ترجمه مقاله ای از اشپیگل شماره 30 بتاریخ 18 تا 25 ماه جولای 2020
نویسندگان مقاله:
Susanne Koelbl, Raniah Salloum, Anna-Sophie Schneider
مترجم: علی شفیعی
وقتی میشائل وایت پس از نزدیک به دو سال حبس طاقت فرسای در ایران، در ماه جونی بالاخره در هواپیما نشست تا به خانه خود برگردد، ناظران سیاسی امید به تنش زدایی میان آمریکا و ایران را داشتند.
وایت 48 سال دارد و در گذشته نظامی بوده است. او در ماه جولای سال 2018 دستگیر شد. وایت آنزمان میخواست از دوست دختر خود در شهر مشهد بازدید کند. در سال 2019 او محکوم به زندان کردند. زیرا در رسانه های مجازی اجتماعی به بالاترین رهبر در ایران، علی خامنه ای، گویا توهین کرده بود.
ولی با وجود آزاد شدن وایت، امید به بهبود روابط مابین ایران آمریکا تحقق نیافت. بعدها معلوم شد که آزادی او بخاطر نشان دادن حسن نیت مقامات در تهران نبود. بلکه این مرد بخشی از یک معامله جهت تعویض گروگان بود.
در حوالی همان زمان که وایت ایران را ترک میکرد، آمریکائیان دو ایرانی که در آمریکا در زندان بودند را آزاد کردند. این دو ایرانی، یکی پزشکی بنام مجید طاهری به اتهام تخطی از مقررات تحریم اقتصادی نسبت به ایران و دیگری پروفسور سیروس عسگری به جرم دزدی اسرار معاملات بودند.
در همان ماه آپریل 2019 محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، به صورت کم و بیش صریح به حاکمان در واشنگتن پیشنهاد تعویض زندانیان را کرده بود.
ظریف گفته بود: « باور ما اینست که موضوعات اتهام علیه ایرانیان در حبس در آمریکا دروغ هستند. آمریکا نیز باورش اینست که جرم علیه شهروندان او در ایران ساختگی و دروغ هستند. پس بگذارید در این مورد با هم به گفتگو نشینیم، بگذارید با یکدیگر معامله ای جهت تعویض زندانیان کنیم. » ( برجسته کردن کلمات و جمله ها همه جا از مترجم است.)
ظریف نزد خود آزاد کردن دو هموطن خویش از زندان در آمریکا را بمثابه پیروز گشتن بر دشمن بزرگ ایران، آمریکا، قلمداد میکند. دونالد ترامپ نیز در تویتر خود نوشت: « با وجود تلاشهای زیاد مأموران دولت آنها ( ایران ) برای ما میسر گشت تعویض انسان دوستانه ای را به عمل در آوریم.»
حال برای آمریکا جریان آزاد کردن وایت، یک مشکل سیاسی گشته است. چرا که تهران در همه دنیا تظاهر میکند، حکومت آمریکا را براحتی میتوان مجبور کرد، بر سر آزادی زندانیان گروگان گرفته شده با ما معامله کند. با وجود آنکه مأموران دولت آمریکا همه جا به دروغ تبلیغ میکنند، ما نمیگذاریم در خارج از آمریکا، جان شهروندان آمریکایی به خطر افتد.
بر عکس آمریکا، رهبران ایرانی تعویض گروگان های زندانی را برای خود تأئید بر موفقیت خویش در دیپلماسی گروگانگیری میدانند، و از این بابت نیز احساس غرور و فخر میکنند. رژیم ایران در حال حاضر یک ردیف بزرگی از توریستها و دانشمندان غربی را بطور خودکامه دستگیر و در زندانهای خود انداخته است تا از آنها به عنوان ابزارهای گروگانگیری سوء استفاده کند.
این گروگان ها تنها از شهروندان آمریکایی نیستند، بلکه اروپائیان نیز در میان آنها وجود دارند. در ماه مای در دادگاههای رژیم، مسعود مصاحب، رئیس یک شرکت اتریشی – ایرانی، به ده سال زندان محکوم شد.
مصاحب 73 سال دارد و نزدیک به نیم قرن است که در کشور اتریش زندگی میکند. او تحصیل کرده مهندسی ماشین و دکترای این رشته فنی را دارد. او بیشتر با کارخانه آلمانی زیمنس کار میکند و از سال 1980 تبعه کشور اتریش گشته است.
مصاحب را در ماه ژانویه 2019، وقتی که او به قصد یک مسافرت شغلی به تهران آمده بود، دستگیر کردند. مصاحب تا زمان دستگیری خود بطور مداوم تلاش میکرد، روابط حسنه ای با وطن خویش، ایران، داشته باشد. او کمکهای انسان دوستانه مهمی را برای وطن خویش سازماندهی میکرد. او در حال حاظر در زندان مخوف اوین حبس است. دستگاه قضایی ایران به او اتهام جاسوسی برای اسرائیل و آلمان را میزند.
مصاحب در دفتر خاطرات روزانه خویش شرایط زندان را فاجعه آمیز توصیف میکند. او را در ابتدا به مدت 50 روز در « سلولی انفرادی » زندانی میکنند. زندانی که طول آن 2,4 و عرض آن 1,4 متر بوده است، بدون پنجره و نوری که در روز میتابد.
بهنگام بازجویی بطور مرتب او را کتک میزنند و به او آزار میرسانند، او نوشته:
« به من سیلی میزدند، با شلاق و یا کمربند ضربه های مهیبی به کمرم وارد میکردند. و همیشه مرا با چشمانی بسته در گوشه ای از اطاق بازجویی، می نشاندند.» او میبایست در مقابل بازپرس های شکنجه گر زندان زانو میزد و « مدام گریه میکرد.»
در این اثنا او را به سلولی با یک دو جین زندانی دیگر انداخته اند. وا بستگان زندانیان که با آنان تماس تلفنی دارند، وضعیت زندانهای رژیم را به شرح ذیل گزارش میکنند:
هوای سلولهای زندان خفه کننده است. پنجره های آنرا نمیتوان باز کرد. تمامی وسایل شخصی کمی که زندانیان دارند، مثل چند کتاب و تعدادی لباس، در زنبیلی میکنند و زیر تختخواب خود جای میدهند. غذاهای زندان فوق العاده بی مزه هستند. و در همه جای زندان موش، ساس و سوسک وجود دارند.
در حال حاضر دستکم یک دو جین شهروند آمریکای شمالی، اروپایی و استرالیایی یا کسانیکه تبعه دو کشور، ایران و کشور دیگر هستند، در زندانهای رژیم حبس هستند.
ایرج خواجه پور، کارشناس امور سیاسی ایران که در وین اقامت دارد، و خودش در سال 2009 چندین ماه در زندان اوین حبس بوده است، میگوید: « این افراد در واقع زندانی نیستند، اینها همه گروگان های رژیم هستند.»
رابطه مابین ایران و غرب به عمق نقطه انجماد خود رسیده است. بخصوص از زمانیکه ـآمریکا دو سال پیش خود را از قرارداد اتمی با ایران کنار کشید. ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تحریم های اقتصادی علیه ایران را حتی این اواخر تشدید نیز کرده است.
دیپلماسی گروگانگیری رژیم ایران همیشه از یک منطق پیروی میکند:
آمریکائیان تعدادی از ایرانیان را به اتهام سرپیچی از تحریم اقتصادی آمریکا علیه ایران دستگیر میکنند. در اینکار میگذارند مأموران دولتی در برلین و یا پاریس هم به آنان کمک کنند. رژیم ایران از خود واکنش نشان میدهد و اتباع کشورهای خارجی و یا ایرانیانی که دو تبعه هستند را در ایران زیر نظر میگیرد و توقیف میکند.
برای بعضی از قربانیان گروگانگیری حتی با قرار و قاعده قبلی دام میگسترند و به تله میاندازند. برای مثال احمد رضا جلالی، پزشک فاجعه های طبیعی و غیره طبیعی که دو تبعه ایران و سوئد است را در سال 2016 بخاطر دعوتی که دانشگاه تهران از او به عمل آورده بود، او آن دعوت را اجابت کرد و به ایران آمد. آنگاه او را بلافاصله دستگیر کردند. به جلالی نیز اتهام جاسوسی برای اسرائیل را زدند. همسر خانم ایشان گزارش میکند که شوهر او، جلالی را همانند مصاحب، رژیم تحت شکنجه وادار به اقرار و امضاء کردن کرده است.
جلالی توسط دادگاه انقلاب محکوم به مرگ با این دلائل غیره عادی و شگفت آور شده است: « فساد بر روی زمین » (به زبان جانیان رژیم ولایی « مفسد فی العرض » : مترجم) همسر جلالی نمیتواند بگوید که چه زمان و یا آیا اصلاً شوهر او را اعدام میکنند و یا نه. به زندانیان سیاسی محکوم به اعدام در زندانهای رژیم، معمولاً خیلی کوتاه قبل از آنکه آنان را اعدام کنند، اطلاع میدهند. سپس به آنان اجازه میدهند، بطور تلفنی با خانواده خویش وداع کنند.
آنچه بیش از همه در ایران چشمگیر است، این امر است که زندانیان خارجی که توقیف، زندانی و توسط رژیم به گروگان گرفته میشوند، تحت مراقبت و کنترل حکومت قرار ندارند، بلکه در تأسیسات متعلق به سپاه پاسداران انقلاب که بطور مستقیم تحت فرمان رهبر انقلاب، علی خامنه ای، قرار دارد، نگهداری میشوند. پس از خروج آمریکا از قرارداد اتمی ایران با کشورهای غربی، بطور روز افزونی سیاست ایران تحت نظر و فرمان سپاه پاسداران و خامنه ای تعیین و مقرر میگردد. نیروهای سیاسی معتدل، مثل حسن روحانی رئیس جمهور، بشکل وسیعی گنگ و ساکت شده اند.
عدنان طباطبائی، کارشناس ایران از شهر بن در آلمان، میگوید: « انسانهایی که بر اساس دعوتنامه حکومت و یا رئیس جمهور ایران به ایران مراجعت میکنند و دستگیر میشوند، بیشتر دستگیری و به گروگان گرفتن آنان در رقابتهای درونی خود رژیم، تقریباً همیشه نقش عمده ای را ایفا میکند.»
حکومتهای کشورهای غربی غالباً بیشتر خود را مجبور میبینند، به تلاشهای رژیم ایران جهت فشار آوردن، تن دهند. ابتدا در فوریه امسال بود که حکومت آلمان فدرال گذاشت یک ایرانی که به آمریکا بایستی تحویل داده میشد، کشور آلمان را ترک کند. در همان زمان یک آلمانی که در ایران بخاطر جاسوسی به سه سال زندان محکوم شده بود، از زندان آزاد شد.
کشور فرانسه نیز یک ایرانی را که در فرانسه زندان بود، گذاشت به ایران برگردد. بلافاصله پس از آن، رونالد مارشال، یک فرانسوی کارشناس آفریقای شرقی، که در ایران 9 ماه تمام بدون دلیل اتهام توقیف شده بود، از زندان آزاد شد. ولی دوست دختر او، فریبا عادل خواه، جامعه شناس فرانسوی، هنوز در زندان به سر میبرد. در ایران در ماه مای امسال او را به شش سال زندان به جرم « توطئه علیه امنیت ملی » محکوم کرده اند.
تعدادی از خارجی های گروگان رژیم ایران توسط یک قاضی بنام عبدالقاسم صلواتی محکوم میشوند. فعالان سیاسی در ایران نام او را « قاضی طنابی » گذارده اند. همین قاضی مصاحب را به ده سال زندان محکوم کرده است.
دلیل اصلی دستگیری و محکومیت مصاحب مربوط میشود به یک ایرانی که در حال حاضر در زندان کشور بلژیک به سر میبرد. نام او اسدالله اسدی است. اتهام او اینست که او در طرح ترور ایرانیان مخالف رژیم که در نزدیکی پاریس زندگی میکنند، همکاری میکرده است. آنطور که میگویند، ایران میخواهد مصاحب را اِزایِ اسدی معامله و تعویض کند.
(در واقع رژیم ولایت مطلقه فقیه با گروگانگیری آمریکائیان در سفارت آمریکا در تهران و بدنبال آن معامله با دستگاه ریگان دور از چشم افکار عمومی مردم ایران، همراه با ادامه جنگ به مدت هشت سال به قدرت رسید و پایه های رژیم خود را با دست زدن به اینگونه جنایات، فساد ها و خیانت ها به ایران و انقلاب و اسلام استوار کرد. پس گروگانگیری کاری بس مفید برای این رژیم است. آزادی و جان انسانها که برای او کوچکترین اهمیتی ندارد. چرا به گروگانگیری ادامه ندهد؟!!! :مترجم)