کشته شدن قاسم سلیمانی درعراق، شاید بهترین فرصت برای افرادی بود که در سالهای گذشته، از فرماندهی او بر سپاه قدس، آسیب دیده بودند. زیرا تا زمانی که قاسم سلیمانی در رأس این نیرو بود هیچ کس توان دخالت در امور این نیرو را نداشت. حتی او اجازه به فرمانده کل سپاه پاسداران و رییس ستاد کل نیروهای مسلح، برای بازدید ازپادگانهای نیروی قدس را نمی داد. هیچ کس در ایران توان رویارویی با او را در انجام عملیات نظامی و هزینه کردنهای بیحد و حساب برای این نیرو را نداشت جز «رهبر».
به همین دلیل، در دو نوبت سردار حسین طائب و سرداران محمد علی جعفری و محمد حسین باقری تلاش کردند تا به نوعی برای او پاپوش درست کرده و رابطه او با خامنهای را به هم بزنند:
در یک نوبت حسین طائب با افشای پرونده حمید بقایی و دریافت پول از سردار قاسم سلیمانی تلاش کرد بی حساب و کتاب بودن هزینه کردنهای سردار سلیمانی را گوشزد نماید و در ضمن ضربهای هم به احمدی نژاد وارد سازد. جریان از این قرار بود که حمید بقایی را متهم کردند که مبالغی نزدیک به چند صد هزار دلار و یورو از سردار قاسم سلیمانی گرفته تا به سران برخی از کشورهای شرکت کننده در اجلاس سران غیر متعهدها بدهد و با این اتهام به حمید بقایی، سردار سلیمانی را زیر تیغ هزینههای مخفیانه و پرداخت های خارج از قانون ببرند. اما موفق نشدند. تنها بقایی زندانی شد. تهدیدهای احمدی نژاد هم اثر نکرد.
همان زمان، بقایی اشارهای به موضوع تصفیه در سپاه نمود اما صدای سخن آن روز او، امروز به گوش میرسد. بقایی چند روز بعد نوشت: «تنها دلیل اطلاعات سپاه»، «اعتراف گیری از متهمانی است که در سلولهای انفرادی بند ۲ الف اطلاعات سپاه بازداشت بودهاند.» او نوشت: «آیا تاریخ مصرف برخی تمام شده و قرار است تصفیههایی
در سپاه صورت گیرد و من باید بهانه و قربانی اختلافات درونی سپاه شوم؟» او همچنین پرسید:«اگرادعای اطلاعات سپاه صحیح است، چرا فرماندهان سپاه قدس که بیحساب و کتاب بدون اخذ سند و رسید به اینجانب ارز داده اند، دادگاهی نمیشوند؟» بنابردیدگاه بقایی، کل این ماجرا سناریو بوده است.
در همین رابطه، همان زمان، ۲بهمن۹۱، محمدرضا خباز، نماینده سابق مجلس فاش کرد که حکومت احمدی نژاد میخواهد ۴میلیون دلار کمک بلاعوض به سه کشور آفریقایی از جمله زیمبابوه و آفریقای مرکزی بدهد. با این حال مشخص نیست چرا پول پرداخت به سران کشورهای آفریقایی از طریق سپاه قدس تأمین میشود؟
در موردی دیگر سرداران محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه و محمد حسین باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح با دادن گزارشاتی به سید علی خامنهای تلاش کردند تا این نیرو را از دست سلیمانی خارج سازند و گویا خامنهای نیز از استراحت سردار سلیمانی و ادغام نیروی قدس در سپاه سخن گفت که به نتیجه نرسید .
اواخر هفته اول اردیبهشت ماه سال 1397، بر خروجی جستجوی گوگل خبری از خبرگزاری آریا(خبرگزاری وابسته به اصولگرایان نزدیک به هیأت مؤتلفه )، در مورد احتمال تغییر سردار سلیمانی دیده شد و بعد از آن وب سایتهای گویا نیوز، میکروفن، بیان و… اقدام به باز نشر همان خبر از خبرگزاری آریا نمودند:
● در خبرگزاری آریا آمده بود: مقام معظم رهبری تدابیری را برای جانشینی سردار سلیمانی فرمانده نیروهای سپاه قدس اتخاذ کردهاند… در این راستا، ولی امر مسلمین و فرمانده کل قوا امام خامنهای درباره راهکارهای راهبردی برای دفاع از کیان انقلاب و نظام اسلامی و صیانت از استقلال و تمامیت ارضی کشور و با مهم خواندن سلامت کاری و جسمی سردار سلیمانی و اثرات آن در فعالیتهای چند وظیفهای ایشان در امور سوریه و عراق ملاحظاتی را برای جایگزینی فرمانده نیروهای سپاه اتخاذ کردهاند … ایشان همچنان به تشریح اهمیت پاسخگویی همه مسوولان انقلاب به مطالبه طلبی مردم پرداختند و با اشاره به نامه نگاریها و درخواست رییس دولت نهم از سردار سلیمانی برای جوابگویی و شفاف ساختن اتهامات اختلاس از نیروهای سپاه قدس و مراودات کاریش با ایشان و برافروختن تناقضهای جاری و تاثیر آن بر روابط سپاه و اعتماد ملی پرداختند»
معلوم نشد چرا در رابطه با سخنان «رهبر» کلیه مسئولان سکوت کردند و قضیه به فراموشی سپرده شد؟
در مواردی دیگر، برخی ازفرماندهان سپاه منتقد قاسم سلیمانی در رابطه با حضور نیروهای این ارگان نظامی در کشورهای دیگر شدند که باز هم به نتیجه نرسید. همین امر باعث شد که به محض کشته شدن سردار سلیمانی جناح های مختلف برای در اختیار گرفتن این نیرو تلاش کنند که موجب شد گروههای مختلفی در این نیرو به وجود بیاید. این گروهها اگر در تخاصم با یکدیگر نباشند، همسو نیز نیستند
انتخاب قاآنی به جای سردار سلیمانی به این دلیل بود که ایران میخواست به سرعت واکنش نشان داده و بگوید اگر قاسم سلیمانی کشته شد صدها قاسم سلیمانی در این نیرو حضور دارد. در حالیکه قاآنی اصلا در آن شکل و قواره نیست. سالها به عنوان جانشین از او نام برده میشد. بنابراین با کشته شدن قاسم سلیمانی، سه خط در این نیرو سعی میکنند قدرت را به دست بگیرند که عبارتند از:
●اول: جناح سپاهیان وابسته به سید مجتبی خامنهای: از آنجاکه سید مجتبی خامنهای و سردار حسین طائب، حضور قاسم سلیمانی را مانعی برای آینده خود میدیدند، به محض کشته شدن قاسم سلیمانی، به سردار وابسته حسین سلامی، فرماند دادند به سرعت سردار سرکوبگر در داخل و خارج از کشور، حسین زاده حجازی را برای جانشینی سردار قاآنی معرفی کند تا این مقام توسط قاآنی به فرد دیگر سپرده نشود و آنها این مقام را در اختیار داشته باشند و بتوانند بر امور مربوط به این نیرو نظارت و در امور آن دخالت داشتهباشند .
سردار حسین زاده حجازی کیست؟ در زیر به پیوند زر و زور و تزویر رانت خواران، (سرداران و روحانیون)، اشاره میشود تا حداقل جایگاه سردار حسین زاده حجازی و سردارانی دیگر را در رابطه با روحانیون مفتخوار و رانتخواران سرمایه دار که به نام انجمن خیریه مشغول جارو کردن اموال و داراییهای ملت هستند را نشان دهیم.
اگر خوانندگان به یاد داشته باشند، چندی پیش احمد توکلی در رابطه با غسال مصباح یزدی سخن گفته بود و مرده شور را از ابر بدهکاران بانکی معرفی کرده بود. این ابر بدهکار بانکی یکی از رانتخواران بزرگ وابسته به دستگاه ولایت مطلقه فقیه میباشد که با قرارگرفتن در کنار سرداران و روحانیون، هم باج میگیرد و هم باج میدهد؛ هم امور خیریه را رهبری میکند. از سرداران حجازی تا جزینی درچه گرفته تا خاندان مهدوی کنی و پناهیان(مداح بیت رهبری)، کاظم صدیقی(امام جمعه موقت تهران) و ابوترابی (امام جمعه موقت تهران)،…. همه را در تیم خود دارد. تا جایی که در گروه افرادی قرار گرفته که تولیت استان قدس رضوی را در کنار محمدباقر فرزانه(امام جمعه موقت مشهد) و محسن قمی(رییس سازمان تبلیغات اسلامی)، غلامعلی حداد عادل، سردار محمدحسین صفارهرندی، علی کریمی قدوسی(برادر کریمی قدوسی نماینده مجلس) و انسیه خزعلی و…. را در پرونده، همراه خود دارد
این غسال(مرده شور)، رضا مطلبی کاشانی نام دارد که گاهی اوقات برخی از روحانیون را در خانه خود غسل کرده و کفن میپوشاند. مانند ایت آیهالله حق شناس و… او همان صاحب تک ماکارون است که خانهای را با حجه الاسلام پناهیان به شراکت ساخت ولی پناهیان گفت که زندگی او را مانند خمینی و خامنهای دوستان تامین میکنند!
گفته میشود اکثر اعضای خانواده مطلبی ساکن کانادا هستند و یکی از فرزندان او داماد ابوترابیفرد امام جمعه تهران میباشد. در ادامه به برخی از مراکزی که رضا مطلبی کاشانی با برخی ازسرداران و روحانیون تشکیل داده می پردازیم که سرداران سپاه ازجمله حسین زاده حجازی را مشاهده مینمایید.
مؤسسه آموزشی امام خمینی، سال ۹۱، مطلبی نفر اول فهرست شش نفره مؤسسان مؤسسه پژوهشی آموزشی اندیشههای امام خمینی بود. اگر نام ۵ نفر دیگر را مرور کنیم، به اسامی آشنایی میرسیم، مشهورترین آنها کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران است که با مطلبی در مؤسسه فعالیت دارد. نام دیگری سید مهدی خاموشی است که زمانی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی بود. او هماکنون با رضا مطلبی کاشانی در مؤسسه آموزشی امام خمینی حضور دارد. خاموشی ریاست سازمان اوقاف و امور خیریه کل کشور را نیز برعهده دارد. نام برادر دیگر خاموشی برای نخستین بار در ماجرای فساد پتروشیمی مطرح شده اما هنوز دادگاه او را احضار نکرده است(او برادر همسر محمود لولاچیان میباشد که در واقع دایی همسر سید میثم خامنهای ، کسی که گفته میشود با روح الله زم ارتباط داشتهاست)
سردار محمد حجازی جانشین فرمانده قدس سپاه و غلامرضا فیاضی نماینده خراسان شمالی در مجلس خبرگان رهبری از دیگر مؤسسان این مؤسسه آموزشی هستند.
مجمع خیرین امید کشور شرکت دیگری است که رضا مطلبی کاشانی در هیات مدیره آن حضور دارد. حبیب الله بور بور (پدر سارا بور بور همسر مجتبی رضا خواه نماینده مجلس یازدهم ) و مجتبی رحماندوست در هیات مدیره این شرکت حضور دارند. بوربور عاشق تشکیلاتسازی است و حزبی به نام «جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی» هم دارد. آن طور که مؤسسان این حزب میگویند جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی برای مقابله با تهدیدهایی نظیر حادثه دوم خرداد ۷۶ و حادثه کوی دانشگاه در تیرماه ۷۸ تشکیل شد.
مؤسسه علمی فرهنگی علامه عسگری، مؤسسه دیگری است که نام رضا مطلبی کاشانی در میان مدیران آن دیده میشود. از سال ۹۲ در این شرکت رضا مطلبی کاشانی به سمت رئیس هیات مدیره و خزانهدار و اسدالله امیراصلانی به سمت عضو هیات مدیره و مدیرعامل انتخاب شدند. امیر اصلانی متهم ردیف اول پرونده مشهور به المکاسب بود که در نهایت تبرئه شد.
بنیاد خیریه غدیر، بنیاد دیگری که رضا مطلبی کاشانی در آن حضور دارد. مطلبی در این مؤسسه با مرتضی نبوی، سید مصطفی میرلوحی و ابراهیم انصاریان (نزدیکان مهدوی کنی) در بنیاد خیریه غدیر نیز همکاری دارد. فرد دیگری که نام او در بنیاد خیریه غدیر دیده میشود، داوود مددی است. مددی از جمله همراهان محمود احمدی نژاد در دوره ریاستش بر شهرداری تهران بود.
داود مددی باجناق مسعود زریبافان است و از مدیران شرکت «یاتاقان بوش» بوده است که گفته میشود وابسته به عباس ایروانی است.
کمک مردمی به مؤسسه غیر دولتی کمکهای مردمی به بیماران سرطانی که بعدا به نام شناخت و مهار سرطان (شمس) تغییر نام داد، نام یکی دیگر از مؤسسات غیر انتقاعی است که امیر اصلانی در آن حضور دارد. مهمترین شریک او در این شرکت، علیرضا زاکانی رئیس فعلی مرکز پژوهشهای مجلس است. جالب اینکه وقتی نام این مؤسسه به شناخت و مهار سرطان تغییر کرد، زاکانی و مطلبی همزمان از آن خارج شدند.
خیریه و نیکوکاری ریحانه، شرکت دیگر مطلبی کاشانی است. این خیریه سه عضو هیات مدیره دارد. دو نفر اول رضا مطلبی کاشانی و مهرداد نوری هستند (فردی که در سایر شرکتهای رضا مطلبی نیز حضور دارد و به نوعی مهمترین شریک او محسوب میشود. از «تک ماکارون» و «آرد داران» تا «زایشگاه الوند» و البته همین خیریه ریحانه)
نفر سوم علیرضا جزینی درچه است. سردار جزینی تا سال ۹۵ قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بود و بعد از آن مشاور و رییس دفتر جانشین فرماندهی کل قوا در امور ناجا شد و از آن زمان به صورت رسمی در این مؤسسه حضور دارد.
سید مجتبی، مدتها است که سایه خود را بر فرماندهان سپاه گسترانده است. تا مگر بعد از پدر، سپاه حامی او در جانشینی باشد. او حضور خود در این نیرو را الزامی میداند اما هنوز به نتیجه کامل نرسیده است زیرا افراد و جناح های دیگری نیز در این نیرو حضور دارند.
این جناح بیشتر در لبنان تأثیرگذار است. زیرا سردار حسین زاده حجازی سالها در ان کشور در اموزش نیروهای حزب الله شرکت داشتهاست.
● دوم: جناح وابسته به سردار قاآنی:
نیروهای سپاه قدس بعد از کشته شدن سردار سلیمانی به دلیل ارتباط با سردار قاانی، تا حدی با او همراهی کردند و در این تغییر، جالب اینکه نماینده ولی فقیه در این نیرو، یعنی علی شیرازی (برادر محمد شیرازی رییس دفترنظامی خامنهای در بیت او)، بنا به دلایلی از این نیرو خارج و به جای او محمدی سیرت جانشین شد.
جابجایی سردار «حجه الاسلام» علی شیرازی نباید بیدلیل باشد زیرا او سالها در این مقام بود. اینکه چرا بعد از آمدن سردار قاآنی از این مقام برکنار شد؟ پرسشی است که زمان پاسخ آن را در اختیار خواهد گذشت. هر چند که با توجه به موقعیت جدید او در قرارگاه ثارالله، میتوان این احتمال را داد که مجتبی و محمد شیرازی در کار یک دست کردن قرارگاه ثارالله برای سرکوب جنبشهای مردم هستند.
در تاریخ 15 آذرماه، «حجهالاسلام سردار علی محمدی سیرت با نام قبلی محرم امیر آبادی نماینده ولی فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران به جای سردار «حجهالاسلام علی شیرازی» معرفی شد. او از شاگردان «درس خارج» خامنهای میباشد و سالها در این نیرو مقامات ارشد را در اختیار داشته است. در عین حال، او سرپرست و رئیس سابق سازمان اوقاف و امور خیریه کل کشور و دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم نماینده ولی فقیه است. او همچنین سرپرست پیشین مدرسه عالی فقه تخصصی، یکی از مدارس چهارگانه مجتمع آموزش عالی فقه است.
در این مراسم با حکم نماینده ولی فقیه در سپاه، «حجهالاسلام» علی محمدی سیرت به عنوان مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس سپاه معرفی و از تلاشها و خدمات «حجهالاسلام»علی شیرازی در مدت نزدیک به یک دهه تصدی مسئولیت نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس تجلیل شد.
محمدی سیرت تا قبل ازاین مقام، در مشاغل زیر انجام ماموریت مینمود:
• مسئول بسیج استان مرکزی در دوران دفاع مقدس
• مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه استان مرکزی
• مسئول نمایندگی ولی فقیه در ستاد مشترک سپاه
• مسئول نمایندگی ولی فقیه در سازمان حفاظت اطلاعات سپاه
• مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه
• مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج سپاه
• ریاست دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم قم
• مسئول دفتر تأیید شرعی ضوابط نمایندگی ولی فقیه در سپاه
• مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس سپاه
از کسانی که هنوز در کنار قاآنی هستند میتوان به سرداران زیر اشاره کرد که سالها در نیروی قدس در کنار قاآنی بودهاند:
● سردار محمد رضا فلاح زاده(ابو باقر)، معاون هماهنگ کننده نیروی قدس سپاه
● سردارمحمد ابراهیم اوحدی، از مسئولان سپاه قدس در رابطه با طالبان افغانستان
● سردار احد کریمخانی معاون سیاسی نیروی قدس
● سردار حسین اکبری، معاون فرهنگی سپاه قدس
این جناح بیشتر در افغانستان و تا حدی یمن تأثیر گذار هستند.
● سوم: جناح نزدیک به سردار محسن رضایی و محمد باقر ذوالقدر:
جناحی که از ابتدای انقلاب، همه چیز را از آن خود میدانست و برای رسیدن به مقصود دست به هرکاری، ازجنایت و خیانت تا ترور و تقلب و فساد مالی میزد، هم اکنون نیز به دنبال دستاوردی بیشتر در نیروی قدس می باشد
در دور دوم انتخابات مجلس پنجم، محسن رضایی، فرمانده سپاه، پس از سخنان خامنهای در نوروز سال ۷۵، از وظیفهی سپاه برای تاثیرگذاری بر انتخابات مجلس سخن گفت.
در آستانهی دور دوم انتخابات، در جمع پاسداران لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص)، او گفت: «آقای هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور، چندین بار نوشتند که کارخانجات به حزباللهیها واگذار شود و از این مصوبه یکونیم سال میگذرد اما عملا کاری صورت نگرفته.» و از پاسدارها خواست برای دفاع از ارزشهای انقلاب در صحنه حاضر باشند: «نباید بنشینید و فقط توپ و تانک یاد بگیرید… امروز روزی است که لشکر حضرت رسول باید اولین عملیات سیاسی پرافتخار خودش را انجام دهد… لشکر حضرت رسول باید به میدان بیاید و به حزبالله رأی بدهد. نیروهای حزباللهی بهطور طبیعی باید حکومت در اختیارشان باشد… خبر انتخابات تهران در تمام دنیا صدا میکند. شما باید با حضورتان در تهران واقعا ثابت کنید حزباللهیها تعدادشان چقدر است. در مرحلهی اول انتخابات، وضع نیروهای سپاه چیز دیگری بود. اما پس از سخنان رهبری در ابتدای سال در مشهد، که به صراحت از خطری اسم بردند، «دیگر توجیه و بهانهای نداریم که بنشینیم و مثل گذشته عمل کنیم.» (کیهان، ۲۹ فروردین ۷۵)
بعدها، سردار ذوالقدر نیز از عملیات چند لایه در تقلب انتخاباتی سخن راند تا نشان دهد که همانند محسن رضایی سودای ادامه دادن به خورد و برد را درسر می پروراند.
با مرگ قاسم سلیمانی و فرتوت شدن خامنهای و به تدریج بیدست و پا شدن او در منطقه و سپاه قدس، گروهی دیگری نیز در حال سر بر آوردن است. این گروه به سردار محسن رضایی نزدیک است. از جمله، سردار ایرج مسجدی سفیر ایران در عراق و باجناق سردار محمد باقر ذوالقدر، یار با وفای سردار محسن رضایی و دوست نزدیک محمد باقرقالیباف نیز داعیه به قدرت رسیدن در این نیروی بی سرو سامان (سپاه قدس) رادارند. سردار ایرج مسجدی در خلال جنگ ایران و عراق از اعضای سپاه پاسداران بود و ریاست ستاد قرارگاه رمضان را برعهده داشت، که نخستین قرارگاه برونمرزی سپاه بشمار میآمد. فرمانده آن قرارگاه باجناق سردار محمد باقر ذوالقدربود.
احمد مسجدی سالهاست که در عراق با نیروهای حشدالشعبی ارتباط بر قرار کردهاست. به گونهای که در دو بار سفر سردار قاآنی به عراق، او بود که به سردار قاآنی خط میداد که با چه کسانی دیدار کند. به نیروهای وابسته به ایران نیز خط میداد که درگفتگو با سردار قاآنی چه طلب کنند و چه ارتباطی را بر قرار نمایند .
در شرایط کنونی که سردار قاسم سلیمانی کشته شده و قاآنی نیز از توان او برخوردار نیست، ایرج مسجدی تلاش بیهودهای را در عراق و سوریه بعمل میآورد. چراکه نتیجهای برای این نیرو و ایران ببار نیاورده است. به خبر زیر توجه فرمایید:
سایت خبری مشرق، وابسته به سپاه، در گزارشی کوتاه با ارائه جدول و نمودار و با مقایسه میزان صادرات ترکیه و ایران به سوریه در خلال جنگ داخلی این کشور، نتیجه گرفته است که جمهوری اسلامی به رغم مناسبات تنگاتنگ با رژیم سوریه و داشتن قرارداد تجارت آزاد با این کشور بهره چندانی از دسترسی به بازار سوریه نبرده است.
بنا بر این مقایسه که بازه زمانی آبان ۱۳۸۹ تا آبان ۱۳۹۹ را در برمیگیرد، ترکیه به رغم قطع مناسبات اقتصادی با سوریه و ممنوعیت صدور کالا به این کشور مجموعا ۴ میلیارد دلار صادرات به سوریه، همسایه جنوبی خود داشته است. این در حالی است که ایران در این مدت تنها یک میلیارد صادرات به سوریه داشته است.
مشرق مینویسد: «ممنوعیتهای ایجادشده برای ترکیه و برخی دیگر از شرکای تجاری سوریه، فرصت بیبدیلی برای ایران به جهت گسترش حضور اقتصادی در آن کشور فراهم آورده بود که ایران با حضور کمرنگ خود نتوانست از آن بهره ببرد. در واقع صادرات ایران به سوریه (در این ۱۰سال) نهتنها افزایش نیافت بلکه بهشدت کاهش یافت و از ۵۱۶ میلیون دلار در سال ۸۹ به زیر ۱۰۰ میلیون دلار در سال جاری رسیده است.»
بنا بر آمار، تقریبا در همه مناطق اطراف ایران، جمهوری اسلامی از دسترسی به بازارهای آنها عقب مانده و حضور و نفوذش عمدتا امنیتی و نظامی و توأم با هزینه بوده است. در همین چارچوب، ایران در بازار عراق، همسایه دیوار به دیوار خود نیز عرصه را کم و بیش به ترکیه و کشورهای دیگر واگذاشته است، امری که کارشناسان علاوه بر کیفیت نازلتر کالاهای ایرانی، به ضعف مدیریت در بازاریابی و تنشهای بینالمللی و منطقهای ایران و تحریمها علیه این کشور هم مرتبط میدانند.
در سالهای اخیر یکی از توجیهات حضور فعال نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه، محملسازی برای توسعه بازارهای ایران و ایجاد مناطق انضمامی و مکمل برای اقتصاد این کشور عنوان شده است.
سردار رستم قاسمی، فرمانده اسبق قرارگاه خاتمالانبیا و وزیر نفت در دولت محمود احمدینژاد، اخیرا در مصاحبه با سایت برنا گفت: «من در مصاحبهای جزئیات مابهازایی را که از سوریها گرفتهایم، آوردهام. ما امروز به راحتی به دریای مدیترانه متصل هستیم و این بزرگترین دستاورد ژئوپولتیکی ایران بوده و دستاورد بزرگی است که میتواند به دستاوردهای اقتصادی ما توسعه ببخشد… امروز هم لقمه ۴میلیارد دلاری بازسازی سوریه از این موارد است. امروز مپنا در سوریه نیروگاه میسازد تا برق خود را بفروشد و درآمد کسب کند. قیمت تمام شده سیمان در ایران ۲۲ دلار بیشتر نیست. این سیمان به قیمت ۸۰ دلار در سوریه خرید و فروش میشود. اینها ظرفیتهای اقتصادی حضور ایران در سوریه است.»
این سخنان قاسمی با تازهترین آمار ارائه شده در سایت مشرق، نزدیک به سپاه قرابتی ندارد. علاوه بر آن در ماههای اخیر خبرهای زیادی در رسانهها از خیز عربستان و امارات برای احیای رابطه با سوریه و کمکهای گسترده به این کشور برای بازسازی خبر میدهند که از جمله با هدف دورکردن رژیم اسد از جمهوری اسلامی صورت میگیرد.
سردار مسجدی مسئولیت نیروهای وابسته به ایران در عراق و سوریه را بر عهده دارد اما او نیز، مانند دیگر سرداران، محکوم از دست دادن موقعیتهایی «ژئوپلیتیک» است که، رژیم با شرکت در جنگهای عراق و سوریه، گمان میبرد بدست آورده است.