در پنجم اردیبهشت ۱۳۹۸ ، آقای دکتر محمد جعفر رفیع، که تمام عمر با یکدیگر دوست بودیم و همسر خواهر گرامی من، بهجت بنیصدر بود، به لقاء حق پیوست. مردی چشم از جهان پوشید که نماد پاکدستی و صداقت بود. در طول عمر، علم جست و علم آموخت. جز استادی دانشگاه، به کاردیگری تن در نداد. ورود به دستگاه دولت جبار را کاری اخلاقی نمیدانست. به کاری میپرداخت که با ضوابط اخلاق بخواند. آنها که در دوران طولانی تدریس او، دانشجوی او بودهاند و آنها که همکارانش بودهاند میدانند که او از نادر استادانی بود که حق استادی را به جا میآورند. با دانشجو دوست و همکار میشد و داشته علمی خود را با او به اشتراک میگذاشت.
هرزمان ذهن من در جستجوی نمادهای مهر و دوستی، صدق و صفا، راست گفتاری و راست کرداری میشد، نخست چهره او نمایان میشد. عارف بدین معنی بود که زندگی را دوست میداشت، بنابراین، همه روز در کار غنا بخشیدن هم به زندگی خود و هم به زندگی دیگران بود. بر این باور بود که زندگی به بذل دستآوردها غنا میجوید.
ایران، وطن خویش را دوست میداشت. خاک شناس بود و بس نگران بیابان شدن ایران. افسوس میخورد که دانش و فن بکار بیابان زدایی گرفته نمیشوند و فن در بیابان کردن این سرزمین بکار میرود.
او در هشتاد و ششمین سال زندگی، با آن وداع کرد. دریغ که ایران این شخصیتها که وجودشان بر اراده زندگی در استقلال و آزادی حجت است را از دست میدهد.
ابوالحسن بنیصدر
۶ اردیبهشت ۱۳۹۸