ایجاد محدودیت برای زنان در تمام عرصه ها جز لاینفک سیاست کلان رژیم جمهوری اسلامی بوده است . با نگاهی گذرا به سابقه ی بیش از چهل ساله ی رژیم میتوان به راحتی به این نقض آشکار حقوق زنان پی برد ، داستان از آنجا آغاز شد که برای نداشتن حجاب در خیابان ها پونز به پیشانیشان فرو میکردند و تیغ به صورتشان میزدند و این ظلم ادامه یافت تا جایی که رژیم به عنوان مثال روز جهانی ۸ مارس که در تمام کشورها گرامی داشت حقوق زنان است را نادیده انگاشته و تاریخی مذهبی را برای روز زن در نظر گرفت و حق کشی های ظالمانه در تمام محاکم قضایی و قوانین اداری و استخدامی و غیره ،همگی نشان از ظلم آشکاری داشت که نقش زن را فقط در فرزند آوری و کار در خانه محدود میکرد تا جایی که به عنوان تنها کشور در دنیا زنانش اجازه حضور در استادیوم های ورزشی و تماشای مسابقات را ندارند و دختری آبی که برای این امر ساده چنان فشار عصبی و رنج را از ظلم رژیم تاب نمی آورد که ناچار به خودکشی میشود ، اما این نسل ساکت ننشسته اند و شاید حتی تاثیری شگرف بر نسل مادران خود و حتی تمامی مردان جامعه در همراه ساختن آنان در اعتراض به حقوق پایمال شده شان هم نهاده اند، و با گسترش سریع کمپینهایی چون آزادیهای یواشکی، حرکت دختران خیابان انقلاب و …. نقش برجسته خود را در گروهای سنی جوان و حتی میانسال در اعتراضهای سال ۹۶ به خوبی نشان دادند تا نقش قوی تر آنها در رویدادهایی اعتراضات آبان ۹۸، نشان دهد تا مطالبات به حق زنان سرزیمنم و حضور همراه با مسئولیت پذیری در انتقاد و اعتراض به رژیم هر سال در حال توسعه و تکامل است.
حضور زنان در این حوزه و اعتراضاتشان فقط مختص مسائل نزدیکتر به جامعه خودشان، مانند قوانین ضد زن یا حجاب اجباری نبوده است در دو دهه اخیر مشارکت اقتصادی زنان افزایش یافته است. با این حال، به موازات گرایش آنان برای حضور در فعالیت های اقتصادی، ظلم آشکار رژیم باز هم باعث شده فرصتهای اقتصادی برای آنان کمتر باشد چرا که جمعیت زنان بیکار از سال ۹۰ تا ۹۶، به دو برابر افزایش یافته است. به یقین وقتی اعتراضهایی که یکی از انگیزههای اولیهشان در دی ۹۶ و آبان ۹۸ اقتصادی است، زنان بهویژه زنان بیکار یا سرپرستخانوار نیز خود را بخشی از جامعه درگیر و هدف این اعتراضها میبینند و به دلیل فشار مضاعفی که به آنها تحمیل میشود، انگیزه و خشم بیشتری برای اعتراضها دارند. این محدودیت های اقتصادی و سلب اکثریت قاطع آزادی های فردی و حقوق اجتماعی همگی باعث گردیده زنان در صف اول میدان مقابله و اعتراض بایستند و نیز مشوق مردهای جامعه برای حق طلبی باشند.
اما حکومت علاقهای به تحلیل و فهم رشد فعالیت و مشارکت زنان در هیچ عرصه ای نداشته و ندارد ، حضور سپیده قلیان در اعتراضهای آبان ۹۸ به فاصله چند روز پس از آزادی از زندان نشان شجاعت و مقاومت زنان دارد .رویکرد حکومت در برخورد با روزنامهنگاران زن، ایران را به بزرگترین زندان جهان برای روزنامهنگاران زن تبدیل کرده است. بسیاری از فعالان مدنی زن در زندان هستند، دختران خیابان انقلاب بازداشت شدند و همکاری با کمپینهای مدافع حجاب اختیاری و ارسال عکس و ویدئو های سرکوب رژیم نسبت به زنان به مسیح علی نژاد مجرمانه تلقی شد ،یاسمن آریایی ، منیره عربشاهی و مژگان کشاورز فعالین مدافع حجاب اختیاری در زندان قرچک ورامین ، بدون وکیل ، مجموعا به ۵۵ سال حبس محکوم شده اند ، دادگاه ایران در اردیبشت ۹۸ خانم ها مینو ریاضتی، احترام شیخی، فریده جابری و پونه ناشری، را هر کدام به ۳ سال حبس تعزیری محکوم کرد. این زنان در ادامه بازداشت های خودسرانه به دلیل اعتقاد به آیین بهائیت در بهمن ماه ۹۶ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. سپیده قلیان ، ساناز الهیاری و عسل محمدی فعالین صنفی کارگری معترض هر کدام به ۱۸ سال حبس تعزیری محکوم شدند. و نسرین ستوده وکیل آزادیخواه به تنهایی و در مجموع هفت اتهام واهی ۳۳ سال حبس دریافت کرده که طبق قانون قضایی ایران بیشترین آن که ۱۲ سال است را باید در زندان باشد. ونمونه های ظلم و احکام سنگین بسیار بیشتر در سراسر کشور وجود دارند که شاید اسامی آنها کمتر رسانه ای شود و همگی تنها به دلیل اعتراض هایی که حق اولیه و آشکار هر انسانی است متحمل این ظلم میشوند و روزانه بسیاری از دختران در خیابان ها به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری به زور و با برخورد ناشایست فیزیکی و ضرب و شتم بازداشت میشوند.
رژیم ایران اکنون در حال پرورش یک سناریوی دیگر علیه بخشی از مردم هستند که در نگاه آنها «دشمن» یا «ابزار دشمن» تلقی میشوند ،
آنها میخواهند حامیان حکومت را قانع کنند که اعتراضهای اخیر، به تعبیر رهبر رژیم، مردمی نبوده، امنیتی بوده و زنان نیز بخشی از پروژه امنیتی هستند. هدف این سناریو فقط محدود به سرکوب و ارعاب زنان نیست، آرامش بخشیدن به نیروها و حامیان حکومت نیز هست چرا که این حکومت مستبد تنها در سه روز اعتراضات آبان ۹۸ نزدیک به هزار نفر از معترضین را به ضرب گلوله مستقیم از پای درآورد و بسیاری از افکار عمومی را در داخل و خارج مبهوت ظلم بی حد مرز خود کرده است و انسانیت و کرامت و آزادی انسان را به وحشیانه ترین روش زیر پا نهاده است ، نگارنده بر این اعتقاد است اگر جوامع بین المللی و کشورهای مختلف بر این اعمال غیر انسانی رژیم بر زنان و مردان ایران چشم پوشی کنند شاهد برخورد های بسیار خشن تر از این رژیم حتی از حوادث آبان ۹۸ خواهیم بود چرا که مردم ایران قطعا ساکت نخواهند نشست و بر حقوق حقه خود پافشاری خواهند کرد و برای جامعه بین المللی یک آزمون بزرگ است که در این مقطع حساس به بهترین شکل حامی مردمی باشند که چهل سال است درگیر جهل دیکتاتور مابانه رهبران حاکم در کشور خود هستند. به امید آزادی