بعضی از این توافق نامه جدید استبداد ولایت مطلقه فقیه دفاع و سعی میکنند برایش توجیه بسازند. البته همین افراد در مورد ۱۰۵ تعهد یکجانبه، علیه حقوق ملی که به برجام معروف شد هم همین دفاعها را میکردند. استدلالهایشان کدام است؟ میگویند وضعیت بد کشور را نمی بینید که زیر فشار تحریم ها، ساختارهای اقتصادی و اجتماعی ضعیف شده اند و ملت هر روز بر اثر کمبودها زندگی سختی را میگذارند؟ مدعی میشوند که تقصیر امریکا و متحدانش است که با تحمیل تحریم ها چاره ای جز امضاء این توافق نامه با دولت چین و شاید فردا با دولت روسیه نگذاشتند؟ و مدعی هستند که با این توافق نامه، ارز به کشور سرازیر میشود و وعده آبادانی و زندگی بهتر در زیر حمایت کشور سلطه گر را میدهند. آیا راست میگویند؟ نه، چرا؟ چون۱- علت تحریم ها را باید پرسید؟ علاوه بر هدف شوم سلطه گران، علت دیگراستبدادی است که تمامیت خواهان با کودتا علیه انقلاب تاسیس کردند و برای حفظ آن از هیچ خیانت و جنایت کوتاهی نکرده و نمیکنند و حفظ استبداد را اوجب واجبات خود می دانند و دوباره محور تصمیم گیری برای وطن را بجای حفظ حقوق ملی، امریکا قرار دادند و کشور را برای استبداد خود زیر سلطه بردند. ۲- اگر اولین توافق نامه استبداد ولایت مطلقه فقیه بود، میشد بدون بدبینی از خود پرسید: امضاء توافق نامه بین یک استبداد ضعیف شده در یک کشور زیر سلطه با یک ابر قدرت سلطه گر چه عاقبتی میتواند داشته باشد؟ اما این اولین توافق نامه نیست. تعهد نامه های دیگر کدام ها بودند؟
۱–تعهد نامه ای که به اسم قرار داد الجزیره برای آزادی گروگانهای آمریکائی علیه حقوق ملی که کودتاچیان برای تاسیس استبداد، امضاء کردند اولین آنها است. امضاء کننده این خیانت، بهزاد نبوی بود که امروز خود را اصلاح طلب میخواند ، این قرارداد در پی زد و بندهای پنهانی کودتاچیان با نامزد حزب جمهوریخواه وقت ، رونالد ریگان علیه حقوق ملی تنظیم شده بود که به اکتبر سوپرایز و ایرانگیت معروف شدند.۲- فراموش نکردیم که باز هم برای حفظ استبداد، کودتاچیان، با شعار جنگ نعمت است، درخواست صلح صدام و پذیرش شکست و قبول دولت عربستان برای پرداخت غرامت را نپذیرفتند و این پیروزی را برای بقای خودشان از ملت و ارتش ایران دزدیدند و بعد از هشت سال جنگ به سود منافع قدرتهای خارجی و علیه حقوق ملی، به قول خمینی با نوشیدن جام زهر، قطعنامه پایان جنگ را امضا کردند.۳- بعد از آن، ۱۰۵ تعهد یکجانبه علیه حقوق ملی که بنام برجام معروف شد را امضا کردند ،۴- بعداز آن قرار داد، قبول کم کردن سهم ایران در دریای خزر را به درخواست روسها فقط برای بقای استبداد، امضا کردند. پس نمیتوانیم خیانتی جدید از این استبداد که بقای استبدادش را اوجب واجبات خود خوانده پیش بینی نکرد و از عاقبت آن هراس نداشت. میدانیم که در کشورهای زیر سلطه چون کشور ما، استبداد بدون وابستگی و وابستگی بدون استبداد ممکن نبوده و نیست. میدانیم که کودتاچیان علیه انقلاب که استبداد ولایت مطلقه فقیه را بنام اسلام، ضد قرآن و ضد ایران ساختند که بگفته مرحوم آیت الله منتظری عین شرک است وابسته بوده و هستند. پس این مدافعان چرا از این نوع تعهدها در این چهل سال حمایت کرده اند؟ چون ملت ایران را لایق دمکراسی در استقلال و آزادی نمیدانند و ضعف خود را به ملت ایران نسبت میدهند و در این چهل سال دانسته یا نادانسته برای بقای استبداد عمل کرده و میکنند. آیا این قرارداد آخرین خیانت کودتاچیان خواهد بود؟ نه. چرا؟ چون کودتاچیان هر لحظه می بایست پاسخگوی نیازهای جدید استبداد باشند و بنابراین هر لحظه که سلطه گر لازم بیند، تعهد جدیدی ایجاب می کند.
سعی کردم کوتاه بنویسم که چرا با آنها که در امضاء این تعهدنامه با دولت چین، خیانتی جدید را می بینند، هم نظرم، چون می بینم استبداد ولایت مطلقه فقیه در مقابل یک ابر قدرت که هر کجا رفته فقط بنفع منافع خود و علیه حقوق ملت هایی که آنجا رفته عمل کرده تعهد نامه ای جدید امضا میکند. می بینم، استبداد ضعیف شده، برای بقایش خیانتی جدید، علیه حقوق ملی و بنفع منافع دولت سلطه گر چین( و اگر مانع نشویم بعد از آن بنفع منافع دولت سلطه گر روسیه) امضا میکند، با ما است با نابودی استبداد در پندار با پاک کردن اصالت دادن به زور از آن و در عینیت با اعتراض به این تعهدنامه سعی کنیم وطن را در استقلال از زیر سلطه خارج سازیم. شاد باشید. حمید رفیع