گاهی مسائلی پیش می آید که شهروند ایرانی را با پرسش هایی روبرو می کند. نخست اینکه او فرمانده یک نهاد نظامی است نه یک مسئول دولتی، وزیر امور خارجه، مسئول امور مهاجرت و یا رئیس یک موسسه مطالعاتی. اما اگر تمایل دارد در چنین موقعیتی باشد باید به پرسش هایی پاسخ دهد.
من نمی خواهم بپرسم منبع او در اینکه گفته است “بسیاری” تمایل ندارند شهروند آمریکا باشند کجاست. اما به گمانم حق دارم بپرسم آیا او برآوردی از اینکه چه تعداد از ایرانیان تمایل دارند به تابعیت کشور دیگری درآیند دارد یا خیر؟
پیش از آن با هم چند خبر بخوانیم.
۱-صندوق بینالمللی پول در ۲۰۰۹ اعلام کرد، ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان، در میان ۹۱ کشور در حال توسعه مقام نخست دارد.
۲-روزنامه اطلاعات: بنابر آمار مجلس در سال ۱۳۸۹، ۶۰ هزار نفر از ایرانیان نخبه مهاجرت کردهاند.
۳- ایران با مهاجرت ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نخبه رتبه اول را در جهان دارد. حدود ۲۵٪ از کل ایرانیان تحصیل کرده در کشورهای توسعه یافته زندگی میکنند.
۴-دویچه وله: در سال ۱۳۹۱ حدود ۱۵۰ هزار دانشجو تقاضای خروج کردهاند که بیشتر دانشجوی دکترا بودند که معادل ۱۵۰ میلیارد دلار خسارت به ایران بود. همچنین ۶۴ درصد دانشآموزان مدالآور المپیادی طی ۱۴ سال گذشته از ایران مهاجرت کردهاند.
۵- طبق سرشماری کانادا تعداد مهاجران ایرانی به کانادا در بازه ۵ ساله (۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶) به نسبت ۵ سال قبلتر (۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰)، ۶۰ درصد زیاد شد، در حالی که آمار کل مهاجران تنها ۴ درصد افزایش داشته است. این افزایش چشمگیر نرخ مهاجرت ایرانیان پس از وقایع سال ۱۳۸۸ است.
۶-سایت نهادایران در سال ۲۰۱۸ نوشت: از مجموع صدهزار ایرانی در آلمان ۲۰۰۰ کتاب منتشر شده، در حالیکه از بین ۲ میلیون ترک مهاجر آلمان تنها ۱۰۰ کتاب منتشر شدهاست.
۷- سایت سلام نو در ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ به نقل از دفتر آمار اتحادیه اروپا نوشت: در سال ۲۰۱۸ میلادی، کشورهای سوریه، افغانستان، عراق، پاکستان و ایران در رده اول تا پنجم کشورهای مهاجرفرست به اروپا بودند.
همچنین طبق خبری که خبرگزاری اصولگرای “دانشجو” در ۸ بهمن ۹۸ منتشر کرد با استناد به آمار رسمی بانک جهانی در سال ۱۹۷۰ نرخ مهاجرت در ایران از هر ۱۰۰۰ نفر هشت و یک دهم نفر بود.
این نرخ یک سال پس از انقلاب یعنی سال ۱۹۸۰ به سیزده و شش دهم نفر در ۱۰۰۰ نفر و در سال ۲۰۱۷ به پانزده و سه دهم نفر رسیده است.
بنابراین اگر سال مبنا را سال ۱۹۷۰ میلادی قرار دهیم که اوج دوران شکوفایی اقتصادی و نفوذ بین المللی ایران بود، ۴۷ سال بعد در سال ۲۰۱۷ یعنی دوره مدیریت تفکر آقای سلامی، میل مهاجرت در ایران نزدیک به دو برابر شده است.
و اما طبق آمار بانک جهانی تنها در سال ۲۰۱۷، تعداد یک میلیون و ۲۳۷ هزار و ۳۴۴ نفر از ایرانیان میل به مهاجرت داشته اند.
همچنین به نوشته وبسایت بهار نیوز در ۲۱ خرداد ۱۳۹۹ به ترتیب کشورهای آمریکا، کانادا، آلمان، بریتانیا و سوئد ۷۰ درصد مهاجران ایرانی را پذیرفته اند.
و اما آمریکا سالانه به حدود یک میلیون درخواست مهاجرت از میان میلیون ها درخواست از سراسر جهان اجازه اقامت می دهد و این بر اساس شانس و کمی هم موقعیت مالی و سیاسی انجام می شود.
به فرض که لیبرالیسم آمریکایی در دوره افول است و آمریکا دچار بحران شده و عنقریب است که فروپاشد و… اما آیا بحران آمریکا دلیل بر حقانیت ما است؟ خیر. این دلیلی بر حقانیت ما نیست.
غرب و لیبرالیسم آمریکایی در ذات خود دچار بحران است و در این حرفی نیست. اما این دلیل نمی شود که ما بحران خود را نادیده بگیریم. تعارف نکنیم. ما در بحرانی بس عمیق تر گرفتاریم. میدانید که چه میگویم؛ مرگ دیگری دلیلی بر نامیرایی ما نیست.
اکنون ایرانیان به اقامت در کشورهایی همچون ترکیه، گرجستان، ارمنستان تن داده اند. و همه به دلیل نداشتن امید و اوضاع بهتر است. در واقع بیشترشان به دنبال پاسخ دادن به میل انسانی خود برای بقا و آزادی بوده اند و بس. چیزی که اینجا پیدا نمی شود. ایده شما برای رفع این مشکل چیست؟
ای کاش آقای سلامی که آمار آمریکا دستش است، آماری از ایران داشت و میدانست چند ایرانی برای آزادی و امید چمدان های خود را بسته اند.
ای کاش او می دانست که همه مثل من نیستند که به تعبیر دوستانم احمق باشم که ماندن در ایران را بر فرار ترجیح دادم.
آقای سلامی کلاه تان را بردارید. عنقریب تعداد ایرانیان مهاجر به ۱۰ میلیون نفر خواهد رسید. آمریکا ممکن است به فروپاشی برسد اما ما هم اکنون در حال تجربه آن هستیم.
فرشاد قربانپور/روزنامه نگار