● خامنهای: «سپاه قدس یک نیرویی است که با سعه صدر به همه جا و همه کس نگاه میکند. رزمندگان بدون مرزند؛ رزمندگان بدون مرز. رزمندگانی که هرجا نیاز باشد، آنها در آنجا حضور پیدا میکنند؛ کرامت مستضعفان را حفظ میکنند، خود را بلاگردان مقدسات و حریمهای مقدس میکنند. سپاه قدس را به این چشم نگاه بکنیم».
تعریف خامنهای از سپاه قدس بیانگر این امر است که او با وجود نزدیکی بسیار زیاد به قاسم سلیمانی، یا از سپاه قدس اطلاع بسیار کمی دارد و یا اینکه نمیخواهد با جریانات درون این نیرو روبرو شود وگرنه باید بداند که با فرستادن این نیروها به سوریه، عراق، لبنان، یمن و افغانستان و کشته شدن آنها، نیروهای جایگزین، نیروهای جوانی خواهند بود که فاقد خصوصیاتی هستند که نیروهای تشکیل دهنده و قدیمی داشتهاند.
نیروهای جدیدی که به خوبی از بهره گیری فرماندهان خود از امتیازات خاص و شرکت در قاچاق و حمل و نقل مواد مخدر و نیز باجگیری مطلع هستند و با توجه به شیوه زندگی به سمت میانه روی و کمتر کردن تعهدات و افراط گرایی میروند و برخی از آنها خود را وارد بازی برد – برد، میکنند تا هم به مال و منالی برسند و هم زندگی خود را بگذرانند .
نیروهای سپاه قدس و به خصوص آن بخش از آنها که برنیروهای قدس دیگر کشورها تا حدی نظارت دارند، گرفتار مشکلها هستند. وقتی نیروهای ایرانی این گونه گرفتار فساد هستند، وای به حال نیروهای وابسته به آنها در کشورهای دیگر که به جز درآمد و پول به چیز دیگری نمیاندیشند و تنها به مزدی که دریافت میکنند، دلخوش هستند. تحریمها کمر آنها را به گونهای شکستهاست که به باجگیری نیز روی آوردهاند.
بعنوان نمونه، قطر از جمله کشورهایی است که در زمینه های مختلف باج میدهد و حتی در یک مورد نزدیک به یک میلیارد دلار بابت آزادی برخی از وابستگان به خاندان حاکم قطر که توسط نیروهای نظامی وابسته به ایران (حشد الشعبی)،در عراق، به گروگان گرفته شده بودند، به قاسم سلیمانی باج دادند تا گروگانهایی که برای شکار رفته بودند، آزاد شوند.
در همان زمان در خبرها آمده بود با همکاری سردار قاسم سلیمانی: دولت قطر برای آزادی 25 شهروند این کشور که توسط شبه نظامیان شیعه در عراق ربوده شده بودند، حدود یک میلیارد دلار به شبهه نظامیان شیعه عراق پول داد .
یکی ازمنابع در آمد سپاه قدس که سردار ذواقدر از آن سخن به میان آورده بود که قاسم سلیمانی خودش منبع درآمد بود، قاچاق مواد مخدر توسط نیروهای وابسته به این سپاه ازافغانستان به اروپا است. به خاطر اشتغال به این قاچاق، بارها افراد این سپاه دستگیر شدهاند. در کشورهای امریکای لاتین و اروپا ازجمله مجارستان و آرژانتین (توسط نیروهای حزب الله)، ایتالیا (توسط نیروهای حشد الشعبی)، آلمان بلژیک و… و افرادی مانند علی فیاض شناسایی و دستگیر شدهاند. بعدها در جریان درگیریهای سوریه، او کشته شد و او را شهید مدافع حرم خواندند. (او در جریان یک قاچاق در پراگ دستگیر شد، اما نیروهای حزب الله 5 تن از مجارها را ربودند و در ازای آزادی او و دو تن دیگر از نیروهای حزب الله، آزاد کردند).
فرمانده عملیات قاچاق مواد مخدر در سپاه قدس، سردارغلامرضا باغبانی است که ازسوی مجامع بینالمللی مبارزه با قاچاق تحت تعقیب میباشد. گفتنی است که غلامرضا باغبانی فرمانده سابق سپاه قدس در سیستان و بلوچستان بود که در انتخابات ۱۳۹۴ از زاهدان برای مجلس شورای اسلامی نامزد شده بود. ولی چند روزی قبل از برگزاری انتخابات با انتشار بیانیهای به نفع دیگر نامزدهای اصولگرا انصراف داد و کنار رفت.
علاوه بر این مسائل داخل نیروی قدس در ایران باید به نکاتی دیگر نیز اشاره نمود که ازجمله اند:
❋ گرفتاریهای دیگری سپاه قدس:
بروز اختلافات فاحش در میان نیروهای حشدالشعبی در عراق تا جایی که شکاف به وجود آمده شاید قابل جبران نباشد؛ بخصوص اینکه نیروهای هوادار آیهالله سیستانی از حشدالشعبی جدا شده و حشدالمرجعیه را به وجود آورده و وارد ارتش عراق شده و تحت نظارت ارتش است. بعد از این شکاف بود که در میان نیروهای باقیمانده حشدالشعبی شکافهای تازه ظهور پیدا کرد و گروههایی برای کسب قدرت و امکانات بیشتر به جان هم افتادند. این درگیریها با توجه به کشته شدن برخی از فرماندهان حشدالشعبی، بعد از کشته شدن مهدی المهندس و مخالفت مردم با وابستگی آنها به سپاه قدس، زمینه حضور این نیروها محدود میشود و در آیندهای نزدیک افراد این گروه ناگزیر میشوند از سپاه قدس دوری گزینند.
در رابطه با حزب الله لبنان همین مشکل را میتوان دید. به خصوص بعد از انفجار بندر بیروت و آغاز تحریم های بینالمللی، شکاف در میان نیروهای حزب الله ازیک سو و نبیه بری از سوی دیگر آشکار شدهاست. حزب الله لبنان محبوبیت و موقعیت از دست میدهد.
قاسم قصیر، دو هفته پیش، در یک برنامه تلویزیونی شبکه انبیان که به عنوان صدای حزب شیعی امل لبنان به رهبری نبیه بری، رئیس مجلس این کشور، شناخته میشود، با لحنی صریح از سیاستهای حزبالله لبنان انتقاد کرد و از «دو مشکل» در حزبالله سخن گفت که بهعقیده او باید حل شود
خشم حزبالله نسبت به این روزنامهنگار زمانی بیشتر شد که قاسم قصیر در مصاحبهاش با شبکه انبیان، از برگزاری مراسم اولین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی در لبنان نیز انتقاد کرد و گفت این مراسم تا حدودی اغراقآمیز بود و احتمالاً برای «جبران» روانیِ ناتوانی از انتقام کشته شدن سلیمانی بوده است. هر چند که با فشار نیروهای حزب الله و تهدید شدنش، مدتی بعد حرفهای خود را پس گرفت.
البته گویا بخش مربوط به قاسم سلیمانی بسیار درست بود زیرا در ایران نیز به دلیل عدم توانایی در به قول خودشان انتقام سخت مجبور بودند هزاران مراسم با هزینه های صدها میلیارد تومانی،برپا کنند تا ناتوانی خود را نشان دهند به گزارش زیر توجه فرمایید:
به گزارش وبگاه عصر ایران عبداللهیان که سمت «سخنگوی ستاد سالگرد مردمی شهید سردار سلیمانی» را هم بر عهده دارد، مدعی شد: «در سفری که به سوریه داشتیم برخی از دوستان سردار سلیمانی گفتند که در برخی از عملیات که بر علیه نیروهای صهیونیستی در منطقه انجام میدهند، بعضی شبها سردار به خواب دوستان میآید و نقشه راه اجرای عملیات را به ما نشان میدهد.»
با نزدیک شدن به اولین سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی، عبداللهیان ادعا کرد که « از دو هفته پیش سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی در برخی از کشورهای منطقه به صورت خود جوش آغاز شده است و تاکنون 16 هزار عنوان برنامه در داخل کشور با حرکتهای خود جوش مردمی اجرا و یا آماده شده است.» حرکت خودجوش در ایران معنای خاصی دارد که باید به آن توجه کرد.
وضع در افغانستان هم دست کمی از لبنان و عراق و سوریه ندارد. تا چندی پیش مسئولان ایران منکر حضور طالبان در ایران می شدند در حالیکه نیروهای طالبان در ایران سکنی داشتند. اما این روزها با کمال پررویی دیدارهایی رسمی با مقامات تروریستی طالبان انجام میدهند و از آنها بخاطر مقابله با امریکا تعریف و تمجید میکنند. به همین دلیل است که وزیر دفاع افغانستان گفتههای علی شمخانی را ناشی از نادانی و درک نکردن واقعیت میداند و می گوید طالبان در برابر مردم افغانستان قرار گرفته اند و نه امریکا.
در سوریه وضعیت به گونهای شده که ایران چارهای به جز خروج ندارد و تمام تلاش خود را وقف این کردهاست که اگر بتواند منطقه ابوکمال را با آن همه هزینه حفظ نماید. زیرا آنگونه که مشخص است روسیه در دیدار میان مسئولان اسراییل و سوریه در لازقیه، برنامه خروج قوای ایران در سوریه را کلید زده اند. بنا به اخبار و گزارشهااز مؤسسه جسور دیدار به شکل زیر اتفاق افتاده است:
رژیم سوریه برای بازسازی کشورش به کمک کشورهای عربی منطقه، اروپا، آمریکا و جامعه جهانی نیازی مبرم دارد اما اگر در کنار رژیم تهران باقی بماند هیچکدام از این دولتها حاضر به همکاری با دمشق نخواهند بود. در یک تحول چشمگیر و قابل توجه که شاید ترجمه عملی برای تحقق طرحهای بالا باشد، برگزاری جلسهای میان مقامات بلندپایه سوری و اسرائیلی در پایگاه نظامی «حمیمیم»، در استان لاذقیه، در ماه دسامبر ۲۰۲۰ انجام شد. در این جلسه که تحت نظارت روسیه برگزار شد، از جمله نکات بسیار مهمی که مطرح گشت پیشنهاد اسرائیل برای خارج کردن همه شبهنظامیان رژیم ایران و وابسته به آن از خاک سوریه و عدم اعطای هرگونه نقشی به تهران در آینده سوریه بود.
گزارش شده است که علی مملوک مدیر دفتر امنیت ملی سوریه و بسام حسن مشاور امنیتی کاخ ریاست جمهوری از طرف سوریه در این جلسه حضور داشتهاند. از طرف اسرائیلیها نیز غازی آیزنکوت از ستاد ارتش اسرائیل حضور داشتهاست. این جلسه با میزبانی الکساندر چایکوف فرمانده نیروهای روسیه در سوریه برگزار شد. طبق گزارشهای منتشر شده درباره محتوای این نشست، هیئت سوری خواستار فراهم کردن زمینه بازگشت به اتحادیه عرب، دستیابی به کمکهای مالی برای پرداخت بدهکاری به جمهوری اسلامی جهت اخراج نیروها و شبهنظامیان تهران و لغو تحریمهای غرب علیه دمشق شده است.
طبق این گزارش، خواستههای اسرائیل شامل حذف کامل نقش تهران در سوریه و اخراج نیروهای وابسته به رژیم ایران مانند حزبالله لبنان و دیگر شبهنظامیان در این کشور، تشکیل دولتی با مشارکت مخالفان، ترمیم مجدد ساختار امنیتی- نظامی و بازگرداندن افسران معترض سوری با ضمانت روسیه بوده است.
در این گزارش همچنین آمده است، گرچه برگزاری این جلسه با توافقهای مشخصی به پایان نرسید، اما به گفته این مرکز جلسه و محتوای مورد مناقشه در آن به عنوان آغاز مسیریست که روسیه با اصرار به سمت آن گام برداشته است.
این مرکز به نقل از منابع خود نوشته است، انتظار میرود تلاشهای روسیه در سال ۲۰۲۱ با موفقیتهای گستردهای همراه شود زیرا مسکو معتقد است که ایجاد رابطه مستقیم میان سوریه و اسرائیل میتواند بسیاری از مشکلات را حل و فصل کند.
گفتنی است که روسیه در اواسط سال ۲۰۱۸ برای بازگرداندن نیروهای رژیم اسد به جنوب سوریه و دور کردن آنها از مناطق نزدیک به بلندیهای جولان و همچنین بازگشت نیروهای بینالمللی به عنوان حائلی بین نیروهای سوری و اسرائیلی در بلندیهای جولان با ایالات متحده آمریکا به توافق رسیده بود.
بر اساس این گزارشها، رژیم ایران به نوبه خود آگاه است که حکومت اسد در جستجوی راههایی برای بازگشت به جامعه بینالمللی و یافتن راه حلی برای رهایی از محدودیتهای تهران و مسکو یا حداقل یکی از آنهاست. بنابراین تهران به دنبال سنگاندازی و کارشکنی در مسیر این تلاشهاست. به همین دلیل رژیم ایران سخت تلاش میکند تا از همراهی رژیم اسد با روسیه برای هماهنگی این روندها جلوگیری کند. منابع سوری میگویند مقامهای تهران همچنین تلاش میکنند تا از توافق میان مخالفان سوری و دولت اسد جلوگیری کنند زیرا توافق این دو به اخراج حتمی رژیم ایران از سوریه منجر خواهد شد.
کارشناسان امور سوریه معتقدند که جمهوری اسلامی ایران در سوریه در بدترین شرایط قرار دارد؛ زیرا همه کشورهای عربی پر نفوذ منطقه مانند مصر، دولت سعودیها، امارات و اردن، ترکیه، اسرائیل، آمریکا و کشورهای اروپایی و حتی روسها به این نتیجه رسیدهاند که حضور رژیم ایران در سوریه باعث برانگیختن حساسیتهای مذهبی و ایجاد تنشهای فرقهای شده و اوضاع را متشنجتر کرده و میکند. به همین دلیل تمام تلاشهای بینالمللی و منطقهای بر روی اخراج جمهوری اسلامی ایران از سوریه متمرکز شده است.
❋وضعیت نیروی قدس سپاه:
●اول:تا زمانی که سردار قاسم سلیمانی زنده بود، نیروی سپاه قدس به طور کامل در اختیار او قرار داشتند. او تنها به شخص خامنهای گزارش میداد. تنها او بود که در جریان عملیات این نیرو قرار داشت تا جایی که این امر بر برخی از مسئولان و فرماندهان سپاه گران آمد. برای روشن شدن وضعیت نیروی سپاه قدس بهتر است ابتدا موقعیت این نیرو را مشخص نماییم و به گفته دو تن ازسرداران سپاه پاسداران اشاره کنیم:
سردار پاسدار محمد باقر ذوالقدر معاون رییسی، روز سهشنبه ۹ دی 99،گفت: «عملیات نیروی قدس در اختیار سپاه نیست، عملیات در واقع مستقیماً تحت فرماندهی معظم فرمانده کل قوا انجام میشود. از ابتدا هم به همین ترتیب بود».
او میگوید: «در سال۱۳۶۸ با فرماندهی مقام معظم رهبری و نیروهای مسلح و با پیشنهاد سپاه، نیروی جدیدی به نام نیروی قدس ایجاد شد… البته باید عرض کنم که رابطه نیروی قدس با سپاه ما یک تعبیری داریم توی ادبیات نظامی فرماندهی هر چند جزیی از سپاه هست، یکی از نیروهای پنجگانه سپاه به حساب میآید، یعنی در کنار نیروی زمینی، هوایی، دریایی و نیروی مقاومت که بعداً به سازمان بسیج عنوانش تغییر پیدا کرد، بهعنوان سازمان بسیج ولی هویت مستقل یک نیرو را دارد. نیروی قدس نیروی پنجم سپاه هست به یک معنا، ولی رابطه سپاه با این نیرو رابطه فرماندهی کامل نیست، فرماندهی منهای عملیات است، یعنی سپاه مسئولیت پشتیبانی از این نیرو را دارد. بله جزء سپاه هست، وابسته به سپاه هست، ولی عملیات این نیرو در اختیار سپاه نیست، عملیات در واقع مستقیماً تحت فرماندهی فرمانده معظم کل قوا اداره میشود از ابتدا هم به همین ترتیب بود هنوز هم این روال ادامه دارد».
سردار سرتیپ دوم پاسدار احمد کریمی معاون سابق عملیات نیروی قدس سپاه پاسداران در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم در این رابطه میگوید: من در زمان فرماندهی سردار وحیدی در نیروی قدس معاون عملیات بودم. زمانی که حاج قاسم فرماندهی نیروی قدس را بر عهده گرفتند چند سالی هم در همین سمت در خدمت ایشان بودم…حاج قاسم حریم روشن و قاطعی برای سازمان خودش قائل بود و اجازه نمیداد هرکسی بیاید و حریم فرماندهی را نقض کند و به شدت به وحدت فرماندهی در امور اعتقاد داشت و سعی میکرد این موضوع را رعایت کند…من از دوران جنگ تحمیلی تا کنون خدمت بسیاری از فرماندهان بوده و تلمذکردهام اما یکی از ویژگیهای متمایز حاج قاسم با سایر فرماندهان این بود که اولاً ایشان هدف نهایی و غایی را به سرعت کشف و ثانیاً راههای میانبر را انتخاب میکرد. اهل اینکه از طریق بروکراسیهای اداری کاری را انجام دهد، نبود. به شدت و به سرعت راه میانبر را بر میگزید و به سرعت خودش را به هدف میرساند…ایشان روابط عمومی بسیار بالایی داشتند و با نگاه بلند و افق دوراندیشانه تعامل ویژه با مراکزی که به مأموریتش کمک میکردند، داشت. در قاموس حاج قاسم، نمیشود و نمیتوانیم وجود نداشت. اگر به یک هدفی ایمان پیدا میکرد، رفتار بنبستشکنانه داشت که این روحیه حاج قاسم نشأت گرفته از روحیه بسیجیان است.
تعاریف سردار فوق معلوم میکند که حاج قاسم اهل قانون نبود و در هر امری، دور زدن را انتخاب میکرد و تابع هیچ ضوابطی نبود.
● دوم: سپاه قدس عامل سرکوب های خارجی و داخلی است: بر خلاف تلاش برخیها که میخواستند و میخواهند قاسم سلیمانی و نیروی قدس را نیرویی بیطرف، در رویارویی با جنبشهای مردم ایران، جلوه دهند و او را تنها فرماندهی بنمایانند که با دشمن خارجی درگیر بوده و نه دشمن داخلی، اما امرها که واقع شدهاند جا برای تردید باقی نمیگذارند که سلیمانی و قوای تحت فرماندهی او، در کلیه جنبشهای اعتراضی مردم، نیروهای خود در سرکوب جنبشها رابه کار میبرد.
سردار سرتیپ دوم پاسدار احمد کریمی معاون سابق عملیات نیروی قدس سپاه پاسداران در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم در رابطه با حضور نیروی قدس در سرکوبهای داخلی میگوید: شهید سلیمانی به شدت نسبت به ارزشهای انقلاب اسلامی غیرتمند بود. مثلاً در فتنه 18 تیر سال 1378 با چشمان خودم این موضوع را دیدم.
سردار کریمی با تأکید بر اینکه در آن دوران اعضای ستاد را به تیپ ستادی تبدیل کردیم و مأموریت گرفتیم که به قرارگاه ثارالله کمک کنیم، یادآور شد: به خاطر دارم ایشان اعضاء را برای مقابله بسیار تشویق کرد و قاطعانه خودش به میدان آمد و کل ستاد را به شکل تیپ ستادی وارد این قائله کرد.
وی با تأکید بر اینکه من از طرف حاج قاسم مسئولیت این تیپ را برعهده داشتم، خاطرنشان کرد: حاج قاسم با تمام وجود به صورت شبانهروز در خیابانها، بین جمعیت معترض تهران حضور داشت و اطلاعات نقاط ضعف و نقاط قوت آشوبگران را جمعآوری میکرد تا در تصمیمات بتواند به درستی اقدام کند.
سردار اختلاسگر، رییس فعلی مجلس محمد باقر قالیباف نیز در این رابطه میگوید: سردار قاسم سلیمانی عامل اصلی نوشتن نامه سرداران به محمد خاتمی رییس جمهور وقت و تهدید او در جریان اعتراضات سال 78 بود. در جریان تظاهرات مردم در دیماه سال 96، به دلیل عدم شرکت برخی بسیجیها در سرکوب مردم از یک سو و گسترش جنبش به سراسر کشور از سوی دیگر، و کمبود نیرو جهت کنترل جنبش، سپاه قدس از ستاد کل نیروهای مسلح خواسته بود که بخشی از ارتش به سوریه برود تا این سپاه بتواند گروههایی از نیروهایش را برای سرکوب به ایران بیاورد. در خبرها آمده بود که شامگاه جمعه، هشتم دیماه، سپاه قدس به ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد برای آنچه «مقابله با فتنه» خوانده شده باید فورا گروهی از فرماندهان و نیروهای «مدافع حرم»، که فهرست آنها نیز مشخص شده، از سوریه به ایران بازگردانده شوند.
این دستور هنگامی داده شد که سردار ساجدی نیا طی گزارشی محرمانه به شورای عالی امنیت ملی اعلان خطر کرد که به دلیل اینکه تظاهرات سراسری است این نیرو توان مقابله با آن را ندارد و نیازمند حمایت میباشد
در جریان سرکوب مردم در سال 98، بنا به نوشته وب سایت نیروی قدس، نیروهای این سپاه در حمله و سرکوب مردم معترض شرکت داشته و در این بین یکی از افراد این نیرو کشته میشود.
● شرکت در سرکوب های خارجی:
در جریان اعتراضات مردم عراق این نیرو با کمک نیروهای حشد الشعبی، اقدام به کشتار مردم عراق کرده و بعد از آن نیز در ترور سران مخالف حضوری پر رنگ داشته است همانگونه که در ترور سران معترض سوریه اقدام کرده بود.
خبرگزاری آسوشیتد پرس به نقل از دو مقام ارشد عراقی، بدون ذکر نام، نوشت که قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در یک جلسه مخفیانه با نیروهای امنیتی عراق خطاب به آنها گفته است: «ما در ایران میدانیم که چگونه باید با تظاهرکنندگان برخورد کرد. این اتفاق در ایران افتاد و ما آن را کنترل کردیم.»
و روز بعد از سفر سلیمانی به بغداد، سرکوب معترضان در عراق گسترش یافت و تکتیراندازهایی ناشناس تظاهرکنندگان را هدف قرار دادند. به نوشته این خبرگزاری، سرکوب معترضان عراقی به اندازهای شدید بود که تنها کمتر از یک هفته، ۱۵۰ تن در عراق کشته شدند.
در رابطه با سرکوب مردم سوریه، به نوشته وب سایت های سپاه اشاره کنیم که بعد از سالها، واقعیت را بازگو میکند: نیروی قدس سپاه قبل ازتشکیل داعش برای سرکوب مردم سوریه و نجات بشار اسد به دستور خامنهای، زیر عنوان پر فریب «دفاع از حرم اهل بیت»،به آن کشور نیرو گسیل داشت.
خبرگزاری فارس که تابعی از جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و نزدیک به سید مجتبی خامنهای است، در شکست بت سلیمانی بکار گرفته شدهاست. سردار حسین طائب و سید مجتبی خامنهای و خبرگزاری فارس از یک سو و سرداران جعفری و باقری و .. از سویی دیگر با سردار سلیمانی دارای زاویه بودهاند و میخواهند نقش او را در سرکوبهای داخلی و در سوریه آشکار سازند.
بنا به نوشته آشنا در مقاله سه جبهه در «بیت» خامنهای و شکستن «بت» سلیمانی توسط جبهه سید مجتبی به تاریخ پنج شنبه, 15 اسفند 1398 در نشریه انقلاب اسلامی در هجرت آمده است که :
در 6 بهمن ماه سال 98، دو رسانه سپاه پاسداران ضمن انتشار گزارشی درباره فعالیتهای نیروی قدس، تأیید کردند که نیروی قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی از زمان آغاز اعتراضات مردم سوریه در «اوایل سال ۲۰۱۱» در سرکوب این اعتراضات نقش داشته، به پلیس این کشور درباره چگونگی سرکوب اعتراضات و اقدامات اطلاعاتی و امنیتی علیه معترضان آموزش داده و اسلحه و تجهیزات سرکوب در اختیار آنها گذاشته است».
در گزارشی که خبرگزاری فارس و همچنین سایت اداره سیاسی سپاه پاسداران روز یکشنبه ششم بهمن ماه منتشر کردند به صراحت اشاره شده است که سال ۲۰۱۱ و در جریان اعتراضات مردم سوریه برضد بشار اسد، زمانی که هنوز درگیریهای نظامی در این کشور شروع نشده بود، نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی سلیمانی علاوه بر «توجیه و آموزش» نیروهای پلیس سوریه برای سرکوب مردم معترض، به تجهیز آن برای سرکوب اعتراضات اقدام کرده و در همان سال به تعدادی از نیروهای سوری نیز در ایران آموزش کار امنیتی- اطلاعاتی داده است.
این نخستین بار است که سپاه پاسداران به صراحت نقش نیروی قدس سپاه پاسداران به فرماندهی قاسم سلیمانی در سرکوب اعتراضات مردم سوریه علیه بشار اسد طی سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ را تأیید میکند.
مقامهای جمهوری اسلامی پیش از این هدف از حضور نیروی قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران، در سوریه را جنگ با داعش عنوان میکردند و این درحالی است که داعش در سال ۲۰۱۳ دو سال بعد از حضور این نیرو در سوریه اعلام موجودیت کرد.
در این گزارش که سایت اداره سیاسی سپاه پاسداران، مرکزی که تحت نظر نماینده خامنهای در سپاه پاسداران اداره میشود،(حجهالاسلام حاجی صادقی و سرداریدالله جوانی)،روز یکشنبه ششم بهمن آن را منتشر کرد، تأکید شده که سال ۲۰۱۱ و قبل از آغاز درگیریهای نظامی، «با هماهنگی مسئولان نیروی قدس، کارشناسانی از نیروی انتظامی به توجیه و آموزش پلیس سوریه در برخورد با شورشهای خیابانی پرداختند.»
در این گزارش همچنین ارسال تجهیزات ویژه سرکوب اعتراضات به سوریه نیز به عنوان بخشی از فعالیت نیروی قدس، شاخه برون مرزی سپاه پاسداران، طی سال ۲۰۱۱ در سوریه عنوان شده و آمده است: «کمبود تجهیزات پلیس سوریه از جمله مشکلاتی بود که کار آنان را در مدیریت بحران دشوار ساخته بود و به همین دلیل در مقاطع اولیه برخی تجهیزات به آنان ارائه شد.»
در گزارش سایت اداره سیاسی سپاه پاسداران تاکید شدهاست: «هرچند ورود سریع بحران به فاز مسلحانه و جنگ مجال چندانی برای اقدام انتظامی باقی نگذاشت، اما این کمکها در مقاطع بعدی کم و بیش تداوم یافت.»
در این گزارش همچنین آمده است که «اعزام تعدادی از افسران امنیتی سوریه به ایران به منظور آموزش مدیریت بحران و کار اطلاعاتیامنیتی در شرایط بحران از دیگر اقدامات مستشاری نیروی قدس در آن برهه» بود.
در این گزارش سرکوب مردم معترض سوریه با استفاده از «برخورد نظامی» به جای «برخورد انتظامی» پذیرفته شده و آمده که «جمعبندی کارشناسان ایرانی این بود که برخورد اولیه نظام [سوریه] با معترضان فاقد پشتوانه کافی اطلاعاتی بوده و برآورد درستی از بحران و ریشههای آن وجود نداشت، در نتیجه به جای برخورد انتظامی برخورد
نظامی صورت گرفت و این موضوع به نوبه خود به وخامت اوضاع[سوریه] افزود.»
این گزارش همچنین به صراحت پنهانکاری در خصوص این اقدامات را تأیید و اعلام کرده است که «ابتدا حضور نیروی قدس در سوریه و اقدامات آن در این کشور بعد رسانهای نداشت، اما با تشدید بحران و ضرورت حضور پررنگتر در سوریه به تدریج مقامات سپاه از این واقعیت پرده برداشتند.»
علاوه براین، اعزام نیروی قدس به سوریه، برای سرکوب اعتراضات در سال ۲۰۱۱ در گزارش منتشر شده از سوی سایت اداره سیاسی سپاه پاسداران «تصمیم عالیترین مقامات نظام» و هدف آن را جلوگیری از «سقوط نظام سوریه» یعنی دولت بشار اسد عنوان کرده است.
در این گزارش همچنین آمده که نیروی قدس زمانی به سوریه اعزام شد که با آغاز اعتراضات در این کشور «اوضاع بحرانی» و «هم صحنه میدانی و هم وضعیت روانی کاملا به نفع مخالفان و علیه دولت سوریه رقم خورده بود»؛ در چنین شرایطی «جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت با جدیت در کنار سوریه بایستد و مانع سقوط نظام شود.»
در همین رابطه ویدیوئی از علی عبدالله ایوب وزیر دفاع سوریه منتشر شد که در آن به نقش قاسم سلیمانی در کشتار مردم سوریه اذعان کرده و گفته بود: او در کشتار شهرک «باب عمرو» در شهر حمص نقش داشته که طی آن تمام این شهرک را با خاک یکسان کرده و «جنایتهای بیسابقهای» را علیه ساکنان آن مرتکب شد. ایوب تأکید کرد که سلیمانی در کشتار مردم سوریه از زمان آغاز انقلاب در این کشور در سال 2011 نقش داشته است.
در همین رابطه سردار محمود چهارباغی فرمانده توپخانه سپاه در گفتگویی سخن از برخورد و گلوله باران نیروهای مسلح مخالف سوریه نمود و مدعی شد که باید میان نیروهای مسلح مخالف سوریه و داعش تفاوت قائل شد و مدعی شد که در سال 2011 که گروههای مسلح مخالف بشار اسد در محلی جمع شده بودند سردار سلیمانی دستور داد محل تجمع آنها را با توپخانه نقطه زن گلوله باران نمایند و او از خوشحالی بالا و پایین میپرید. گروههای مسلح مخالف بشار اسد با نیروهای داعش فرق داشتند و دو سال قبل از ظهور داعش با نیروهای بشار اسد درگیر بودند. با وجود این واقعیتها که خود از آنها سخن میگویند، مدعی هستند که برای دفاع ازحرم و درگیری با داعش به سوریه رفته اند!!