آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان یکی از بیماری های بشدت مسری و کشنده در پرندگان است ، این بیماری بین پرندگان و انسان مشترک بوده و در مواردی به سایر پستانداران نیز از طریق تماس مستقیم و غیر مستقیم با پرنده آلوده منتقل میگردد، این ویروس علاوه بر پرندگان میتواند انسان ، خوک ،سنجاب و حتی گربه سانان را آلوده نماید .این بیماری به علت تلفات بالا به طاعون پرندگان نیز مشهور میباشد .
سرایت به انسان
ویروس آنفلوآنزای فوق حاد طیور میتواند از طریق مستقیم (از راه هوا) یا غیر مستقیم تماس انسان با پرنده آلوده ،مواد دفعی آن ،تجهیزات آلوده و یا مصرف گوشت و تخم مرغ آلوده نیز به انسان منتقل شود ،ویروس این بیماری میتواند عفونت حاد تنفسی در انسان بوجود بیاورد که بسیار حاد و کشنده است . و از طرفی همواره احتمال نو ترکیبی بین این ویروس و آنفلوآنزای انسانی وجود دارد که در اینصورت ویروس جدید بسیار خطرناک خواهد بود ،با توجه به اینکه یکی از علائم مشترک آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان با بیماری کرونا مشکلات تنفسی و ریوی ست ترکیب این دو ویروس در شرایط کنونی چه مخاطراتی میتواند داشته باشد ؟
در شهریور نود و نه رئیس اداره مراقبت از بیماری های واگیر دار وزارت بهداشت شیوع آنفلوآنزای پرندگان در پانزده استان کشور را تائید کرد .همچنین شهاب الدین منتظمی مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست دهم آذر ماه نود و نه در گفت و گو با ایسنا اظهار کرد : مرگ پرندگان در سه استان کشور به دلیل ابتلا به آنفلوآنزای فوق حاد طیور مورد تایید است و همچنین ادامه داد که علت شیوع این بیماری به ایران ورود پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی از روسیه به تالاب های کشور است و سازمان حفاظت محیط زیست با همکاری سایر دستگاه ها از جمله سازمان دامپزشکی شرایط را تحت کنترل دارد و در اظهار نظری عجیب افزود در حال حاضر هیچگونه پروانه شکار برای مناطق درگیر صادر نمیشود وی در پاسخ خبرنگار ایسنا در مورد آمار تلفات از ارائه آمار خود داری نمود و گفت تعداد تلفات زیاد نبوده است در شرایطی که سه روزقبل فرمانده یگان حفاظت محیط زیست استان مرکزی 《عباس جودکی》 در مصاحبه با ایرنا از جمع آوری ۲۵۱ لاشه پرنده وحشی مبتلا به آنفلوآنزای فوق حاد طیور طی یک هفته و فقط از تالاب میقان اراک خبر داد .
حال دو پرسش مهم مطرح میشود :
اولا: آیا سیاست سازمان حفاظت محیط زیست در ارائه آمارهای واقعی پیروسیاست های نظام اسلامی در آغازین روزهای شیوع ویروس کرونا در کشور است ؟؟ آیا فاجعه انسانی دیگری در راه است ؟ آیا امروز دوباره در نقطه آغازین بی توجهی به کرونا هستیم ؟ چرا و به چه دلیل در شرایطی که بیش از پانزده استان در خصوص شیوع آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان هشدار داده اند اقدامات پیشگیرانه ای انجام نگرفته است ؟
دوما :با توجه به صحبت های منتظمی در ایسنا مبنی بر اینکه ورود کیس های آلوده به این ویروس بسیار خطرناک ، توسط پرندگان مهاجر از روسیه به تالاب های ایران بوده است، عدم صدور پروانه شکار صرفا برای مناطق درگیر بیماری به چه معناست ؟
آیا پرندگان مهاجری که از روسیه و سیبری به تالاب های ایران و بعنوان مثال استان مازندران و مرکزی مهاجرت کرده اند قادر به ورود به اصفهان ،شیراز و یا هرمزگان نیستند !؟
آیا امروز فروش پروانه شکار و کسب درآمد همچون ترانزیت مسافران چینی از طریق هواپیمایی ماهان آنهم در شرایطی که هیچ کشوری حاضر به انتقال اتباع چینی نبود بر سلامت جامعه و مردم ستمدیده ایران اولویت دارد؟؟
در سال ۱۳۸۴ و در اوج شیوع بیماری آنفولانزا ، پروانه شکار پرندگان با افزایش قیمت چهارصد درصدی نسبت به سنوات ماضی صادر شد و تنها شکارچیان از شکار پرندگان آبزی منع شدند و در همان ایام این پرسش مطرح بود که چگونه میتوان جامعه شکارچی که آموزش های لازم در مورد قوانین شکار و صید و شکارچی گری را نیز نمی بینند با امکانات محدود سازمان حفاظت محیط زیست و به ازای هر پانصد شکارچی یک محیط بان را کنترل نمود که در شکارگاه و در حین شکار به پرندگان آبزی و کنار آبزی شلیک نکنند و آیا این ویروس از طریق پرندگان مهاجر قابل انتقال به پرندگان بومی هست یا خیر ؟ و چرا و به چه دلیل سلامت جامعه در سایه منافع مالی و پر کردن خزانه خالی حکومت اسلامی قرار میگیرد ؟
البته در آینده نزدیک مقاله ای در رابطه با تخلفات سازمان حفاظت محیط زیست درخصوص فروش و نحوه صدور انواع پروانه شکار و صید و واگذاری پروانه های ویژه به افراد با نفوذ در حکومت ارائه خواهم نمود.
در ادامه به بیان بخشی از مشاهدات خود بعنوان یکی از کارکنان سابق سازمان حفاظت محیط زیست در دوران شیوع آنفلوآنزای پرندگان در سال ۱۳۸۴ لغایت ۱۳۸۷ خواهم پرداخت.
از سال ۱۳۸۴ و پس از شیوع گسترده آنفلوآنزای فوق حاد طیور بودجه ای جهت بررسی و مقابله با شیوع این بیماری به سازمان حفاظت محیط زیست و ادارات کل استانی تخصیص داده شد . در قالب این طرح مقرر گردید اعتبار مذکور و افراد مستخدم در این طرح نسبت به شناسایی محل های آلوده و نمونه برداری از کیس های تلف شده ،سرکشی به تالاب ها و آبگیر ها بصورت روزانه و مستمر ، معدوم نمودن پرندگان آبزی و کنار آبزی تلف شده با هماهنگی سازمان دامپزشکی و تهیه گزارشات پژوهشی و تهیه تجهیزات لازم هزینه گردد. در سال ۱۳۸۴ در راستای این طرح مهم بعنوان مثال در استان همدان که نگارنده از نزدیک دسترسی به کلیه اسناد مربوطه داشتم تنها دو مورد سرکشی به یک تالاب (سد خاکی آبشینه ) همراه با پرسنل دامپزشکی انجام گردید .و در فاکتورهای جعلی ارسالی به سازمان مرکزی و دیوان محاسبات قسمت عمده اعتبار مذکور طی سالهای ۸۴ لغایت ۸۶ به خرید اقلام مصرفی که قابل بررسی نباشد اختصاص داده شد ،اساسا پرسنل اداری و مالی که در سازمان حفاظت محیط زیست میبایست بعنوان پشتیبان نیروهای اجرایی عمل نمایند سالهاست که از قدرت قابل توجهی برخوردار میباشند و مانع انجام شرح وظایف مستخدمین و کارشناسان این طرح به بهانه های واهی از جمله سهمیه بندی بنزین ،استهلاک خودرو و … میشدند
و فاکتور های غیر واقعی مربوط به خرید لباس های مخصوص یکبار مصرف و ماسک های مخصوص ،خرید قایق های بادی ،خرید لباس های ایزوله و … تهیه میگردید .
طی چند سال درگیری کشور با این بیماری خطرناک هیچ اقدام موثر و قابل توجهی در سازمان حفاظت محیط زیست انجام نگرفت بجز ارائه چند مقاله مشترک با سایر نهاد های متولی و یا آموزشی ، و تنها بدنه زحمتکش و ضعیف این سازمان یعنی محیط بانان در معرض خطر ابتلا به انواع بیماری و سایر مخاطرات بودند که در گشت زنی ها کیس های آلوده را بعضا جمع آوری میکردند . در بسیاری از موارد پرسنلی که مستقیما با این پرندگان آلوده برخورد دارند حتی آموزش های لازم را فرا نگرفته اند .اساسا محیط بانان حاضر در مناطق تحت کنترل سازمان حفاظت محیط زیست ضمن خدمت در پست های گذشته به آبگیر ها و زیستگاه های پرندگان مهاجر بصورت مقطعی سرکشی میکردند و از کمترین حقوق و مزایا به نسبت سایر پرسنل از جمله معاونت های اداری و مالی برخوردار بودند . بیمه های مسئولیت های محیط بانان بدلیل رانت های پشت پرده در راس مدیران سازمان عموما بسیار ضعیف بود و امروز شاهد زندانی بودن تعدادی از محیط بانان که با شکارچیان غیر مجازدرگیری مسلحانه داشته اند هستیم ، مدیران فاسد در راس سازمان حفاظت محیط زیست حتی در اعتبار خرید ملبوس برای نیروهای گارد محیط زیست نیز دزدی میکردند ،چرا و به چه دلیل سالها از فردی بنام اولیایی تجهیزات محیط بانان خریداری میشد و حتی بعد از اعتراض ادارات کل استان ها به بی کیفیت بودن پوتین ،کیسه خواب و بادگیرهای خریداری شده و سایر اقلام
و تخصیص این بودجه به ادارات کل استان ها همچنان مدیران سازمان به شهرستان ها توصیه میکردند از همان شرکت قبلی اقلام مورد نیاز خریداری بشود؟ آیا نظارتی بر نحوه هزینه کرد وجود نداشت که با اعتبار طرح آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان برای مدیران خودرو سواری خریداری شد و برای اعضای بسیج سازمان به مناسبت هفته بسیج سکه طلا خریداری شد و کارت اعتباری خرید اهدا گردید ؟
دهم آذر نود و نه رئیس اداره بهداشت طیور کرمانشاه از مردم خواست از خرید طیور از مراکز غیر مجاز خود داری نمایند . آیا شایسته تر نیست مدیران دولتی با استفاده از قدرت اجرایی مانع فعالیت مراکز غیر مجاز بشوند ؟
شهرام موحدی مدیر کل دامپزشکی استان اصفهان در مصاحبه با خبرگزاری مهر اعلام کرد که خطر در کمین است و کوچکترین غفلتی میتواند فاجعه ای نظیر کرونا را رقم بزند . پرسش این است : استان اصفهان که یکی از قطب های تولید و پرورش طیور در کشور است ، مسئولین استان چه اقداماتی در راستای تعطیلی مراکز فروش غیر قانونی پرندگان وحشی انجام داده اند ؟ چه تعداد از مرغداریها و مراکز پرورش طیور مورد پایش قرار گرفته است ؟
در کل کشور چه تعداد کیس آلوده معدوم شده است ؟ چرا و به چه دلیل نظارت لازم بر فعالیت بازار فروش پرندگان در فریدونکنار اعمال نشده است با توجه به مشاهده کیس های آلوده به این ویروس فوق حاد در شهرستان فریدون کنار مطابق آمار مقامات استانی آیا توصیه به مردم جهت پرهیز از خرید در این بازار کفایت میکند ؟
آیا در نظام جمهوری اسلامی مردم خود حافظ جان خود هستند ؟ مردمی که در سطل های زباله به دنبال غذا میگردند طبیعی ست که بدنبال تهیه غذای ارزان برای سیر کردن شکم فرزندان خود هستند آیا نظارت بر اماکن غیر مجاز فروش گوشت پرندگان وظیفه حکومت است یا مردم ؟
در سایه قرار گرفتن سایر بیماری های همه گیر در شرایط بحرانی شیوع کرونا و مدیریت ناکارآمد حکومت میتواند در آینده نزدیک وقایع دردناک دیگری را رقم بزند .
بهزاد بهرامی
۱۱ آذر نود و نه