سمینار زمستانی مجامع اسلامی ایرانیان در روزهای ۳۱ ژانویه تا دوم فوریه ۲۰۲۰ با حضور نمایندگانی از کشورهای فرانسه، آلمان ،سوئد و آمریکا در شهر کلن برگزار شد. در این نشست علاوه بر موضوعات تشکیلاتی و برنامه ریزی ها، در باره اوضاع ایران، منطقه و جهان بحث و تبادل نظر به عمل آمد.
قطعنامه پایانی سمینار زمستانی مجامع اسلامی ایرانیان
با نام خدا و یاد شهدای راه استقلال و آزادی،کشته شدگان جنبش آبانماه و قربانیان سرنگونی هواپیمای اوکراینی.
هموطنان گرامی
ایران، امروز در مرحله حساسی به سر می برد. نظام استبدادی ولایت فقیه که درخرداد ماه ۱۳۶۰با کودتا علیه انقلاب مردم ایران و جمهوری بر آمده از آن مستقر شد، بامدیریتی ضعیف، بلکه سوء مدیریت وفساد و با بحران سازی های پی در پی کار کشور را به مرحله خطرناکی رسانده است . درنتیجه تقریبا در تمامی ضد ارزشها از فساد و اختلاس و جنایت ،فقر و ناهنجاری های اجتماعی و… در رتبه های اول جهانی قرار گرفته است.
رژیم حاکم در ایران،در ضعف و استیصال است . از یک سو،نارضایتی و اعتراضات، گستردگی بیشتری پیدا کرده است و فاصله زمانی بین جنبش های اعتراضی کاهش یافته و اینک به اعتراف دست اندرکاران به ” فرو دستان” نیز سرایت کرده و از دیگر سو شعار ها در جهت تغییر ساختار از استبداد به آزادی و استقلال و استقرار جمهوری ایران شفافیت بیشتری یافته است.
اینک تعداد زیادی از آن دسته مردم که امید به اصلاح رژیم ایران بسته بودند بر این باورند که این نظام اصلاح پذیر نیست و تغییر بنیادی می طلبد. حتی بسیاری از اصلاح طلبان حکومتی و نیز اصولگرایان – اغلب آنها در کودتا علیه جمهوری و آقای بنی صدر ، تنها رئیس جمهور منتخب مردم شرکت فعال داشتند- بر این باورند که نظام به نفس نفس افتاده است و دائم هشدار می دهند. عدم تمایل به شرکت در انتخابات و نیز رد صلاحیت گسترده از جمله تعداد چشمگیری از نمایندگان مجلس کنونی گواه این امر است.
برای ادامه درقدرت ماندن، نظام ولایت فقیه می کوشد تا بر دامنه بحران ها بیافزاید و با ایجاد انواع ترسها، گسترش خشونت و… در جامعه مانع از جنبش و همگانی شدن آن بشود.
اما بنا بر قاعده، نظامی که علاوه بر از دست دادن پایگاه اجتماعی محدود خود دچار نابسامانی ناشی از فسادگسترده و عدم کفایت اداره کنندگان آن است محکوم به فرو پاشی است.
یکی از ترسها که رژیم ولایت مطلقه و عوامل آن در جامعه القا می کنند خطر فروپاشی ایران و تجزیه آن، در صورت سرنگونی نظام ولایت فقیه است، اما آنچه این خطر را محتمل و هر روز بیشتر از روز پیش می کند ادامه این رژیم و بحرانسازی های آن در سطح ملی و فراملی است.
فروپاشی نظام از دو راه امکان دارد، یا از راه مداخله بیگانه صورت می گیرد و یا با جنبش همگانی و فشار مردمی از پای در می آید. تجربه نشان داده است مداخله خارجی اگر توانا به تغییر نظامی بشود قادر نیست و یا نمیخواهد نظام با ثباتی که حقوق مردم را رعایت کند را جایگزین و مستقر نماید.
بنا بر این، تنها راه رهایی ایران از خطر سقوط و فروپاشی، استقرار بدیلی مردمسالار که در آن آحاد مردم ایران از حقوق برخوردار و در سرنوشت کشور سهیم باشند است و این امر به یک جنبش همگانی به دور از خشونت ممکن می شود.
اما بنا بر تجربه جنبش های اخیر در منطقه،جنبش همگانی زمانی موفق و قادر به استقرار بدیل حقوقمند است که:
۱- آینده روشنی را در منظر داشته باشد
۲- اسباب و ابزار لازم برای استقرار نظام جایگزین را دردسترس داشته باشد
از این روست که از سوی آقای بنی صدر، جانبداران خط استقلال و آزادی، قانون اساسی بر اساس حقوق پنجگانه و قانون اساسی دوران گذار و نیز برنامه عمل به جامعه پیشنهاد شده است تا پس از سرنگونی نظام ولایت مطلقه خلائی ایجاد نشود.
نظام سلطه گر نیز بر آن است و می کوشد تا با دامن زدن به بحران و آلترناتیو سازی سیاست سلطه خود بر منطقه را پیش ببرد. “طرح صلح” پیشنهادی ترامپ برای حل مسئله فلسطین که آنرا “معامله قرن” خوانده اند در این راستا و بسط ید اسرائیل در ادامه اشغالگری است- که فعلاازسوی کنفرانس کشورهای اسلامی باممنوع کردن کشورهای اسلامی از همکاری با این طرح می توان گفت که شکست خورده است-.
مجامع اسلامی ایرانیان بر این باورند که نظام ولایت فقیه در ضعف است و حاکمیت در دست بی کفایتان فاسد،بنا بر این چشم انداز آینده ایران در این نظام، تاریک بلکه خطرناک است. همتی باید تا با جنبش همگانی به دور از خشونت به خودسری ها و حاکمیت ولایت فقیه پایان داد. عرصه را باید ازراه های پیش رو بر حاکمیت استبدادی تنگ کرد، تحریم گسترده “انتخابات” فرمایشی و مهندسی شده و بر قرار کردن رابطه بین افراد جامعه بر اساس حقوق میتواند این تنگ کردن عرصه و محدود کردن دامنه فعالیت نظام را شتاب ببخشد.
تجربه به ما آموخت،کمبود قانون اساسی بدیل، و برنامه ریزی برای دوران گذار در انقلاب مردم در سال ۵۷ موجب شد تا خلاء موجود را زور پرستان پر کنند و باز سازی استبداد اما این بار در رنگ دینی ممکن شد.
از این رو طرح و پیشنهاد قانون اساسی بر اساس حقوق پنجگانه که در آن همه ایرانیان بدون تبعیض از حقوق برابر برخوردارند، قانون اساسی دوران گذار و نیز برنامه عمل اهمیت ویژه ای دارد . بر ایرانیان است تا با نقد آن در هرچه شفاف ساختن آن و نیز انتشار آن همت کنند تا تغییر نظام از استبداد به مردمسالاری امکان یابد و شتاب بگیرد.
نیروهای نظامی وانتظامی و تمامی آنها که در سرکوب جنبش های حق طلبانه مردم شرکت می نمایند بدانند ادامه نظام استبدادی، آینده روشنی را برای آنها رقم نخواهد زد زیرا در تقابل نظام با مردم، نظامها رفتنی و مردم ماندنی هستند. پس ماندن در کنار مردم و پیوستن به آنها در مبارزه حق طلبانه شان کاری بایسته است.استقرار نظامی حقوقمند آنها را نیز از حقوق پنجگانه بر خوردار خواهد کرد.
مجامع اسلامی ایرانیان
۲ فوریه۲۰۲۰ برابر با ۱۴ بهمن ۱۳۵۸