این عده، یک زمان کسانی را که علیه انقلاب کودتا کرده بودند مثل خاتمی و کروبی و رفسنجانی و بهزاد نبوی و… را با وجود خیانتها و شرکت در جنایات به اسم اصلاحطلب حمایت میکردند، با توجیه اینکه انها از خامنه ای و .. بهتر هستند! ایا این عده این اشخاص را با حق میسنجیدند؟ حق را چگونه تعریف کنیم؟ حق استقلال و آزادی است. راحت میشود فهمید که برای این عده مقیاس انتخابشان هرگز استقلال و آزادی نبوده. مقیاس آنها رساندن عده ای به قدرت بجای عده ای دیگر در استبداد بود.
این عده نه انزمان نه حالا نمی فهمیدند که با نسنجیدن انسانها با استقلال و آزادی نمیتوان از حقوق ایرانی دفاع کرد. در نتیجه باعث طول عمر استبداد شده و میشوند! اخیرا عده ای از انها دلسرد از رسیدن به قدرت اصلاحطلبان! استبداد پهلوی را با استبداد ولایت فقیه مقایسه میکنند! این استبدادپرستان، طول عمر استبداد را طولانی کرده و میکنند! این افراد هیچوقت بدنبال علتهای بقای استبداد و ریشه های این علتها در پندار جامعه نرفته و نمیروند! آیا از تاریخ ایران بی اطلاع هستند؟ بله! چرا؟ چون نمیدانند که این ملت ۱۵۰ سال است برای استقراراستقلال و ازادی مبارزه کرده و سه انقلاب بزرگ کرده و هر بار عده ای در کنار امثال شعبان بی مخها که اقلیتی کوچک بودند با زد و بند با قدرتهای خارجی توانستند هر بار علیه آن انقلابها کودتا کنند و استبدادی جدید تاسیس کنند؟ این عده قانع شده اند که داشتن حقوق به عنوان انسان و بشردراستقلال و آزادی به ایرانی نیامده ، فرمایش اقای خاتمی در این زمینه را فراموش نکرده ایم. این عده بدنبال اصلحترین استبداد میگردند!! راه حل چیست؟ علی (ع) میگوید که حق را با انسان نسنج، انسان را با حق بسنج. در دورانی که هستیم در ادامه تجربه انقلاب، با دیدن شکستها باید بیاموزیم که انسانها را باید سنجید اما چطور؟ بر حسب وفاداریشان به استقلال و ازادی، وفاداریشان به حقوق برابر برای ایرانی به عنوان بشر و شهروند از هر جنسیت، قومیت، دین یا مرام ، وفاداریشان به حقوق طبیعت و وفاداریشان به حقوق ملی! بله احیا حقوق برای انسان و حفظ آن حقوق بس دشوار است ولی تنها راه است. احیا و حفظ این حقوق باید خواست هر ایرانی گردد تا هم توان تغییر بیابد و هم توان تشخیص افراد را پیدا کند، انزمان با تشخیص بدیل مستقل و ازاد و قوی کردن آن پیروزی جنبش همگانی را همانطور که حکیم فردوسی در داستان جنبش کاوه نشان میدهد ممکن خواهد کرد. ما از خوان استبداد شاهنشاهی عبور کرده ایم، امروز مقابل خوان دستگاه استبداد دینی هستیم که قرنها ضد دین را بنام دین ترویج کرده و بنام دین منکر حقوق برای انسان شده و میشود. انسانی که قرآن او را اشرف مخلوقات نامید و از همه فرشتگان خواست مقابلش زانو بزنند. یا دروغ گفتن که در قرآن گناه کبیره است و هیچ شرطی برای گفتنش نپذیرفته این ظالمان بیدین بنام “مصلحت” لازم مینامندش! اگر قرآن، کشتن یک بیگناه را جنایت علیه بشریت مینامد، این ظالمان قتل عام انسانهای بی گناه را روش خود ساخته اند. باید از این خوان بدون نگاه کردن به عقب عبور کنیم.
همین امروز مقابل ویروس کرونا از خود بپرسیم حق را چطور برای تشخیص ادمها باید تعریف کنیم؟ حق، بیان ازادی و استقلال است، حیات انسانها و سلامت انها یک حق است، انها که این حق را محترم میدانند بنا به این حق نیکانند و انها که زیر پا میگذارند از ظالمانند! پزشکان ایران به ما میگویند برای کمک به انها و برای اینکه این ویروس همه مناطق ایران پخش نشود در منزل بمانیم، و جز در موارد خاص خارج نشویم، میگویند دیده بوسی نکنیم و دست ندهیم، میگویند فاصله یک متر از همدیگر را در محلهای عمومی رعایت کنیم ، میگویند سفر نکنیم تا این ویروس کمتر کسی را مریض کند! اما عده ای که سلامت ایرانیان برایشان اهمیت ندارد و اماکن مذهبی را دکان خود میدانند فشار میاورند که این اماکن کهدر انجا رعایت فاصله و دست نزدن به ضریح ها رعایت نمیشوند و شیوع بیماری جان خیلیها را بخطر میاندازد زودتر باز شوند! میبینیم وقتی پزشکها و “علما”را با حق بسنجیم شفاف میفهمیم چه باید بکنیم.
در اخر با ما است تجربه انقلاب را رها نکنیم از شکستها بیاموزیم، علتهای انها را بفهمیم و با تصحیح اشتباهات و ضعفها ، پیروزیهای اینده را ممکن سازیم. پندار خود را از اصالت دادن به زور پاک کنیم، تا با پندار نیک تغییر کنیم و توان تغییر را برای رسیدن به استقلال و ازادی بیابیم، بدینصورت شکستها را نوید پیروزیهای اینده خواهیم کرد. با ما است تسلیم استبداد و تبلیغاتش نشویم، و هر لحظه انسان را با حق بسنجیم ،عکس العمل مقابل فشارهای استبداد نشویم که اگر شدیم همجنس آن میشویم و عمر استبداد را طولانیتر میسازیم! انسان ازاد بشویم و بمانیم . شاد باشید.