«عقلانیت» در «نظام ولایت فقیه« یعنی هر آنچه «خامنه ای» بگوید!
خامنه ای در دیدار غیر حضوری در ارتباط تصویری با مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح گفت:
[بعضی‌ها اسم عقلانیت و عقل را می‌آورند اما منظورشان ترس، انفعال و فرار از مقابل دشمن است در حالی‌که فرار کردن و ترسیدن، عقلانیت نیست. ترسوها حق ندارند اسم عقلانیت را بیاورند زیرا عقلانیت به معنای محاسبه درست است].
محاسبه ی درست از نظر خامنه ای  یعنی آنچه وی و طرفدارانش می گویند و می کنند.
او همواره آن مردمی را مثال می زند که فکر می کند با او هم رای و هم عقیده هستند؛مثل همین سخنان:
[در قضیه‌ی عزاداری‌ها ستاد ملی مبارزه‌ی با این بیماری ضابطه معیّن کرد، مردم مؤمن و متدین که پایبندند، ضابطه را دقیق رعایت کردند…].
همواره مردم از نظر حاکمیت و علی خامنه ای همین باصطلاح «متدینین» هستند. و همان قشر بسیجیان،سپاهیان و آنان که خود را ذوب شده در ایشان می دانند؛ البته باید در این 42 سال «مرفهین با درد!!» را هم اضافه کرد!!
الباقی مردم(که اگر آزادشان بگذارند) مخالف صریح وی و قدرت بی حد و مرز «ولایت فقیه»  هستند، «خودی» نبوده و مردم به حساب نمی آیند!
کدام عقلانیت گفته است که فقط متکلم الوحده باشید؟ آیا این ترس نیست که  هیچگاه با خبرنگاران  داخلی و خارجی روبرو نمی شوید؟
این چه عقلانیتی است که همه ی ریش و قیچی دست خودتان است و بعد تقصیرات و ضعف را متوجه دیگران می کنید؟
اعضای مشورتی «مجمع تشخیص مصلحت نظام» را خودتان منصوب می کنید (آن هم از همان قشر باصطلاح متدیّن و نه از منتقدین خودتان) و  توسط شورای نگهبان منصوب خود، نمابندگان مجلس را از همان طرفداران باصطلاح ذوب شده گلچبن می کنید و از صدر تا ذیل مدبران درجه یک (و حتی  درجه دو) کشور منصوب شما هستند، ولی هیچگاه مسئولیت اسف بار و فجیع فعلی کشور (که نمونه اش خودکشی یک کودک 11ساله بخاطر فقر و عدم توان خرید یک دستگاه تبلت و موبایل آن هم برای خواندن درس!) را بر عهده نمی گیرید و عذر خواهی نمی کنید و متمدنانه اقدام مدنی انجام نمی دهید و با آن کهولت سن کناره گیری نمی کنید و استعفا نمی دهید!
آیا این ضعف و ترس نیست که حاضر نیستید توسط کارگزاران حکومتی خود با آمریکا مذاکره کنید؟! آیا از آنان می ترسید یا از آمریکا و یا از هردو!!؟
آیا هر مذاکره ای  معامله است!؟ البته آنجا که پای معامله باشد مذاکره ی پنهان می شود! مثل ماجرای  مک فارلین (هر چند برخی معتقدند الان نیز مک فارلین2 و معامله پنهان با ترامپ _سلف ریگان از جمهوری خواهان_ برقرار و درجریان است!)
این چه عقلانیتی است که بیش از 40 سال از آمریکا بک تابو ساخته اید و پشت آن مخفی شده و مردم را از آن می ترسانید و بعد می گوئید:
«آمریکا هبچ غلطی نمی تواند بکند»!!؟
اگر از افراد مذاکره کننده می ترسید،خُب از همان قشر افراد متدیّن و ذوب شده در خودتان را منصوب و باصطلاح «نرمش قهرمانانه» انجام بدهید. حداقل خمینی این جرات را داشت که نگذارد به قیمت نابودی کشور (و حتی بخاطر حفظ باصطلاح نظام) «جنگ» را «کِش» ندهد و «جام زهر»نوش کند. شما لااقل این نرمش را چند دور بتابانید (به نحوی که غنا نشود!!) شاید فرجی حاصل شود!!
البته درتمامی این قضایا، تنها جنابعالی  مقصر نیستید. شاید بیش از شما بر می گردد به بُذلی و ترسو بودن و سکوت و توجیه و «پالان خر چسبیدن» مطبوعات و باصطلاح منتقدین داخلی و بخصوص اصلاح طلبان و باصطلاح روشنفکران و  دانشگاهیان و هنرمندان سلبربتی!! که حاضر نیستند با صراحت و با شجاعت از سیاست های باصطلاح «دشمن» ستیزانه خامنه ای انتقاد کنند و به وی بر حسب همان «قرآن»، که می گوید:
«فذکر ان الذکری تنفع المومنین»، به خامنه ای گیر سه پبچ بدهند که گفته اند:
«افضل الجهاد کلمه الحق عند السلطان الجائر»! مگر مقتدایتان و مقتدایشان_همان خمینی_خطاب به شما(خامنه ای» نگفت: «انتقاد، بلکه تخطئه یک موهیت الهی است»؟و امر به معروف  و نهی از منکر هم یعنی همین،نه آن…
الان حکایت این جماعت ساکت از نمایندگان باصطلاح مردم در پارلمان گرفته تا باصطلاج اصلاح طلبان(حکومتی) و مطبوعات (باندی و خویشاوندی دوستان و فامیل)، حکایت آن خیاط است که برای سرکیسه کردن سلطان به وی گفت:
لباسی خواهم دوخت که اگر کسی آن را نبیند حرامزاده است، و لباسی که وجود خارجی نداشت را بر تن سلطان کرد و هیچ کس هم جرات بیان حقیقت را نداشت، جز آن کودک خردسال که حقیقت عریان بودن سلطان را برملا و آشکار کرد.
امروز خودکشی  آن کودک 11 ساله، همانا عربان دیدن نکبتی است که نظام ولایت فقیه بر ابن مردم مستولی کرده و قس علیهذا…
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)
بیست و دوم مهر نود و نه
t.me/shourimohammad