به تازگی متنی با امضای 31 نفر و به تاریخ 20 فروردین 1400 با عنوان «به اعضا و هیات دبیران موقت کانون نویسندگان ایران» در فضای مجازی منتشر شده است. این متن یکسره بی اعتبار و برخلاف اساسنامه ی کانون نویسندگان ایران است. اساسنامه ی کانون متنی است شامل 47 ماده که در مجمع عمومیِ سال 1378 به تصویب رسیده است. این مواد ضمن تعریف رابطه ی اعضای کانون با یکدیگر آنان را موظف به رعایت ضوابط تشکیلاتی بر اساس دو مفهوم اختیار از یک سو و مسئولیت از سوی دیگر می کند. این مفاهیم با یکدیگر رابطه ی متقابل دارند، به این معنا که عضو کانون از یک سو نمی تواند در قبال اعمالش مسئول باشد بی آن که اختیار داشته باشد و، از سوی دیگر، نمی تواند مختار باشد بی آن که مسئولیت بپذیرد. آنچه متن مورد بحث در اینجا را مغایر اساسنامه و بدین سان بی اعتبار می کند تخطی از اصل اخیر است، و همین تخطی است که تنظیم کنندگان متن را به تلاش برای تخریب کانون در پوشش عوام فریبانه ی «انتقاد» کشانده است. برای اثبات تخطیِ متن فوق از اساسنامه ی کانون می توان از جمله به دلایل زیر اشاره کرد:
1-شماری از امضاکنندگان متن اساساً عضو کانون نویسندگان ایران نیستند و از همین رو حق امضای هیچ متنی را به عنوان «عضو کانون نویسندگان ایران» ندارند: برخی از این افراد عضویت شان یا تعلیق شده و یا در دست بررسی است، برخی دیگر مدت هاست حق عضویت نپرداخته اند و سال هاست که نه تنها در هیچ یک از فعالیت های کانون شرکت نکرده اند بلکه حتی هیچ نشانی از آنان در مجامع عمومی و جلسات مشورتیِ ماهانه ی کانون دیده نشده است – حال آن که طبق ماده ی 13 اساسنامه ی کانون عضویت کسی که بیش از 9 ماه حق عضویت نپرداخته باشد به حالت تعلیق در می آید و بدین سان تا زمان برگزاری مجمع عمومی عضو به شمار نمی آید – و شماری نیز، که پیشتر عضو کانون بوده اند، اکنون در خارج کشور یعنی بیرون از حوزه ی جغرافیایی فعالیت کانون نویسندگان ایران اقامت دارند و همین امر امکان حضور آنان در ارکان کانون، از جمله مجمع عمومی و هیئت دبیران، و یا جلسات مشورتیِ ماهانه را منتفی می کند و از همین رو نمی توانند عضو کانون باشند.
2- دلایل تنظیم کنندگان متن در مورد برگزاری مجمع عمومی کانون و انتخابات تکمیلیِ اخیر – که از آن با عنوان غیراساسنامه ایِ انتخابات «میان دوره ای» یاد شده است – هیچ گونه وجاهت اساسنامه ای ندارد. پیش تر، هیئت دبیران و برخی دیگر از اعضای کانون به این عدم وجاهت پرداخته اند. با این همه، در اینجا نیز بار دیگر جهت اطلاع عموم مردم این نکته توضیح داده می شود.
دوره ی تصدی هیئت دبیران کانون (منتخب مجمع عمومی مورخ بهمن 1397) طبق اساسنامه می باید در بهمن 1398 پایان می یافت و، از همین رو، قرار بود در اسفند ماهِ این سال مجمع عمومی برگزار شود و تمام اقدام ها برای برگزاری این مجمع حتی در جزییات تدارک دیده شده بود. اما با همه گیریِ ویروس کرونا و با استناد به مادۀ 41 اساسنامۀ کانون این امر به تعویق افتاد و به این ترتیب دوره ی تصدی هیئت دبیران تمدید شد. آن چه این ماده تحت عنوان «اداره ی کانون در دوره های بحران احتمالی» مقرر می دارد چنین است: «در صورتی که به دلیل بروز بحران های سیاسی و اجتماعی پس از انقضای مدت ماموریت هیئت دبیران امکان تشکیل جلسه ی مجمع عمومی عادی کانون در موعد مقرر برای انتخاب اعضای جدید هیئت دبیران حتی با نصاب مقرر در بند الف ماده ی 18 این اساسنامه نیز فراهم نباشد مدت ماموریت هیئت دبیران تا عادی شدن شرایط و امکان برگزاری مجامع عمومی کانون خود به خود تمدید خواهد شد.» چنان که پیداست این ماده از اساسنامه دوره ی تمدید تصدی هیئت دبیران را با صراحت و شفافیت کامل تا زمان «عادی شدن شرایط و امکان برگزاری مجمع عمومی» اعلام کرده است. به این ترتیب، از آنجا که نه فقط در اسفند 1398 بلکه در اسفند 1399 نیز امکان برگزاری مجمع عمومی کانون حتی با در نظرگرفتن بند الف ماده ی 18 وجود نداشت، و به ویژه با توجه به این که اولویت نخست کانون همیشه برگزاری مجمع عمومی به صورت حضوری و حقیقی بوده و نه مجازی، دوره ی فعالیت هیئت دبیران می بایست تا «عادی شدن شرایط» تمدید می شد و چنین نیز شد (بند الف ماده ی 18 از این قرار است: «جلسات مجمع عمومیِ عادی، سالانه یا به طور فوق العاده، با حضور بیش از نصف اعضای کانون رسمیت می یابد. در صورتی که پس از دعوت اول حد نصاب مزبور حاصل نشود، مجمع برای بار دوم و برای تاریخی که نباید زودتر از ده روز و دیرتر از یک ماه پس از تاریخ مقرر برای جلسه اول باشد با حضور بیش از یک سوم اعضا تشکیل خواهد شد و در صورتی که حد نصاب مزبور نیز حاصل نشود، مجمع برای بار سوم وطبق شرایط زمانیِ پیش گفته دعوت خواهد شد و با حضور بیش از ده نفر رسمیت خواهد یافت. تصمیمات مجامع عمومی عادی، سالانه یا به طور فوق العاده، با اکثریت مطلق اعضای حاضر در جلسه معتبر است»). اما در این میان اتقاقی پیش آمد و آن این بود که شمار اعضای هیئت دبیران از 10 نفر به 5 نفر رسید (دو تن زندانی شدند، دو نفر استعفا دادند و عضو عزیزی نیز درگذشت). ناگفته پیداست که فعالیت هیئت دبیران و رسمیت جلسات آن – از جمله در شرایط تمدید فعالیت این هیئت طبق ماده ی 41 – مستلزم برقراری حد نصاب است که طبق آن شمار دبیران در هر جلسه نباید کمتر از 5 تن باشد. چنین بود که برای جلوگیری از شکستن حد نصابِ جلسات هیئت دبیران و تعطیل کانون راهی جز اجرای بخش پایانیِ ماده 23 اساسنامه باقی نماند. در این بخش از ماده ی 23، چنین آمده است: «در صورتی که پیش از پایان مدت تصدی هیئت دبیران، شمار دبیران اصلی و جانشین به پنج نفر کاهش یابد، هیئت دبیران موظف است جلسه ی مجمع عمومی عادیِ به طور فوق العاده ی کانون را برای تکمیل تعداد اعضای اصلی و انتخاب دبیران جانشین تازه دعوت کند.» روشن است که با توجه به ماده ی 41، عبارت «پیش از پایان مدت تصدی هیئت دبیران» هیچ معنایی جز «عادی شدن شرایطِ» ناشی از بحران کرونا و امکان برگزاری مجمع عمومی ندارد. اما، چنان که می بینیم، هیئت دبیران برای اجرای ماده ی 23 نیز می بایست مجمع عمومی برگزار کند. یعنی هیئت دبیران موظف بود برای جلوگیری از شکسته شدن حد نصابِ جلسات خود مجمع عمومیِ عادی به طور فوق العاده را فرا بخواند. اما امکان برگزاری مجمع عمومی به همان دلیلی که در بالا آمده وجود نداشت و همچنان ندارد. بدین سان، هیئت دبیران بر سر یک دو راهی سرنوشت ساز قرارگرفت: 1- تن دادن به شکسته شدن حد نصابِ جلسات خود و تعطیل کانون، و 2- منحصر کردن دستور جلسه ی مجمع عمومی به صرفِ اجرای انتخابات آن هم به صورت غیرحضوری و مکاتبه ای. بدیهی است که هیئت دبیران می بایست بی هیچ تردیدی راه دوم را برگزیند، چنان که برگزید. شایان ذکر است که انتخابات مکاتبه ای در کانون بی سابقه نیست و پیش تر نیز در سال 1387 برگزار شده است، چنان که انتخابات برای تکمیل اعضای هیئت دبیران نیز قبلاً در سال 1395 صورت پذیرفته است.
بنابراین، هیچ یک از ایرادهایی که امضاکنندگان متن مورد بحث به هیئت دبیران گرفته اند وارد نیست. هیئت دبیران طبق اساسنامه نمی توانسته است مجمع عمومیِ حضوری برگزار کند و به همین دلیل این کار را نکرده است و تا زمان عادی شدن شرایط ناشی از کرونا نخواهد کرد. چنان که در بالا گفته شد، بر بستر اجرای ماده ی 41، معنای عبارت «پیش از پایان مدت تصدی هیئت دبیران» در ماده ی 23 فقط عادی شدن شرایط و امکان برگزاری مجمع عمومیِ حضوری طبق موازین و مقررات اساسنامه می تواند باشد.
3- با توجه با نکات بالا، «موقت» نامیدن هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران و به ویژه سیل اتهام های یکسره ناروا و بی اساسی که تنظیم کنندگانِ متن مورد اشاره متوجه این هیئت کرده اند، از قبیل «تخلف ها و تصمیم گیری های آسیب رسان»، «اعمال سانسور و تبعیض در استفاده از تریبون رسمی کانون»، «هتک حیثیت، پرونده سازی و برچسب زنی به اعضای کانون»، «اتهامزنیهای امنیتی، هتاکی و استفاده از ادبیات نامناسب»، «هژمونی طلبی و پدرخوانده پروری و مریدبازی»، «شیوه های مستبدانه، منش های فردگرایانه و فرصت طلبانه» و … که برای هیچ یک از آنها هیچ مصداق و دلیلی آورده نشده، فقط و فقط برای پوشاندن ناتوانی و درماندگی محض تنظیم کنندگان متن از اثبات ادعای تخلف هیئت دبیران از منشور و اساسنامۀ کانون است. بدیهی است که کانون چنین متن دروغین، بی اساس، و تشکیلات ستیزانه را در رسانه های خود منتشر نمی کند و نخواهد کرد. رسانه ی کانون تریبون نویسندگان مستقل و آزادی خواه است و نه ظرف تخریب منشور و اساسنامه ی کانون در پوشش دروغین دفاع از آنها. وانگهی، چنان که در تمام رسانه های کانون آمده و کانون همیشه بر آن تأکیده کرده است، مسئولیت مطالبی که با امضای شخصی در این رسانه ها منتشر می شود صرفاً متوجه عضو امضاکننده ی مطلب است و نه کل کانون نویسندگان ایران. و نکته ی آخر این که اگر مخاطب این متن هیئت دبیران کانون است به راستی ارسال همزمان آن برای «اعضا» چه معنایی دارد؟ به فرض این که هدف امضاکنندگان از ارسال متن برای هیئت دبیران رساندن انتقاد خود به گوش هیئت دبیران باشد. در این صورت قاعدتاً این متن نخست می بایست برای هیئت دبیران ارسال می شد و درصورتی که این هیئت به آن پاسخ نمی داد آن گاه برای اعضا فرستاده می شد. همین ارسال همزمان یک متنِ سراسر اتهام و آکنده از توهین همزمان برای اعضا و هیئت دبیران نشان می دهد که هدف امضاکنندگان این متن نه انتقاد از هیئت دبیران بلکه شوراندن اعضا بر ضد این هیئت و بدین سان تخریب کانون است، هدفی که البته شرکت اکثریت مطلق اعضا در انتخابات تکمیلی نشان داد خیال باطلی بیش نبوده و نیست.
فرجام سخن آن که کانون نویسندگان ایران به سهم خود خواهد کوشید که فضای هوچی گری و جار و جنجال و اتهام زنی به قصد تخریب کانون را به فضای مبارزه ی نظری بر اساس منشور و اساسنامه ی کانون تبدیل کند و بدین سان نقاب دروغین «انتقاد» را از چهره ی تخریبگران بردارد و ماهیت واقعی آنان را به جامعه نشان دهد. بدیهی است که کانون در این کوشش برحق خود حساب منتقدان را از مخربان جدا خواهد کرد و فضا را برای اعضای منتقد باز خواهد گذاشت تا آزادانه کانون را به نقد بکشند. ملاک تشخیص نقد از تخریب نیز همانا منشور و اساسنامه ی کانون است.
کانون نویسندگان ایران
30 فروردین 1400