سایت انقلاب اسلامی در هجرت: در پی وقوع سیل در اهواز، برخی از مطبوعات ایران در باره بسته شدن کانال بنی صدر نوشتند و برخی دیگر از نامگذاری رژیم روی این کانال استفاده کرده، و از کانال سلمان نوشتند. سایت انقلاب اسلامی تاریخچه تاسیس این کانال که مردم بطور خودجوش آنرا کانال بنی صدر نام گذاری کرده اند، را برای خوانندگان می آورد.
ابتدای کانال بنیصدر در کنار حاشیه کارون و انتهای آن در منطقه مخزن شماره 5 تالاب هورالعظیم واقع است. آین کانال برای انتقال آب از کارون به محدوده مخزن 5 تالاب هورالعظیم برای پیشگیری از پیشرفت عراقیها، در جریان جنگ ایران و عراق احداث شد. دستگاه ولایت مطلقه فقیه که کارش جعل تاریخ و راست را دروغ کردن است، برآن، «کانال سلمان» نام نهاده و برای آن تاریخ ساخته است. یک دلیل تاریخ سازی ایناست که مردم خوزستان و دیگر نقاط ایران ندانند که بنای کار کسانی که میگفتند نصف ایران برود بهتر از آناست که بنیصدر پیروز شود، نابود کردن خوزستان بودهاست و بنیصدر از وقوع جنایت آنها جلوگیری کردهاست.
کی و چرا کانال بنی صدر ساخته شد؟ ماجرای منفجر کردن سدهای خوزستان به بهانه جلوگیری از پیشروی قوای عراق و جلوگیری از آن
در اوائل جنگ ایران و عراق، عده ای رفتند پیش خمینی که عراق دارد خوزستان را می گیرد. از جمله محمد غرضی که نزدیک به سپاه پاسداران و استاندار خوزستان بود به خمینی تلگراف کرده بود که خوزستان در خطر سقوط است و چاره کار این است که سد دز و سدهای دیگر را منفجر کنیم تا خوزستان زیر آب رود و ارتش عراق نتواند خوزستان را بگیرد. خمینی هم جواز اینکار را داده بود. اما از آنجا که برای منفجر کردن سد نیاز به مواد منفجره ای بود که در اختیار ارتش است، ارتش از ماجرا مطلع شد. سرلشگر شهید فلاحی نزد بنیصدر فرمانده کل قوا رفت و به او گفت: در جنگ، از همه امکانها، از جمله آب باید استفاده کرد اما نه به قیمت نابود کردن سرزمین خود. انفجار سدها، فاجعهای است که دارد رخ میدهد. او توضیح داد که راه کار این نیست. زیر آب رفتن خوزستان از بین بردن قسمتی از ایران است. با آب میتوان کار دیگری کرد.
● طرحهایی که پیشنهاد شدند:
1. بستن سد خاکی بر کرخه کور و روان کردن آب بطرف قوای متجاوز و بستن راه بر آنها؛
2. استفاده از فنون جدید برای بکاربردن آن در بستن بخشی از جبههها توسط آب به ترتیبی که بعدها بکار کشاورزی نیز بیاید
3. گسترش شبکه آبها برای ایجاد مانع در هرجا که ممکن شد برای رها کردن قوا و بکاربردن آنها در واردکردن ضربههای هرچه کاریتر به قوای متجاوز.
بنیصدر جلوی انفجار سد دز و سدهای دیگر را گرفت و طرحهای بالا را که ستاد ارتش پیشنهاد کرده بود، تصویب کرد. در جریان ایجاد سد خاکی بر رود کرخه، فشار آب زیاد شد و سرلشگر فلاحی را هم آب برد. کوشش برای یافتن او تا دیرگاه شب ادامه یافت و سرانجام او را زنده از آب بیرون کشیدند.
اگر امروز مردم به کانال ایجاد شده بنابر طرح دوم، کانال بنیصدر میگویند برای این است که او نگذاشت خوزستان زیر آب برود و جلوی پیشروی عراق هم گرفته شد و آن کانال بکار کشاورزی هم آمد. بنیصدر میگوید: اجر اجرای این طرحها از آن سرلشگر فلاحی و چمران است.
اما در مورد بهره برداری از آب در جنگ ایران و عراق، گفتگو صدام را درباره نفع و ضررهای بمباران سد دز برای عراقیها را می آوریم (منبع سایت تاریخ ایرانی)
❋ گفتگوی صدام با وزیر دفاع خود در باره بمباران سد دز:
وزیر دفاع: باید سد [سد دز] را تخریب کنیم، میتوان با موشک 17-R تخریبش کرد.
رئیسجمهور: سد؟
وزیر دفاع: یا با موشک لونا یا 17-R میشود تخریبش کرد.
رئیسجمهور: سد دز را تخریب کنیم به نفع ما خواهد بود؟
وزیر دفاع: اگر تخریبش کنیم، غرق میشویم.
رئیسجمهور: خب، اگر آنها میدانند که این سد میتواند ما را غرق کند، چرا غرقمان نمیکنند؟ چه چیز مانعشان شده؟
وزیر دفاع: به خاطر برق، سد را خراب نمیکنند. اگر سد خراب شود، برق تهران قطع میشود.
رئیسجمهور: خب، ما چرا میخواهیم این کار را بکنیم؟
وزیر دفاع: برق تهران قطع میشود، قربان.
رئیسجمهور: ما میخواهیم برق تهران را قطع کنیم و برق فقط در جنوب بماند.
وزیر دفاع: میشود این کار را کرد. میتوانیم برق کشور و توربینهای تولید برق را تخریب کنیم تا جلوی جریان برق را بگیریم. پیغام از وزارت خارجه آمده؟
رئیس لجستیک ارتش: بله، قربان.
وزیر دفاع: پیغام میگوید که برق تهران تماما از سد دز تأمین میشود.
رئیس دیوان: ۴۰ کیلومتر آن طرفتر از دزفول است، قربان.
رئیسجمهور: نیروگاه اصلی برقی که برق ایستگاه تلویزیون را تأمین میکند در این بخش از ایران است. علاوه بر این، برق تهران هم از اینجا تأمین میشود و اگر این نیروگاه را بمباران کنیم و از بین ببریم تهران در تاریکی فرو میرود.
تاریخ سند: ۱ اکتبر 1980 [۹ مهر ۱۳۵۹]
فوق محرمانه
نوار شمارهٔ ۳
حاضران:
۱. رئیسجمهور، فرماندهٔ کل نیروهای مسلح، سپهبد صدام حسین
۲. معاون فرماندهٔ کل، وزیر دفاع، رئیس ستاد نیروی هوایی ارتشبد عدنان خیرالله
۳. سپهدار عبدالجبار الاسدی، معاون عملیات رئیس ستاد ارتش
۴. سرلشکر هزاع فیزی الهزاع، مدیرکل وزارت دفاع
۵. تیمسار سرتیپ علاءالدین کاظم الجنابی، فرماندهٔ نیروی دریایی
۶. تیمسار سرتیپ شاکر وجر شیاع الاماره، رئیس طرحریزی عملیات
۷. سرهنگ میسر ابراهیم الجبوری، رئیس لجستیک نظامی
❋ درسی عبرتآموز از ویرانگری رﮊیم ولایت مطلقه فقیه: کانالی که صد هزار هکتار زمین را زیر کشت برد، به حال خود رها شد!
این کانال که استفاده نظامی داشت، می توانست استفاده کشاورزی خیلی عالی هم داشته باشد که متاسفانه، سرنوشت این کانال نمونه ای دیگر از بی کفایتی این رژیم است. در اینجا مقاله ای از سایت تسنیم در باره رها کردن زمینهای تحت پوشش این کانال را می آوریم:
۳۱ خرداد ۱۳۹۶ –
قبل از جنگ ۱۹۰ هزار تن انواع خرما را برداشت میکردیم الان تازه رسیده است به ۶۵ هزار تن، آن هم خرمای بیکیفیت. مساله اشتغال اهالی است که کلاً از بین رفته است و جوانان بیکار شدهاند و در اثر بیکاری جوانان مشکلات اجتماعی دیگری به وجود میآید.
●خبرگزاری تسنیم: شانزدهمین شب برنامه راز به بررسی مشکلات کم آبی در خوستان به روی آنتن رفت. مهندس سرداری و آقای گلستانی از فعالان دوران دفاع مقدس مهمانان نادر طالبزاده در این برنامه بودند. در فرازهایی از بحث یادی از شهید مصطفی چمران به تکریم شد.
●متن مشروح این برنامه را در ادامه میخوانید:
● طالبزاده: امشب برنامه ما نقدی است به بعضی از اشکالات در مدیریت و حفظ معیشت مردم در کشاورزی و آبرسانی در منطقه خوزستان بخصوص در منطقه اروندکنار. در خدمت آقای «سرداری» هستیم از متخصصین رشته آب از زمان دوران جنگ و آقای «گلستانی» در دوران جهاد سازندگی در منطقه بودند. در این برنامه بررسی میکنیم که ما امروز چطور نزدیک 1 میلیون نخل خشک در این منطقه داریم، نخلی که با این زحمت به این ابهت رسیده بعد به خاطر اشکالات مدیریتی به پای اینها آب درستی نرسیده است یا به مسائل به صورت کارشناسی و درست رسیدگی نشده است.
الان یک وضعی است که اگر دقت کنیم همۀ اینها حل میشود و قابل مدیریت و اداره است ولی چون گفته نمیشود و بررسی نمیشود و بعد در یک سطح رسانهای هم بحث نمیشود، جمع میشود در همان جلسات کوچک و دربسته اصلاح نمیشود
● سرداری: … از کارمندان آب و برق خوزستان همکاران خودم و همچنین از کارمندان شرکت ماهاب همکاران من قبل از سازمان تشکر کنم که زمانِ جنگ طرحهای مهمی را از جمله کانال را اجرا کردند و ما توانستیم حدود صد متر مکعب در ثانیه آب را منتقل کنیم از کارون به حوضچۀ طلاییه، البته اهداف کشاورزی در آن در نظر گرفته شده بود، کاملاً مهندسی انجام شد، خاکریزها، طراحی کانال، جنس خاک، کانپکشنی که انجام شد، مکانیک خاکی که انجام شد، همه چیز شیببندی، محاسبات آب کاملاً انجام شد و کانال میتوانست غیر از زمان جنگ صد هزار هکتار زیرمجموعه کانال را زیر کشت ببرد که متاسفانه همینطور رها شده است یعنی استفاده نمیشود، ما گردش کاری از طرف قرارگاه خاتم خدمت مقام معظم رهبری کردیم که این کانال را بعد از خاتمۀ جنگ در سال 72 چه کنیم، آن زمان وزارت نیرو از ما تحویل نگرفت، حضرت آقا فرمودند تحویل سپاه بدهیم که در زمان صلح استفادۀ کشاورزی شود و در زمان جنگ هم ما بتوانیم استفادۀ نظامی بکنیم، چون این کانال استفادۀ نظامی هم داشت ما آن 5/2 کیلومتر فاصلۀ بین دید مرزی ما و دید مرزی دشمن از هورالهویزه تا کوشک و از طلاییه تا کوشک و از کوشک تا اروند برای ما با این کانال آب انداخت توانستیم آب بیندازیم و فاصلۀ بین ما و دشمن را با آب که دشمن را به داخل خاک خودشان رانده بودیم و بین ما و دشمن این کانال آب مانع شد و ما توانستیم نیروهای خودمان را آزاد کنیم و در جاهای دیگر به کار ببریم.
این کانال استفادۀ نظامیِ خوبی را برای ما داشت و یکی از کارهایی است که در زمان جنگ انجام شد و بعد از آن ما انتظار داشتیم که وزارت نیرو این کانال را احیا کند، پمپها پمپهای مستقرق بود، الکتروموتورها داخل آب بود چرا که آب کارون در کم آبی و پرآبی حدود 7 متر بالا و پایین میرود و پمپهایی که بالا نصب میشد برای کشاورزی معمولاً مکشِ را نداشت که 7 متر آب را بکشد به این جهت ما پمپ مستقرق را انتخاب کردیم، بعدها که برای کشت نیشکر، طراحان کشت نیشکر آمدند پیش ما و از پمپهای آب بازدید کردند و کار را برای خودشان الگو قرار دادند و از همین نوع پمپها برای ایستگاههای دیگر استفاده کردند اما این پمپها الان آنجا بدون استفاده مانده و سازمان آب و برق و خوزستان به دلیل اینکه ما آب به اندازۀ کافی نداریم که از این کانال استفاده کنیم از این کانال استفاده نمیکنند.
البته جای سوال اینجاست که ما 150 مترمکعب در ثانیه آب شیرین را حداقل رودخانه کارون را وارد دریا میکنیم ولی باز گفته میشود آب برای کشاورزی نداریم! ما در سیلابها 5600 متر، 5 هزار متر آب فراوانی را در ثانیه به دریا میریزیم، سالی 3 تا 5 میلیارد مترمکعب آب شیرین را به دریا میفرستیم و اینکه آب نداریم و از آب استفاده کنیم و اینکه آب را تقسیم کردند بین 3 استان عملاً میبینید که این آب دارد وارد دریا میشود و رودخانه کارون، البته در زمان مدیریت من در ماهاب و در سازمان آب و برق خوزستان این بحثها بود و قرار بود یک سدهای سلولی در انتهای بهمنشیر و در انتهای کانال رودخانۀ سمت راست، ورودی به اروند ایجاد شود که آب شیرین در مورد در مورد مدِ آب دریا وارد رودخانه کارون نشود که البته متاسفانه این کارها انجام نشده و یا قسمتی از آن شروع شده است ولی انجام نشده اگر این کارها زودتر انجام میشد ما مشکل شوری آب را نداشتیم البته قسمت جنوب آبادان که رودخانه اروند است که مربوط به اروندکنار میشود، رودخانه اروند سرچشمهاش از ترکیه میآید و ترکیه سالهای زیادی است که سدهای زیادی روی رودخانه ترکیه ایجاد کرده و این مشکل برای عراق هم است، این اروند علاوه بر اینکه از ترکیه میآید از کشور سوریه هم میگذرد، سوریه هم سدی بر روی آن زده است آب را کمتر وارد اروند میکنند و سطح اروند پایین آمده، آب دریا تسلط پیدا کرده، آب شور دریا وارد اروند میشود.
ما در رابطه با اروند چون بین ما و فاو و کشور عراق مشترک است نمیتوانیم سد سلولی بزنیم البته پله لولهای که ما احداث کردیم میتوانست روی آن دریچههایی باشد و کارِ سد سلولی را انجام بدهد و از ورود آب به اروندکنار جلوگیری کند ولی ما میتوانیم با استفاده از آب بهمنشیر و کارون کلیۀ جزیره آبادان را با آب شیرین برای نخلستانهای ارتزاق کنیم؛ ظاهراً طرحهایی در این مورد اجرا شده که به خاطر نیمهکاره ماندن و به خاطر بستن نهرها و مشکلات موجود باعث خشک شدن نخلها و مشکلات دیگر شده است.
● طالبزاده: آقای گلستانی شما که از نیروهای جهاد سازندگی بودید و نیرویی که بعد از جنگ بعد از چند سال منحل شد آن نیروی عشقی که میآمد پای کار و کار را درست میکرد نیست و وجود خارجی ندارد، وضع موجود الان چگونه است؟
● گلستانی: با تشکر از برنامه امیدوارم مسئولین برنامه را ببینند و بعد از گذشت حدود بیش از 20 سال هنوز منطقه به این شکل است و چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است، نمیگوییم اصلاً کاری نشده ولی کمکاری شدهاست. به هر حال طرح آبیاری پیاده شده اما با کندی انجام شده است، یکسری اقدامات لازمی را انجام دادند اما کافی نبوده، عوامل بسیاری روی این قضیه موثر بوده و یک عامل نبوده.