۱ ـ خروج ناگهانی تجهیزات نظامی آمریکا از عربستان و خلیج فارس پس از آن صورت میگیرد که ترامپ در یک تماس تلفنی تند و تیز با محمد بنسلمان، به ولیعهد سعودی، هشدار میدهد که برای افزایش قیمت از تولید نفت خود بکاهد. در گزارش “وال استریت ژورنال” که روز پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت/۷ مه منتشر شد، آمده است که چهار سامانه پاتریوت و دهها نفر از کادر نظامی آمریکایی که پس از حمله به تأسیسات نفتی عربستان سعودی در این کشور مستقر شده بودند، مشمول این تصمیم آمریکا خواهند شد. ترامپ گفته است که از قدرت نطامی آمریکا همیشه سوءاستفاده شده است و رابطه با بن سلمان سرد شده است. زمانی امریکا به عربهای خلیج فارس برای پایین نگاه داشتن قیمت نفت فشار میآورد حال که خود تولید کننده و صادر کننده شده است به آنها فشار میآورد که قیمتها خیلی پایین نیایند!
۲ ـ همزمان با آغاز کار دولت جدید عراق به رهبری مصطفی کاظمی، یکی از سیاستمداران عراقی نزدیک به ایران، او در اقدامی بسیار کم سابقه، از آمریکا درخواست کمک کرد. الغبان رئیس فراکسیون “الفتح” در پارلمان عراق، و همفکرانش که معمولا مواضع تندی علیه آمریکا اتخاذ میکردند و پیگیر اخراج نیروهای این کشور از عراق بودند، اکنون موضع جدیدی اتخاذ کردهاند. الغبان گفته است که “واشنگتن باید با اولویت دادن به عراق در کمک و حمایت در این شرایط سخت نشان دهد که به عراق توجه دارد”. این گفتهها در امتداد مجموعهای از تحولات تازه در عراق است که بیانگر تفاهم نانوشتهای میان ایران و آمریکا در عراق است. ایران و آمریکا به رغم همه اختلافاتشان که با کشتن قاسم سلیمانی و حمله ایران به پایگاه آمریکا به اوج خود رسیده بود، به تازگی بر سر دولت جدید عراق توافق کرده و هر دو کشور از روی کار آمدن کاظمی استقبال کردند.
۳ ـ نیروهای نزدیک به ایران در سوریه در حال جابجایی از برخی مراکز هستند. روزنامه العربی الجدید، اخیرا در گزارشی به نقل از منابع محلی مدعی شد که نیروهای گروههای “فاطمیون” و “حیدریون” از مقرهاشان در استان “دیرالزور” سوریه به مکانی دیگر منتقل شده و نیروهای سوری به جای آنها مستقر شدهاند. محافل اسرائیلی نیز ادعاهای مشابهی مطرح کردهاند. آنها ادعا کردهاند که ایران در حال خروج از برخی مراکز در سوریه است. اسراییل گفته است سوریه را به ویتنام ایران تبدیل خواهد کرد.
۴ ـ ربیعی سخنگوی دولت حسن روحانی اعلام کرد که ایران برای گفتگوهای بدون پیششرط برای مبادله زندانیان با آمریکا آماده است. مجله تایم، گزارش آسوشیتدپرس را بازنشر و آن را توئیت کرد. دونالد ترامپ، این توئیت تایم را بازنشر کرد، ولی چیزی در این خصوص نگفت. مهدی محمدی از تحلیلگران اصولگرا، در همین رابطه در توئیتی نوشت: “ترامپ گرفتار شده و به شدت نیازمند پیروزیهای سیاسی ولو جزئی است. مبادله زندانیان در این مقطع، اگر تلاش برای بازکردن یک پنجره ورود به مذاکره نباشد – که هست-، کمک سیاسی قابل توجه به بزرگترین دشمن ایران است. “
۵ ـ یدالله کریمی پور از محققان رژیم در یادداشتی در ۲۲ اردیبهشت ماه نوشت زمانی بهتر از این برای مذاکره با آمریکا نیست. او علل زیر را برای این امر بر شمرده است:
ـ آمریکا سخت درگیر کرونا است؛ میزان بیماران به حدود ۱/۴ میلیون تن رسیده است. رکورددار در جهان؛ میزان مرگ و میر نیز از ۸۰ هزار تن بیشتر شدهاست. میزان دریافت کنندگان بیمه بیکاری در آمریکا، ” از ۳۳ میلیون تن گذشته است و به زودی رقم ۳۷ را هم تجربه خواهد کرد. رکورددار جهان؛
– میزان بیکاری از ۱۴,۷ درصد گذشته و به زودی ارقام۱۷-۱۸٪ را پشت سر خواهد نهاد. جزو ۲۲ کشور با بالاترین میزان بیکار؛
ـ “جو بایدن” رقیب انتخاباتی دمکرات ترامپ، ۹ امتیاز در شش ایالت جمهوری خواه (دارای سناتور جمهوری خواه) جلوتر است. یعنی ایالات تعیین کننده آریزونا، کلرادو، آیوا، مین، مونتانا و کارولینای شمالی. چنین وضعیتی ترامپ را در تنگنا قرار داده است؛
ـ کسری بودجه آمریکا به رقم خیره کننده ۲/۲تریلیون دلار و بدهکاری دولت فدرال از ۲۳,۷ تریلیون دلار نیز گذشته است. بی سابقه ترین وضعیت در کل تاریخ آمریکا. رکورددار بدهکاری و کسری بودجه در جهان.
یدالله کریمی پور نتیجه میگیرد که در این شرایط “ترامپ برای تداوم رقابت با بایدن، نیازمند کسب برتری، از جمله در سیاست خارجی است. حال که او آماده گفتگو با ترامپ نیست، آمریکا در بهترین و مناسبترین شرایط برای گفتگو با جمهوری اسلامی ایران و دادن امتیازات مناسب است. در عین حال باید دانست دمکراتها در دوستی با اسرائیل (اشغالگر) هم دارای پیشینه بهتری هستند و هم هرگز این دولت را تنها نگذاشتهاند. به گمانم امروزه روز، بهترین شرایط برای امتیاز ستانی از ترامپ فرا رسیده است. “
۶ ـ آقای خامنهای هم، در روز تولد امام حسن، موقع را برای بازنشر جملاتی در باره امام حسن (ع) مغتنم شمردهاست: شجاعترین شخصیت جهان بخاطر صلح با معاویه.
حال سئوال اینجاست که آیا ربطی بین این دادهها و اطلاعات وجود دارد یا نه؟ میدانیم که در سیاست، اتفاق و تصادف محل ندارد. زیرا هرچه روی میدهد تدبیری است که بعمل در میآید و پیآمدهای آن. به دادههای بالا باید اضافه کرد که ایران در وضعیت بسیار وخیم اقتصادی بسر میبرد، از بحران کرونا نتوانسته است بیرون آید، در درون رژیم نیز انسجامی وجود ندارد و بی سرو سامانی و شلختگی و بی کفایتی از سر و روی رژیم میبارد و از کمترین پایگاه مردمی نیز برخوردار نیست. نتیجه اینکه ما با دو ضعیف روبرو هستیم: خامنهای و ترامپ که هر دو سعی میکنند از ضعف دیگری استفاده و موفقیتی بدست آورند. نباید فراموش کرد که داده مهم برای تحلیل این است که تا انتخابات ریاست جمهوری امریکا ۶ ماه بیشتر نمانده است. و از انجا که مذاکرات طولانی خواهد بود از هم اکنون باید شروع بکار کنند و زمینه را آماده سازند. رژیم ایران از این داده مهم آگاه است؛ اما آنچه برای ایران اصل است در شرایط فعلی ترجیح دادن ترامپ به بایدن در انتخابات است. علت این انتخاب هم مشخص است. برخی از تحریمهای گستردهای که ترامپ علیه ایران وضع کرده است با انتخاب بایدن از بین نمیروند زیرا برخی از این تحریمها رای کنگره را دارند و یا رفع آنها نیاز به همکاری سناتورها و نمایندگان مجلس امریکا دارد. جو بایدن حتی اگر بخواهد نمیتواند این تحریمها را بردارد زیرا با مخالفت بزرگ جمهوریخواهان عضو کنگره روبرو خواهد شد. در صورتیکه ترامپ این توان را دارد که در صورت انتخاب به ریاست جمهوری همکاری کنگره را جلب کند و در این صورت اکثریت قاطع دمکراتها نیز به رفع تحریمها رای خواهند داد. از اینرو از دید رژیم ایران بهتر است روی ترامپ شرط بندی کرد تا روی بایدن. خصوص اینکه اگر ترامپ به ریاست جهموری برسد حتی اگر مذاکرات با ایران به جایی نرسد ترجیح ایران این است که او در کاخ سفید باشد فردی که مشروعیت اخلاقی در جهان ندارد و مقابله و معامله با او کاری راحتتر است. اما با توجه به طبیعت رژیم ایران، گمان نمیرود که بتواند قبل از انتخابات معاملهای مشخص و کامل با امریکا انجام دهد. بلکه مایل است وارد فاز مداکرات شود تا اندازهای که ترامپ بتواند از آن استفاده کند و نه بیشتر. همان کاری که رئیس جمهوری کره با ترامپ انجام داد. در را بروی مداکره باز کرد اما مذاکرات در آستانه متوقف ماند. آیا رژیم ولایت مطلقه فقیه هم حداقل تا انتخابات ریاست جمهوری امریکا همین راهکار را رویه خواهد کرد؟ مذاکره با ترامپ برای اتخاذ تصمیمی بزرگ بعد از انتخابات آمریکا، زیرا در ایران فردای انتخابات آمریکا، «کازار انتخابات ریاست جمهوری» آغاز خواهد شد. البته علت دیگری که معامله را تا آخر نخواهد رفت میتواند برتری قاطع بایدن در سنجش افکارها باشد. بایدن تنها زمانی میتواند به کمک رژیم ایران بیاید که در مجلس اکثریت قاطعی را با خود بهمراه داشته باشد از اینرو اصل ترجیح دادن ترامپ بر بایدن بستگی به وضعیت هفتهها و روزهای آخر کارزار انتخاباتی دارد. اگر بایدن با فاصله زیاد جلو باشد، ایران کارت ترامپ را رها خواهد کرد و یا حتی میتواند علیه او عمل کند.
اما مهم است بدانیم که ترامپ و یا جو بایدن از ایران چه میخواهند. النون مواضع هر دو طرف بهم نزدیک شده است با روشهای مختلف. بایدن معتقد است که باید به برجام بازگشت و در آن تغییراتی داد من جمله تمدید تحریمهای مربوط به فعالیتهای هستهای که میتوانند راه به ساختن بمب برند.
جیک سولیوان که برای دورهای طولانی مشاور سیاست خارجی جو بایدن است، روز دوشنبه در مصاحبهای با موسسه هودسون گفت: “تحریمها نتوانستند فراتر از آسیب به اقتصاد ایران، آن تاثیر جادویی را که دولت ترامپ به دنبالش بود، داشته باشند. سولیوان همچنین این برهان را میآورد که مخالفان برجام، اشتباه میکردند چرا که اعمال دوباره تحریمها یک اقدام بسیار سطحی و دم دستی بود. دولت دمکرات در آینده، باید فورا دیپلماسی هستهای با ایران را از سرگیرد و به دنبال تثبیت چیزی در راستای همان چارچوب برجام باشد اما بلافاصله هم فرایند یک توافق تکمیلی را کلید بزند. این توافق تکمیلی، به نظر من، باید با زمانبندیهای محدودیتها (تمهیدات غروب) سروکار داشته و آنها را تمدید کند و همچنین باید تلاش کند تا عناصر دیگری را چاره کند که ما بعدا دریافتیم که میتوانند مستحکم شوند. همچنین فکر میکنم که این یک راهبرد کاملا ممکن و در دسترس و یک روند بسیار معقول تر است تا اینکه صرفا به دنبال این باشیم که تهران دستهایش را بالابگیرد. “
از سوی دیگر دستگاه دیپلماسی ترامپ نمیخواهد سخنی از برجام بمیان آید زیرا ترامپ برجام را که دستاورد اوباما بود را بدترین معامله قرن خوانده است. ترامپ بدنبال مداکرات دوجانبه با ایران است که طی آن محدودیتهای هستهای و موشکی ایران را بیشتر کند و برای اینکار سیاست فشار حداکثری را پیش گرفته است. این سیاست او هنوز موفق نبوده است و ایران توانسته است فشار را به جامعه انتقال داده و به سیاست هستهای خود حتی فراتر از کادر برجام ادامه دهد. تا چه زمانی سیاست فشار حداکثری میتواند ادامه پیدا کند؟ متاسفانه سابقه این امر در کشورهای دیگر مانند عراق و لیبی مشاهده شده است. با تحریمها نبود که رژیمهای قذافی و صدام حسین را از پا درآوردند بلکه با حمله نظامی فاجعه آور بود که آن رژیمها از بین رفتند و برای مدتی دراز بی ثباتی و مرگ و ویرانی بر آن دو کشور حاکم شد که هنوز هم پایانی ندارد.
آنچه برای ما ایرانیان باید جای نگرانی باشد اجازه دادن چنین مانورهایی به رژیم و آمریکا و اصولا قدرتهای خارجی میباشد، رژیمی که راه حلی برای مشکلات ایران و مردم ایران ندارد و به روزمرگی مزمن دچار شده تا آینده خود را تضمین کند. رژیم ایران دیگر توانایی در اختیار دادن افقی حداقل قابل قبول را برای مردم ایران ندارد. آیا دقیقا این زمان، زمانی نیست که مردم ایران باید از آن استفاده کنند؟ آیا حال که خامنهای و ترامپ در ضعف مفرط به سر میبرند بهترین موقعیت برای تدارک جنبش اعتراضی برای تغییر به سمت دموکراسی و استقلال و آزادی نیست؟ ما ایرانیان توانایی آن را داریم که سناریوی دیگری که خود بازیگر آن باشیم به اجرا درآید. در این راه باید بیش از پیش کوشید فرصتها کم و کوتاه هستند.