هفتهٔ ۱۳ الی ۲۰ آبان با عنوان «هفتهٔ پاسداشت سند چشم انداز» که این بار، در باره آن سکوت میشود.
سند ۱۴۰۴ را مجمع تشخیص مصلحت نظام در دوره اکبر هاشمی رفسنجانی نوشت و علی خامنهای آن را امضا کرد. اما سند ۵۰ ساله، وی خود نویسنده آن است.
در۱۳ آبانماه سال ۱۳۸۲، سند چشمانداز بیستسالهٔ جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴، توسط سرداری (محسن رضایی)که ضریب هوشی او را عملیات جنگی مرگبار معلوم کردند، (به دستور خامنهای نگاشته و مورد تایید او قرارگرفت) در سال ۱۳۸۴ برای اجرا به سید محمد خاتمی ابلاغ شد.
از سالی که احمدی نژاد سردار به ریاست جمهوری رسید تا با «اعمال انقلابی» کشور را به تمدن بزرگ اسلامی در سال ۱۴۰۰ راهبرد تا امروز که چهار ماه به آغاز سال ۱۴۰۰ ماندهاست، عملکرد هشت ساله او و نیز عملکرد نزدیک به هشت ساله حسن روحانی، ایران ویرانتر شده است. امروز معلوم است که وقتی قدرت که زور و فساد دو عنصر اصلی آنند در یک شخص متمرکز شود، این ویرانی و فساد است که برهم افزوده میشوند. آمار ارایه شده گویا هستند:
❋ سند اهداف ارمانی خود را به شکل زیر مطرح می سازد:
دستیابی جمهوری اسلامی ایران به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی
الهام بخشی در جهان اسلام و تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل
● سند چشمانداز بیستساله ایران: سندی جهت تبیین افقی برای توسعهٔ ایران در زمینههای مختلف فرهنگی، علمی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است که به پیشنهاد مجمع تشخیص مصلحت نظام تدوین شدهاست. اجرای این چشمانداز از سال ۱۳۸۴ و در قالب چهار برنامهٔ توسعهٔ ۵ ساله انجام میگیرد. سال ۱۴۰۴ خورشیدی ( ۲۰۲۵ میلادی) افق چشمانداز است.
هاشمی رفسنجانی گفته بود:«… مردم میدانند که دولت براى سال ۱۴۰۰ یعنى ۲۵ سال دیگر طرحى آماده میکند که آن روز تمدن واقعى اسلام که هیچگاه در طول تاریخ اسلامى در یک کشور اسلامى تحقق نیافته، در ایران ساخته خواهد شد.» و «شما ۲۵ سال را در نظر بگیرید، با رشد هفت درصدى که ما در مجموع هفت سال داشتیم ببینید اگر در همهٔ ابعاد برنامهریزى شده باشد، چه اتفاقى در کشور میافتد… نتیجه همان است که اسم آن را تمدن اسلامى مى گذاریم.»
به تعبیر دبیر این مجمع (سردار دکتر محسن رضایی)، پس از آن که موضوع، نزد خامنهای مطرح شد، او آن را «یک حلقهٔ مفقودهٔ راهبردى» تعبیر و به مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کرد که چشمانداز بیستسالهٔ آیندهٔ کشور را ترسیم کنند.
از اعضاى مجمع تشخیص، افراد زیر جزو کمیسیون تدوین سند چشم انداز بودهاند: محسن رضایى، زنگنه، حبیب الله عسگر اولادى، نبوى، ایروانى، محمد هاشمى، على اکبر ولایتى، مجید انصارى، حسین مظفر . بنا بر اظهار محسن رضایی، دبیر مجمع، اصل سند چشم انداز پس از کارشناسیهاى اولیه، بلافاصله در صحن مجمع طرح شد و با حداقل تغییرات، مورد تصویب قرار گرفت. به تعبیر او «شاید جزو دستورهاى خیلى نادرى بود که حداقل تغییرات داده شد و به جز سه تا چهار کلمه، چیز دیگرى تغییر پیدا نکرد.»
بنابر سند، جامعهٔ ایرانی در افق این چشمانداز چنین ویژگیهایی را میباید میجست:
• توسعهیافته، متناسب با مقتضیات فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی خود و متکی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی با تأکید بر مردمسالاری دینی، عدالت اجتماعی ، آزادیهای مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها و بهرهمند از امنیت اجتماعی و قضایی.
• برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری ، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایهٔ اجتماعی در تولید ملی.
• امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعی مبتنی بر بازدارندگی همهجانبه و پیوستگی مردم و حکومت.
• برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت غذایی ، تأمین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهرهمند از محیطزیست مطلوب.
• فعال، مسئولیتپذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدان کاری، انضباط، روحیهٔ تعاون و سازگاری اجتماعی، متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران و مفتخر به ایرانی بودن.
• دستیافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهٔ آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه ، قفقاز ، خاورمیانه و کشورهای همسایه) با تأکید بر جنبش نرمافزاری و تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
• الهامبخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردمسالاری دینی، توسعهٔ کارآمد، جامعهٔ اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی، تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای براساس تعالیم اسلامی و اندیشههای امام خمینی (ره).
• دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان براساس اصول عزت، حکمت و مصلحت.
در تهیه، تدوین و تصویب برنامههای توسعه و بودجههای سالیانه، این نکته مورد توجه قرار گیرد که شاخصهای کمی کلان، از قبیل نرخ سرمایهگذاری، درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی، نرخ اشتغال و تورم، کاهش فاصلهٔ درآمد میان دهکهای بالا و پایین جامعه، رشد فرهنگ و آموزش و پژوهش و تواناییهای فاعی و امنیتی، باید متناسب با سیاستهای توسعه و اهداف و الزامات چشم انداز، تنظیم و تعیین گردد و این سیاستها و هدفها به صورت کامل مراعات شود.
با نگاهی به اهداف سند چشم انداز که در بالا آورده شد و مقایسه آن با وضعیت کنونی ایران و مردم، به خوبی میتوان دریافت که واقعیتی که دیده نشدهاست، پویایی زور و فساد، بنابراین، برهم افزایی ویرانی و فساد است. برنامه گذاری وقتی واقعی است که درجا، مردم خود رشد را آغاز کنند. مردم فریبان که تغییرها که مردم باید بکنند را فهرست کردهاند اما در سند چسم انداز، سخنی از نقشها که باید بر عهده بگیرند نیست. از حقوق و حقوندی نیز کلمه در آن نیست جز آزادی که مشروط شده است به شرط «مشروع». اما دولتی هم که باید برنامهها را اجرا کند، نه دولت مافیاهای صاحب اختیار که دولت بیاختیاری است که کارش ایجادا فرصتهای رانت خواری برای مافیاها است. مقایسه وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی سال 1384 و امسال(سال 1399)، 16 سال بعد از اجرایی شدن ، معلوم میکند: 60 میلیون نفر گرفتار فقر هستند. حکومت خود از فقر 60 میلیون نفر و نیاز آنها به کمک یارانه ای و کمک معیشتی سخن می راند .
گفتنی است که از سوی مجمع تشخیص مصلحت بهمنظور پاسداشت هفتهٔ سند چشمانداز، پیشنهادی برای ضرب سکه «یادبود سالروز سند چشم انداز» به بانک مرکزی ارائه شد. مقرر شد سازمان تولید اسکناس و مسکوک در هماهنگی با «کمیسیون پاسداشت سند چشم انداز» در دبیرخانهٔ مجمع، از نماد سند چشم انداز برای طرح ضرب سکه استفاده کند و آن سکه نیز ضرب شد.
❋ نگاهی به ضریب هوشی سردار محسن رضایی تهیه کننده طرح سند چشم انداز:
به ضریب هوشی فردی می پردازیم که به عنوان فرمانده کل سپاه دهها هزار تن از فرزندان این کشور را به دلیل بی لیاقتی، نادانی و جهل سیاسی، نظامی و اقتصادی به ان دنیا فرستاد. این روزها، این سردار میگوید: اگر فلان بشود و بهمان بشود حداقل درآمد سرانه ایرانی ها 50 هزار دلار خواهد شد.
آیا او می پندارد که واقعا استاد اقتصاد و دانشمند این رشته است ؟
آیا او خواب نما شده که ارزش ریال ایران در بالاترین سطح منطقه قرار خواهد گرفت؟
آیا او نمیبیند نزدیک به 60 میلیون نفر زیر خط فقر قرار دارند به گونه ای که قرار شده به انها کمک معیشتی شود؟ با همه ضریب هوشی پایین، او میداند اما همان کار را میکند که قدرت پرستان، در همه جا کردهاند و میکنند: ساختن دنیای مجازی در ذهنهای گرسنگان و آنها را وابسته و دلبسته کردن به قدرتی که جز افزودن بر فقر، بکاری توانا نمیشود.
این دفعه اولی نیست که محسن رضایی سخنانی از این نوع بر زبان میآورد: در دوران جنگ ، در دوران انتخابات سال 88، در سرکوبهای سال های 96 و 98 و… همواره به گونهای سخن گفتهاست و میگوید که گویی دروغهای او را مردم بسان آیههای نازل از ز آسمان، راست خواهند پنداشت. به موقعیت و موضع او در دوران جنگ و روزهای پیش از پایان جنگ و وعده شکست عراق دادن و… توجه کنیم:
در دوران جنگ و به خصوص بعد از انتشار فایل صوتی جلسه اختلافات فرماندهان سپاه در سال 63 ، بسیاری از انتقادات از او بیان شد و در این رابطه فعلا او مهر سکوت بر لب نهاده و تنها برخی از فرماندهان مستقر سپاه که حضورشان در مقامات بالا به دلیل هماهنگی و حمایت از محسن رضایی بود،پاسخ هایی نابجا داده اند، اگر از ان جلسه و مسائل آن بگذریم به خوبی می توان نامه او را که در روزهای اخر جنگ به هاشمی رفسنجانی داده بود را به خاطر اوریم که میزان فهم و درک او را از میدان جنگ روشن می کند. بخش هایی از نامه محسن رضایی به هاشمی رفسنجانی که، در یک سخنرانی، در مقام توجیه، به آن اشاره می کند:
«من برای خودم این سه تصور را داشتم: ما در جنگ دو نوع بحث داریم؛ یکی تحلیل اطلاعات و یکی تشخیص است. من هفتاد درصد جنگ را با تشخیص اداره کردم و نه با اطلاعات، چون اصلاً اطلاعات استراتژیک نداشتیم [نقشههای ماهوارهای، شنود از عمق بغداد و اطلاعات از اتاق جنگ صدام و…] ولیکن با تشخیص از یک سری اطلاعاتی که از صحنه نبرد میگرفتم و خودم را جای دشمن میگذاشتم که ببینم اگر جای اون بودم چه کار میکردم، به یک تشخیص میرسیدم که بر اساس آن تشخیص، پیشبینی میکردم.
بزرگترین خطری که ما را تهدید میکند، حجم این توطئهها نیست بلکه بالعکس این توطئهها میتواند رحمتی برای انقلاب و ملت ما باشد. دفاع از شخصیت، هویت و ملیت بزرگترین انگیزه برای ساماندهی و وحدت و انسجام نیروهای ملت ما است، مشروط بر اینکه از جمله شرایط آن، اختیار دادن به نیروهای حزباللهی، تحول در سیستم اداری کشور و عقیده یافتن بر سقوط صدام و حزب بعث در مدت زمان باقیمانده باشد.
اما طرح اصولی ما برای جنگ را تقدیم میکنم و مطمئن هم نیستیم که مسئولان این طرح را عمل کنند و اگر خوشبینانه هم بنگریم، ضعیف عمل میکنند که حداکثر خسارت تأخیر است.
● پیوست ۱،جدول شماره ۱ مراحل عملیات آفندی و پدافندی:
– تا پایان سال ۶۷، عملیات انهدامی
– تا پایان سال ۶۸، عملیات انهدامی
– تا پایان سال ۶۹، عملیات انهدامی
– سال ۷۰، آغاز عملیات سراسری
– تا پایان سال ۷۱، پایان عملیات سراسری که صدام و حزب بعث سقوط میکند و اگر آمریکاییها بخواهند دخالت کنند، با آنها مقابله میکنیم و از خلیج فارس بیرون میکنیم. بعضیها گفتند که ایشان در نامهاش نوشته که ما تا پنج سال بعد نمیتوانیم عملیات کنیم، در حالی که در این نامه میبینید که ما در همان سال اول عملیات داریم.
● جدول شماره ۲،توسعه سازمان رزم :
– سال ۶۷؛ افزایش تیپهای پیاده به ۶۰ تا ۷۰ تیپ، افزایش زرهی (تانک) ۱۰۰۰، هواپیما آموزشی
– سال ۶۸؛ افزایش تیپهای پیاده ۱۰۰ تیپ، افزایش زرهی (تانک) ۱۵۰۰، ۷۰ هواپیما
– سال ۶۹؛ افزایش تیپهای پیاده ۱۶۰ تیپ، افزایش زرهی (تانک) ۱۷۰۰، ۱۲۰ هواپیما
– سال ۷۰؛ افزایش تیپهای پیاده ۲۵۰ تیپ، افزایش زرهی (تانک) ۲۰۰۰،….
– سال ۷۱؛ افزایش تیپهای پیاده ۳۵۰ تیپ، افزایش زرهی (تانک) ۲۵۰۰، ۳۰۰ هواپیما
رضایی در حین قرائت نامه و در پاسخ به اینکه دست بالا را گرفته بودید؟ گفت: قاعدتاً وقتی کسی میخواهد یک برنامهای را پیشنهاد کند دست بالا را پیشنهاد میکند که تأمین شود. البته ما هم اولش و هم آخرش نوشتیم که هیچ امیدی نداریم اینها تأمین شود و اگر هم تأمین نشود، معتقدیم باید به جنگ ادامه بدهیم.
● نکات مورد توجه :
الف- مسئله تهیه هواپیما و تلاش جدی برای ساخت سلاحهای لیزری و… در این مدت از ضرورتها و در نبرد بسیار مؤثر است ولی اگر حاصل نشد، اینطور نیست که پیروزی به دست نیاید، بلکه فشارهای سنگینی را باید تا کسب پیروزی متحمل شویم.
ب- مهمترین قسمت این طرح، تهیه و در اختیار قرارگرفتن بودجه لازم است که با توجه به تجربه سال گذشته بعید میدانیم دولت و ستاد به تعهدات خود عمل کند.
– ما هیچ راه برگشتی را نه قبول داریم و نه اساساً به وجود آن مطمئن هستیم، ضمن اینکه توقف و تأخیر را هم خسارتبار میبینیم: راه برگشت یعنی اینکه نجنگیم و دنبال صلح برویم و به اجرای تعهدات مسئولان دولت هم امیدوار نیستیم. ولی تکلیف خودمان میدانیم که بجنگیم و از آنجا که خداوند متعال صاحب این انقلاب است به هر حال راهی باز خواهد شد و ما با بسیج امکانات و نیروهای متعهد و حزباللهی به پیروزی خواهیم رسید.
ج- مشکلات و تشکیلات سپاه از جمله اختیارات فرماندهان، انضباط، آموزش باید جدی گرفته شود و در اجرای آنها از فرماندهی سپاه حمایت شود. : آن مشکلاتی هم که داخل سپاه داشتیم، گفتیم.
●پیوست ۲
در پیوست ۲ هم تذکراتی دادیم و پیشنهاد دادیم به آقای هاشمی که خوب است در حکم حضرت امام بیاید:
– کلیه نیروهای بین ۱۷ تا ۵۰ سال شرعاً مکلف باشند که سالانه چهار ماه در جبهه باشند
– دولت و مجلس در اولویت یکم، بودجه را در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد
– نظارت بر بودجه کشور به منظور تشخیص رعایت اصل فوق به عهده ستاد فرماندهی کل قوا باشد
– صنایع و کارخانجات کشور در اولویت یکم موظف به تأمین مایحتاج رزمندگان اسلام باشند
– دولت جمهوری اسلامی موظف باشد امکانات آموزشی لازم را در اختیار ستاد کل قرار دهد
– امکانات تبلیغاتی کشور در اولویت اول در اختیار نیازمندیهای جنگ قرار گیرد
– قوه قضائیه کشور موظف به دفاع از رزمندگان اسلام و خانوادههای آنها باشد و حقوق آنها باید در سریعترین زمان ممکن تأمین شود.
رضایی، پس از قرائت نامه، گفت: اینها را هم درخواست کردیم که در حکمی که ایشان [هاشمی] میخواهد برود و از امام برای بحث جهاد بگیرد، در حکم حضرت امام بیاید. برای کسی که میخواهد برود و با آمریکاییها سرشاخ شود، باید سرمان را میگذاشتیم و میرفتیم و کشور وارد یک بحرانی میشد که نه راه عقب داشتیم و نه راه پیش داشتیم؟
ما واقعاً مصمم به ادامه جنگ بودیم اما وظیفهمان این بود که همه آنچه برای یک جنگ منطقی میخواهیم، ذکر کنیم. این چیزهایی که نوشتیم در حد یک چماق دستی در مقابل آمریکاییها است. بله؛ اگر ما این امکانات را فقط برای برخورد با صدام میخواستیم، باید گفته میشد امکانات خیلی زیادی است اما اگر ما برنامه عملیاتیمان این بود که ضمن سقوط صدام، آمریکا را هم از خلیج فارس بیرون کنیم، همه اینها روی هم در حد یک چماقی بوده در مقابل نیروهای آمریکایی و امکاناتی که صدام داشت. بنابراین این چیزی نیست و نهایتاً چهار میلیارد دلار هم نمیشد. قرار نبود همه را بخریم و اینها را میساختیم. و…
در بالا بخش هایی از تخیلات پیروزی در عراق و تصرف بصره و بغداد و در نتیجه جنگ با امریکا و بیرون کردنش از خلیج فارس که از تخیلات و به قول خودش تصورات او بود آورده شد تا مشخص شود چگونه جنگ نه بر اساس امارو اطلاعات و تحلیل های نظامی، بلکه با تشخیص شخص سردار رضایی به جایی رسید که در چند عملیات مانند خیبر و کربلای 4 و 5 دهها هزار تن از جوانان کشور به دیار باقی فرستاده شدند و بعد ادعای پیروزی و شکست عراق، کار وارونه شد و رژیم ناچار شد قطعنامه 597 را بپذیرد که از نظر خمینی جام زهر بود. سخنان امروز او، در باره درآمد سرانه 50 هزار دلاری که ایرانیان، در رژیم ولایت مطلقه فقیه پیدا خواهند کرد، در قیاس با سخنان آن روز او در باره شکست عراق، دروغی بس بزرگتر است و کسی میتواند این دروغ را بگوید که هم ضریب هوشی او پایین باشد و هم در دروغگویی، اندازه نشناسد.
❋امارهای سال 16 از چشم انداز 20 ساله:
به گزارش مهر، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع جوانان عضو جمعیت گام دوم انقلاب با تبریک ایام فرخنده ماه ربیع گفت: امیدوارم که کشور و ملت ما زیر سایه نایب برحق امام زمان، بتواند آینده درخشانی را برای ایران اسلامی رقم بزنند.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اداره هر کشور از دو بخش سیاست و زندگی تشکیل میشود. سیاست، نظم، قانون و امنیت را به وجود میآورد. بخش زندگی به معیشت، پیشرفت و ابزار آن و آماده سازی انسانها، و درآمدها و قدرت خرید مردم مربوط است که در صورت فراهم شدن زندگی و سیاست، جامعه به اهداف خود میرسد. ما در چهل سال نخست انقلاب، سیاست را سامان دادیم و در کشورداری و امنیت پیشرفت کردیم اما در زندگی مردم، گرفتاریهای معیشتی و حالا در مقابل شیوع بیماری کرونا، مشکلاتی را در تامین حداکثری سلامت همه جانبه، حس میکنیم.
در این چهل سال رکن سیاست با تحول عظیمی روبرو شده اما در زندگی که شامل اقتصاد و فرهنگ است، رشد لازم را نکردهایم. البته نفوذیها مانند موریانه به امنیت ما فشار میآورند. درخت تناور سیاست، بسیار مستحکم عمل کرده و سیاست داخلی و خارجی و مردم سالاری ما در کنار امنیت رشد کرده است.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام افزود: از من سئوال میکنند که طرح شما برای اقتصاد بدون نفت چیست؟ آیا فقط به فروش محصولات پتروشیمی و پالایشگاهی فکر میکنید؟ پاسخ من این است که این کار حداقل کاری است که باید با نفت کرد. میتوانیم با جهش تولیدات ملی و رونق اقتصادی علاوه بر اینکه نفتی برای فروش به صورت خام نداشته باشیم، بلکه روزانه باید واردات نفت از کشورهای دیگر داشته باشیم تا بتوانیم پاسخ صنعت و کشاورزی مدرن ایران را بدهیم. اگر اقتصاد و تولید ملی ما راه بیفتد هیچ ایرانی نیست که درآمد سرانه آن زیر ۵۰ هزار دلار باشد. همه چیز برای این جهش و تحول آماده است. هر تحول در ایران، بر روی زندگی ۵۰۰ میلیون نفر در اطراف ایران تاثیر میگذارد به شرط آنکه بازارهای منطقه و حوزه نفوذ فرهنگی را در اهداف خود داشته باشیم. ۱۵۰ سال پیش در شبه قاره هند و کشمیر زبان فارسی رونق داشت. هنوز هم میتوانیم این حوزه فرهنگی را بازیابی کنیم.
در پاسخ به سخنان و خالی بندی های رضایی به نکات اماری ای اشاره می شود تا مشخص گردد بعد از گذشت 16 سال از اجرایی شدن سند چشم انداز 1404، ایران چه وضعیتی را یافته است:
●اول: ۱۰ کشوری که بی ارزش ترین و ضعیف ترین واحدهای پول جهان را دارند:
/۱- ریال ایران
۲- دونگ ویتنام
۳- روپیه اندونزی
۴- فرانک گینه
۵- کیپ لائوس
۶- لئون سیرالئون
۷- سوم ازبکی
۸- گوارانی پاراگوئه
۹- ریل کامبوج
0-10کیات میانمار
در همین رابطه در تاریخ 6تیرماه سال 99 ، همزمان با نوسان شدید قیمت ارزهای خارجی و سقوط ارزش پول ملی ایران، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، ادعا کرد: «ریال ایران قویترین پول منطقه خواهد شد. هیمنه آمریکا را در اقتصاد خواهیم شکست و در آینده ریال ایران قوی ترین پول منطقه خواهد شد.»
احمد همتی، نماینده سمنان، سرخه و مهدیشهر در مجلس روز چهارشنبه 4 آوریل 2018 درباره قیمت دلار در بازار ایران گفته بود که در چهار دهه اخیر ارزش پول ملی ایران به یک پانصدم رسیده و «از افت به مرز یک پانصدم در چهار دهه اخیر در طول یک سال گذشته به یک هفتصدم رسیده است… اگر سیاستها با همین روند ادامه پیدا کند، طی چهار دهه آینده، هر دلار چیزی حدود سه میلیون تومان خرید و فروش خواهد شد.»
● دوم: روزنامه فرهیختگان نوشت: «سال ۶۰ حدود پانصد»، «سال ۷۰ حدود ۳ هزار»، «سال ۸۰، حدود ۳۲ هزار»، «سال ۹۰ حدود ۳۵۰ هزار»، « سال ۹۹ حدود ۲۷۰۰ هزار» و سال ۱۴۰۰احتمالا ۳۰۰۰… . کنار هریک از اینها «هزار میلیارد تومان» را بنویسید. اینها موجودی پول اقتصاد ایران یا همان نقدینگی در ۴۰ سال اخیر هستند.
در نقدینگی، رتبه هشتم دنیا و اول منطقه را داریم که یکی از عوامل بسیار مهم و تاثیرگذار بر نرخ تورم است. بهطوری که عمده کشورها با هدف کنترل تورم ابتدا تمرکز خود را بر کنترل آن متمرکز ساختهاند.
در این دستهبندی ایران رتبه هشتم جهانی پس از کشورهای ونزوئلا، زیمباوه، سودان، کنگو، گابن، آنگولا و آرژانتین و جزء کشورهای با رشد نقدینگی بسیار بالا قرار گرفته است. همچنین رشد نقدینگی ایران در مقایسه با ۱۵ کشور همسایه نیز حاکی از جایگاه نامناسب اقتصاد ایران است، بهطوریکه بر اساس آخرین آمار از وضعیت کشورهای منطقه (همسایه) حجم نقدینگی ایران با رشد ۲۸ درصدی خود در سال ۲۰۱۹ در رتبه نخست و ترکیه نیز با ۲۷ درصد در رتبه دوم قرار دارند، این درحالی است که بهجز آذربایجان که رشد ۲۰ درصدی را در نقدینگی خود تجربه کرده، دیگر کشورهای همسایه همگی از رشدهای متناسب و زیر ۱۵ درصدی برخوردار بودند.
● سوم: بررسی آمارهای جهانی نشان میدهد که، در سال ۲۰۱۹ ایران پس از کشورهای ونزوئلا، آرژانتین و سودان در رتبه چهارم با بالاترین نرخ تورم در جهان قرار داشته است (البته آمار برخی از کشورها همچنان منتشر نشده). در این ردهبندی، ونزوئلا با نرخ تورم ۱۹ هزار درصدی در رتبه اول قرار داشته، آرژانتین با نرخ تورم ۵۴ درصدی در رتبه دوم و سودان با ۵۱ درصد و آنگولا نیز با نرخ تورم ۱۷ درصدی به ترتیب در رتبههای سوم و پنجم بالاترین نرخ تورم در جهان قرار دارند.
طبق این آمار، در بین کشورهای همسایه بهجز عراق، بحرین و ترکمنستان که نرخ تورم آنها برای سال ۲۰۱۹ هنوز منتشر نشده، ایران با تورم ۴۰ درصدی وضعیت نامطلوبتری نسبتبه ۱۲ کشور دیگر دارد. در این آمار ترکیه با تورم ۱۵ درصدی رتبه بعدی را در اختیار دارد، این درحالی است که بهجز پاکستان که سال گذشته را با تورم ۱۱ درصدی گذرانده، ۱۰ کشور قزاقستان، روسیه، آذربایجان، افغانستان، ارمنستان، کویت، عمان، قطر، اماراتمتحده عربی و عربستان سعودی موفق به ثبت تورمهایی با نرخ کمتر از پنج درصد شدهاند. جالب است که کشورهای افغانستان و قطر که اولی با اختلافات سیاسی داخلی و جنگ و دیگری با تحریمهای بینالمللی روبهرو بوده است، هر دو در کنترل نرخ تورم کمتر از پنج درصد موفق بودهاند.
علت اصلی عدم پاسداشت هفته سند چشم انداز 20 ساله به این دلیل بوده که خودشان به خوبی میدانند، در پوشش این چشم انداز، چه بر سر مردم آورده اند. البته خامنهای زرنگتر از بقیه بود. زیرا قبل از اینکه به سال 1404 برسد و ایران را چون ویرانه ای تحویل مردم دهد، با یک پشتک وارو مانند همیشه دست پیش را گرفت و با هزینه صدها میلیاردی و استفاده از پسر خاله محبوبش سند تمدن اسلامی در 50 سال آینده را مطرح ساخت .
نوشته اند: در بحث اقتصادی، آقای خامنه ای ایران را در سال 1444 در میان 10 اقتصاد برتر جهان ترسیم کرده است. این کاریست که معمولا وقتی از کشورهایی چون سنگاپور و ژاپن صحبت می شود، گفته می شود که چنین قراردادهایی را در میان خود امضا کرده اند.