یاری طلبیدن از بیگانه، جامعه را غیر مسئول و فعل پذیر می کند، مصاحبۀ ژاله وفا با ابوالحسن بنی صدر در تلوبزیون سپیدۀ استقلال و آزادی (٢):
برای شنیدن صدای این مصاحبه اینجا را کلیک کنید
ابوالحسن بنی صدر: چرا این مردم وقتی قدرت استبدادی با بیگانه در تعارض و جنگ می شود، فعل پذیر می شوند؟
فعل پذیر شدن یک جامعه بعنوان امر واقع، با یک رشته امرهای واقع دیگری همراه است: وقتی استبداد حاکم به جامعه اجازۀ دخالت نمی دهد، وقتی جامعه یک رژیمی دارد که برای خود ولایت مطلقه قائل می شود و وظیفۀ مردم را هم اطاعت می داند، هم از لحاظ نظری، و هم از لحاظ عملی، استبداد با فعل پذیری همراه می شود.
وقتی مردم فعل پذیر می شوند، گروه های مسلح به خود ولایت مطلقه می دهند و کشور را صحنۀ جنگ می کنند، قدرت خارجی هم وارد می شود. در حال حاضر در تمام اینگونه کشور ها، قدرت خارجی حضور پیدا کرده است.
گروه های حاکم ترجیح می دهند که برای حفظ امتیازات خودشان، نیروهای محرکه را تخریب کنند، مقداری را هم صادر کنند. آن کشوری که این نیروها را دریافت می کند، موقعیت مسلط دارد.
صندوق بین المللی پول می گوید که ایران سالی ۵۰ میلیارد دلار مغز صادر می کند. پس این صدور مغزها؛ صدور سرمایه، یعنی پولی که از ایران خارج می کنند؛ صدور نفت؛ صدور گاز؛ منابع کانی؛ و بیابان شدن کشور؛ اینها یعنی موقعیت زیر سلطه داشتن.
صدور نیروهای محرکه، بعلاوۀ استبداد، بعلاوۀ حضور قدرت های خارجی در زندگی روز مره، یعنی موقعیت زیر سلطه داشتن. خوب، در این موقعیت، مراجعه به قدرت خارجی خود می گوید که جامعه فعل پذیر است،.چون اگر فعل پذیر نبود که دیگر کسی محل نداشت که به قدرت خارجی مراجعه بکند.
آنها هم همین را دست آویز می کنند که چون مردم فعل پذیر هستند و صدایشان در نمی آید و حرکتی نمی کنند، باید مردم را رها کرد، ما هم که نیرو نداریم، باید برویم به سراغ قدرت خارجی. رژیم هم نان این را میخورد که من آنم که آمریکا را کردم محور سیاست خارجی و داخلی، با روس زد و بند می کنم، با چین زد و بند می کنم و در منطقه، حرف، حرفِ من است.
از آن طرف این گروه های وابسته به ایالات متحده، حرفشان این است که ما آنیم که دنیا ما را بعنوان آلتر ناتیو (خودشان به خودشان می گویند آلترناتیو) قبول کرده است. دلیل شان برای قبول اینکه، مرتجع ترین و وامانده ترین عناصر سیاسی– که به آنها پول می دهند و می آورند- برای این آقایان سخنرانی می کنند. تا این حد ذلیل هستند و این ذلیل شدنشان را می خواهند بعنوان قبول شدن جا بیاندازند، آقا تو قبول نشدی.
وقتی در یک جامعۀ استبدادی مردم می روند پای صندوق رأی، یعنی فعل پذیری خودشان را می پذیرند.
اگر رأی دادن، به سود استبدادیان حاکم نبود، خوب، نمی گذاشتند که تو رأی بدهی.