پرسش روزاین است:
چرا و به چه دلیل و با توجه به شرایط بحرانی جامعه و سن و سال رهبر فعلی، مجلس خبرگان اسامی کاندیدهای احتمالی و یا نام جانشین احتمالی خامنه ای را رسما اعلان و بیان نمی کند؟!
امروز در چنین روزی(29آذر1388) آیت الله منتظری از میان ما رفت.مرجع تقلیدی که به روز بود و علیرغم جفاهایی که بر وی شد،وعلیرغم زوایه ها و اختلافات فکری که با خمینی و ایضا و بخصوص در مورد رعایت حقوق مردم و دفاع از حقوق انسانی زندانیان سیاسی و…و…داشت،حرمت استاد را تا پایان عمر نگاه داشت.
و برخلاف برخی از باصطلاح اساتید و فضلا و مجتهدین و مسئولین درجه یک کشوری که شاگرد وی بودند، و از وجود وی وجود پیداکردند، علیرغم آن همه تقدیس ها و تعریف های بی شمار که از وی می کردند، یک شبه متحول!! شده (برای حفظ قدرت و جایگاه)،روی از وی برتافته و تا حد نثار کردن رکیک تربن ناسزاها و اهانت ها و دروغ ها و تهمت ها، دهان خود را آلوده به نجاست کردند، آیت الله منتظری لب فرو بست و درجواب،خاموش ماند و سکوت اختیار کرد!
ماه آذر از روزهای نخست آن تاپابان،روزهای آیت الله منتظری ست!
از سناریوی زندانی کردن سیدمهدی هاشمی و گرفتن اعترافات دروغین تا انتخاب ایشان(وعلیرغم میل قلبی)به قائم مقام رهبری!
بدون شک آیت الله متتظری در زمان آیت الله بروجردی-که از شاگردان درجه یک ایشان بود- به اجتهاد رسیده و مرجع تقلیدبود.منتها بنا بر تواضع و به دلیل باز نکردن دکان در بازارهایی که بنام دین انواع حجره ساخته اند و می سازند،تا مکاسب را کسب کنند!! وی رساله عملیه خود را تا زمان قائم مقامی متتشر نکرد.
و علیرغم اختلافات و تفاوت های بنیادین در مبانی فکری و نظری، احرار و آزادگان ایرانی و مسلمان غیر ایرانی و غیر مسلمان،برای شخصیت وی ادای احترام کرده و از وی به حُسن ظَن باد می کنند.
آیت الله منتظری سال های مدیدی از زندگی قبل از انقلاب را در تبعید و زندان های سلطنت پهلوی گذراند و ایضا بیشترین آزار و حصر را در پس از انقلاب. و بر خلاف خمبنی که 15سال در عراق و نجف دور از ایران بود،بودن در جامعه ایرانی،شدن را زندگی کرد، و همین در پسا انقلاب،دلیل زاویه فکری و عملی ایشان باخمینی شد!
سادگی و افتادگی و خاکی بودن و تواضع وی را ساده لوحی دانستند.او را ساده لوح نامیدند! او فقط صریح الهجه بود. و شجاعت در بیان کلام را داشت و برای سخن گفتن نفاق نمی ورزید.
نمونه بارز و تاربخی آن، انتشار نوار صوتی سختان وی در مقابل«هیات مرگ» بود. هیاتی که فله ای در سال 67 و در دهه 60بسیاری را بی دلیل اعدام کرد.زندانیاتی که مدت زندانی بودن آنان رو به اتمام بود و می بایستی آزاد می شدند! اما او در کسوت فائم مقامی رهبری-که می توانست سکوت اختیار کند تا مرگ خمینی فرا رسد و خود جانشین شود و اصلاحات مورد نظر را انجام دهد، در مفابل«هیات مرگ» که مزورانه و با فریب و نیرنگ، سعی و تلاش می کرد تا از زبان وی موافقت اعدام ها را بگیرد،با همان صراحت لهجه گفت:«تاربخ از شما به عنوان جنایتکار باد خواهد کرد» و چه درست پیش بینی کرد!
آیت الله منتظری پیش از آن که مجلس خبرگان رهبری بخواهد وی را قائم مقام خمینی کند، قائم مقام طبیعی و خودجوش مردم بود!
اکنون ما برای کشف حقیقت، و بعد از سپری شدن35سال از انتخاب وی به عنوان قائم مقام رهبری توسط مجلس خبرگان، و رویدادها و حوادث و اتفافاتی که بوجود آمد و برخی پرده ها و حجب و حیاها هم کنار رفت و نقاب نفاق بسیاری آشکار شد، این پرسش را مطرح می کنیم که چرا مجلس خبرگان که هیچ مصوبه و التزام قانونی برای انتخاب قائم مقام رهبری نداشت و به ویژه آن که آیت الله منتظری خودجوش و بطور طبیعی از پیش معلوم بود که جانشین خمینی خواهد شد و آنرا هر فرد عامی و عادی هم خوب می دانست،چرا و به چه دلیل این مجلس آمد و به آن صورت رسمی و قانوتی داد؟!
آیا این رویداد تاریخی سناریویی ترتیب داده شده از سوی جناح انحصار قدرت و حلقه کانالیزاتور خمینی (سیداحمد خمینی،هاشمی رفسنجانی و سیدعلی خامنه ای)برای خلع ید از ایشان و برکناری از قائم مقامی نبود!؟!
و چرا اکنون و درحال حاضر، مجلس خبرگان نمی آید مثل دوره خمینی، همان را تکرار کند؟ از چه وحشت دارد؟ مگر آن فرد با افرادی که لایق و استحقاق جانشبنی را خامنه ای دارند،مقبولبت مردمی ندارند؟
با توجه به سن و سال خامنه ای و فضای ملتهب جامعه،برای شناخت مردم و نقد آن،نائب بعدی و یا نواب خاص امام زمان_که درلیست انتظار هستند_را به مردم معرفی کنید!!
شایدبخاطر آن است که هنوز مجلس خبرکان درحال اکتشاف است!!وشایدهم این جمعه بیاید!!
29آذرنودوهشت
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)