این روزها در تجمعات مردمی لبنان و عراق، پلاکاردها و شعارهایی در حمایت از جنبش ستم دیدگان و توده های بپاخاستۀ ایران مکرراً شنیده و دیده می شوند. بسیاری از تحلیلگران سیاسی که هم رأی با مردم هستند، در رسانه ها بر پیوند پایه ای و انترناسیونالیستی با جنبش ایران، تأکید می ورزند. آنها به مردم خود ضرورت فاصله گذاری در شعارها در رابطه با (مردم ایران) و جمهوری اسلامی ایران را تذکر می دهند. این روحیۀ همبستگی کجا و شعار نفرت انگیز (نه غزه، نه لبنان… جانم فدای ایران…) کجا. روحیه ای در تضاد کامل با سیاست های توسعه طلبانۀ رژیم، که باعث تفرقه و جدایی بین مردمان منطقه شده است.
روزنامۀ لبنانی “الانباء” ارگان مرکزی حزب سوسیالیست پیشرو (طایفۀ دورزی – ولید جنبلات مخالف کنونی ائتلاف حاکم) نوشته ای را به نقل از روزنامۀ “ال مانیتور” دربارۀ تأثیر تظاهرات مردم ایران در سیاست خارجی حکومت اسلامی در ایران منتشر کرد. نویسندۀ این مقاله حمیدرضا عزیزی، استادیار مطالعات منطقه ای در دانشگاه “شهید بهشتی” و عضو شورای علمی پژوهشگاه اوراسیا و مطالعات ایران در تهران، است.
نویسنده در ابتدای مقالۀ خود از تصمیم تهران مبنی بر افزایش قیمت بنزین، که موج اعتراضاتی قوی و تقریباً سراسری را در ایران برانگیخت، صحبت می کند. او ادعا می کند که اگرچه دولت ایران توانست جنبش های مردمی را (جمع کند)، اما هم اکنون بحث های زیادی دربارۀ این جنبش همچنان مطرح است و بحث ها موضوعاتی از قبیل علل بروز اعتراضات تا نتایج آن با توجه به تأثیر احتمالی در سیاست خارجی ایران را در بر می گیرد، به عنوان مثال، این که، دولت آمریکا معتقد است که آنچه در ایران رخ داده اثبات این مدعاست که کارزار فشار شدید دونالد ترامپ بخوبی کار می کند و مردم ایران را در برابر سیستم سیاسی حاکم، قرار داده است.
نویسنده الانباء ادامه می دهد:
نمایندۀ ویژۀ ایالات متحده در امور ایران “برایان هاوک” نیز ضمن ابراز خوشحالی کشورش از اعتراضات در ایران، تأکید کرد که حداکثر فشار ادامه خواهد یافت. ترامپ و “مایک پومپئو” وزیر امور خارجۀ آمریکا نیز دربارۀ این تظاهرات اظهار نظر کرده اند.
اتحادیه اروپا از دولت ایران خواسته است که “در برخورد با اعتراضات” حداکثر خویشتن داری را رعایت کند، در حالی که آلمان و فرانسه از اوضاع ایران بشدت ابراز نگرانی کرده اند. در پاسخ به این اظهارات، عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجۀ ایران، اتحادیۀ اروپا را به مداخله در امور داخلی ایران متهم کرد و تعهدات اروپا در توافق هسته ای (؟!) را به آنها یادآور شد.
نویسنده (حمیدرضا عزیزی) مدعی است، حمایت از تظاهر کنندگان این روایت حکومت اسلامی ایران را برجسته می کند که هدف واقعی ایالات متحده از طریق کمپین فشار این نیست که ایران را به سمت میز مذاکره سوق دهد، بلکه انگیزه اش “تغییر رژیم” در ایران است، بنابراین هیچ شکلی از تعامل دیپلماتیک با آمریکا به ثمر نخواهد رسید. به قول حمید رضا عزیزی، ایران به اجرای سیاست “مقاومت (کذا) حداکثر” ادامه خواهد داد.
مقاله، ادامه چنین می دهد که از سوی دیگر، احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان، اظهار داشت که فرانسه و آلمان، ایالات متحده را در مواضع مربوط به اعتراضات (مردمی) همراهی می کنند. به گفتۀ آقای عزیزی، اعتراضات اخیر بر سیاست منطقه ای ایران نیز بازتاب خواهد داشت، بویژه به موازات ادامۀ اعتراضات در عراق و لبنان، جایی که ایران معتقد است برخی قدرت های خارجی سعی در تضعیف ایران و متحدان منطقه ای آن دارند.
حمید رضا عزیزی، در نوشتۀ خود به این نتیجه رسیده است که تظاهرات اخیر می تواند منجر به تحکیم روابط ایران با روسیه شود و گویی از زبان سخنگوی دولت اسلامی حاکم بر ایران، تهدیدها صادر می کند و می گوید، شرایط کنونی مواضع ایران در قبال غرب و رقبای منطقه ای آن را تحت تأثیر قرار خواهد داد و روابط آن را با شرکای فعلی خود تقویت خواهد کرد.
وقایع اخیر لبنان (تلاش های دو سه روز گذشتۀ بسیجی های امل و حزب الله که بارها در جای جای این کشور دست به آشوب های جنون آمیز زده اند) و نیز جنبش مردمی در عراق – که دولت ایران در هر دو مورد حامی کاربرد خشونت های مرگبار علیه نیروهای انقلابی و معترضین خیابانی شده است ـ دخالت جمهوری اسلامی را در پیگیری سیاست های آن مبتنی بر تشنج آفرینی و دخالت توسعه طلبانه، با اتکاء به روابطش با روسیه، آشکار می کند و چهرۀ واقعی آنرا در جنگ نیابتی جاری در منطقه، میان طرف های امپریالیستی و ارتجاعی و به زیان خلق های مبارز و به جان آمدۀ خاورمیانه، روشنتر می کند.
در برابر این مواضع دشمنانه، این روزها در تجمعات مردمی لبنان و عراق، پلاکاردها و شعارهایی در حمایت از جنبش ستم دیدگان و توده های بپاخاستۀ ایران شنیده و دیده می شوند. بسیاری از تحلیلگران هم رأی با مردم در رسانه ها به پیوند پایه ای و انترناسیونالیستی با جنبش ایران تأکید می ورزند. آنها به مردم خود ضرورت فاصله گذاری در شعارها در رابطه با (مردم ایران) و رژیم جمهوری اسلامی در ایران را تذکر می دهند.