آقای جوادزاده: آقای بنی صدر موضوعی را که اعلام کردیم با شما در میان بگذاریم موضوع مهم کنفرانس مکه است. سؤالاتی از هموطنان عزیزمان در این رابطه به دستمان رسیده که خواستم با شما در میان بگذارم. آقای بنیصدر با توجه به کنفرانس مکه برای مقابله با ایران که قطر نیز به آن فراخوانده شده و سخنان جان بولتون که ایران را مسئول حمله به کشتیهای نفتکش میداند و نیز داوطلب شدن نخستوزیر ژاپن برای میانجیگری بین ایران و امریکا، آیا باز هم نرمش قهرمانانه دیگری در راه است.
برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید
آقای بنی صدر: بله عرض کنم که این کنفرانس که یکی نیست و دوتاست که یکی سعودیها هستند و شیخهای خلیج فارس، یکی هم اتحادیه عرب، دعوتکننده هم دولت سعودیهاست، هدف هم به اصطلاح بسیج بر ضد ایران است، در واقع رژیم کنونی. حالا من میگویم رژیم کنونی این از راه ارفاق است وگرنه این دولت سعودیها با خود ایران، مردم ایران، دعوا دارد چنانکه بعد از انقلاب هم این سعودیها بودند که واسطه انتقال وعده حکومت امریکا شدند به آقای صدام حسین که هرگاه به ایران حمله کند، امریکا پشتش خواهد بود. به آقای صدام حسین پول و اسلحه اینها دادند. پس مسئله تنها این رژیم نیست، آنها یعنی سعودیها، قبل از آنها آقای صدام، اینها یک ایران قوی را نمیخواهند، نمیتوانند تحمل بکنند. این رژیمی که ایران دارد در این چهل سال به جای اینکه یک اقتصاد تولیدمحور نیرومند ایجاد کند و ما یک کشور نیرومند بشویم، وارونه این کار را انجام داده؛ یک اقتصاد مصرفمحورِ ضعیف. در واقع میگوییم اقتصاد، چیزی به عنوان سامانه وجود ندارد که بگوییم این سامانه اقتصادی است، نظام اقتصادی است. چون اینطور است، آنها یعنی سعودیها و شیخهای خلیج فارس که حالا دمشان را گره زدند به دم اسرائیلیها، اینها فکر میکنند به اینکه هرچه زودتر در اولین فرصت بلکه خودشان را از شر ایران راحت کنند و این منطقه بشود منطقه آنها. حالا امروز یک متنی را هم گوش دادم، یک اقتصاددان امریکایی این متن را صحبت میکند. میگوید وقتی که دوگل گفت که ما دلار نمیخواهیم، طلا بدهید ما در وضعیت بدی قرار گرفته بودیم، حکومت امریکا به ما اقتصاددانها رجوع کرد که چه باید کرد و ما کار کردیم و به این نتیجه رسیدیم که راهکار این ضربه نفتی است که هم قیمت نفت برود بالا، هم پترو دلار بشود پترودلار، پترودلار هم بیاید امریکا. خب در نفت و سلطه، دوره شاه، ما این واقعیت را گفتیم حالا این آقای اقتصاددان امروز میگوید که ما این برنامه را اجرا کردیم و با سعودیها یک قرارداد بستیم. در ازای حمایت ما از بقای آنها بر سلطنت آنها باید نفت را به اصطلاح بازارهای نفت را در کنترل، در واقع از طریق ما عمل کنند حتی وقتی نفت صادر میکنند، به آنچه درآمد نفت هست آن را هم منتقل کنند به اقتصاد امریکا. خب حالا این کشورها در همچین وضعیتی هستند. یعنی الان شما بیایید ببینید که این دلار امریکا اگر این نفت نباشد که به دلار فروخته میشود، این موقعیت خودش را به عنوان پول جهانی میتواند حفظ کند یا نه؟ این یک سؤال است؛ آقای اقتصاددان میگوید، یک سؤال است، سؤال مهم. جوابش این است که نه؛ برای اینکه آن اقتصادهای دیگر قوت گرفتند مثل اقتصاد چین، و اقتصاد اروپا هم ترجیح میدهد یورو را، البته تا حدودی، برای اینکه نمیخواهد همان بلای دلار سرش بیاید. خب پس ما در همچین موقعیتی هستیم، رژیمهای منطقه یک رژیمهای پوشالی هستند، فاسد، متکی به درآمد نفت و متکی به این قرار و مدار محرمانهای که با اسرائیلیها و امریکاییها دارند. پس آنها جلسه میکنند جلسهشان اول یک جنگ روانی است، دوم زمینهسازی؛ آنها اصرارشان بیشتر از آقای مشاور امنیتی ترامپ است برای برانگیختن امریکا به جنگ با ایران. برای اینکه هدف آنها برآورده میشود، خیال میکنند که ایران از صحنه میرود بیرون و منطقه میشود قرق آنها. پس کار آنها، جلسه تشکیل دادن آنها هدفش معین است. آن به کنار؛ حالا بیاییم این طرف ایران را ببینیم. آنها میگویند که این سه تا کشتی را در بندر فجیره کار ایران است؛ آن لولههای نفتی عربستان هم که حوثیها زدند آن هم زیر سر ایران است. رسماً ایران میگویند نه، یعنی رژیم ایران، رژیم ولایت مطلقه میگوید نه، وزارت خارجه، سخنگوی وزارت خارجه تکذیب میکند. اما تکذیب ایشان را گوش بدهیم یا فرمایش آقای کیهان شریعتمداری را؟! هر کس آن یادداشت روز این کیهان شریعتمداری را بخواند میبیند که این با دقت که این پهباد، همین هواپیمای بدون خلبان، از کجا بلند شده، فاصله هشتصدوبیست کیلومتری را طی کرده، چجوری زده، چجوری برگشته، هیچکس هم نفهمیده! مثل اینکه خود این آقا این عملیات را انجام داده یا همینجور در مورد آن سه کشتی. وقتی شما سند میسازی میدهی به طرف بعد میگویی که آن طرف نگوید کار شما بوده؟ خب کار جن و پری هم نبوده که، بالأخره یک کسانی کردند. اول گفتند که این کار خودشان بوده، مال فجیره را، برای اینکه امریکا را برانگیزند به جنگ. بعد که یک مدتی گذشت و یک تحلیلهایی شد و گفتند که خب ایران با این کار، بعضی تحلیلگرهای غربی، گفتند ایران با این کار به یک هدف مهمی رسید، به طرف امریکایی گفت حواست را جمع کن آسیبپذیری، همچین نیست که تو مانع فروش نفت من بشوی و من نتوانم کاری انجام بدهم؛ من هم میتوانم متوقف کنم صدور نفت را. همچین اینها را که شنیدند گفتند خود ما کردیم! حالا که گفتند ما کردیم آن هم کنفرانس تشکیل داده آنجا میگوید خب حالا که شما کردید باید بهایش را بدهید و کشورهای عرب باید استوار بایستند در برابر ایران از این رجزها که میخوانند و مشاور امنیتی آقای ترامپ هم گفته ما اینها را مدارک را میبریم شورای امنیت! خب آدم عاقل همچین کاری میکند؟ هم کردی هم میگویی کردم؟ پس چرا علنی نکردی تو که میخواستی بکنی و بعد بگویی کردم، علنی میکردی دیگه! میگفتی آقا تو حق نداری، واقعاً هم که حق ندارد، حق نداری من را تحریم بکنی؛ کردی، زدی، میزنم. چرا محرمانه میکنی و بعد میگویی ما کردیم؟ برای اینکه توانش را نداری، از نظر اقتصادی ضعیفی، هارت و هورت میکنی که از نظر نظامی چنینی و چنانی اما کیست که نمیداند که اگر خدایینکرده جنگی رخ بدهد شما توان مقابله نظامی نداری با امریکا. به این جهت است که هم میکنی، هم میگویی نکردم، هم میگویی کردم! خب این را آقای رهبر چه میگوید حالا آن که کیهان است. میگوید این فعلاً آن فشاری که وارد کردیم همان را تعقیب کنیم؛ ظاهر قضیه این است یعنی آن چیز را به اروپاییها دو ماه وقت دادیم، آن را عمل کنیم بعد ببینیم چه میشود. ولی این مبهمگویی یعنی زیرش این است که آن کارهای دیگری هم که کردیم کارهای دیگه هم لازم شد بعدها خواهیم کرد. یعنی تهدید داریم میکنیم. وقتی یک کشوری درگیر نُه جنگ است به جای اینکه افکار عمومی دنیا را مساعد با خودش بکند خود آقای رهبر، این پاسدارهای در خدمت ایشان، دستگاه تبلیغاتی این آقا تبلیغ میکند یعنی افکار عمومی این دنیا درست میکند که آقا این رژیم یک رژیم خطرناکی است، با این نمشود سازگاری ممکن نیست، دست به ترورش بسیار روان است، همچین تا بگویی عمل میکند، ساختن که نیست از دستش برنیاید. این آن واقعیت مسئله است. آنکه شما بگویی کنفرانس مکه آنها ببین اگر اهمیتی داشتند خب این مطبوعات دنیا یک خرده حسابی برایش باز میکرد که همچین کنفرانسی تشکیل شد؛ نه در خبرهای تلویزیونی اینجا دیدم نه در روزنامه های فرانسه دیدم. یک خبر فقط دیدم که میگفت که این پادشاه سعودی ایران را متهم کرده آن هم جواب داده که من نکردم؛ همین، به این کوتاهی. پس اینها کنفرانسشان نیست که اهمیتی دارد، جوسازی بر ضد ایران است که اهمیت دارد آن هم نقش را خود این رژیم بازی میکند کسی دیگری نیست. هم میکند، هم تبلیغ میکند؛ میگوید کردم بله کردم. بعد هم میگوید که آقای بولتون تو تحریک نکن آقای ترامپ را به حمله به ایران؛ خود سرکار داری تحریک میکنی. خب حالا برویم به یک مطلب دیگر مهمی بپرسیم چه مرض دارد این رژیم. خب بحرانسازی که کار دائمیاش است. این فقط برای همین بحرانسازی است؟ فقط برای بحرانسازی نیست. آدم برای بحرانسازی نمیرود این کارها را بکند بعد هم دستگاه تبلیغاتیاش، فرماندههای سپاهش از این ………. بزنند، تازه یکیشان که گفته ما یک اسلحهای داریم، اوه اوه اوه، اگر به کار ببریم اصلاً نسل هر چی کشتی جنگی امریکا را در خلیج فارس از روی زمین برمیداریم. شما داری یک عملیات تحریکآمیز میکنی با کدام هدف؟ قطعاً هدف داخلی دارد جای چون و چرا ندارد چون به زبان فرانسوی و انگلیسی این تبلیغات را نمیفرمایید، به زبان فارسی میکنید برای مردم ایران. حالا چرا میکنید؟ از آن انتصابات آقای خامنهای در مورد سپاه پاسداران ببینید جواب این سؤال آنجاست. برای اینکه از حرکت مردم ایران میترسی، هی میخواهی این جو سنگین بشود که این مردم در یک جو تحت فشار که نکند امروز و فردا یک جنگی بشود و وضعیتی پیش بیاید تکان نخوردند. هر رژیمی میداند در چه وضعیتی است. آقای خامنه ای و رژیم او هم میداند از درون متلاشی است؛ بند از بندش گسسته است، چون این را میداند وحشت دارد از حرکت مردم. پس برای اینکه این حرکت انجام نگیرد لازم است که جو هرچه ممکن است، هر چه بیشتر ممکن هست، تحریکآمیز، بحران آمیز، از دید مردم خطرناک دیده شود، همینجور هم دیده میشود. از این تبلیغاتی که در زبان فارسی شما انجام میدهید در زبانهایی که این غرب را مثلاً برانگیزد، نه آنجا سراغی نیست، ترجمه هم نمیشود و کسی هم اینها را انتشار نمیدهد، یعنی خودشان انتشار نمیدهند. اما در داخل چرا. شاید به زبان عربی، من نشنیدم ولی احتمال میدهم به زبان عربی هم اینها بازگو بشود برای خاطر منطقه، که ما آنیم که این قدرتها را داریم. پس این از لحاظ داخلی، هدف این کار معلوم و مشخص؛ وقتی رئیسجمهور این رژیم میآید و میگوید که دشمنان نگذاشتند ماه رمضان خوبی را مردم ایران بگذرانند، در سختی گذراندند، یعنی اینکه وضعیت خیلی خراب است دیگه. قیمتها به این شدت بالا رفته که دروغ نیست، اینکه خط فقر هی میرود بالا یعنی شمار بیشتری از مردم زیرخط فقر قرار میگیرند که دروغ نیست. اگر دروغ است خب این مسئولان رژیم چرا این دروغها را میگویند؟ خود اینها میگویند اینجور. این خشونت فراگیر دروغ است؟ این آسیبهای اجتماعی که آقای خامنهای را به اینسان نگران کرده است دروغ است؟ بیکاری دروغ است؟ اینها همه راست است. آقا چهل سال است اینها جوان میکُشند، چهل سال! یک دفعه نسل انقلاب را یا در زندانها کُشتند یا از ایران فراری دادند یا در میدانهای جنگ نفله کردند. از آن زمان تا امروز هم کار اینها برانگیختن این جوانهای درسخوانده به فرار از ایران است و آنها هم که میمانند یا باید فرار کنند به صورت پناهنده یا گرفتار زندان و شکنجه میشوند. حالا با همه اینها آقا تازه یادش افتاده که باید که دولت جوان بشود. خب شما در واقع داری توهین میکنی به نسل جوان امروز ایران. اینکه با جوان، دروغ است؟ دروغ است که جوان امروز ایرانی در یک جو فرهنگیِ بستهی خفقانآور زندگی میکند؟ اینها هیچکدام دروغ نیست. پس میدانی وضعیت چیست. چون میدانی وضعیت چیست طبق رویه چهل ساله با بحرانسازی در بیرون و تشدید آن میخواهی در درون جامعه را کنترل بکنی. این یک امر واقعی است که یک روز و دو روز نیست؛ چهل سال است شما به این کار مشغولی. و الّا هیچ آدم عاقلی این رویه را به کار نمیبرد که شما به کار میبرید. حالا اینکه پس هدفهایش در داخل، حالا ببینیم در منطقه ایشان با این رویه دنبال چیست. یک اخطار، مقام امریکایی میگوید، میگوید ما اگر قوا بردیم منطقه برای اینکه ایران درصدد این بود که به قوای امریکا در عراق از طریق بازوی نظامی عراقی ضربه وارد کند، بردیم مانع شدیم. ولی اطلاعاتی که از عراق من دریافت میکنم حکایت از این دارد که نه آنجا یک حالت آمادهباشی به وجود آمده است. رژیم هم در آنجا به اصطلاح بیکار نیست، هم در لبنان بیکار نیست، هم در سوریه بیکار نیست، هم البته در یمن بیکار نیست! برای اینکه این قوایی که در این منطقه ابواب جمعی این رژیم به شما میروند، اینها به اصطلاح قوت قلب داشته باشند و بدانند که ایران یک قدرت هموزن و هماورد ایالات متحده امریکاست این توپهای توخالی را میبندند. پس این هم از لحاظ منطقه هم این است. سعودیها هم که جلسه میکنند دقیقاً مسئلهشان همین است، آنها هم میخواهند که در این منطقه بگویند حرف حرف ماست. پس اینجا دو تا دسته با هم رویارو میشوند. در عراق، در سوریه، در یمن، در فلسطین، در لبنان این رویارویی روزمره است، روزمره است. خب در این رویارویی امریکاییها کوشیدند یک اتحادیه درست کنند مثل ناتو، اسمش را بگذارند ناتوی عرب. مصریها گفتند نمیآییم. این آقای سعودی حالا تلاش میکند بلکه او را ایجاد بکند. کنفرانس معنیاش این است، ایجاد بکند و این قبح ارتباط با اسرائیل را هم بردارد، قرار بود آن معامله قرن بشود که این آقای نتانیاهو پس افتاد، قرار بر انتخابات است حالا باید تا سپتامبر صبر بکنند مجلس جدید به وجود بیاید ببینند آقا اصلاً میشود نخستوزیر، نمیشود، آن ماند. خب معامله قرن یعنی این از کیسه مردم فلسطین معامله کردن هدف چیست؟ هدفش راه باز کردن برای این علنی کردن اتحاد این دو طرف است؛ سعودیها و اسرائیلیهاست. به این ترتیب در واقع این سعودیها و شرکایش میخواهند توجه دنیای عرب را به طور قطع کامل از اسرائیل برگردانند به طرف ایران. دشمن عرب دیگه نه اسرائیل است، کیه؟ ایران است. خب حالا که این دشمن تراز اول هست آن وقت چه عیب دارد که با اسرائیل همکاری بکنیم؟ هیچی. آن هم که این رژیم که رژیمی نیست که به آنها بتواند بگوید شما چرا رفتی با اسرائیل همکاری کردی. برای اینکه خود اینها در جریان جنگ با عراق از طریق همین اسرائیل اسلحه میخرند از دنیا. یعنی قبحش را قبلاً خود این رژیم از بین برده. به این ترتیب جمعبندی کنم، این رژیم که رژیم ایران است در ایران در خود کشور، اولاً در درون رژیم، متلاشی است، با مردم ایران وضعیتی دارد که این مردم میخواهند سر به تن این رژیم نباشد، در منطقه میخواهد موقعیت خودش را حفظ کند و از این موقعیت استفاده کند برای مقابله. طرف مقابل هم میخواهد که ایران را به انزوا در بیاورد یک، دو هدف اصلی بگرداند، امریکا را هم بیاورد پشت خودش؛ کنفرانس پس هدفش واضح و روشن شد. بقیه هم بزک است؛ ما با ایران قصد جنگ نداریم، ما نمیدانم چی چی نداریم، ما میخواهیم تفاهم بشود، اینها شعر و غزل است. اصل ماجرا، لخت و عریان میشود اینکه برای شما توضیح دادم. خب حالا شما مردم ایران، دوباره میگویم، میخواهید بین همین دو سنگ آسیاب تا کی بمانید؟ تا چه وقت؟ تا چیزی از ایران نماند؟ دیدم که در دانشگاه طباطبایی آن دانشجویان متوجه این خطر شدند و این شعار درخور دادند که ما نباید میان این دو سنگ آسیاب این ملت گیر بماند. خب این شعار که کافی نیست، عمل هم میخواهد دیگه. شما دانشجویان، دانشگاهیان به عنوان نیروی محرکه جامعه ایرانی میباید این را تبدیل کنید به عمل و میتوانید. در گفتگوی قبلی توضیح دادم چگونه. در این فرصت استفاده کردم برای اینکه بگویم که این آنچه را که من در بیرون مرزها میفهمم، چنان نیست که در درون مرزها نفهمم، در درون مرزها را هم میفهمم. پس باید به فهمی که کردیم و واقعیتی که شناختیم این را مبنا قرار بدهیم برای عمل. رژیم ناتوان است، شما مردم تواناییهای خود را به کار بگیرید و اگر جنبش کنید هم از این رژیم میآسایید، هم این بساط سعودی پعودی و این بازیها را برهم میزنید. چرا؟ به لحاظ اینکه این ایران قلب تپنده یک تمدن بزرگترین حوزه تمدنی جهان است. هر زمان در ایران جنبش شد مثل موج سراسر این حوزه فرهنگی را فراگرفت. میبینی که هر جای این دنیای این حوزه بزرگ جنبش میشود، رجوع به جنبش مردم ایران است. به جنبش برخیزید، تردید نکنید پیروزی با ماست.
شاد و پیروز باشید.