بنا به گفته سازمان جهانی بهداشت در جهان بیش از یک میلیارد نفر به دلایل مختلفی از معلولیت رنج میبرند. اینان هر کجا که باشند و در هر نقطهای از جهان به سر برند به دلیل موانع اجتماعی و اقتصادی و نگرش فرهنگی و مردمی با محدودیتهایی در زندگی خود مواجه میشوند.
شعار امسال 2020 سازمان ملل برای روز جهانی افراد دارای معلولیت چنین است: “برای افراد دارای معلولیت پس از کرونا جهانی فراگیر، دسترس پذیر و پایدار بهتر از قبل بسازیم” این شعار دربرگیرنده امید به آیندهای بهتر تنها با مسئولیت پذیری در درجه اول دولت ها و سپس تک تک افراد جامعه و از همه مهمتر به خواست خود افراد دارای مسئولیت امکان اجرا و عملی شدن دارد.
این اقلیت بزرگ جهانی عموماٌ در اکثر کشورها بهره ای از حقوق انسانی، شهروندی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نمی برند و در برخی از کشورها از جمله ایران بعنوان شهروند درجه دوم فاقد منزلت انسانی بشمار می آیند. چه قبل از شیوع ویروس کرونا و چه در دوران کرونا و بیماری کووید 19 حقوق این افراد نادیده گرفته شده و بدین منوال و با این روند و اوضاع حاکم قابل پیش بینی است در ایام پسا کرونا آنان از دست یابی به حقوق خود در تمام زمینه ها محروم خواهند بود.
در روزهای کرونائی حقوق افراد دارای معلولیت کشورمان به شدت نادیده گرفته شده است و آنان در وضعیت فقر معیشتی و فقر درمانی بسر می برند. بحران کرونا عملا زندگی را برای همه سخت کرده است، اما برای قشر معلولان سخت تر شده و به شدت بر زندگی آنان اثر گذاشته است، به گونهای که آنان می گویند: آن چیزی که ما را هلاک می کند فقر است و نه ویروس کرونا. زیرا قشر معلول جامعه از بدیهی ترین امکانات هم محروم هستند و بحران کرونا متاسفانه بر مصائب و مشکلات آنان افزوده است و فقر را در میان این گروه اجتماعی به شدت گسترنده است.
آنچه مشاهده میشود نتیجه بی توجهی دولت و برنامه ریزان مدیریت بحران کرونا نسبت به این اقشار است. دولتها وظیفه دارند معاش، درمان، آموزش، حمل و نقل، توانبخشی، تحصیل، پرستاری، ورود به اجتماع و حتی سفر افراد دارای معلولیت را به شکلی آبرومندانه تأمین نمایند. حتی برخی از مشاغل را ایجاد و به این قشر اجتماعی اختصاص دهند. زیرا وظیفه تأمین زندگی همه افرادی که به دلایلی چون معلولیت جسمی و روانی، سالمندی، بیماری، نداشتن سرپرست و… قادر به مداخله در مناسبات اجتماعی و تهیه مایحتاج خود نیستند به عهده دولتها است. پس ارائه خدمات به اقشار آسیب پذیر اجتماعی و شهروندان دارای نیازهای خاص وظیفه مسلم دولتها می باشد و کوتاهی در آن از عدم تدبیر و درایت دولتمردان حکایت میکند.
افراد دارای معلولیت از جمله گروههایی هستند که در شرایط انتشار ویروس کرونا نیاز به حمایتهای ویژه دارند. این افراد در تمام عمر خود نیازمند حمایتهای خاص هستند، اما تطبیق آنها با شرایط کرونائی به مراتب سختتر از سایر افراد جامعه است. گروههای مختلف معلولان از جمله نابینایان، معلولان جسمی و حرکتی، ناشنوایان و خانوادههای معلولان دارای کمتوان ذهنی که در این شرایط تطبیقی با مخاطرات و مشکلات عدیده و بیشماری روبهرو شدهاند؛ تاکنون هیچگونه کمکی برای جبران آسیبهای اجتماعی و اقتصادی و مالی روزهای بحران کرونایی دریافت نکرده اند.
به روایت رئیس سازمان بهزیستی از ده میلیون افراد دارای معلولیت کشورمان، فقط یک میلیون 600 هزار نفر تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور قرار گرفته اند که تنها 88 هزار نفر از آنها شاغل می باشند. وقتی کسی دارای شغل و درآمد نباشد، سطح زندگی او از نظر اقتصادی به مراتب بسیار پایین خواهد بود و از همه بدتر این است که شرایط محیطی و بحرانی هم مشکلات این فرد را تشدید میکند.
به گفته مسئولان سازمان بهزیستی در حال حاضر 895 هزار و 241 نفر مستمری بگیر دارای معلولیت تحت حمایت این سازمان هستند. از سویی دیگر مسئولان این سازمان اذعان دارند که مستمری ماهانه بهزیستی برای خانوادههای یک تا پنج نفره به ترتیب 108، 215، 289، 384 و 416 هزار تومان است. (البته این مبالغ مربوط به حدود یکسال گذشته است و پیش از آن مبالغ مذکور کمتر از این بوده است). اخیراً آنرا افزایش داده اند و به 125 هزار تومان رسانده اند. برای روشن شدن مقدار ناچیز مستمری 125 هزار تومان باید گفت این مبلغ حتی کفاف یک کیلو گوشت را هم نمی کند. علاوه بر افراد دارای معلولیت بسیاری از کارشناسان و حتی دولتمردان بر ناچیز بودن مستمری معلولان اذعان دارند و معتقدند یک فرد دارای معلولیت با اتکا بر این پول قادر به تأمین حتی بخش اندکی از نیازهای خود نیست. از دولتمردان گرفته تا مجلسیان تا مسئولان سازمان بهزیستی، همگی به افراد دارای معلولیت فقط وعده داده و آنان را به آینده نامشخص حواله میدهند، آیندهای که هر چه نزدیکتر میشود وحشتناکتر است، آیندهای مبهم و سردرگم که عرصه را تنگتر و بدتر خواهد کرد.
در روزهای کرونائی گروههای مختلف معلولان در شرایط اسفبار و دشواری زندگی می کنند، آنان به دلیل تورم و گران شدن چندین برابر لوازم بهداشتی و لوازم توانبخشی مثل ویلچر، توالت فرنگی مخصوص، عصا، واکر و بریس، از خرید آنان امتناع می کنند. برای روشن شدن مخارج قشر معلولان در این گرانی سرسام آور و غیر قابل زیست چند مثال می آورم تا رنج و عذابی که آنان در این روزها متحمل می شوند عیان و عیان تر گردد.
سمعک حدود دو میلیون تومان و جنس متوسط آن، حدود هشت میلیون تومان. بسیاری از افراد ضایعهنخاعی برای حفظ بهداشت زخمهای بستر خود هفتهای سه جلسه نیاز به تعویض پانسمان دارند، هر جلسه حدود 50 هزار تومان هزینه دارد که میشود هفتهای 150 و ماهی 600 هزار تومان، بهعبارت دیگر مستمری سازمان بهزیستی حتی از عهده هزینه پانسمان یک هفته یک معلول ضایعهنخاعی نیز برنمیآید.
نمونه دیگر، در حالی که بهزیستی تنها 800 هزار تومان به عنوان کمک هزینه ویلچر به معلولان پرداخت میکند، یک دستگاه ویلچر با کیفیت متوسط بیش از پنج میلیون تومان قیمت دارد. همین ویلچر در فروردین امسال بین یک و نیم تا دو میلیون تومان قیمت داشته است. قیمت ویلچر برقی از 15 میلیون تومان آغاز میشود و جنس متوسط با کیفیت آن حدود 20 تا 25 میلیون تومان است. بهای عصای مچی از 500 هزار تومان به بالا است. قیمت پروتزها بسیار گران و بعلت تحریم کمیاب می باشند.
معلولان کم توان ذهنی، معلولان دارای آسیب نخاعی، معلولان بسترگرا و معلولان سالمند از پوشک استفاده میکنند در حال حاضر قیمت پوشک بسیار افزایش یافته است. اکنون هر بسته پوشک 180 هزار تومان قیمت دارد، در صورتیکه همین بسته پوشک در سال گذشته همین زمان 18 هزار تومان قیمت داشته است. یعنی یک بسته پوشک حدود یکسال ده برابر شده است.
افزایش لجام گسیخته قیمتها و تنگدستی افراد دارای معلولیت چه آنهایی که تحت پوشش بهزیستی می باشند و چه آنهائی که هیچ مستمری دریافت نمیکنند باعث شده تا این افراد توان تامین مراقبتهای بهداشتی کرونایی، و تهیه تجهیزات مرتبط با کم توانی خود نداشته باشند، آنهایی که نیاز به مراقبت دارند از پس هزینههای جدید مطالبه شده از سوی افراد مراقب بر نمیآیند یا از ترس انتقال کرونا، از این خدمات صرف نظر کردهاند.
از آنجائیکه در برنامه های دولتی و نهاد های تصمیم گیرنده در دوران بحران کرونا هیچ اولویت خدماتی برای افراد دارای معلولیت در نظر گرفته نشده است. دولت و مجلسیان نسبت به این افراد تبعیض اعمال نموده اند. چون اکثریت افراد دارای معلولیت در فقر و تنگدستی بسر می برند و فاقد شغل و فاقد مستمری و فاقد امکانات مالی می باشند. لذا بدون کمک و حمایت دولتی، از حداقل زندگی آبرومندانه و بدون استرس و اضطراب برخوردار نخواهند شد و با این وضعیت امکان ندارد آنان بتوانند از ابتلا شدن به بیماریها و بویژه ویروس کرونا در امان بمانند.
12 آذر 1399