این ادعا که با وجود تحریمها و انزوای ایران، رژیم ولایت مطلقه فقیه، در رویارویی با حمله ویروس کرونا، بیشتر از آنچه میکند، کاری از دستش بر نمیآید، راست نیست. الا اینکه کارها یی که میتواند بکند، با ماهیت رژیم خوانایی ندارند:
❋ کارهای شدنی در قلمرو مبارزه با ویروس کرونا که از انجامشان نباید گریخت:
کارشناسان هشدار میدهند: کشورهایی که نه برای حیات انسانها که برای اقتصاد تقدم قائل میشوند، بلحاظ انسانی و اقتصادی، بهای بسیار سنگینتری خواهند پرداخت. کارهای شدنی که نباید از انجامشان سرباز زد را فهرست کنیم:
1. حق شناختن حیات و عمل به این حق، هم از سوی یکایک شهروندان و هم از سوی رژیم که همچنان متجاوز به این حق است؛
2. باوجود تضادهای درونی رژیم و با توجه به این واقعیت که این مردم هستند که در معرض بیماری قرار میگیرند و این کادر پزشکی است که مبارزه با ویروس کرونا را تصدی میکند و تصدی این مبارزه، به علم و فن و همآهنگی و همکاری مردم با کادر پزشکی نیاز دارد، در طول مدت مبارزه با ویروس، دولت باید نقش کارگزار کادر پزشکی را بپذیرد. به ترتیبی که به دست اندرکاران مبارزه با ویروس، از پشت سر، جنگ تحمیل نشود. این امر که در طول 40 سال، رژیم هر جنگ و بحرانی را در شکست به پایان برده است و یک دلیل آن، ایجاد جبهه دوم از پشت سر بوده است و خطر آن وجود دارد که مبارزه با ویروس کرونا نیز به شکست بیانجامد و فاجعه انسانی و اقتصادی جبران ناپذیر ببار آورد، ضرورت و فوریت انجام این تدبیر، محل کمترین تردید نیست؛
3. در مبارزه با بیماری، زور و فساد، نه تنها کارآیی ندارد، بلکه زور و فساد دستیار کرونا نیز هستند. چنانکه قطع نکردن رفت و آمد به چین و بکار بردن زور و فساد (بیشتر در شکل دروغ و پنهان کردن حقیقت)، از عوامل شیوع بیماری بودهاند؛
4. با کنارگذاشتن زور و فساد، ابهام بیمحل و شفافیت با محل میشود. شفافگردانی شمار مبتلایان و شمار بستری شدگان و شمار آنها که از دنیا میروند و مناطق آلوده و غیر آلوده ضرورت قطعی پیدا میکند. زیرا به پزشکان و دستیاران آنها و نیز جمهور مردم که باید همکار آنها باشند، امکان میدهد، با واقعیت، رابطه مستقیم برقرارکنند. مشاهده وضعیتها در کشورهای مختلف، جا برای تردید نمیگذارد که رابطه مستقیم با واقعیت، زمان پیروزی بر مبارزه را کوتاهتر و بار اقتصادی را سبکتر میکند؛ استفاده از تجربیات موفق سایر کشورها در فائق آمدن بر مشکل بیماری کرونا بسیار حائزاهمیت است.
5. سپردن کار به کاردان و ممنوع شدن مداخله مراکز قدرت و اجرای دقیق و بدون تبعیض رهنمودهای کاردانان متصدی مبارزه با ویروس کرونا. هم در سطح کشور (آمد و شدها) و چگونگی ارتباط زمینی و هوایی و دریایی با کشورهای دیگر و هم در سطح زمان. از جمله، طول مدت قرنطینه؛
6. خارج کردن دارو و درمان از دست مافیاها و تحت اداره هیأتی از پزشکان متصدی مبارزه و داروسازان قراردادن تولید و واردات دارو و مصون نگاهداشتن آن از رانتخواری و مافیاهای رانتخوار؛
7. در همه کشورهای دنیا، از جمله در ایران، اهل دانش دست بکار یافتن درمان این بیماری هستند و کوشش آنها بس پر ارج و درخور سپاسگزاری همه ساکنان روی زمین است. دکتر فیروزه بنیصدر درمانی را، به تجربه، یافتهاست؛ با بکاربردن این درمان، مبارزه با ویروس کرونا میتواند هم آسانتر و هم ارزانتر تمام شود و هم مدت قرنطینه را کوتاهتر کند. در نتیجه، با بازگشت همه بکار، خسران اقتصادی کمتر بگردد؛
8. مبارزه با ویروسی که چهار میلیارد انسان را قرنطینه نشین کرده است، نیازمند اجتماع عوامل، هم در سطح جامعه مدنی و هم در سطح مدیران مبارزه و هم در سطح دستگاه اداری است. نهادهای جامعه، بخصوص نهادهای آموزش و پرورش (دانشگاهیان و دانشجویان و معلمان و دانشآموزان) و دینی و هنری و اقتصادی و اجتماعی (بخصوص خانوادهها) میتوانند دستیاران متصدیان مبارزه بگردند. در کشورهایی که این نهادها دستیار متصدیان شدهاند، موفقیت در جنگ، موفقیتآمیزتر بوده است. از جمله پاکستان، در همسایگی ایران، با موفقیت، این روش را بکار برده است؛
9. تغییر ردیفهای بودجه: در جنگی که بمدت 8 سال، در سود انگلستان و غرب، ادامه یافت، همین رﮊیم، به جنگ تقدم بخشیدند و بودجه را به آن اختصاص دادند. صد میلیارد دلار هم «گمشد»! اینبار، ایرانیان با جنگی رویارویند که میتواند بسیار مرگبارتر و ویرانگرتر باشد. پس، باید به هزینههای این جنگ تقدم داده شود. از جمله، هزینه درمان افرادی را که بیمه سلامت ندارند، دولت برعهده بگیرد. نیز باید تاکید شود.
❋ تدابیر اقتصادی و سیاسی و نظامی که اجتناب ناپذیر:
1. سخنان اخیر صالحی اعترافها یی هستند به این واقعیت که ایران نه منابع کافی اورانیوم دارد و نه غنیسازی اورانیوم بکاری میآید. بنابراین، زمان آن است که مشکل در داخل و با مردم ایران حل و تحریمها بیمحل بگردند. این کار را، دست کم، زمانی باید میکرد که برنامه اتمی رژیم از پرده بیرون افتاد. دو دهه زیان بسیار سنگین، وارد نمیشد و دست رﮊیم زیر سنگ روس و چین نبود. از آنجا که تا ابد نمیتوان در تحریم زیست، حل مشکل اتم با مردم ایران، کشور را در بهترین موقعیت برای مبارزه پیروز با ویروس کرونا قرار میدهد؛
2. باوجود مردم در قرنطینه، اقتصاد مصرف و رانت محور را به اقتصاد تولید محور بدل کردن، آنهم توسط رژیم که حیات خود را از اقتصاد مصرف محور و استبداد دارد، البته بر نمیآید. باوجود این، مردم در قرنطینه، همان فرآوردهها را مصرف نمیکنند که قبلاً مصرف میکردند. زندگی بسیار سادهتر شدهاست. بنابراین، بهترین فرصت است برای آزادکردن سرمایهها و اختصاص آنها به تأمین معیشت قشرهای فقیر جامعه و امکان دادن به آنها برای ماندن در قرنطینه.
3. هرگاه دو تدبیر بالا، حتی تنها تدبیر دوم انجام بگیرد، دولت نیازمند وام ستاندن از بانک مرکزی نیز نمیشود. خودداری از هزینههای تورم زا و توزیع قدرت خرید میان قشرهای کم درآمد، سبب میشود که تورم کاهش نیز بپذیرد. هرگاه فرصت برای پخش قدرت خرید متمرکز مغتنم شمرده شود، قدرت خریدی که فرآوردههای داخلی میتوانند آن را جذب کنند، سبب پرداختن به تولید و ایجاد کار نیز میشود. البته به شرطی که 9 تدبیر بالا، خصوصاً تدبیر هفتم، در همه نقاط آلوده کشور، به اجرا گذاشته شود و زمان مبارزه با ویروس کرونا کوتاه بگردد؛
4. در همه کشورها و در ایران بیشتر از اغلب کشورها، کارکنان دولت از اندازه بیرون هستند. به یقین، با یک پنجم تعداد کارکنان دولت، چرخ دستگاه اداری سالم میچرخد. از قرنطینه برای تجدید سازمان اداری و ایجاد بانک استعدادها میتوان استفاده کرد. دستکم، با تعداد لازم، در عین پرداختن حقوق به همه کارکنان، هم میتوان دستکاه اداری را تعطیل نکرد و هم هزینهها را کاهش و، با ایجاد ایمنیها، مانع از آن شد که محیطهای اداری، کانون انتشار ویروس بگردند؛
5. نیروهای مسلح نیز امکانات دارند و هم قرنطینه به آنها امکان میدهد، هزینههایی را انجام ندهند و با امکانات خود و بودجهای که آزاد میکنند، زیر نظر متصدیان مبارزه با ویروس کرونا، در این مبارزه شرکت کنند. ارتش آسایشگاهای صحرایی ایجاد کرده است. با استفاده از تجربههای سایر کشورها، میبایست با جدا سازی محل تختها با دیوار کشی از هم و قراردادن حفاظ ایمنی آسایشگاهها را مجهز کند. در بسیاری از کشورها به ساختن بیمارستانهای مجهز به ای سی یو نیز روی آورده اند.
6. اینک که دو ماه و بیشتر است که ویروس به مردم دنیا هجوم آورده است، از دو راهکار، یکی تقدم دادن به اقتصاد و دیگری تقدم دادن به حیات انسان، کشورهایی راهکار اول و کشورهایی راهکار دوم را درپیش گرفتهاند. اگر به مدیریت زمان اهمیت لازم داده میشد، بسا، ویروس، درجا از میان میرفت و جهان با یکی از شدیدترین بحرانها روبرو نمیشد. در مورد درمان نیز، اهمیت دادن به زمان و کوتاه کردن زمان مبارزه با ویروس کرونا، تعیین کننده است. بنابر توضیح دکتر فیروزه بنیصدر، زمان نقش تعیین کننده در درمان دارد: باتوجه به اینکه هرگاه سرو کار بیماران به «بخش مراقبتهای ویژه» بیفتد، هم احتمال مرگ بیشتر میشود و هم زمان درمان طولانی میشود، بنابراین، درمان باید با مراحل بیماری خوانایی پیدا کند با سه هدف: یکی کوتاه شدن زمان بیماری و درمان شدن بیمار و دیگری، کوتاه شدن دوره قرنطینه، و در نتیجه کاهش خسران انسانی و اقتصادی که میتواند عظیم باشد و سومی یافتن واکسن.
بنابراین، مدیران مبارزه با ویروس، باید بنا را بر هرچه کوتاهتر کردن زمان مبارزه بگذارند و جامعه مدنی و دولت باید تدابیری که متصدیان ارائه میکنند را به اجرا بگذارند. بدینقرار، بنابر این که اقتصاد برای انسان است و انسان برای اقتصاد، آنهم اقتصاد مصرف و رانت محور نیست، تقدم اقتصاد بر حیات انسان، جرم است. نهاد اقتصادی باید در خدمت حیات انسان در رشد باشد. بنابراین، موقعیت را نه برای تقدم اقتصاد بر حیات انسان و یا حیات انسان بر اقتصاد، که برای تجدید سامانه اقتصادی، باید مغتنم شمرد. کوتاه کردن زمان مبارزه، هم موجب نجات انسانها از مرگ میشود و هم زمان بازگشت به فعالیتهای اقتصادی و غیر آن را کوتاه میکند.
بدینقرار، کاری که متصدیان مبارزه باید بکنند، نه تن دادن به این یا آن تقدم که هرچه کوتاهتر کردن زمان مبارزه و نجات جان هم انسان و هم اقتصاد است. الا اینکه، حمله ویروس، امکانی برای بازنگری در چند و چون خدمات و تولید فرآوردهها و نظام اجتماعی و اقتصادی فراهم آورده است که نباید آن را از دست داد:
7. سازمانهای اقتصادی جدای از دولت، چون «اموال رهبری» و «بنیاد مستضعفان و جانبازان» و داراییهای آستان قدس و دیگر موقوفهها و «کمیته امداد امام» هم میباید امکانات مالی و تجهیزاتی خود را در اختیار متصدیان مبارزه بگذارند و هم با استفاده از موقعیت، ساختار خویش را تغییر دهند تا که اتخاذ و اجرای سیاست اقتصادی، برای عبور از اقتصاد مصرف و رانت محور به اقتصاد تولید محور، ممکن بگردد. و
8. پوشش نکردن ویروس برای ادامه جنگهای ویرانگر و جنگ بر سر قدرت در رژیم و تعطیل این جنگها و بازکردن فضای سیاسی و فرهنگی کشور تا که جمهور مردم، با اعتماد کامل، در مبارزه با بیماری شرکت کنند. رفتار لاقیدانه کنونی گروههایی از مردم ایران، که فریب سهلانگاری رژیم و کم خطر بنمودن بیماری را خوردهاند، نه تنها مساعد پیروزی در مبارزه با ویروس نیست، بلکه میتواند سبب شکست در آن نیز بگردد. از اینرو، باتوجه به نقش تعیین کننده نهادهای جامعه مدنی و جمهور مردم، ضرور است آنچه مردم باید بدانند و بکنند، شفاف، در اختیار آنها قرار گیرد.
بدیهی است که رژیم ولایت مطلقه فقیه این تدبیرها را – که با توجه به وضعیت موجود پیشنهاد میشوند – به اجرا نمیگذارد. مقصود از ارائه آنها ایناست که مردم ایران بدانند، باوجود تحریمها و…، راهکار وجود دارد. و نیز بدانند که عمل نکردن رﮊیم به راهکار، سلب مسئولیت از مردم نمیکند؛ آنها میتوانند بخشی از تدابیر را خود اجرا کنند و از حیات خود و اقتصاد خود پیروزمندانه دفاع کنند:
❋ مسئولیت شناسی ایجاب میکند که:
1. برای دفاع از خود در برابر ویروس کرونا، باید در معرض آن قرار نگرفت؛ بدان گرفتار نشد و وسیله انتقال آن به دیگری نگشت. همین روش را با استبداد باید بکاربرد. باید قلمرو حضور و عمل آن را محدود و محدودتر کرد تا که از میان برخیزد. وجدان به حقوق و عمل به حقوق و تنظیم کردن رابطهها با حقوق، راه کار عمومی است. روشی که در انقلاب درپیش گرفته شد، روش محدودکردن قلمرو استبداد بود. تحریم موفق انتخابات بکاربردن همان روش بود. باید آن را دنبال گرفت؛ مبارزه با ویروس کرونا، دنبال کردن آن روش میشود وقتی با اعتماد به نفس و مسئولیت شناسی، کادر پزشکی با اتفاق دانشگاهیان و معلمان و دانشجویان و دانشآموزان، با همگانی کردن رهنمودهای پزشکی و بکاربردن روش درمان تجربه شده، ایران را از وجود ویروس پاک میکنند.
2. این سخن که مردم فقیر بخاطر سختی زندگی نمیتوانند دلنگران ابتلای به بیماری باشند؛ ترس از ابتلای به بیماری نیز از آن ثروتمندها است، نه تنها دلسوزی و گریبان پاره کردن برای اکثریت بزرگ مردم نیست، دستیار ویروس کرونا شدن است. چراکه هرگاه این اکثریت بزرگ به دفاع از حیات خویش برخیزد، هم پیروزی میشود و هم میآموزد که میتواند خود سرنوشت خویش را در دست بگیرد. فرصت را نه برای فعلپذیرتر کردن اکثریت بزرگ که برای خارج کردن آنها از فعلپذیری و هرچه فعالکردن آنها باید مغتنم شمرد.
3. از روشهای خطرناک که از فعلپذیرکردن اکثریت بزرگ، مایه میگیرد، خطرناکتر از همه ایناست: جلو ابتلای همگان را به این بیماری نمیتواند گرفت. پس باید گذاشت همگان مبتلی شوند. نتیجه آن این است که مصونیت پیدا میکنند. غیر از اینکه بیمارانی که خواهند مرد، رقم بزرگی را تشکیل خواهد داد، تضمینی وجود ندارد آنها که میمانند مصونیت پیدا کنند. این است که هر پزشکی باید وجدان خویش را قاضی بشناسد و روش درمانی را بکاربرد که الف. درصد مرگ از بیماری را نزدیک به صفر کند؛ ب. زمان درمان را تا ممکن است کوتاه کند تا که امکان عادی کردن زندگی، برای همگان، فراهم شود.