سایت انقلاب اسلامی در هجرت – بمناسبت سالگرد آغاز تجاوز قوای تحت امر صدام به ایران، سندی جدیدی را منتشر میکنیم که بروشنی میگوید چه کسانی میخواستند جنگ هر چه زودتر پایان یابد و چه کسانی موافق ادامه جنگ بودند. بنابر اسناد سری وزارت خارجه انگلستان که خود آن را انتشار داد، بعد از پیروزهای پیشبینی نشده ایران در ماههای اول جنگ، وضع چنان شد که رﮊیم صدام شکست حمله نظامی خود به ایران را پذیرفت و حاضر شد که نیروهای خود را از ایران بیرون برد. اما سرکردگان حزب جمهوری اسلامی، بهشتی و هاشمی رفسنجانی و خامنهای نزد خمینی رفتند و او را ترساندند از اینکه جنگ تمام شود و بنیصدر، پیروز، سوار تانکهای خود به تهران بیاید. او را موافق با این امر کردند که استقرار رﮊیم ولایت فقیه در گرو ادامه جنگ است. اما آن طور که آلن کلارک، وزیر جنگ انگلستان، در حکومت تاچر، در دادگاه گفت، جنگ و ادامهاش در سود انگلستان و غرب بودهاست. به سخن دیگر تبدیل شدن انقلاب ایران به رویدادی بس ترسآور و جلوگیری از استقرار دموکراسی در ایران، هم در سود «انگلستان و غرب» بودهاست و هم در سود خمینی و ملاتاریا!
این شد که در خرداد 60، خمینی و دستیاران او، با انجام کودتا برضد انقلاب و دموکراسی و منتخب اول تاریخ ایران، پیروزی مسلمی را از مردم ایران و ارتشی که اینک ارتشی ملی شده بود، دزدیدهاند و تقدیم امریکا و اسرائیل و انگلیس کردند. بهزاد نبوی که از سران مجاهدین انقلاب اسلامی و وزیر مشاور و سخنگوی محمدعلی رجائی، نخست وزیر تحمیل شده توسط خمینی و گردانندگان حزب جمهوری اسلامی به رئیس جمهوری بود، درباره خیانت اول خود که امضای قرارداد الجزیره بود، گفت: قرارداد 1919 را وثوقالدوله امضاءکرد و قرارداد 1359 را بهزاد نبوی، او در کودتای خرداد 60 نیز دستیار کودتاچیان بود و واپسین پاداش او زندان شد. اما او با دستیار کودتاچیان شدن درکودتای خرداد 60 و ادامه دادن به جنگ، مرتکب خیانت دومی به کشور شد. سند سیا امر پنهانی را فاش نمیکند وقتی در گزارش خود میآورد که بهزاد نبوی برضد نظر شهید سرلشگر فلاحی، موضع میگیرد. زیرا این موضعگیری علنی بود.
اما گزارش سیا، مربوط به پیش از ارائه شدن پیشنهاد غیر متعهدها به ایران است. گزارش نویس سیا از این واقعیت که رﮊیم صدام شکست تجاوز نظامی خود را پذیرفته و آماده است بهای شکست را بپردازد، غافل است. تنها از رویارویی علنی جانبداران ادامه جنگ به سود «انگلستان و غرب» با بنیصدر و فرماندهی ارتشی که تجاوز قوای صدام را ناکام کردهاست، سخن گفتهاست. باوجود این، سند مهم است زیرا روشن میکند دستیاران غرب، پس از آنکه مطمئن شدند ارتش عراق نمیتواند پیروز بشود، جنگ را نعمت خواندند و دستیار امریکا و انگلستان و اسرائیل در ادامه جنگ شدند. وضعیت امروز ایران، فرآورده خیانت آن روز آنها است. و خیانتکاران همچنان به خیانت ادامه میدهند. امروز، علاوه بر قراردادن کشور در حلقه آتش و گرفتارکردن کشور در 9 جنگ، کشور را در لبه پرتگاه جنگ مستقیم امریکا و دستیارانش در منطقه با ایران، نگاهداشتهاند. هربار، ایران از لبه پرتگاه دور میشود، آنچه لازم است میکنند تا دوباره آن را به لبه آن بازگردانند.
در تاریخی که گزارش نویس گزارش خود را مینوشته، نمیدانسته است که هیأت عدم تعهد پیشنهادی به ایران و عراق میدهد که شورای عالی دفاع ایران، تحت ریاست بنیصدر، با اصلاحاتی آن را میپذیرد. رﮊیم صدام نیز با آن موافقت میکند. قرار بر آمدن هیأت به ایران بعد از گرفتن موافقت صدام با پیشنهاد میشود. از دفتر رجائی به وزیر خارجه کوبا تلفن میشود که هیأت آمدن خود به ایران را به تأخیر بیاندازد. کودتا میشود و جنگی که باید در خرداد 60 پایان مییافت، تا تابستان 1367 ادامه پیدا میکند، یک نسل ایرانی نفله میشود و هزار میلیارد دلار (بنابرقول کودتاچیان) زیان وارد میشود و پیروزی دزدیده تقدیم ایجاد کنندگان جنگ میشود و خمینی جام زهر شکست را سر میکشد.
و بالاخره، درسند سخنی از موضع امریکا در قبال جنگ نیست. سند نمیگوید آیا جنگ در سود امریکا جریان دارد یا نه؟ باوجود این، سند میگوید گسترش جنگ به خلیج فارس، بسا امریکا و غرب را بر آن میداشته است که برای پایان دادن به آن وارد عمل شوند. به سخن دیگر، ادامه جنگ، بدون صدمه زدن به «منافع» امریکا، میتوانسته است ادامه پیدا کند. آیا قسمت سانسور شده مربوط به موضع امریکا در قبال ادامه جنگ بودهاست؟
❋اسناد سیا – جنگ ایران و عراق – تاریخ 6 مارچ 1981 معادل 15 اسفند 1359
موضوع: تهران به زودی تصمیمات سختی در باره جنگ با عراق میباید اتخاذ کند. اگر کمیته میانجیگری کنفرانس اسلامی نتواند حتی کوچکترین دریچهای {بروی تفاهم بر سر خاتمه دادن به جنگ} بازکند، ایرانیها باید آماده مقابله با یک حمله جدید عراقیها، شاید اواسط آپریل بشوند.
الف- در این نقطه، ایران باید تصمیم بگیرد که یا
1- با این هدف که دیپلماتهای امریکا و غرب ناگزیر شوند به جنگ پایان دهند، دامنه جنگ را به خلیج بگستراند و یا
2 ـ وضع فعلی را حفظ کند با این فرض که جلوی موفقیتهای قطعی عراق را بگیرد. و یا
3 امتیاز های سیاسی کافی برای باز شدن راه به آتش بس و مذاکره بدهد
ب ـ بنیصدر مانور میدهد تا بتواند جلوی تصمیمهای بحران ساز را بگیرد (یک پاراگراف سانسور شده است)
ث ـ علیرغم نیاز اضطراری به تصمیمگیریهای سیاسی، گروهبندیهای سیاسی ایران شاید نتوانند بر سر یک استراتژی برای پایان دادن به جنگ با هم توافق کنند. روحانیون تند رو مدافع ادامه جنگ تا سقوط صدام هستند. اهداف اولیه بنی صدر در جنگ اینست که خوزستان را دوباره بازپس بگیرد. اختلافات ارضی دیگر میتوانند بر اساس توفق الجزایر حل شوند. سرتیپ فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش که حامی بنیصدر است خواستار آتش بس درپی خروج کامل نیروهای عراق از ایران شده است. اما نبوی که تندرو است این اظهار نظر را محکوم کرده و گفتهاست: حکومت هرگز زیر بار را چنین پیشنهاد آتش بسی نخواهد رفت.