از چه رو آرمیده ای شیرکو…
زود بود رفتن تو ،
برخیز ،
از خاک سرد برخیز ؛
ببین خون گرم فرزندانت
خاک سرزمین ات را بازگلگون
کرده است
برخیز ،
ببین دختران دم بخت ،
در انتظار لباس سفید و…
تاج سر ،
راه به حجله را _
با گلوی بریده ،
با خون …
جشن گرفتند ،
برخیز شیرکو ،
تو هنوز آخرین سروده ات را
نخوانده ای ،
بخوان …
در کنار مادران سیاه پوش
که هوره می کشند ،
و هر روز نعش ستاره ای را
به خاک می سپارند .
برخیز ،
آخرین سروده ات را بخوان
که من باز دلم گرفت و…
چیزی در عمق وجودم
در حال انفجار است .
رحمان
11/8/98(2019/11/2)