اعضای محترم کنگره حزب چپ ایران
از دعوت شما سپاسگزارم و امیدوارم کامیابی کنگره شما کامل بگردد. به مناسبت، نکاتی را خاطر نشان میکنم:
۱. هر جنبشی وقتی کارآیی بایسته را بدست میآورد که در بستر تاریخ قرارگیرد و نیروی محرکه تغییر نظام اجتماعی بگردد تا که به جای قدرت، حقوق تنظیم کننده رابطهها شوند.
تاریخ ایران میگوید بستر تاریخی هر جنبش موفقی، بستر همگرایی سه تمایل است. این سه تمایل، همواره تمایلهای دینی و چپ و ملی بودهاند. دوران موفقیت دوران اتحاد و دوران شکست، دوران شکستن میثاق و برضد یکدیگر شدن بودهاند. دو جنبش واپسین، یعنی جنبش ملیکردن صنعت نفت و جنبش سال ۱۳۵۷ مردم ایران تصدیق این امر واقع هستند. اما اگر تاریخ را تا دوران اساطیری پی جوییم، آن را مصدق این واقعیت مییابیم.
۲. در دو جنبش واپسین، قدرت هدف نبود، رهایی از قدرت، استبدادی وابسته، هدف بود. هدف بنای جامعه مستقل و آزاد و رشد بر میزان عدالت اجتماعی بود. تا که هدف، از خود بیگانه شد، قدرت شد، تمایلهای سه گانه برضد یکدیگر شدند و یک تمایل بر آن شد دو تمایل دیگر را نه سرکوب که از میان بردارد. جنبش، از بستر تاریخی خود خارج شد و به شکست انجامید. شکستهای جنبشهای پیشین نیز فرآوردهِ از خود بیگانه شدن هدف بودند.
شما نیک میدانید که قدرت از تضاد پدید میآید و چون هدف شود، روش نیز میشود و هر عهد اتحادی را میشکند. بسیار اتحادها که هنوز به هدف نرسیده، از هم میپاشند. آیا این تجربه تلخ در چهل سالی که از انقلاب میگذرد، مرتب تکرار نشدهاست؟
۳. درس تجربه به ما میگوید: به بستر تاریخی بازگردیم و هدفی را برگزینیم که هدف جمهور مردم ایران باشد. تحقیق و تجربه مستمر مرا به این نتیجه رساندهاست که نخست باید تعریف حق را نقد کرد تا که مطلوب اقلیت صاحب امتیاز عنوان حقوق انسان و حقوق شهروندی او را به خود نگیرد و «منافع ملی» که جز منافع این اقلیت نیستند، جانشین حقوق ملی نگردند. و سپس حقوق انسان و حقوق شهروندی او و حقوق ملی او و حقوق طبیعت و حقوق هر جامعه بهمثابه عضو جامعه جهانی، شناسایی و تدوین شوند. حاصل این کار اینک در اختیار شما است.
وضعیت امروز جهان میگوید که زمان در اختیار مردم دنیا، کوتاه است و کوتاهتر نیز میشود. درجا، باید جای قدرت را در تنظیم رابطهها به حقوق سپرد و اینکار شدنی نیست مگر آنکه، دست کم، آنها که نقش نیروی محرکه تغییر را به خود میدهند، به حقوق عمل کنند و رابطههای خود با یکدیگر را با حقوق تنظیم کنند.
هرگاه نخواهیم تجربههای شکست خورده را تکرار کنیم و بخواهیم آغازگر و الگو برای همه جهانیان باشیم، میتوانیم راهکاری را بیازماییم که پیشنهاد میکنم. هرگاه انتقاد از خود بر نقد بالا افزوده گردد، ایجاد اتحاد دیرپا و توانا به ایفای نقش بدیل، میسر میشود.
توفیق یار شما باد
ابوالحسن بنیصدر
۲۷ خرداد ۱۳۹۸ برابر ۱۷ ﮊوئن ۲۰۱۹