ بود. خب حالا از این نکته آخری که گفتم هرگاه این یک به اصطلاح تهدیدی هم باشد برای قوای امریکا که وسیله آزار و ایذا و اینها داریم این هم عمل سنجیده ای به نظر نمیرسد، یعنی در واقع نیست. چرا؟ به دلیل اینکه آقای ترامپ میخواسته این آقای نتانیاهو در اسرائیل رأی بیاورد، از کیسه خلیفه یعنی مردم عرب، آن منطقه جولان را بخشیده، سپاه را هم کرده عضو سازمانهای ترور، خب واکنش صحیح در برابر عملی که معلوم است چرا انجام گرفته چی میتواند باشد؟ اصلاً واکنش صحیح است که ما بگوییم واکنش صحیح. یک رژیم استبدادی به ضرورت واکنش است، این نمیتواند کنش داشته باشد. نگاه کنید دیگه، این از دوره گروگانگیری تا امروز این آقای خمینی بعدش این آقای خامنه ای در سیاست داخلی و خارجی یک دانه کنش ارائه بفرمایید ببینیم؟ همه اش واکنش است. جنگ در سوریه باید راه بیفتد آقا برود آنجا، در عراق جنگ راه بیفتد برود آنجا، در یمن، تشریف ببرد آنجا. در حالی که بر اصل موازنه عدمی، بر مبنای حقوق ملی، اگر یک کشوری بنا میداشت که سیاست خارجی اش را تنظیم کند قطعاً واکنش نمیشد، خصوص وقتی که طرف ایالات متحده و دستیارانش در منطقه یعنی سعودیها و حکومت آقای نتانیاهو است. این میباید عمل داشته باشد، عکسالعمل نشود. خب شما وقتی که در نه جنگ تشریف داری، تازه تهدید میشوی به جنگ که به ایران حمله خواهد شد، حالا آقای ترامپ خود، مستقیماً دستور حمله به قوای امریکا ندهد، چراغ سبز خواهد داد که سعودیها و اسرائیل این کار را بکنند. اینکه خواهد شد یا نخواهد شد بحث ثانوی است. اینکه اثر این تهدید با وجود آن نُه جنگ بر اقتصاد میرای ایران چیست این است که باید بهش توجه کرد. از دوره حکومت آقای ترامپ این تهدید به جنگ سایه اش افتاده روی اقتصاد ایران. نتیجه؟ میل به سرمایهگذاری که در اقتصاد نبود، حالا به کلی سرمایه ها از این اقتصاد قهر میکنند، چون هیچ آدم عاقلی سرمایه به کار نمی اندازد برای اینکه بمبها و موشکها اینها را از بین ببرند. پس میرود روی چی؟ فعالیتهای اقتصادی کوتاه مدت، هر چه کوتاهتر بهتر، هر اندازه رانتش بیشتر بهتر. این اثر تهدید شدن به جنگ است. پس آقای ترامپ و حتی آقای نتانیاهو هیچ احتیاجی به دست زدن به جنگ ندارند. چون خود جنگ چی میکند؟ جنگ، موشک بزنند، بمب بزنند، بعد از مدتی هم سازمان ملل و اینور و آنور بگویند خب متوقف شد و آنها هم بگویند ما تأسیسات اتمی را از بین بردیم، تمام شد. اما این اثرش تهدید پایدار است. از دوره آقای احمدی نژاد ببینید این سرمایه گذاری در ایران چه وضعی پیدا کرده به خاطر همین تهدیدها. یک تغییر وضعیتی با آن قضیه قرارداد وین شد و آن هم دوباره برگشت سر جای اولش. چه میگوید این رفتار رژیم به ما که آن طرف مقابل هم دست بردارد و بگوید والله بلله و تلله ما اصلاً خیال جنگ با شما نداریم. هر سه تا، آقای نتانیاهو به تورات قسم بخورد، آقای ترامپ به انجیل قسم بخورد، این آقای بن سلمان که خب معلوم نیست به قرآن باور دارد یا ندارد به قرآن قسم بخورد، که ما قصد حمله به شما را نداریم؛ این دستگاه چون عامل تجاوز بیگانه به حقوق مردم ایران در طول چهل سال بوده و هست، ول کن نیست، ول کن نیست. میگوید نخیر شما میخواهید حمله کنید و من چون میبینم که اگر در عراق و سوریه نجنگم باید در کرمانشاه و همدان بجنگم پس عمل میکنم یعنی در واقع واکنش میشوم. شما نگاه کنید این از زمانی که سپاه گفته جز سازمانهای ترور هست خب قاعدتاً این باید بیاید بگوید من نیستم دیگه، عمل صحیح این است که بگوید من یک سازمان نظامی ام، ترور کار یک سازمان ترور است. گرچه ما میدانیم که رژیم سازمان ترور دارد. یعنی چی؟ دو نفر سردار، تشریف می آورند میگویند بله ما با القاعده ارتباط داشتیم و تعلیم میدادیم به آن. حالا آن آقای سعید قاسمی کافی نبود آقای الله کرم هم تشریف آورد. حالا تأکید هم روی سپاه میکند ولی ما که با اینها ارتباط داشتیم؛ با یک لایه ای از القاعده ارتباط داشتیم. پس آقای ترامپ درست میگوید که شما یک سازمان تروریستی هستید. آقای خامنه ای چی میگوید؟ میگوید که هر کاری که دشمن را غضبناک بکند، ناراحت بکند کار خوبی است انجام بدهید. این هم شد رهبر! خب این هر کار یعنی چی، مثلاً این حرفهای این آقای الله کرم، سعید قاسمی اینها به ایالات متحده و اینها بهانه به دست آنها میدهد دیگه. این جز آن اعمالی است که نباید بهانه به دست داد یا جز اعمالی است که باید کرد که آن طرف ناراحت بشود، کدامش؟ آخه مگه میشود یک کسی در مقام تصدی ولایت مطلقه بی حساب و کتاب حرف بزند؟ شما در یک مؤسسه کوچکی میخواهد درست و منظم کار کند بایدها و نبایدها را فهرست میکند، این کارها باید بشود این کارها نباید بشود. همینجور گتره. هر کار، هر کس به نظرش میرسد من فلان کار را بکنم، آقای ترامپ غضبناک میشود، عصبانی میشود، ناراحت میشود پس بکند. میشود یک کشور بی در و پیکر دیگه، میشود هرج و مرج که شده. آخر مگه یک سازمان نظامی بی در و پیکر باشد این دو نفری که این حرف را زدند اینها عضو سپاه هستند یا نیستند، تازه فرض کنید بازنشسته شدند یا استعفا داده اند و رفته اند. اینها حق ندارند صحبتی بکنند که کشور را در معرض تهدید قرار بدهد، با این حال هر چی بخواهند میگویند دیگه. آقای قاسمی فرمایش میکند، گاهی می بینیم آن آقای جعفری لازم میبیند توی دهن این آقا بزند خلاف او را بگوید و به عکس. ما یک دولت، همان دولت اسمی بند از بند گسسته، یک وزرایی دارد هر کدام به یک شبکه روابط شخصی قدرت متصل و کار خودشان را میکنند. یک دور این وزرایش، چهار تا وزیرش به این آقای روحانی هشدار دادند در دوره اولش که آقا اقتصاد دارد از دست میرود. حالا یکی میگوید این آقای وزیر کشور بد عمل میکند در سایتهایشان می نویسند. نه کسی پاسخگوست ببینیم این خوب عمل میکند یا بد عمل میکند، هیچی. دیگه، آن میگوید بد عمل میکند این هم که نمیگوید خوب کردم اینجا اینجوری درست کردم آنجا آنجوری درست کردم. اینکه مال این. آنکه دستگاه خود آقای رهبر است. خب آقا تو یک بیت خودت را نمیتوانی اداره کنی، فرمانده اینها هم هستی، یا این با اطلاع شما این حشدالشعبی را آورده یا بی اطلاع شما. اگر با اطلاع شما آورده کو آن فرمان؟ خب چرا نمیگویی این با اطلاع شما بوده؟ این توضیحاتی که من دادم برای شما مردم ایران به این خاطر است که شما به این مهم توجه بکنید؛ اینکه الان میگویم یک پدیده جهانی شده. این گرایشهای راست افراطی قوت گرفتند در همه جا. چرا؟ به لحاظی جامعه شناسها نشسته اند، رفته اند برای این سؤال جواب پیدا کنند. آنها میگویند به اینکه حقوق دیگر رابطه ها ، بین فرد با فرد گروه با گروه را تنظیم نمیکند. بلکه قدرت تنظیم میکند. گفت نماینده این قدرتی که رابطه ها را در سطح جامعه تنظیم میکند کیه؟ اونی که میگوید من زور به کار میبرم دیگه. شما اگر بخواهید خلاص بشوید درد این است، درد این است که در جامعه های غربی تازه متوجه شدند، ما سالهاست، میشود گفت از کودتای 28 مرداد بلکه زودتر، متوجه این مهم شدیم، تا وقتی در سطح جامعه رابطه ها را زور تعیین میکند، شما از این استبداد پرهرج و مرج، پر از فساد که گفتم که هر استبدادی ترکیبی است از خیانت، جنایت، فساد خلاصی نداری، این برود چنانچه که رژیم شاه رفت دیگه، آن هم فساد بود و جنایت بود و خیانت، او رفت دوباره استبداد آمده فساد است و جنایت است و خیانت. رهایی ندارید. این در سطح خود جامعه است. به حقوق عمل کنید، رابطه ها را با حقوق تنظیم کنید. والا هی باید بشینی و بگی آقا این حشدالشعبی این دیگه چی بودآمد؟ آقا من اعتراض دارم! خب شما اعتراض مؤثر انجام بده. شما می بینی که یک رژیمی است که خود گرفتار هرج و مرج است، بند از بند هم گسیخته است.. یعنی اگر شما به یک جنبش همگانی دست بزنید بر پایه حقوق ها، غیر از این هم واقعاً راه حل ندارد، بیماری این است. بیماری این است که زور رابطه ها را تنظیم میکند. درمانش هم این است زور را با حقوق تنظیم کنی، همین. بعد که جنبش کنی این رژیم اصلاً دوام ندارد. حالا اگر فرض کنیم که این حشدالشعبی و فاطمیون و و و و را برای این آورده که به رخ شما مردم بکشد، خب این دلیل که ضعیف است دیگه. اگر خود را توانا میدید چه نیاز داشت حشدالشعبی و فاطمیون و و و بیاورد؟ یا شما را تهدید کند اگر سپاه و بسیج کفایت نکرد آنها را می آوریم. پس ضعیف است. اینکه شما فکر کنید در این سال جدید اقتصاد شما بدتر نمیشود، نه میشود. وقتی که آقای روحانی هشت سال پیش انتخاب شد نگفتم که این اقتصاد محکوم است به بدتر شدن، دیدی که شد؟ چون ساختار دولت، ساختار بودجه دولت، رابطه بخش دولتی با اقتصاد جامعه، رابطه بخشی از این اقتصاد که در تصرف سپاه است و و و اینها تغییرات ساختاری عظیم می باید درشان روی بدهد تا این جریان مدار بسته بد و بدتر و بدترین و اقتصاد از این مدار بیاید بیرون. و الا بد است و بدتر میشود و بدترین، دوباره بد و بدتر و بدترین. همان جور که چهل است، شما نگاه کنید دیگه، میبینید که از آن کودتای خرداد 60 تا امروز این اقتصاد شما چقدر خرابتر شده، چقدر شما در فقر بیشتر شدید. یک دوره استثنا است آن هم بهار انقلاب ایران است که میرفت اقتصاد کشور تولیدمحور بگردد. کودتا شد، کودتا شد به لحاظ اینکه آن اقتصاد با استبداد جور نیست. خب این استبداد است، بدترین نوع استبداد است، یک استبداد خودکامه گرفتار هرج و مرج و بند از بند گسسته. این تا بتواند خراب میکند. توانایی ساختنش هم نزدیک به صفر است. آن زلزله غرب کشور، این سیل، اینها برای شما درس نیست؟ پس آنچه که لازمه شرط بلاغ بود من عرض کردم. حالا خوددانید. یا لااقل شما که میشنوید این صحبتها را، اگر واقعاً خودتان یک تجربه بکنید، اگر دیدید درست است خب مُبلغ بشوید، خود شما در جامعه تبلیغ کنید. یک بخشی از جامعه هم این نیروی محرکه بشود با تنظیم رابطه ها توسط حقوق، هنوز امید هست که ایران بشود از این گرداب مرگ رهایی یابد.
شاد و پیروز باشید.