back to top
خانهنویسندگانباریک بین: چرا «رییس» قوه قضاییه به دیدار رییس حفاظت اطلاعات سپاه...

باریک بین: چرا «رییس» قوه قضاییه به دیدار رییس حفاظت اطلاعات سپاه می‌رود؟

raeisi ebrahimدر خبرها آمد که سید ابراهیم رییسی، «رییس» قوه قضاییه به دیدار فرمانده و معاونان سازمان حفاظت اطلاعات سپاه رفت و با آنها دیدار داشت، خبر بسیار عجیب بود زیرا، اول سطح ملاقات کنندگان با یکدیگر متفاوت بود و دوم اینکه این ملاقات تبلیغاتی نبود مانند سفرهای رییسی به استان ها یا دیدار با مسئولان صدا و سیما و یا دیدار با بیماران کرونایی که این روزها مد شده است و، در خیال بعضی ها، این دیدارها و سفرها برای انتخابات سال 1400 می‌تواند مفید باشد. سوم اینکه چرا رییسی به دیدار فرمانده کل سپاه پاسداران و یا رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح و یا رییس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران نرفت و تنها به دیدار با سردار محمد کاظمی و معاونان او رفت، آنهم در آبان ماه یعنی سالگرد اعتراضات مردم در سال 98 که به کشتار معترضین انجامید و ان کشتار انقدر از سوی نیروهای روحانی و نظامی در داخل با اعتراض روبرو شد که روزها بعد سید علی خامنه ای به درخواست ظاهری سردار علی شمخانی، اقدام به درج بیانه ای مبنی بر پرداخت دیه به برخی از کشته شدگان کرد تا شاید بتواند تا حدی معترضین داخلی به خصوص معترضان در درون نیروهای نظامی – امنیتی را آرام سازد.

به هر حال، سید ابراهیم رییسی، به احتمال زیاد، بنا به دستور و با کوچک کردن خود به دیدار فرمانده یکی از سازمان های وابسته به سپاه پاسداران رفت و در محل آن سازمان با انها دیدار کرد. علت این دیدار و گفتگو چه بود؟ شاید بتوان برخی از دلایل را از طریق بررسی سخنان رییس قوه قضاییه دریافت اما نگارنده بر این باور است که امور مهمتری در پس پرده این دیدار نهفته است که سعی در شناسایی آنها می‌شود:

قبل از ورود به بحث باید به چند سئوال اساسی توجه نمود

اول: وظایف نیروهای سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران چیست؟

دوم:چه خطری در کمین قوی‌ترین نیروی نگاهدارنده نظام است

سوم: آیا این دیدار برای تدارک اسباب جلوگیری از اعتراضات فرماندهان و نیروهای معترض سپاه بوده است؟

چهارم: آیا در میان فرماندهان سپاه و بازنشستگان این نهاد نظامی – امنیتی ارتباطاتی به وجود امده که باید برخی ها دستگیر و محاکمه شوند؟

پنجم: آیا این دیدار می‌تواند زمینه ساز برخورد با برخی از فرماندهان اسبق سپاه باشد که در این روزها معترض مسائل جنگ و فرماندهان سپاه آن دوران باشد که در فایل صوتی سال 63،افشا شده است

ششم: آیا خبرهایی از احتمال حضور برخی نیروهای سپاه و بازنشستگان این نهاد نظامی در اعتراضات اتی در کنار مردم، دریافت شده است؟

هفتم: آیا حضور رییسی برای آگاهی از میزان تعهد این نیروها به حمایت از رهبری و جانشین او در آینده است

و…

بنابراین باید ابتدا دریافت که سید ابراهیم رییسی ازسوی چه کسی و به چه دلیل به ملاقات با سردار محمد کاظمی که در واقع مطلع بر کارها و اندیشه های فرماندهان و نیروهای زیر مجموعه سپاه است رفته و از او چه خواسته و چه انتظاری داشته است،

 

یافتن پاسخها برای پرسشهای بالا:

برای یافتن پاسخها، باز باید برای پرسشهای زیر، پاسخ بیابیم:

اول: رییسی در این دیدار در باره چه اموری صحبت کرده است؟

دوم: وظیفه سازمان حفاظت اطلاعات سپاه چیست

سوم: چه اموری از سال گذشته اتفاق افتاده که باید در رابطه با آنها، تصمیمات هماهنگی از سوی قوه قضاییه و رییس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پیش بینی و در موقع خود به اجرا گذشته شود تا مبادا کار به جاهای خطرناک برسد و آتش روشن شده در خرمن ارگان سپاه پاسداران از ریشه، تمام نظام ولایت را بسوزاند .

اول: سید ابراهیم رییسی در این دیدار در باره چه اموری صحبت کرده است؟

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، ؛ ابراهیم رئیسی که صبح امروز(اول ابانماه سال 99)، مهمان رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه بود، در سخنانی در جمع معاونان و مدیران این سازمان گفت:

…نقش سربازان گمنام امام زمان (عج) در سازمان حفاظت اطلاعات سپاه که مسئولیت صیانت و پاسداری از این منبع عظیم عزت و قدرت را بر عهده دارد، اهمیت مضاعف داشته و حساس‌تر است.

…انجام رسالت سپاه که عبارت از پاسداری از نظام انقلاب اسلامی است، با نقش صیانتی و حفاظتی سربازان گمنام در سازمان حفاظت اطلاعات این نهاد مقدس محقق خواهد شد.

……امروز دشمن در صدد ایجاد یأس و ناامیدی در درون نظام است، اما هر زمانی که دشمنان در برابر این نظام الهی دست به اقدامی زده‌اند، با شکست مواجه شده اند و کاملاً علیه خودشان شده و این خواست و عنایت الهی و حضرت، ولی عصر (عج) به این ملت و مردم بوده است.

… دشمن برای ایجاد عملیات روانی و تضعیف نظام با حربه‌های سیاسی و فرهنگی و تحریم اقتصادی با تمام توان ورود کرد، اما ایستادگی ملت در برابر همه این توطئه ها، نقشه‌های شوم آن‌ها را خنثی کرد.

…به پشتوانه جوانان می‌توان وضع کشور را در عرصه‌های اقتصادی، کشاورزی، صنعتی و تولیدی و معیشت مردم متحول کرد.

… همه ما به عنوان سرباز در خدمت نظام و ملت خواهیم بود و خداوند متعال نیز انشاءالله نصرت و عنایت خودش را بر این ملت تفضل خواهد کرد.

قبل از او،سردار کاظمی رئیس این سازمان با ارائه گزارشی از اقدامات و عملکرد این مجموعه در حوزه مأموریت‌های حفاظتی سپاه، از فضای همدلی و همکاری دستگاه قضایی با سازمان حفاظت اطلاعات سپاه خبر داد.

و خاطرنشان کرد این سازمان با رعایت موازین شرعی و قانونی و با بهره‌مندی از مجموعه‌های صیانتی و نظارتی داخلی بر اساس منویات فرماندهی معظم کل قوا، موجب حسن اعتماد دستگاه قضایی به اقدامات اطلاعاتی و عملیاتی این سازمان شده است.

از گفته های رییس قوه قضاییه و رییس حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، آنچه مشهود است صیانت و حفاظت از انقلاب با رصدعملکرد نیروهای حافظ انقلاب اسلامی یعنی سپاه پاسداران است که از سوی فرمانده کل قوا تکلیف شده است و این نشان می دهد که اخباری به مقامات بالاتر رسیده مبنی بر اینکه باید کنترل بر افسران و حتی افراد این ارگان نظامی بیشتر شود و ارتباط این سازمان با قوه قضاییه جهت پیاده کردن منویات مقام معظم کل قوا است.

قبل از ورود به بخش دوم بهتر دیدیم به مقاله اقای قلی پور از فصل‌نامه «آفاق امنیت» وابسته به «دانشگاه امام حسین» سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره ای داشته باشیم.

این فصلنامه ،، با انتشار یک مقاله، روش‌های «کنترل کنش‌های جمعی برانداز» را بررسی کرده است.

این فصل‌نامه در آخرین شماره خود مطلبی با عنوان «آیند‌‌ه‌پژوهی کنترل کنش‌های جمعی برانداز با تاکید بر ناآرامی‌های شهری» منتشر کرده است.

هدف از انتشار این تحقیق، شناخت شیو‌ه‌های کنترل کنش‌های اجتماعی از جمله اعتصابات، تجمع، طومارنویسی، کشف حجاب، ناآرامی‌های اجتماعی، مخالفت مدنی و موج سازی‌هایی اعلام شده است که «ارزش‌ها و هنجارهای نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده‌اند.»

این تحقیق پس از مقدمه‌‌ای طولانی‌ در تعریف و تشریح شکل و شمایل و ریشه‌های کنش‌های جمعی براندازانه، نوشته است که روحانیت، اساتید و شخصیت‌های نام‌آشنا در ایران دیگر هم‌چون دهه ۱۳۶۰ «مرجعیتی» برای مردم ندارند.

تحقیق مذکور پس از این اعتراف، از قدرت بالای شبکه‌‌های اجتماعی به منظور بسیج عمومی در ایران سخن به میان آورده و به طور تلویحی اعتراض‌های آبان ماه سال گذشته را نیز عملکرد این شبکه‌ها دانسته است.

این تحقیق از «روند افزایش فرقه‌ها و عرفان‌های کاذب»، «افزایش مطالبات هویتی و قومیتی»، «افزایش آسیب‌های نوپدید» و «روند فزاینده فرصت‌ها و چالش‌های شبکه‌های اجتماعی در بسیج منابع و نیروهای کنش‌گر» از دیگر عوامل مهم تقویت‌کننده کنش‌های جمعی براندازانه در ایران نام برده است.

این تحقیق همچنین این فرضیه را مطرح کرده است که «رشد شتابان، ناموزون و غیر قابل کنترل شبکه‌های اجتماعی… منجر به ظهور عرصه‌های جدید کنش‌های جمعی شهری در آینده [آرام، نیمه‌آرام و ناآرام] خواهد شد؛ که این امر موجب تسریع فرایند تبدیل کنش‌های جمعی، از صنفی به جمعی و جمعی به امنیتی و به تبع آن پیچیده‌تر شدن کنترل آن‌ها می‌شود.»

فرضیه دوم این تحقیق بر این مبنا مطرح شده است که «اطلاعات و مطالبات مردم روند فزاینده خواهد داشت و دولت و نظام با وجود افزایش سطح خدمات و رفاه، توان پاسخ‌گویی کافی را نخواهند داشت. کنترل این کنش‌ها در آینده صرفا محدود به حوزه یگان ضد شورش نخواهد بود، بلکه کنترل آن‌ها باید از راهبردهای سخت به راهبردهای نرم و هوشمند تغییر یابد.»

این تحقیق در فرضیه سوم خود آورده است: «حضور اثرگذار برخی چهره‌های خاص (ورزشی و هنری و…) داخل و خارج کشور در عرصه‌های سیاسی-اجتماعی جامعه نقش بسیار مهمی در هدایت یا کنترل کنش‌های جمعی خواهد داشت. زمانی که شاهد موج‌سازی و جریان‌سازی فکری و رفتاری مشاهیر در سطح جامعه هستیم، باید به فکر یک الگو یا مکانیسم کنترل و هدایت جمعی جدید نیز باشیم.»

پس از طرح این فرضیه‌ها، نتیجه گرفته شده است که «مدیریت و کنترل ناآرامی‌های شهری در برهە کنونی متفاوت‌تر از گذشته شده است. به نظر می‌رسد کنش‌های جمعی از حالت فیزیکی و خشونت‌آمیز خارج شده و به سوی موجی شدن، نرم، مجازی و غیر قابل مشاهده بودن حرکت می‌کند.»

سپاه در جمع‌بندی این گزارش همچنین آورده است: «رقابت بر سر تسلط بر افکار و ذهن مردم مهم‌ترین عامل کنش‌های جمعی آینده خواهد بود و به‌ طور مسلم بهترین روش کنترل این کنش‌ها نیز باید بر اساس کنترل و نفوذ نرم بر اذهان و افکار مردم شکل گیرد تا بتوان بر دشمن چیره گشت.»

این گزارش همچنین نوشته است: «برای مقابله با کنش‌های جمعی برانداز خشونت‌آمیز، ارائە اقتدار و نمایش قدرت توأم با استفاده از تجهیزات پلیسی غیر کشنده و کنترل‌کننده، نظیر انواع سلاح‌های بازدارنده و ابزارهای نوین پلیسی نقش مهم و موثری ایفا خواهد کرد.»

مطلب فوق نشان می‌دهد که سپاه و نیروهای امنیتی – اطلاعاتی به خوبی وضعیت اینده و اعتراضات مردمی را درک کرده و می‌خواهند اماده مقابله با ان شوند ، دیدار رییسی و سردار کاظمی نیز دلیل بر وجود این نوع اگاهی ها است. آنهم در میان نیروهای سپاه پاسداران.

 

دوم:وظیفه سازمان حفاظت اطلاعات سپاه چیست:

سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، تشکیلات اطلاعاتی مخصوصی است در این نهاد نظامی که وظایف زیر در رابطه با پرسنل این ارگان را بر عهده دارد:

یکم:مقابله با جاسوسی در داخل این نیروی نظامی: هر چند این سازمان کارش مقابله با جاسوسی در این نهاد است اما اخبار و گزارشات در سال های اخیر نشان می‌دهد که نتوانسته مانع از جاسوسی نیروهای خود در رابطه با کشورهای به قول خودشان دشمن و متخاصم شود تا جایی که رییس میز اسراییل سازمان اطلاعات سپاه به دلیل جاسوسی برای اسراییل دستگیر شده بود و همچنین گفته می شود که مرکز اسناد و مدارک هسته ای ایران که توسط نیروهای وابسته به اسراییل از ایران ربوده شده بود با کمک نیروهای این ارگان نظامی – امنیتی صورت گرفته زیرا تنها چند نفر از محل این اسناد و مدارک اطلاع داشتند و مسئولیت حفظ و نگهداری ان با نیروهای این نهاد نظامی بوده است. در این رابطه شایعه دستگیری و برکناری چند تن از سرداران منتشر شد.

دوم:ممانعت از نفوذ جریان‌های ناهمسو با خط مشی سپاه: در این رابطه باید گفت به دلیل عملکرد نیروهای این نهاد نظامی و دخیل بودن در مفاسد اقتصادی و اخلاقی برخی سرداران، افراد معتقد به انقلاب به تدریج از این نیرو برائت جسته و کار به جایی رسیده که برخی از انها در جریان کودتای انتخاباتی به صورت علنی به مقابله و مخالفت با سران سپاه به دلیل سرکوب مردم بعد از شرکت در انتخابات پرداختند و از ان سال به بعد این ارگان در سرکوب های خشن مردم معترض دخیل بوده تا کشتار سال 98 و برخورد با کلیه اقشار از جمله کارگران، معلمان، دانشجویان، زنان، و… که این عملکرد با مخالفت از درون و ریزش نیروهای ان همراه بوده و خطر ادامه ریزش از سوی مقامات احساس می شود .

 

سوم:جلوگیری از راه یافتن اطلاعات محرمانه به خارج از سپاه:خروج اسناد و مدارک محرمانه سپاه و گستردگی آن به گونه‌ای است که به خوبی میتوان عامل اصلی انتشار ان را نیروهای درونی و رده بالا دانست؛ مانند انتشار نوارهای صوتی سردار محمد علی جعفری و حجت الاسلام علی سعیدی در رابطه با دخالت در انتخابات سال 88 و نیز اخیرا انتشار نوار صوتی جلسه فرماندهان سپاه و معترضین در آذرماه سال 63 و ….

چهارم:نظارت سیاسی – امنیتی بر فرماندهان و پرسنل این نیروی مسلح: سالها است که این سازمان به کنترل شدید نیروهای درون سپاه می‌پردازد و تلاش دارد علاوه بر سرداران و پرسنل، خانواده های آنان را نیز کنترل نماید. سعی می‌کند مانع ارتباط میان بازنشستگان با نیروهای در خدمت شود تا جایی که در دستورالعمل هایی که از معاونت سیاسی با هماهنگی سازمان حفاظت اطلاعات منتشر شده به نیروهای این سازمان گفته شده برای جلوگیری از ارتباط بازنشستگان با نیروهای جوان ممانعت هایی ایجاد شود و اقداماتی جهت جابجایی ها صورت گیرد تا ارتباطات گسترش نیابد و علاوه بر آن به وزارت کشور دستور داده شده واگذاری امتیاز تاسیس انجمن یا مرکز فرهنگی توسط نیروهای وابسته به سپاه حتما باید با اجازه سازمان حفاظت اطلاعات صورت گیرد تا کاملا در جریان تاسیس و افراد ان باشد و…

سال ها مقام رئیس حفاظت سپاه در اختیار سردار وفادار به خامنه‌ای، مرتضی رضایی بود. بنا بر دلایلی ازاین سازمان کنار گذارده شد. از جمله این دلایل، اشتعال او و فرزندش مصطفی به مفاسد اقتصادی، بود. در این روزها شایعاتی در مورد دستگیری او به گوش می‌رسد. در حال حاضر ریاست این سازمان بر عهده سردار سرتیپ پاسدار محمد کاظمی و جانشین وی سردار رحیم یعقوبی می‌باشد که در رابطه با انقلاب گرجستان و نفوذی ها در آن کشور، یعقوبی به تنسیم گفته است:

● روایت سردار یعقوبی از سقوط حکومت شواردنادزه:

در سفری که به گرجستان داشتم، در دیدار با برخی افراد متنفذ آن کشور گفتم که “چطور شد شما آقای «شوارد نادزه» رئیس جمهور وقتتان را به این سادگی از کاخ ریاست جمهوری بیرون کردید درحالی که ایشان پیر کار سیاسی و دیپلماتیک بود و جامعه گرجی نیز جامعه‌ای کمونیست و دارای تحلیل بود؟”. آنها در پاسخ گفتند “ما اصلاً متوجه نشدیم که چرا این اتفاق افتاد” . رخنه و نفوذ فکری و فرهنگی صورت گرفته در گرجستان به‌گونه‌ای بود که ارکان حکومت این کشور را تحت تأثیر خود قرار داده بود تا جایی که خود اطرافیان رئیس جمهور وقت گرجستان به او گفتند که “دیگر شما را نمی‌خواهیم” و جایگزین او، افراد متمایل به غرب شدند. یعنی کار نفوذی‌ها در عرصه‌های فرهنگی و سیاسی به‌قدری نامحسوس و دقیق صورت می‌گیرد که بعضاً خود متولیان امر هم متوجه

این امر نمی‌شوند و وقتی به خود می‌آیند که همه چیز را باخته‌اند.

قبل از رئیس فعلی حفاظت اطلاعات سپاه، سردار حجت الاسلام غلامحسین رمضانی(مقدادی)،سردار محمد کاظمی، مرتضی رضایی و علی سعیدی ریاست این نهاد امنیتی را بر عهده داشته‌اند. گفتنی است که رئیس سازمان حفاظت اطلاعات نیز، از بین افراد “مورد تایید” رهبر انتخاب و سپس، به حکم فرمانده کل سپاه منصوب می‌شود

در تعریفی دیگر آمده است که سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سازمان متمرکز اطلاعاتی و مستقل از ستاد فرماندهی کل سپاه پاسداران و مستقیماً زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی ایران می‌باشد، که مسئولیت جمع‌آوری، پردازش و حفظ اطلاعات نظامی و تخصصی سایر واحدهای سپاه و بدست آوردن آگاهی‌های لازم از وضعیت دشمنان داخلی و خارجی سپاه پاسداران و حکومت جمهوری اسلامی ایران ، همچنین مقابله با توطئه‌های آنان را برعهده دارد. رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه بر حسب مورد در زمینه‌های انتصابات، ترفیعات، نقل و انتقالات و مأموریت‌های پرسنل سپاه نظارت و دخالت دارد.

با توجه به شرح وظیفه سازمان حفاظت اطلاعات سپاه می‌توان فهمید که این دیدار برای ایجاد هماهنگی کامل میان قوه قضاییه و حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران در برخورد با نیروهای سپاه است. چرا که وظیفه این سازمان نظارت و تحقیق و جاسوسی از نیروهای درون سپاه می‌باشد .

 

سوم: چه مسائلی از سال گذشته اتفاق افتاده که باید در رابطه با انها تصمیمات هماهنگی از سوی قوه قضاییه و رییس و معاونان سازمان حفاظت اطلاعات سپاه گرفته و انجام شود تا مبادا کار به جاهای خطرناک برسد و اتش روشن شده در خرمن ارگان سپاه پاسداران از ریشه تمام نظام ولایت را بسوزاند؟

 

اول: انتشار فایل صوتی جلسه معترضین سپاه پاسداران با فرماندهان این نهاد نظامی، مشکلات و مسائل زیادی را برای نیروهای سپاه ببار آورده است از جمله

الف: چند و چون رهبر شدن خامنه‌ای را بر ملاء کرد. توضیح این که سپاه یکبار از طرفداران بنی‌صدر تصفیه شد. باردوم، در نزاع میان فرماندهان طرفدار منتظری و فرماندهانی که وظیفه سپاه را حفاظت از رژیم می‌دانستند (محسن رضائی و…) یعنی مهار دولت، اینان نه با هاشمی رفسنجانی که با خامنه‌ای وا می‌بندند و خامنه‌ای نه تنها مانع دیدار جانبداران منتظری با خمینی می‌شود، بلکه همدست رضائی و… در حذف آنها می‌شود. بدین ترتیب، خامنه‌ای آنها را در موقعیت خود حفظ می‌کند و آنها نیز با تصفیه طرفداران منتظری، زمینه رهبری خامنه‌ای را فراهم می‌کنند. این همدستی تا امروز سپاه را در اختیار این دسته قرارداده و خامنه‌ای را در مقام رهبری نگاه داشته است.

ب: معرفی چهره های کودتاچی و سیاسی سپاه پاسداران که از ابتدای انقلاب و تاسیس سپاه، با عملکرد خود، نشان دادند در پی کسب قدرت به هر ترتیب هستند از جمله شرکت و دخالت در حمله به سفارت امریکا، دخالت در اعدام سران ارتش به بهانه کودتاهای مختلف جعلی، دخالت در اغاز جنگ، شرکت در کودتا علیه اولین رییس جمهور، سرکوب شدید و کشتار جوانان معترض بعد از کودتای سال 60، ادامه بی‌فایده جنگ بعد از خرداد 60 و باز، بعد از فتح خرمشهربرای تثبیت قدرت سپاه، کودتا بر برضد آیهالله منتظری، سرکوب دانشجویان در سال 78، کودتا در انتخابات سال 88، سرکوب مردم در سالهای 96 و 98و…

ج: این فایل صوتی چهره های پلید حاکم بر سپاه پاسداران را به نمایش گذارد و اختلاف میان نیروهای سپاه را گسترش داد زیرا مشخص نمود فرماندهان کودتاچی که تا هم اکنون بخش های مختلف سپاه و مراکز امنیتی و نظامی را فرماندهی می‌کنند چگونه موجب مرگ جوانان در جریان جنگ به دلیل بی‌لیاقتی خود شده اند و برای حفظ قدرت در سپاه چه نیروهای خالصی مانند متوسلیان(دندان کرم خورده به نظر سردار علی شمخانی)،همت، باکری، موحد دانش، نجفی رستگار، بهمنی، پیچک، دستواره و داوود کریمی را فدای مقاصد پلید خود کرده‌اند. در یک نمونه فقط مطرح شد که لشکر 10 هزار نفره در عملیات خیبر به دلیل نادانی فرماندهان در رأس سپاه، مانند رضایی، ذوالقدر و نجات و … که در اختیار همت قرار داشت به یک گردان و بعد به یک دسته 40 نفره تبدیل و همگی در فاو کشته شدند.

د: برای نیروهای مستقر و بازنشسته این نهاد نظامی مشخص شد که افرادی مانند محسن رضایی، حسین نجات، علی شمخانی، احمد دهقان،رحیم صفوی،محسن رفیقدوست،حسین طائب(برادر کشته شده حسن طائب که اکنون فرمانده سازمان اطلاعات سپاه است) و… چه خیانتکارانی بوده اند و چگونه بر ضد منتظری کودتا کرده و نیروههای وابسته به مصباح یزدی را به درون این نهاد نظامی وارد ساخته‌اند

ه‍: انتشار و افشای این فایل صوتی شکاف میان حامیان قطعنامه 598 و ادامه دهندگان جنگ را با برخی از سردارانی که خواهان پایان جنگ بودند را به نمایش گذارد و در نتیجه بسیاری از نیروهای فعلی سپاه به این نتیجه رسیدند که این نهادی که آنها فکر می‌کردند برای حفظ انقلاب مردم ایران به وجود آمده است، تنها به فکر حفظ مقام و موقعیت های خود بوده و بر مال و جان و ناموس مردم و جوانان بنا نهاده شده است و این شکاف در میان نیروهای این نهاد نظامی – امنیتی آینده حمایت از نظام را زیر سوال برده و مسئولان را به وحشت انداخته است

سردار محمد ابوترابی از امضا کنندگان نامه 90 صفحه ای و از معترضین به فرماندهی باند محسن رضایی در رابطه با قطعنامه می‌گوید : … چهار دلیل امام برای مخالفت با ورود به خاک عراق وجود داشت و هر 4 دلیل تحقق یافت

وی پشتیبانی مردم عراق از صدام را در کنار حمایت‌های جهانی از او در وضعیت جنگ تحمیلی مؤثر خواند و گفت: در کتاب اسرار مکتوم که اخیرا چاپ شده آمده است که امام در مقابل فرماندهانی که بعد از بیت‌المقدس به دنبال ورود به خاک عراق بودند، به چهار دلیل مخالفت می‌کردند، یکی از دلایل امام متجاوز دیده شدن ما بود.

همچنین اینکه در منطقه‌هایی که عبور خواهیم کرد، شهرهایی وجود خواهد داشت که لگدمال عملیات نظامی می‌شوند و به نفوس مردم تجاوز خواهد شد. همچنین ملت عراق با تجاوز مشکل دارد و رفتن ما به خاک عراق باعث این می‌شود که مردم عراق در پشتیبانی رژیم صدام وارد عمل شوند و در آخر اتحاد کشورهای عربی بود که با ورود ایران به عراق خشمگین می‌شدند.

 

در این جلسه، مناظره دو سردار سپاه درباره سال آخر جنگ، سردار ابوترابی با تأکید بر اینکه «عین این چهار پیش‌بینی حضرت امام اتفاق افتاد»، گفت: در قدرت گرفتن جبهه‌های عراق، پشتیبانی مردم عراق هم مؤثر بود؛ درست است که شاید بخشی از آن با زور بود ولی باید گفت که عراق در رسیدگی به خانواده کشته‌شدگان و صدمه‌دیدگان خود در جنگ بسیار خوب عمل کرده بود و به نوعی کشته شدن یا مجروح شدن در جنگ برای آنها افتخار بود. در حالی که جبهه ما را، محاصره اقتصادی و تسلیحاتی سنگین، سخت شدن دفاع مقدس و همچنین اختلافات در سطح راهبردها و تاکتیک‌های عملیاتی بین سپاه و ارتش و فرماندهان نظامی فراگرفته بود.

وی با اشاره به اظهارات محسن رضایی در کتاب اسرار مکتوم جنگ درباره نگاه فرماندهان به راهبرد آقای هاشمی برای پایان جنگ گفت: آقای محسن رضایی در کتاب اسرار مکتوم جنگ اشاره دارد که ما فرماندهان جنگ، راهبرد آقای هاشمی را نپذیرفتیم و خودمان یک راهبرد ابهام را پیش‌بینی کردیم که همه امکانات و تسلیحات خود را برای

یک عملیات خرج نکنیم. این وضعیت باعث شد که در انتهای جنگ، یک مجموعه تضعیف شده در جبهه ایران روبروی یک مجموعه تقویت شده در جبهه عراق بایستد. از نظر اطلاعاتی هم توازن قدرت بهم خورده بود و هر لحظه این امکان وجود داشت آنها تهاجمی را انجام دهند و موفق بشوند.

وی درباره چگونگی عدم پذیرش سخن امام به عنوان شخص اول مملکت از سوی فرماندهان نظامی و تصمیم برای ورود به خاک عراق، گفت: طبق الگوهای مرسوم عملیاتهای نظامی، نیروها باید خود را به نقطه‌ و مانعی غیرقابل عبور برسانند که دفاع از منطقه تصرف شده راحت‌تر صورت گیرد. در نقشه عملیاتی بیت‌المقدس نیز در مرحله چهارم این پیش‌بینی شده بود که دفاع را از شرق دجله شکل دهیم اما این اتفاق نیفتاد و عملیات بعد از فتح خرمشهر و رسیدن نیروها به مرزها، دیگر ادامه نیافت.

    

● دو جلسه‌ای که اسرار آن همچنان مکتوم است:

وی گفت: در سال 61 دو جلسه وجود داشته که متأسفانه هر دو بزرگوار یعنی آقایان هاشمی و رضایی می‌گویند اسناد این دو جلسه نیست. متأسفانه آقای نظران که دبیر اجرایی این بحث‌ها بوده در یک تصادفی فوت می‌کنند.

آنچه طرح می‌شود ذهنیاتی است که حاضران از آن جلسات دارند. یک نامه‌ منتشرنشده‌ای هم هست که مرحوم سیداحمد آقا برای حضرت امام نوشته‌اند و به امام گفته‌اند که آقا نظر من هم این است که شما روی موضع‌تان پافشاری کنید. این نامه را سردار حسین علایی در خاطراتشان گفته‌اند که آن را خوانده‌اند. در جلسه اول بحث می‌شود که ما در موقعیت و قدرتی قرار گرفته‌ایم که می‌توانیم اراده خود را به عراق تحمیل کنیم.

هیچ راهی جز قبول قطعنامه نداشتیم: ابوترابی اضافه کرد: بعد از فتح خرمشهر، نظامیان مطرح می‌کنند که ما باید وارد خاک عراق شویم. در جلسه اول امام نمی‌پذیرند. آقا محسن می‌گوید که آقای هاشمی مطرح کردند که حتما شما در جلسه دوم حضور داشته باش که استدلال‌هایت را بگویی. استدلال‌ها این است که اگر بخواهیم جبهه جنوب را رها کنیم باید یک نیروی سنگینی را برای حفظ موقعیت قرار دهیم و عملا توان دفاعی خود را در نقاطی دیگر از دست می‌دهیم. اینجا حضرت امام به آن چهار دلیل اشاره می‌کنند، اما نهایتا به خاطر بحث‌های نظامی و موضوع رسیدن به رودخانه دجله، می‌پذیرند.

 

وحشت از ریزش نیروهای ارگان سپاه به دلیل سرکوب خشونت بار سال98:           

دوم: وحشت از ریزش سپاه: یک سال پیش در آبان ماه ١٣٩٨ جنبش اعتراضی گسترده ای در ایران در واکنش به گرانی بنزین به راه افتاد که به شدیدترین شکل سرکوب شد، به گزارش سازمان عفو بین‌الملل در این سرکوب بیش از سیصد نفر کشته و هزاران نفر دیگر زخمی، دستگیر و زندانی شدند. رویترز شمار کشته شدگان را دست کم ١۵٠٠ نفر اعلام کرد. مقامات ایران همچنان از اعلام آمار کشته شدگان در جریان آبان ماه سال گذشته خودداری می ورزند.

در رابطه با کشتار مردم در آبانماه سال 98 رضا علیجانی می‌گوید: هرچند من معتقدم که در بن‌مایه‌ِ فکری هسته‌ِ سخت قدرت در ایران چنین رفتاری دور از ذهن نبود. اما شلیک گلوله به سمت کسانی که داعیه‌ِ حمایت از آن‌ها را داشت و پایگاه خودش فرض می‌کرد و حتی بخش مهمی از ایدئولوژی سیاسی‌اش را در حمایت از آن‌ها سامان داده بود، همه این‌ها غفلگیرکننده بود. تا جایی که آقای خامنه‌ای معنی مستضعف را هم عوض کرد و حالا هم که اتفاقات پیش آمده قابل انکار نیست سعی می‌کنند واقعیت آن را تغییر دهند و با داستان‌پردازی درباره‌ی این که عده‌ای سازمان‌دهی شده بودند و می‌خواستند به مراکز حساس حمله کنند، جنایتی را که اتفاق افتاده توجیه کنند. وقتی جنایت بزرگ است باید دروغ‌های شاخدار بزرگ برای توجیه‌اش گفت.

در حوادث آبان همین مسئله موجب ظاهرنمایی هایی شد. اشک تمساح می‌ریزند که بله کشتار مردم کار ما نبود و باید دیه بدهیم و دلجویی کنیم. علت این نمایشی که راه می‌اندازند چیست؟ احتمالاً علتش نارضایتی در بخشی از بدنه‌ِ مذهبی و دستگاه روحانیت است. از سه‌گانه‌ِ زر و زور و تزویر، بخش تزویرش این کار را می‌کند. اما چرا این کار را علنی کرد؟ برخلاف جنبش سبز که پشت صحنه به خانواده‌ها می‌گفتند که صدایش را در نیاورید، دیه می‌دهیم و می‌گوییم بسیجی بوده و خانواده‌ِ شهید شوید. همه‌ این ترفندها را در جنبش سبز و پشت صحنه به کار برده بودند. حالا چرا به روی صحنه آورده‌اند؟ چون کشتار وسیعی بود و صدای بخشی از روحانیت را در آورده، صدای بخش مذهبی سنتی را در آورده، حتی درون بخشی از نیروی سرکوب اختلاف انداخته است. این‌ها مسئله‌دار شدند. پس این حوادث و نتایج آن نشان می‌دهد که دست حکومت برای کشتار وسیع آن‌چنان هم باز نیست. حتی سپاه به خاطر برخی اتصالات اجتماعی و طبقاتی‌ای که دارد نمی‌تواند مثل گارد بشار اسد عمل کند. به خاطر همین نیرو کم آوردند و اراذل و اوباش را بسیج کردند. بنابراین، همچنان رگه‌هایی هست که ممکن است گذار مسالمت آمیز را بپذیرند. از این‌جا به بعد بحث توازن قواست.

سوم: شکاف میان نسل های مختلف نیروهای پاسدار به خصوص اینکه بازنشستگان سپاه، این سال ها با مسائل مختلفی از جمله مفاسد اقتصادی برخی از فرماندهان اگاه شده و در مقایسه با وضعیت خود به شدت معترض هستند و دست به اقدامات آعتراض آمیز زده اند. در وب سایت حصون در مورد بازنشستگان سپاه آمده است :

… نگارنده مقاله از دو دیدگاه متفاوت درصدد تبیین چالش‌های فرآروی سپاه می‌باشد، ابتدا آن دسته از مشکلات و موانع و محدودیت‌هایی که سپاه در نتیجه بازنشستگی جمعی کارکنان فعلی خود مواجه است مورد توجه قرار می‌گیرد، در ادامه به برخی از مشکلات و پیامدهای دوران بازنشستگی کارکنان سپاه و آگاهی از تبعات و آثار استرس زای آن در قبل و بعد دوران بازنشستگی اشاره می‌شود. عوامل مؤثر در بازنشستگی زود هنگام کارکنان سپاه عدم ارتقاء راهکار اشتغال و پست سازمانی، عدم ارتقاء به درجات بالاتر، ایجاد تغییر در الگوهای سازمانی، ایجاد نارضایتی در محل کار و رویکردهای منفی نسبت به عوامل اجرایی و سطوح زیرین سازمان، نبود عدالت در توزیع امکانات و خدمات، عدم افزایش امید به زندگی و بهبود سلامت کارکنان سالمند، عدم استفاده بهینه از تجارب سالمندی و خردمندی، اعمال سیاست‌های مدیران جدید و فاقد تجربه در به هدر دادن سرمایه‌های انسانی، فقدان امنیت معاش و آتیه سطح حقوق بگیران حداقل، از کارافتادگی و بیماری، عدم توجه سازمان به سلامت و بهداشت کارکنان، ناتوانی نیروی انسانی در شکل‌گیری نظام جدید فناوری، شکاف عمیق در پرداخت‌های دولتی به کارکنان و ناکارآمد بودن نظام فعلی هماهنگ پرداخت حقوق کارکنان، بی‌تفاوتی به خدمات برجسته کارکنان از حیث نوآوری و خلاقیت، رونق بازار اقتصادی و درآمدهای کاذب در سطح مشاغل غیر دولتی و موارد مشابه از جمله علل تأثیرگذار در روند بازنشستگی زودهنگام برای کارکنان نیروهای مسلح و بویژه کارکنان سپاه می‌توان برشمرد.

چهارم : سپاهیانی که به محتوای ذهنی و باورهای دروغین ولی فقیه مطلقه آگاه شده اند و متوجه عقب نشینی های این نهاد از کشورهای منطقه شده و معتقد هستند ادامه این کار نتیجه‌ای به جز نابودی جوانان و اقتصاد ایران نداشته و ندارد. در همین رابطه به بخش اقتصادی حضور در منطقه از نظر 57 تن از مسئولانی که در نظر سنجی به سوالات پاسخ داده اند در مورد مسائل اقتصادی توجه فرمایید:

«فصل‌نامه علمی راهبردی دفاعی» وابسته به دانشگاه «دفاع ملی» در تازه‌ترین شماره خود اعلام کرده است ارتقای قدرت منطقه‌ای خود با سه هدف «بازدارندگی»، «دفاع مشروع» و «دفاع همه‌جانبه» در دستور کار نظام جمهوری اسلامی قرار دارد. فصل‌نامه علمی راهبردی دفاعی یک گزارش تحقیقی که نتیجه جمع‌بندی نظرات ۵۷ نفر از مقام‌های ارشد لشگری و کشوری است را منتشر کرده است که می‌گوید جمهوری اسلامی با سه هدف بازدارندگی، دفاع مشروع و دفاع همه‌جانبه سعی در ارتقای قدرت خود در منطقه دارد.

این ۵۷ نفر پنج دیدگاه درباره این سیاست جنجال‌برانگیز نظام مطرح کرده‌اند که علاوه بر سه عامل اصلی که در شکل بالا به عنوان الگوی نظری مقدماتی تحقیق آمده است، دو دیدگاه دیگر مبنی بر ضرورت حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی و تقویت «جبهه مقاومت» را در بر می‌گیرد.

در این تحقیق به صراحت آمده است که «حزب‌الله» لبنان، «حماس» فلسطین، «نیرو‌های مقاومت مردمی» سوریه، «حشد‌الشعبی» عراق»، «فاطمیون» افغانستان، «زینبیون» پاکستان و «انصار‌الله» یمن بازو‌های جمهوری اسلامی برای ارتقای قدرت منطقه‌ای» آن هستند.

این ۵۷ نفر گفته‌اند ارتقای قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی منجر به افزایش نفوذ راهبردی، توان نظامی، توان بسیج مردمی و توان مدیریت راهبردی به میزان «خیلی زیاد» خواهد شد.

 

یکی دیگر از مهم‌ترین یافته‌های تحقیق، مربوط به دست‌آورد‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ناشی از ارتقای قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی است که در رتبه پایین‌تری نسبت به حوزه سیاست و امنیت قرار گرفته‌ است.

در این تحقیق تنها ۲۳ درصد کارشناسان گفته‌اند ارتقای قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی می‌تواند منجر به افزایش قابلیت بهره‌برداری از ظرفیت‌های اقتصادی در منطقه شود. در مقابل، ۸۹ درصد هم گفته‌اند که این سیاست ارتقای قدرت، قابلیت بهره‌برداری از ظرفیت‌های نظامی برای جمهوری اسلامی را به میزان زیادی افزایش می‌دهد.

در بخش دیگری از این تحقیق چنین نتیجه‌گیری شده است که نیرو‌های حزب‌الله لبنان مهم‌ترین نقش را در ارتقای قدرت منطقه‌ای جمهوری اسلامی دارند و پس از آن، نیروی شبه‌نظامی حماس، نیرو‌های مقاومت مردمی سوریه، حشد‌الشعبی، فاطمیون، زینبیون و انصار‌الله دارای بیشترین نقش و مشارکت هستند. در این تحقیق، پیشنهاد‌هایی نیز مبنی بر چگونگی این حمایت‌ها به مقام‌های مسوول ارایه شده است.

تهیه‌کنندگان این تحقیق به نهاد‌های مسوول پیشنهاد کرده‌اند که حمایت‌های اقتصادی و فنی از این گروه‌ها را افزایش دهند و درباره ضرورت تقویت «محور مقاومت» تبلیغات کنند.

این گزارش تحقیقی یکی دیگر از اسناد متقن و روشنی است که نشان می‌دهد هدف اساسی جمهوری اسلامی از تشکیل، تقویت و حمایت همه‌جانبه از شبه‌نظامیان مسلح در برخی کشور‌های منطقه، افزایش دامنه دخالت‌ها در این کشور‌ها و تحقق تئوری «هلال شیعی» است.

تحقیق فوق نشان می دهد، کسانی که در این دانشگاه مشغول به تحصیل و کسب مدرک دکتری هستند ، باید در مواردی به تایید برنامه های حاکمیت در منطقه بپردازند وگرنه به خوبی مشخص است که ایران دیگر دارای ان قدرت نیست به گونه ای که در روزهای اخیر خبرهایی از دیدار مسئولان لبنانی و اسراییلی برای مشخص کردن مرز دریایی به گفتگو نشسته اند و در عراق نیز نیروهای حشد الشعبی عملیات خود بر ضد امریکا را متوقف کرده اند و در سوریه نیز رژیم نیروهای وابسته به خود را سعی می‌کند خارج سازد تا مورد حملات اسراییل قرار نگیرند و در افغانستان هم با همه کارشکنی ها حضور «ایران» در حال محدود شدن است و این امر را نیروهای وابسته به سپاه به خوبی متوجه شده‌اند .

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید