back to top
خانهدیدگاه هامنازعۀ امریکا و چین بیشتر از یک جنگ تجاری، نویسنده ویجی پراشاد...

منازعۀ امریکا و چین بیشتر از یک جنگ تجاری، نویسنده ویجی پراشاد و مترجم رضا نافعی

USA-Chinn ایالات متحده یک درگیری جدی و خطرناک را به جمهوری خلق چین تحمیل کرده است. به این درگیری، عنوان «جنگ تجاری» داده شده است: واشنگتن برای آن که بتواند میزان دلاری را که به  ظرفیت تولید چین وارد می شود بهتر کنترل کند، از پکن می خواهد بهای ارز خود را بالا ببرد: واقعیت این است که این یک جنگ تجاری است که رخ می دهد و دلیل آن هم این است که ایالات متحده امریکا برتری علمی و فنی خود را از دست داده است.
 
برتری فنی:
 
پیشرفت های فن آوری چین می تواند منجر به  پیشی گرفتن چین بر یک نسل در غرب شود. توسعه جمهوری خلق چین مبتنی بر دو عامل است: 
 
١- سرمایه گذاری در آموزش عالی 
 
٢- اتخاذ توانایی فناوری از شرکت هایی است که برای تولید کالا به آن کشور آمده اند.
 
در سال ٢٠١٨، برای اولین بار، دانشمندان چینی مقالات علمی بیشتری نسبت به همتایان خود در ایالات متحده منتشر کردند و شرکت های چینی بیش از شرکت های آمریکایی ثبت اختراع کردند. شرکت های فناوری چینی اکنون محصولاتی تولید می کنند که به نظر می رسد از محصولات  ایالات متحده، اروپا و ژاپن پیشرفته تر هستند. نمونه هایی از این موارد “G5”  سیستم ناوبری ماهواره ای «Beidou»، قطارهای سریع السیر و روبات ها هستند.
 
تلاش های ایالات متحده برای حمله به کنسرن های مخابراتی چینی Huawei و ZTE، کمتر به دلائل اقتصادی، و بیشتر به دلائل سیاسی است، به دلائل سیاسی است که ایالات متحده مانع فروش میکرو تراشه های شرکت های غربی به شرکت های چینی شده است و این سیاستی است که احتمالاً نتیجه معکوس خواهد داد.
 
دولت چین با تخصیص یک صندوق خصوصی و یک صندوق دولتی با ۱۴ میلیارد دلار سرمایه، بر  حمایت های خود از بخش فناوری، افزوده  است.
 
عرضۀ اولیۀ عمومی سهام IPO، شرکت بین المللی ساخت نیمه هادی ها در شانگهای– پیشروترین شرکت تراشه سازی چین- ۷.۵ میلیارد دلار سرمایه گرد آورد. در نتیجه چنین بودجه ای و پیشرفت های علمی خاص خود، آشکار شده است که چین بزودی می تواند از شرکت های تراشه سازی ایالات متحده پیشی بگیرد.
 
تهدید های مکرر به جنگ:
 
دولت ایالات متحده به جای رقابت در سطح اقتصادی، سعی دارد با استفاده از توان دیپلماتیک و نظامی خود چین را منزوی سازد. این اصل درگیری است. دولت ایالات متحده فشار نظامی خود را در مرزهای شرقی چین افزایش داده است.
 
این موارد شامل احیای گفتگوی امنیتی به اصطلاح چهار ضلعی («چهارگانه») بین استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده آمریکا، استراتژی هند و اقیانوس آرام ایالات متحده آمریکا (سند اصلی آن «بازیابی مزیت» است، به زبان آلمانی: دستیابی به برتری) و توسعۀ طیف وسیعی از سلاح های جدید، از جمله سلاح های سایبری.
 
از جمله احیای گفتگوی امنیتی میان چهار کشور که معروف به گفتگوی «چهار ضلعی» یا «چهار گانه » است. این کشورها عبارتند از استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده آمریکا ( این استراتژی امریکا در برابر چین است که سند آن » بازیابی مزیت یا دستیابی به برتری  نام دارد) که در عین حال شامل توسعه و تکامل بخشیدن به طیف وسیعی از سلاح های جدید از جمله سلاح های سایبری است.
 
گرانیگاه یا مرکز ثقل  این استراتژی، عبارت است از: هنگ کنگ، سین کیانگ، تایوان و به تصویر کشیدن ویروس بیماری همه گیر «کرونا» و آن را «ویروس – چین» نامیدن. البته آنچه فاقد اهمیت است ارائه شواهد، اسناد و مدارک است. آنچه اهمیت دارد، بکار گرفتن افکار مندرس نژاد پرستانه و ضد کمونیستی برای تخریب چهرۀ چین است.
 
شیوه ای که امریکا درین جنگ در  پیش گرفته، شیوه جنگ متعارف نیست، بلکه یک جنگ ترکیبی است. در چنین جنگی، الزاما ضروری  نیست که امریکا زرادخانه کامل ارتش خود را بکار گیرد تا اثر بخش باشد، جنگ ترکیبی، جنگی است که از طریق کنترل اطلاعات و جریان های مالی و همچنین بکار گرفتن وسایل غیرقانونی مانند خرابکاری انجام می شود. ما می بینیم که ایالات متحده از تکنیک های جنگ ترکیبی علیه ایران و ونزوئلا استفاده می کند، اما نه تنها علیه این دو کشور، بلکه  علیه حدود ٣٠ کشور دیگر در سراسر جهان این شیوه را بکار گرفته است، بخشی از این روش، استفاده از تحریم های غیرقانونی و یک جانبه است.
 
کشتی های جنگی آمریکایی با تهدید کشتی های چینی و تبدیل یک پشۀ دیپلماتیک به یک فیل شبه جنگی، گشت های خود را در دریای جنوبی افزایش داده اند. هر مسئله ای– هنگ کنگ یا تایوان- به یک مسئلۀ بالقوه خطرناک تبدیل شده، دیپلمات ها خارج شده اند و موشک های مافوق صوت آزمایش شده اند. به نظر می رسد در محافل دیپلماتیک و نظامی در ایالات متحده و چین، امری عادی شده است که هرگونه اشتباه در دریای چین جنوبی، می تواند منجر به برخوردی خارج از کنترل تبدیل گردد.
 
اروپا– از جمله آلمان- تا حد زیادی به ایالات متحده پیوسته است. هیچ بحث جدی مبنی بر این که  سرمایه گذاری چین و استعداد های مردم چین سبب شده اند تا   سلطۀ فناوری ایالات متحده تضعیف شود، وجود ندارد و همچنین هیچ بحثی در مورد استفادۀ ایالات متحده از ارتش خود برای حل مشکلاتی که اساساً مشکل اقتصاد آن است نیز، وجود ندارد.
 
آنچه از هم اکنون روشن است، این است که برخورد جوزف بایدن، رئیس جمهور بعدی امریکا، با چین آنقدر مبتذل نخواند بود که برخورد ترامپ بود، ولی این هم روشن است که سیاست امریکا در برابر چین نیز تغییر نخواهد کرد.
 
مقابله با این جنگ ترکیبی که ایالات متحده به چین تحمیل می کند، به عهده کشورهای جهان است.
 
درباره نویسنده مقاله، ویجی پراشاد  Vijay Prashad:
 
– نویسنده این مقاله-  در تاریخ 9 ژانویه  2021ساعت 3:45 بعدازظهر در بیست و ششمین کنفرانس روزا لوکزمبورگ در برلین حضور خواهد داشت و در مورد وضعیت فعلی هند و درگیری بین ایالات متحده و چین  سخن خواهد گفت.
 
او مدیر بخش تحقیقات اجتماعی در مؤسسه سه قاره هند است. آ
 
آخرین کتاب وی با عنوان » گلوله های واشنگتن» در   سال جاری با پیشگفتاری از ایوو مورالس رئیس جمهور بولیوی– که در ١٠ نوامبر ٢٠١٩ مجبور به کناره گیری از مقام خود گشت- منتشر شده است.
 
 
منبع مقاله: یونگه ولت 
 
منبع ترجمه: وبگاه آینده ما
اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید