ژرژ کورم ، اقتصاددان و مورخ ، به تحلیل جنبشهائی که کشورش لبنان و همچنین عراق و ایران را بلرزه انداخته می پردازد. زمانی که نفوذ تهران توسط بسیاری از تظاهر کنندگان محکوم میشود، وزیر پیشین امورمالی به عدم موفقیت مدل نئولیبرال اشاره می کند وشاهد آنست که «موج سکولار» در جهان عرب در حال پیشرفت است.
دیدگاه شما درباره قیام کنونی در لبنان چیست؟
ژرژ کورم: این پدیده که همه جوانان خیابان های بیروت و سایر شهرهای لبنان را تصرف کرده اند ، جدید و بی سابقه است. درست است که این تظاهرات آنچه در سال ٢٠١١ اتفاق افتاد را بخاطر می آورد ، صحبت از «بهار عربی» شد اگر چه من اصطلاح شورش عرب یا جنبش آزادی خواه عرب را ترجیح دهم و این روند اکنون در لبنان در شرایطی انجام میگیرد که نسبت به عراق بسیار کمتر خشونت آمیز است. ارتش لبنان فعلا موضع بیطرف اتخاذ کرده است. در این تظاهرات همه طبقات اجتماعی وسنی شرکت دارند، یک گروه اجتماعی بسیار گسترده. به استثنای حامیان آقای بری (رئیس مجلس به مدت بیست و پنج سال – یادداشت سردبیر) یا سران رژیم، مردم بطور گسترده از این حرکت اعتراضی و مطالبات آن حمایت می کنند. طرفداران حزب الله و آقای بری مخالف جنبش هستند.
اولین خواست معترضین – گذار از تمام نهاد های سیاسی لبنان – آیا بنظر شما این خواست قابل اجراست ؟ به عنوان مثال، آیا حزب الله که نماینده یک نیروی سیاسی در پارلمان است ، می تواند موافقت کند که از سیاست کنار برود ؟
ژرژ کورم: به طور کلی ، معترضین تمایل داشتند که به حزب الله حمله نکنند. اما باید یاد آور شد که حزب الله چندین سال است در میان نیروهای سیاسی لبنان حاضر است، و در ضمن همچنان گفتمان انتقادی راجع به درگیری های مختلف جهان عرب ادامه می دهد، چیزی که می تواند مورد سرزنش کشور های عربی قرار گیرد زیرا باعث خصومت در کشورهای عربی هدف این انتقادها شده است. حزب الهچ یک متحد وفادار حزب امل نبیح بری ، رئیس پارلمان در طول بیست و پنج سال است، که وجهه خوبی ندارد زیرا جنوب لبنان را تحت فشار تعدیل اقتصادی قرار داده است. ولی حزب الله مشروعیت خود را نه تنها از صندوق های رأی ، بلکه از مقاومت در برابر ارتش اسرائیل و عقب راندن آنها پس از بیست و دو سال اشغال بخش های بزرگی از جنوب بدست آورده است. اما حزب الله قطعاً تحت تاثیر ایران است. چیزی که مورد انتقاد بسیاری از لبنانی هاست. آیا حزب الله موافقت خواهد کرد که تحت فشار معترضین دست از این سیاست بردارد ؟ بدیهی است که من راز دار «حزب خدا» نیستم. روزنامه الاخبار که کم و بیش مواضع حزب الله را نمایندگی میکند، نظر خصمانه ای با جنبش شورش جوانان دارد. یک نظریه توطئه در حال پخش است که سازمان های غیردولتی غربی می توانند مشوق تظاهرات باشند. در حقیقت، رئیس دانشگاه آمریکائی بیروت و رئیس دانشگاه سنت جوزف هر دو از لبنانی ها خواسته اند که در تظاهرات شرکت کنند، ابتکاری بسیار شگفت انگیز و بی سابقه. علاوه بر این ، برای من شکی نیست که هدف دولت آمریکا با حمایت آشکارا از معترضین ایجاد دردسر برای حزب الهه است که آن را یک سازمان «تروریستی» می داند و هدفش شکست دادن آنست. البته این به دلیل موضع گیری های حزب الله در مورد اسرائیل و موفقیت این کشورو مجبور کردن اسرائیل برای تخلیه جنوب لبنان در سال ٢٠٠٠ از طریق مقاومت مسلحانه در آنجا است. امروز، حزب الها در حال کمک به مقاومت فلسطین در غزه است که از نظر ایالات متحده محافظ اسرائیل، غیرقابل تحمل است.
در سطحی دیگر، نخبگان سیاسی لبنان برخواسته از سیاست رفیق حریری ، پدر سعد حریری هستند، که تحت پوشش دوستی با ژاک شیراک شهردار پاریس در آن زمان، کشور را غارت کرد. این نخبگان در مجموع از بد نامی او رنج می برند، سوء مدیریت به عنوان شیوه ای دولت مداری که برای اقتصاد کشور هزینه زیادی داشته است، از جمله بدهی های عمومی که ١۵٠٪ تولید ناخالص داخلی را شامل می شود. من شخصا پست وزیر امور مالی(١٩٩٨-٢٠٠٠) در دولت موسوم به «دستان پاک» به ریاست جمهوری امیل لاهود، رئیس کل سابق ارتش لبنان و نخست وزیر سلیم الحس ، نخست وزیر ، که نمادی از صداقت در لبنان است را پذیرفتم. . این «تئوری توطئه» در مورد لبنان ، همچنین ایران و به ویژه عراق، جایی که تظاهرکنندگان وزنه جمهوری اسلامی در امور منطقه ای را محکوم می کنند مطرح می شود.
آیا ارتباطی بین این تظاهرات مشاهده می کنید؟ ژرژ کورم : اگر «توطئه» ای وجود داشته باشد، یعنی شرایط عینی چنین زمینه ای را ایجاد کرده است. مردم لبنان چون مردم عراق از طبقه حاکم کاملا فاسد که آنها را به هیچ گرفته ورها کرده اند به تنگ آمده اند. یک بار دیگر ، شاهد ادامه قیام عرب سال ٢٠١١ ، که به آنطرف دریای مدیترانه، یونان، اسپانیا و حتی ایالات متحده با اشغال وال استریت نیز کشیده شده هستیم. امروز ، ما در سراسر جهان می بینیم که نئولیبرالیسم به شرایط حادی خود رسیده است. این امر منجر به تمرکز چشمگیر درآمد ملی در دست نخبگان میلیاردر شده و ورشکستگی اجتماعی آن اعتراضات خشمگین در سراسر جهان را برانگیخته است، برای مثال در شیلی. رفیق حریری ، پدر سعد حریری با ثروت ٣ میلیارد دلار نخست وزیر شد ، و با ثروت ١٧ تا ١٨ میلیارد دلار سمت نخست وزیری را ترک کرد.
سیاست ایران در منطقه را چطور می یابید ؟
ژرژ کورم: گفتار ایرانی چهره ای دوگانه دارد. از سویی خود را به عنوان یک جریان آزادی بخش، در تداوم گفتمان قدیمی جهان سوم، همسو با ظهور بریکس (برزیل ، روسیه ، هند ، چین و آفریقای جنوبی ) معرفی می کند. از طرف دیگر ، مردم گفتمان مذهبی خاص شیعه را برنمی تابند. امروز ، با یک موج «سکولار» که در جهان عرب در حال پیشرفت است مواجه هستیم.
آیا در لبنان انتقادات مشابهی درباره نقش عربستان سعودی می شنوید؟
ژرژ کورم: نه به اندازه کافی ! نباید فراموش کرد که عربستان سعودی نفوذ قابل توجهی در لبنان دارد ، به ویژه از طریق پشتیبانی از بسیاری از سازمانهای غیر دولتی اسلامی. علاوه بر این ، بخشی از جمعیت هنوز امیدوارند که عربستان سعودی خزانه های خالی کشور لبنان را پر کند. اما مشکل بسیار فراتر از محدوده لبنان است. امروز ما باید اسلام را « وهابی زدائی» نمائیم. پادشاهی عربستان سعودی به لطف ثروت نفتی قابل توجه خود ، وهابیت را در سراسر جهان تحمیل می کند با وجود آنکه در زمان ظهور آن در اوایل قرن نوزدهم، وهابیت ارتداد وبدعت محسوب میشد. به این خاطر محمد عبدالوهاب ، بنیانگذار فرقه هم از سوی دولت عثمانی وهم از طرف مصر تحت رهبری محمد علی، پیشتاز مدرنیته، مورد حمله تنبیهی قرار گرفت.
اکنون ایالات متحده شهرک سازی اسرائیل در فلسطین اشغالی را «قانونی» می داند ، در این خصوص چه فکر می کنید ؟
ژرژ کورم : مشکلی که ما داریم امپریالیسم آمریکا است که به لطف اینکه دلار آمریکائی بیشترین پول مورد استفاده جهانی است، قوانین خود را در سطح بین المللی تحمیل می کند، چیزی که کاملا شرم آور است. امیدوارم که کوششهای بریکس موفق شود و هژمونی دلار و در نتیجه ایالات متحده بر سیستم بین المللی را متزلزل نماید. تصمیم دونالد ترامپ در مورد شهرک سازی مربوط به چیست ؟ پاسخ دشواراست، زیرا او امروز چیزی میگوید وفردا بر عکس آنرا، او یک مدیریت عحیب وغریب و فرصت طلبانه در امور جهان دارد…من چون بسیاری از حقوق دانان معتقدم آمریکا جنایات وحشتناکی علیه بشریت انجام داده است از جمله تحریم تحمیل شده برعراق به مدت یک دهه. همچنین به یاد دارم که بعد از دروغ های آنهادر سال ٢٠٠٣ درباره سلاح های کشتار جمعی در عراق، هیچ مجازاتی علیه ایالات متحده و انگلیس انجام نگرفت، در صورتیکه این دروغها منجر به جنگی شد که کشور را کاملاً نابود کرد و موجب آزار وحشتناک مردم غیرنظامی گردید. این سیاست امپریالیستی منشأ همه خطرات است. وقت آن است که پایان یابد و کشورهای عضو اتحادیه اروپا از این سیاست فاصله بگیرند. من شنیدم که امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه خواسته که کشورهای اروپایی نوعی ناتو جداگانه را تشکیل دهند ، در حالی که محافل نزدیک به ناتو خواستار ایجاد ناتوی کشورهای عربی هستند چیزی که واقعا عجیب و غریب است، مثل آنست که از آنها بخواهیم سلاحی بسازند که به نابودیشان کمک کند…
آیا نطفه چنین « ناتو عرب» در جنگی که از سال ٢٠١۴ یمن را هدف گرفته زاده نشده؟
ژرژ کورم : بله ، جنگ در یمن وحشتناک است. از یک طرف عربستان سعودی و امارات متحده عربی و از طرف دیگر حوثی ها با حمایت ایران. عربستان سعودی و امارات متحده عربی در شرایط وابستگی کامل به ناتو قرار دارند. اتحادیه اروپا نیز چنین است ، زیرا آخرین ماده قانون اساسی اروپا می گوید سیاست خارجی اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن مشروط به عضویت در ناتو است. من همچنین تأکید می کنم که اتحادیه اروپا نسبت به ما ، لبنانی ها ، واقعاً رفتاری تحمل ناپذیر دارد: در حالکه ١٠ هزار پناهنده سوری در فرانسه شرایط هیستری ایجاد کرده، ما بیش از یک میلیون پناهنده سوری در لبنان داریم و از ما می خواهند که آنها را در اقتصاد جامعه لبنان ادغام کنیم. من نمیدانم تا چه حد می توان این چنین گستاخ بود، به خصوص که این مسئله بخش اعظمی از مردم لبنان را به طور قابل توجهی فقیر کرده است. مردم شغل خود را از دست داده اند که بجای آنها از نیروهای کار بسیار ارزان سوری استفاده می شود. بخشی از دولت لبنان در تلاش است تا به اصطلاح «جامعه بین المللی» را متقاعد کند که این وضعیت غیرقابل تحمل است و این پناهندگان اکنون باید به بخش بسیار بزرگی از قلمرو سوریه که از تسلط سازمان های تروریستی آزاد شده برگردند.
شما بین قیام های عرب ٢٠١١ و وضعیت فعلی عراق و لبنان تشابهی می بینید، آیا این امکان وجود دارد که این بار نتیجه مثبت باشد ، زیرا قیام سال ٢٠١١ منجر به جنگ ها و یا رژیم هائی سرکوبگر حتی بیش از رژیم های قبلی گردید ؟
ژرژ کورم: ابتدا ایالات متحده و کشورهای اتحادیه اروپا باید از حمایت نیروهای سیاسی عقب مانده چون اخوان المسلمین ، که در دوران به قدرت رسیدنشان در مصر ، لیبی یا تونس حمایت شده اند، دست بر دارند. از زمان جنگ سرد، از سه دین (مسیحیت ، یهودیت ، اسلام) برای تسریع در سقوط اتحاد جماهیر شوروی استفاده ابزاری انجام شده است. هرچند این سقوط بر عکس پیش گوئی هلن کرر دانکس، نه از جمهوری های با اکثریت مسلمان، بلکه از کشور های بالتیک شروع شد. و تاکنون روسیه با جمهوریهای مسلمان سابق روابطی عالی داشته است که بدون اشتیاق خاصی استقلال به دست آورده اند.
منبع: لوموند دیپلماتیک فارسی دسامبر 2019
برگردان بفارسی: اقای باقر جهانبانی