«توی اوج مثبت اندیشی، کرونام مثبت شد. شما را به خدا توصیهها را جدی بگیرید. اینجا توی بیمارستان همه چیز خوب نیست. حتی امکانات کمکی برای معلولان ندارند. سرویس بهداشتی مناسب هم نیست. ایکاش حرفهایم به جایی برسد. حالا اگر کسی پول ندارد بیمارستان خصوصی و با امکانات عالی برود تکلیفش چیست؟»
در بخش نخست نوشتم، بعلت شیوع ویروس کرونا جامعه درگیر بحرانی بنام کرونا شده است و یادآور شدم در روزهای کرونائی افراد دارای معلولیت به دلایل مختلف و متعددی بیشتر مستعد ابتلا به ویروس کرونا هستند و ممکن است به طور قابل توجهی تحت تأثیر ویروس کرونا قرار بگیرند. قشر معلولین از گروه بندیهای مختلفی تشکیل شده است، که شامل افراد دارای ضایعه نخاعی، ناشنوایان، نابینایان، کم توانان ذهنی و چند معلولیتی، افراد دارای معلولیت ذهنی و روانی، افراد مبتلا بهام اس و اوتیسم و … میباشند.
افراد دارای معلولیت در سطح جهان بویزه در کشورهائی چون ایران در طول زندگی مورد بی اعتنائی قرارگرفته و با مشکلات زیادی دست به گریبان بوده و می باشند که غیر انسانی ترین و تبعیض آمیز ترین آن شیوه نگرش و طرز نگاه جامعه به این افراد است. مشکلات و مصائب افراد دارای معلولیت در زمان بلایا دو چندان میشود. شواهد بیانگر این است که پس از هر حادثه غیر مترقبه طبیعی و غیر طبیعی، اقشار آسیب پذیر جامعه مثل کودکان، سالمندان و معلولان بیشتر آسیب میبینند و احتمال مرگ آنان بعلت نبود و یا عدم امکان استفاده از خدمات مراقبتهای بهداشتی و بهداشت عمومی بیش از دیگران است. فزونی آسیب پذیری این اقشار تنها دلیل فیزیکی و ذهنی و روانی ندارد بلکه دلائل دیگری مثل ساختار اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دارد.
شیوع ویروس کرونا و عدم تدابیر قانونی و اداری جهت حمایت از اقشار آسیب پذیر از جمله افراد دارای معلولیت، بار دیگر نشان میدهد اقدامات لازم برای رسیدگی ویژه متناسب با شرایط قشر معلولان در اینگونه حوادث در ایران تا چه میزان کم است.
لزوم توجه جامعه و حکومت به شرایط و دشواریهای زندگی معلولان علی الخصوص پس از وقوع حوادث و سوانح غیر مترقبه را برجسته میکند. به نوبه خود به عنوان فعال حقوق معلولان تلاش میکنم دشواری هائی که این روزها کرونائی افراد دارای معلولیت گرفتارش شدهاند برجسته نمایند.
در نوشته قبلی روشن نمودم که دولت بعد از شیوع کرونا هیچ کمک معیشتی به تعداد زیادی از افراد دارای معلولیت که شغل خود را از دست دادهاند و یا میلیونها معلولی که زیر پوشش بهزیستی هستند و نیستند نه نموده است. و هیچ کمک هزینهای برای خرید ماسک، دستکش، لوازم بهداشتی و ضد عفونی کننده در زمانی که استفاده و مصرف از این اقلام برای آحاد ملت به ویژه معلولان افزایش یافته است دولت به آنان اختصاص و ارائه نداده است. چه کس و کسانی باید ازجان و سلامت افراد دارای معلولیت در زمان شیوع ویروس کرونا حفاظت نماید. شرم آور است که بهزیستی به خانوادهای با سه فرد دارای معلولیت فقط و فقط ۸۵ هزار تومان در ماه مستمری بدهد. آن هم بدون حمایت داروئی، درمانی، آموزشی، شغلی و معیشتی چون بودجه ندارد. در زمانی که اکثر افراد دارای معلولیت از هرگونه کمک هزینه و مستمری و از حداقل رفاهی جهت ادامه حیات محروم میباشند- “جامعه المصطفی العالمیه” که مسئولیت تربیت طلاب خارجی را بر عهده دارد بودجهای بالغ بر ۳۰۸ میلیارد تومان نصیب خود کرده است. در عوض از ۲۰ هزار میلیارد تومان بودجه پیش بینی شده برای اجرای قانون معلولان در سال ۹۹ فقط هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان تامین شده است. لااقل لوایحی که بنام “قانون جامع حمایت از حقوق معلولان” که شورای نگهبان و مجلس شورای اسلامی تایید و تصویب کردهاند اجرا نمائی که افراد دارای معلولیت خوشحال باشند حداقل قوانینی است که با اتکاء به آنها میتوانند از حقوق خود دفاع نمایند.
طبق استاندارد جهانی ده درصد افراد هر جامعهای مبتلا به اوتیسم میباشند. یعنی کشور ما دارای ۸۴۰ هزار فرد مبتلا به اوتیسم است. بنا بر قول انجمنهای مدافع این افراد میانگین هزینه هر کودک اوتیستیک بالغ بر چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان در ماه است که تمامی مخارج بر عهده خانوادهها میباشد و بهزیستی یک ریال هم به کودکان اوتیسم و خانوادههای آنان کمک نمیکند.
اصلا بیمارستانها مطابق با شرایط جسمی معلولان مناسب سازی نشدهاند و از هیچ امکانات کمکی برای فرد دارای معلولیتی برخوردار نیستند. اصولا کارکنان و پرستاران بیمارستانها فرهنگ تعامل با چنین افرادی را ندارند. به عنوان نمونه بیمارستان ضیائیان فاقد هرگونه سرویس و امکانات کمکی برای معلولان است.
در گزارش خانم ترانه بنی یعقوب در روزنامه ایران، بنام ” عدالت کرونا، تبعیض ما” این چنین میخوانیم: { «توی اوج مثبت اندیشی کرونام مثبت شد. شما را به خدا توصیهها را جدی بگیرید. اینجا توی بیمارستان همه چیز خوب نیست. حتی امکانات کمکی برای معلولان ندارند. سرویس بهداشتی مناسب هم نیست. ایکاش حرفهایم به جایی برسد. حالا اگر کسی پول ندارد بیمارستان خصوصی و با امکانات عالی برود تکلیفش چیست؟»
اینها حرفهای اعظم عزیزی است؛ فعال اجتماعی دارای معلولیت که چند روز پیش به خاطر ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری شد. او از سختیهایش در هنگام بستری شدن در اورژانس بیمارستان میگوید: «نمی دانستند با توجه به شرایطم کجا بستریام کنند اول گفتند برو بخش خانمها بعد گفتند برو بخش اطفال، آخر هم من را فرستادند اورژانس دو شب آنجا بودم بدون بالش و پتو. بیمار مبتلا به کرونا نمیتواند همراه یا ملاقاتی داشته باشد اما من به خاطر شرایطم همسرم کمی همراهیام کرد. ماسک و دستکش و کفی کفش میزد. به خاطر دیستروفی عضلانی و عدم تحرک ممکن بود دچار زخم بستر شوم دو روز بعد از بستری به من تشک مواج دادند. تختم هم اصلاً به درد یک آدم دچار معلولیت نمیخورد از دستشویی هم نگویم که افراد سالم هم به زحمت از آن استفاده میکنند. کادر درمان هم اصلاً چیزی از دیستروفی عضلانی نمیدانستند و خودم برایشان توضیح میدادم و میگفتم کل بدنم معلولیت دارد. ساعتهای طولانی بدون حرکت بودم و نمیتوانستم تکان بخورم. پنج روز بیمارستان بودم و بارها با خودم میگفتم شاید هم من به عنوان یک معلول برایشان مهم نیستم. سختیهای زیادی کشیدم. الان حالم بهتر است.»
حرفهای اعظم که معلولیتش دیستروفی عضلانی است فقط دغدغه و حرفهای او نیست، خیلی از افراد دارای معلولیت این روزها نگرانند}.
بدنبال پاندمی اعلان کردن کووید ۱۹ توسط سازمان جهانی بهداشت، این سازمان در پی صدور بیانیهای در مارس ۲۰۲۰ و توجه دولتها به معلولان را در این ایام بحرانی گوشزد میکند و میگوید:
همه افراد دارای معلولیت و خانواده آنها باید از راهنماییهایی سازمان بهداشت جهانی در مورد اقدامات اساسی حمایتی در طول شیوع ویروس کرونا پیروی کنند، این اقدامات عبارتند از: تا حد امکان از حضور در محیطهای شلوغ خودداری کنید و تماس بدنی را با افراد دیگر به حداقل برسانید، انجام ملاقاتهای لازم در خارج از دوره شیوع و اوج ویروس کرونا صورت بگیرد. خرید به صورت آنلاین باشد یا برای خرید از خانواده، دوستان یا مراقبین درخواست کمک کنید تا از حضور در جمعیت و محیطهای شلوغ خودداری کنید. جمع آوری موارد فوری مورد نیاز مانند غذا، وسایل مورد نیاز برای ضدعفونی، موارد مورد نیاز دارویی یا تجهیزات پزشکی به منظور کاهش حضور در اماکن عمومی. در صورت امکان از خانه کار کنید، به خصوص اگر به طور معمول در محل کار شما مکان شلوغ و پرجمعیتی است. اطمینان حاصل کنید که در صورت استفاده، محصولات کمکی به طور مرتب ضد عفونی شوند این محصولات شامل صندلیهای چرخدار، عصا پیاده روی، واکرها، تابلوهای انتقال، عصای سفید یا هر کالای دیگری که اغلب در فضاهای عمومی استفاده میشود.
وقتی وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی و مسئولان بهداشت کشور که باید بدون کوچکترین تبعیض حافظ جان و سلامت ملت باشند؛ هیچگونه تدبیر قانونی و اداری برای حفاظت از معلولین و کم توانان در بحران کرونا ارائه ندادهاند. و وقتی در برنامه ریزیهای و سیاستهای اجتماعی و حتی در پروتکلهای وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با بحران کرونا، افراد دارای معلولیت و کم توان نادیده گرفته میشوند، چگونه معلولین و کم توانان باید توصیههای سازمان جهانی بهداشت و متخصصان امر در پیشگیری از مبتلا شدن به کووید ۱۹ را بکار گیرند و از جان خود مراقبت نمایند. چقدر چشم پوشیها و نادیده گرفتنها و بی توجهیها نسبت به اقشار آسیب پذیری چون معلولان در زمان بلایا و سوانح غیرمترقبه باید صورت پذیرد و چقدر آشکار تر و عریان تر و محسوس تر میگردند این نادیده گرفتها و تبعیضها در این ایام مرگبار.
در ۲۴ فروردین، وحید قبادی دانا، رئیس سازمان بهزیستی کشور نیز به آسیبپذیر بودن معلولان در این ایام شیوع کرونا صحه میگذارد. او در گفتوگوی ویدئو کنفرانسی با خبرنگاران گفت: «احتمال ابتلای سالمندان و معلولین به کرونا ۵٫۳ برابر بیش از سایر افراد است و ۴٫۸ برابر بیشتر از سایر افراد احتمال مرگ بر اثر کرونا در این افراد وجود دارد.»
این بی توجهیها و نادیده گرفتنها در این ایام بحرانی که بقول رئیس سازمان بهزیستی اقشار آسیب پذیر جامعه نیاز به کمک و توجه بیشتری دارند چه معنائی بجز عملی کردن دارونیسم اجتماعی و قبول تنازع بقا دارد.
مشکلات ناشنوایان در روزگار کرونا:
این روزها ناشنوایان بعلت استفاده ماسک در مراکز درمانی دچار مشکل شدهاند، با این حال وزارت بهداشت و بهزیستی تاکنون اقدامی در این رابطه انجام ندادهاند.
برای آشنائی با معضلات ناشنوایان به سراغ مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوا میرویم تا با درد دل آنان در این روزهای سخت و دشوار آشنا شویم مدیر عامل انجمن خانواده ناشنوایان در گفتوگو با روزنامه همدلی، از رنج مضاعفی که این روزها معلولان از جمله ناشنوایان متحمل شدهاند، سخن گفت. «اکرم سلیمی» با بیان این که معلولان در پروتکلهای بهداشتی وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا مغفول ماندهاند، گفت: «در زمینه معلولان اگر پروتکلی بود به سمنها و سازمانهای مربوطه باید اعلام میشد که آنان نیز آن را اطلاعرسانی و اجرایی کنند، اما اکنون هیچ دستورالعمل و پروتکلی در مورد معلولین کشور از سوی سازمانهای مربوطه اعلام نشده است.» وی به مشکلات ناشنوایان در مراجعه به بیمارستان و مواجهه با کادر درمانی اشاره کرد و به همدلی گفت: «ناشنوایان زمانی به بیمارستان و مراکز درمانی مراجعه میکنند که با مشکلات زیادی مواجه میشوند.» وی افزود: «ناشنوایان به دلیل نوع معلولیتشان توانایی ارتباط برقرار کردن با کادر درمان را ندارند. به ویژه در این شرایط کرونایی که کادر درمان برای مقابله با این ویروس باید پوشش کامل داشته باشند و ماسک استفاده کنند، بنابراین در این وضعیت ناشنوایان لبخوانی را نمیتوانند داشته باشند، اشاره هم ندارند، یعنی عملا راه ارتباطیشان بسته است. این مشکلات برای ناشنوایان مبتلا به کرونا نیز وجود دارد، چون آنها هم باید از ماسک استفاده کنند.» مدیرعامل انجمن خانواده ناشنوایان تأکید کرد: «در مورد اطلاعرسانی هم باید بگویم این قشر بهویژه ناشنوایان سهمی از این اطلاعرسانی ندارند، چرا که اکنون اطلاعرسانی در مورد این بیماری از طریق صداوسیما صورت میگیرد، صداوسیما نیز هیچ دسترسی برای ناشنوایان در نظر نگرفته است و این سازمان طبق همان روال عادی که همیشه بوده فقط در اخبار ساعت ۲۱یک مترجم حضور دارد که آن مترجم هم ترجمهای که انجام میدهد چندان قابل دسترس برای ناشنوایان نیست؛ چرا که ترجمهای که در تلویزیون انجام میگیرد، دقیقا تحتاللفظی فارسی است، یعنی کلمه به کلمه فارسی به زبان اشاره گفته میشود، در صورتی که در ترجمه باید «ترجمه» صورت بگیرد و با دستور زبان اشاره گفته شود.»
سلیمی با بیان این که از سوی نهادهای و سازمانهای دخیل در موضوع معلولان هیچگونه تسهیلاتی مانند تسهیلات نقدی یا آموزشی برای این بخش از جامعه در نظر گرفته نشده است، تصریح کرد: «سازمان بهزیستی دسترسی خاصی برای ناشنوایان در نظر نگرفته و تا حالا اتفاق خاصی را ما شاهد نبودیم. البته این سازمان اگر بخواهد دسترسی خاصی برای ناشنوایان در نظر بگیرد باید از طریق سمنها باشد، چون مترجمها از طریق سمنها فعالیت میکنند و خود سازمان بهزیستی مترجمی را در اختیار ندارد.»
مدیر عامل انجمن خانواده ناشنوایان با بیان این که آمار دقیقی از ناشنوایان قربانی یا مبتلا به کرونا در دست ندارد گفت: «این بخش از جامعه نیز از تیررس کرونا در امان نمانده و خبرهایی از مبتلا شدن این بخش ساکت جامعه به کرونا نیز به اخبار شبکههایی اجتماعی راه یافته است، برخی از ناشنوایان هم به دلیل ابتلا به این ویروس فوت کردهاند.» وی به دو مورد از قربانیان کرونا که ناشنوا بودند، اشاره کرد و گفت: «یکی از ناشنوایان قربانی کرونا به دلیل مراقبت از نوه بیمارش که دچار بیماری آنفلوآنزا بوده، به بیماری کرونا مبتلا میشود و بعد از مراجعه به بیمارستان میلاد بستری میشود، اما بعد از ده روز بستری در بیمارستان جان خود را ازدست میدهد.
آنچه که مرگ این بیمار ناشنوا را غمانگیزتر میکند، شرایطی است که وی در طول بستری ده روزه تجربه کرده است. بدون شک وی به دلیل ناتوانی در ارتباط با قرار کردن با کادر درمان رنج و درد مضاعفی را تحمل کرده است، شاید دردی بیشتر از درد بیماری کرونا! چون قادر به برقراری ارتباط نبوده، به خانوادهاش هم به دلیل این که ممنوع ملاقات بوده، دسترسی نداشته، از طرفی مترجم هم در کنارش نبوده است، در این وضعیت قطعا نتوانسته دردش را به کادر درمان اطلاع دهد یا مطالب کادر درمان را کامل دریافت کند. یک مورد مرگ ناشنوای دیگری که در شهرستان اتفاق افتاده است، باز هم گویای رنج مضاعف این بخش از جامعه است.
در این مورد مرگ فرد ناشنوا به دلیل این که کادر درمان نمیتوانند با وی ارتباط برقرار کنند، عصبانی میشود و کادر درمان برای آرام کردنش به وی آرامبخش تزریق میکنند که فقط بخوابد و در نهایت هم این فرد فوت میکند.» سلیمی با اشاره به مشکلات معلولین گفت: «در حال حاضر جامعه با بحران کرونا مواجه شده است اما معلولین با توجه به این که دسترسی برایشان دشوار است، هر گروه به یک نوعی درگیر هستند، حتی بیشتر از افراد عادی! خیلی از معلولان از جمله ناشنوایان بیکار شدند. خیلیها دستفروش بودند یا در کاری مشغول بودند که ثبات نداشته و حالا اخراج شدهاند، خیلیها سرپرست خانوار هستند و بچه دارند، معیشت آنها چه میشود؟ این موضوع خیلی نگران کننده است. اگر دولت هیچ اقدامی نکند، تکلیف معلولان چیست؟»
مشکلات نابینایان در روزگار کرونا:
نابینایان میگویند؛ انگار در این روزگار کرونائی ما فراموش شدهایم حتی در ویدئوهای آموزشی پیشگیری از کرونا هم ما فراموش شدهایم. مثلاً نمونهاش همین ویدئوی معروف درست دست شستن. خب یک نابینا چطور میتواند این ویدئو را بفهمد اگر کسی برایش توضیح ندهد. چه ارگانی باید به نابینایان در مواجهه با ویروس کرونا مدد رساند و به آنان آموزش دهد که در مقابله با این ویروس چگونه رفتار کنند؟ ویروس کرونا برای افراد نابینا از بقیه افراد دارای معلولیت خطرناک تر است. زیرا آنان بدون لمس کردن امکان زندگی برایشان دشوار است. لمس در، لمس دست دیگران، لمس پله، لمس مترو، لمس پول، لمس و لمس این است خطری که برای افراد نابینا در روزگار شیوع کرونا وجود دارد.
در گزارش ایسنا از شهروند، در مورد رنج دو چندان معلولان در روزگار کرونا چنین میخوانیم: از آنجا که سطوح آلوده محل مناسبی برای انتقال ویروس کرونا است، نابینایان همان کسانیاند که به طور مستقیم با این سطوح در ارتباطند، آنها برای پیدا کردن مسیر، برای قرار دادن اشیا و… به طور مرتب دستشان را بر روی سطوح میکشند، در حالی که همین گروه هم با مشکلات زیادی برای تهیه وسایل بهداشتی مواجهاند. فتانه صابر، مشاور هیات مدیره انجمن عصای سفید که نابیناست به «شهروند» میگوید «از بیستوهفتم بهمن ماه، بستههای نوروزی مددجویان توزیع و از سوم اسفند موسسه عصای سفید تعطیل شد؛ یعنی درست پیش از شدتگرفتن شیوع کرونا در ایران؛ چرا که بسیاری از اعضای موسسه با مترو رفتوآمد میکنند و قرارگرفتن آنها در این شرایط احتمال ابتلا به ویروس را بالا میبرد: «افراد نابینا همه کارهایشان را با دست و عصا انجام میدهند، قسمت انتهایی عصا برای آنها مانند کف کفش است و به همین اندازه میتواند آلوده باشد، به دلیل ناتوانی در دیدن، آنها نمیدانند که دستشان را روی چه سطوحی قرار میدهند. وقتی مواد ضدعفونیکننده در اختیارشان نباشد، امکان دسترسی به صابون و الکل در خیابان برایشان فراهم نیست و آنها بیشتر از سایرین در معرض ابتلا قرار دارند. به همین دلیل تنها کاری که میتوان کرد تعطیلی این افراد و در خانه ماندن آنهاست.» به گفته او، بهزیستی هم مراکز توانبخشی را تعطیل کرد و این اقدام خوبی بود اما گروهی از شاغلان هستند که در ادارهها فعالیت میکنند یا در حرفهای مثل دستفروشی شاغلاند و نمیتوانند قرنطینه شوند، بنابراین از خانواده آنها خواسته شده تا حداقل وسایل شخصیشان را جدا کنند و ارتباط مستقیمی با آنها نداشته باشند.
ریسک ابتلا به کرونا برای نابینایان بالاست
امید هاشمی هم نابیناست. او از سوم اسفند خودش را در خانه قرنطینه کرده و تنها سه بار از خانه بیرون رفته؛ چون به قول خودش چارهای نداشته: «من اطلاع دارم که تعدادی از دوستانم به دلیل شرایط شغلیشان باید از خانه بیرون بروند.» هاشمی میگوید که افراد نابینا، برخی از کارها را نمیتوانند با دستکش انجام دهند، مثل پیداکردن دکمه درست در آسانسور یا پرداخت پول نقد به راننده تاکسی: «نشانههای بریل را با دستکش لاتکس نمیتوان پیدا کرد. وقتی در تاکسی مینشینیم باید با دست پول را لمس کنیم تا اسکناس درست را به تعداد برداریم.» هاشمی میگوید چندباری که از خانه خارج شده، از تاکسیهای اینترنتی استفاده کرده تا مجبور نباشد از اسکناس استفاده کند: «افراد نابینا با ریسک زیادی برای ابتلا به کرونا در خیابان مواجهاند، ما محل قرار گرفتن دست و عصایمان را نمیبینیم، ممکن است آلودگی خاصی در خیابان باشد و عصای ما روی آن برود، اما ما در مکانهایی مجبوریم عصا را تا کنیم و در کیف قرار دهیم، این آلودگی وارد کیف ما میشود، پس باید ضدعفونی کنیم، اما به اندازه کافی مواد ضدعفونی نداریم که مدام دست و عصا یمان را تمیز کنیم، در کنار همه اینها برای خرید این مواد باید به داروخانهها سر بزنیم، کلی مسیر را طی میکنیم تا به داروخانه برسیم اما داروخانه این وسایل را ندارد. پشت شیشه هم نوشته اما ما آن را نمیبینیم.» به گفته او، افراد عادی یک مسیر ۱۰ دقیقهای را میتوانند پیادهروی کنند بدون اینکه به جایی دست بزنند، اما ما همان مسیر را میرویم و به هزار مکان دست میزنیم. پس نیاز ما به مواد ضدعفونی خیلی بیشتر است.
معصومه عطائی، قربانی اسیدپاشی، در برنامه چشم اندار، تلویزیون ایران اینترناسیونال میگوید: زندگی بدون لمس برای نابینایان معنی نمیدهد و غیر ممکن است. این زندگی نابینایان را در بحران کرونا، به شدت در معرض خطر ابتلا شدن قرار میدهد.
الهام یوسفیان فعال مدنی و دکترای حقوق، نابینا، در توئیت خود درباره مشکلات نابینایان در مواجه با ویروس کرونا چنین مینویسد: اغلب اخبار و نکات آموزشی برای من قابل دسترسی نیست؛ مثل ویدئوهای بدون کلام یا اینفوگرافیها. مثلا آن ویدئو معروف طرز درست دست شستن را من هرگز ندیدم. راه کشف محیط و پیدا کردن اشیا برای من لمس کردن است. فشار دکمه آسانسور یا باز کردن قفل بدون دخالت دست برای من امکان ندارد. برای راهنمائی گرفتن از دیگران مجبورم فاصله اجتماعی را نقض کنم و بازوی راهنما را بگیرم و این یعنی احتمال بالای آلوده کردن و آلوده شدن.
مشکلات و دشواریهای افراد دارای معلولیت از جمله نابینا تنها متعلق به روزهای کرونائی و عدم برنامه ریزی و سیاستگذاری برای معلولان نمیباشد. از قبیل معلولان آموزش داده نشدهاند و یا به گروههای امداد و کادر درمانی آموزش تعامل با فرد دارای معلولیت داده نشده است؛ و یا صدا و سیما، هیچ راهنمائی به صورت توصیف شنیداری برای نابینایان ارائه نداده است. یا در طول دوران بحران، هیچ کمک مادی و معنوی و اطلاع رسانی دقیقی برای افراد دارای معلولیت منجمله نابینایان انجام نگرفته است تا فشار از روی دوش آنان و خانوادههایشان که اکثرا توان مالی ندارند و عمدتا دغدغه معیشتی دارند برداشته شود. هر چند یکی از مهمترین بخشها و تدابیر مدیریت بحران در کشورها، مدیریت بحران برای افراد دارای معلولیت است. ولی بی توجهی دولت نسبت معلولان از جمله نابینایان قبل از بحران شیوع کرونا بوده است و متاسفانه معلولان آنرا با پوست و استخوان لمس میکنند.
سهیل معینی، مدیرعامل انجمن باور و شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور با اشاره به این که نابینایان تحصیل کردهترین معلولان کشور هستند به خبرگزاری برنا در شهریور ۱۳۹۸ گفته است: «ابزارهای کمکی «آی تی سی» (ITC) مهم ترین نیاز نابینایان تحصیل کرده و شاغل است. اکثر نابینایان نمیتوانند از ابزارهای فناوری استفاده کنند چرا که این سختافزارها به شدت گران هستند حال آن که متاسفانه بودجه بسیار کمی – تقریبا نزدیک به هیچ – برای تهیه این ابزارها به نابینایان اختصاص داده میشود. به عنوان مثال لپتاپ ویژه دسترسی افراد نابینا که نمایشگر بریل هم دارد و اتفاقا تولید داخل است، با افزایش قیمت ارز چیزی حدود ۲۰ میلیون تومان برای هر عدد تمام میشود». سپس معینی میگوید: «مشکلی که داریم این است که هیچ تخصیص مالی از سوی سازمان بهزیستی برای تهیه این وسایل برای افراد نابینا در نظر گرفته نمیشود و نیاز این افراد بدون پاسخ مانده است. ما برای گوشیهای همراه که نابینایان به وسیله آن میتوانند به دنیای مجازی وصل شوند، نیز مشکل مالی داریم چرا که هرکدام از این گوشیهای همراه، مبلغی حدود هشت میلیون تومان را برای خریداری نیاز دارد. این در حالی است که بودجه تخصیص داده شده توسط بهزیستی به هیچ عنوان تناسبی با جمعیت نابینایان و نوع نیازهای تخصصی آنها ندارد».
ادامه دارد
فرید انصاری دزفولی: فعال حقوق معلولان، عضو ارشد اتحادیه جهانی معلولان، عضو ناظر کمیسیون کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت سازمان ملل متحد