back to top
خانهابوالحسن بنی صدرمقالات و مصاحبه هابنی صدر: چهار مسئله اساسی که آقای احمدی نژاد به رهبری نسبت...

بنی صدر: چهار مسئله اساسی که آقای احمدی نژاد به رهبری نسبت می دهد.


رادیو عصر جدید
: اخیرا آقای رهبر شدیدا شروع به دفاع از آقای احمدی نژاد کرده است و گفته که باید خوبی های او را دید، ایشان زیر سازی هائی کرده و بسیاری کارهای خوب او را نادیده می گیرند ، از طرفی گفته می شود دفاع رهبر از آقای احمدی نژاد برای ساکت کردن او می باشد و در واقع به او باج می دهد. از طرف دیگر آقای روحانی علی رغم شعارهائی که قبل از انتخابات در مورد حل مشکلات اقتصادی و فرهنگی برای جلب مردم به خود داده بود بعد از انتخابات می گوید که مشکلات خیلی زیاد است و شعار می دهد که انتظار زیادی نداشته باشید. شایع شده است که ایشان دارد به آقای احمدی نژاد حمله می کند و احمدی نژاد را بهانه کرده برای اینکه به مردم بگوید انتظارات خود را از من کم کنید و از من معجزه نخواهید. حال می خواستیم نظر شما را در این زمینه ها بدانیم و اینکه آقای احمدی نژاد در میان ارتباط رهبر با رئیس جمهور چه نقشی را بازی می کند چون در حال حاضر آقای احمدی نژاد توجیه همه مشکلات سیاسی و فرهنگی جامعه شده است.

 

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

 

 

 

بنی صدر: این تعارفاتی که این آقایان با همدیگر می کنند ظاهری برای پوشاندن یک باطن و واقعیتی است و آن باطن این است که آقای احمدی نژاد در چهار قلمرو تعیین کننده و مهم  که در واقع تمام قلمروهای کار حکومت نیز هست، مسئولیت ها را بر گردن آقای خامنه ای انداخته است.

در قلمرو اقتصاد، آقای عیسی کلانتری اعلام کرده است که اگر به داد آب های ایران نرسیم و تدارکات برای آن نبینیم، ایران در سی سال آینده تبدیل به بیابان خالی از سکنه خواهد شد و آقای روحانی وارث یک وضعیتی است که در آن نه خزانه پول دارد و نه انبارها آذوقه ومواد غذائی دارد و نه ارزی در اختیار دارند. وزرای اقتصاد آقای احمدی نژاد به نزد آقای روحانی رفته اند برای توضیح وضعیت موجود، پس از توضیحات آقای روحانی گفته است که وضعیت از آنچه ما تصور می کردم وخیمتر است؟ آنان پاسخ داده اند که ما این وضعیت را بطور مداوم و مستمر به مقام معظم رهبری گزارش کرده ایم و هر بار ایشان گفته اند که هر کس از امریکا می ترسد می‌تواند استعفاء بدهد والا ادامه بدهید. یعنی ما مجری سیاست رهبر (اقتصاد مقاومتی) بوده ایم. پس تا اینجا یکطرف می‌گوید که همه چیز خالی است و طرف دیگر نیز می گوید آنچه شده است به دستور رهبر انجام شده است. که این خود مسئولیت سنگینی است، البته باید در نظر داشت که نه آقای روحانی راست میگوید و نه وزرای آقای احمدی نژاد تمام حقیقت را میگویند و نه آقای کلانتری تمام حقیقت را می گوید و سخنان آقای خامنه ای نیز تعارف های بی مزه ای است که دروغ است و خود او نیز میداند که دروغ می گوید. اولا این وضعیت اقتصادی فقط در دوران آقای احمدی نژاد به این روز در نیامده است، اقتصاد چیزی نیست که در ظرف چند روز به این وضع درآمده باشد بلکه سال ها زمینه لازم داشته و این زمینه از همان حکومت آقای رجائی شروع شده است چرا که اقتصاد مصرف محور باسازی  شد و در دوره حکومت آقای هاشمی رفسنجانی وسعت تمام گرفت، همان سیاست در دوره آقای خاتمی ادامه پیدا کرد با این تفاوت که رانت خواری ها توسعه بیشتری پیدا کرد و آقای احمدی نژاد چهار اسب تاخت. در حالیکه ایشان هم از سابقه اطلاع دارد و هم رئیس قسمت مطالعات استراتژیک بوده که کارش تعیین خطوط سیاست اقتصادی و تصدی آن بوده است، پس ایشان تازه وارد نیست که بگوید اگر… میداند و به دنبال این است که مسئولیت را بر گردن احمدی نژاد بیاندازد. همین کار را نیز آقای کلانتری می کند ، ایشان خود وزیر کشاورزی بوده است هم در حکومت آقای میر حسین موسوی و هم در حکومت آقای هاشمی رفسنجانی و هم در حکومت آقای خاتمی. مسئله آب های زیر زمینی ایران از دوره شاه شروع می شود ، خود من اگر بخواهم راجع به هشدارهای که در این مورد داده ام اشاره کنم قطعا بیش از صد مورد خواهد بود، اولین بار یک کارشناس فرانسوی که یکی از بانیان جنبش سبز شد، او به دعوت رژیم شاه به ایران رفت و پس از سنجش وضعیت، گزارشی را تحت عنوان ” ایران در حال تبدیل شدن به بیابان است” را ارائه کرد، خوب آقای کلانتری که می گوید بود و نبود ایران در خطر است، در دوران خود چه عملی را برای بهبود این آب های زیر زمینی انجام داده اید؟ به این ترتیب میبینیم که ایشان نیز دروغ میگوید برای سلب مسئولیت از خود، اما وزرای آقای احمدی نژاد نیز تمام حقیقت را نمی گویند، این درست که مسئولیت اول با آقای خامنه ای است ولی شما آقای احمدی نژاد به سادگی می‌توانستید استعفاء بدهید و به جامعه اطلاع بدهید و چه حقی داشتید که به این سیاست ادامه بدهید؟ شما به قیمت از بین رفتن ایران برای ماندن در مقام تن داده اید. این معنای حقیقی حکومت در این رژیم است. خود این که می گوئید که طبق دستور عمل کرده اید آن هم اقتصاد و کار را به اینجا رسانده اید به این معنی است که دروغ بزرگتر از دروغ است که بگوئید این رژیم از درون قابل اصلاح است. آقای خامنه ای همین آقای احمدی نژاد را با دو بار تقلب ایشان دو بار رئیس جمهور کرد، بنا بر اعتراف خودش و حاصل ایفای نقش تدارکاتچی او هم تدارکچی بیشتر نبوده است.

 این وضعیت اقتصاد ایران است. ایران تبدیل به بیابان می شود، آذوقه ای در انبارها نیست، قیمت ها نیز بعد از شهریور شروع به بالا رفتن می‌کنند، پس شما که خود را کاندیدای ریاست جمهوری کردید، کدام یک از این حقیقت ها را به مردم  گفته اید؟  چطور توانستید که دروغ به این بزرگی به مردم بگوئید؟ آنچنان سخنرانی کردید که انگار دست معجزه گر شما همه چیز را درست خواهد کرد؟

 حال این تنها نیست بلکه آقای احمدی نژاد  مسئله اتم را هم میگوید زیر سر آقای خامنه ای است. یعنی مسئله بحران اتمی مسئولیتش مستقیما با آقای خامنه ای است. در این که مسئولیت مستقیم بحران اتمی با آقای خامنه ای است محل تردید وجود ندارد چون خطوط اصلی سیاست خارجی را او تعیین می کند و در مسئله اتمی تصدی مستقیما با ایشان بوده است و آقای جلیلی مجری سیاست ایشان بوده است. در مناظره سوم نامزدهای ریاست جمهوری، آقای ولایتی آقای جلیلی را متهم می کند به اینکه شما مانع حل قضیه اتمی بوده اید و آقای لاریجانی با خاویر سولانا  مشغول به حل مشکل بودند که شما نگذاشته اید. یعنی یک مقامی در نماز جمعه حرفی زده است که نشده است. حال آن حرف چه بوده است؟ نه آقای ولایتی گفته است و نه آقای لاریجانی. شما ایرانی ها  نمیدانید که این توافق چه بوده است که آقای احمدی نژاد بهم زده است؟ باید به سراغ واشنگتن پست بروید و روزنامه امریکائی بروید و آنجا بخوانید و محتوای این توافق را بدانید. محتوای توافق این بوده است که غنی سازی اورانیوم برای مدت 2 ماه بطور داوطلبانه از طرف ایران به حال تعلیق درآید تا این گفتگو ها انجام بگیرد. آقای احمدی نژاد عقیده داشته است که توافق از موضع ضعف انجام شده است و ما که غنی شدن اورانیوم را انجام داده ایم و حق ماست و ایشان نباید تخفیف می دادند(این همان توافق وین است) بار دیگر توافق شد که آن مقدار از اورانیوم که ایران تا 4.5 درصد غنی کرده است را به خارج  منتقل کند و در مقابل برای نیروگاه اتمی تهران سوخت دریافت کنند. این توافق نیز طبق گفته آقای احمدی نژاد از طرف رهبر پذیرفته نشد و از آن پس  ایشان دیگر دخالت در مسئله اتمی نداشته است. البته یک نوبت هم رئیس جمهور برزیل و نخست وزیر ترکیه به ایران آمدند و توافقی انجام شد و اینبار اقای اوباما نگذاشت از آن زمان به بعد ایشان دخالتی در مسئله اتمی ندارد.

حال سوالی که باید از آقای احمدی نژاد پرسید این است که این توافقی که شما انجام داده ای چرا مثبت بوده است؟ او می گوید : نفس این که طرف ما قبول کرده است که مبادله انجام شود یعنی طرف مقابل پذیرفته است که غنی کردن اورانیوم حق ماست و آقای رهبر نیز نمی بایست که این توافق را بهم بزند و این بهم خوردن باعث آن تحریمها و شکسته شدن کمر اقتصاد ایران شد. در این باره نیز دروغ می گوید چرا که تحریم ها، فقط شدت گرفته اند والا کمر این اقتصاد را خود این رژیم شکسته است. در قبل و بعد از دوره آقای احمدی نژاد، با مصرف محور کردن اقتصاد و با ایجاد حجم عظیم نقدینگی و قدرت خرید یعنی به جای اینکه این قدرت تبدیل بشود به سرمایه در اقتصاد تولید محور، تبدل شده است به قدرت خرید و به بازار مصرف سرازیر شده است و مجبور شده اند که دروازها را باز کنند و در نتیجه به قول خودشان تورم از 40 درصد نیز فراتر رفته است. پس تحریم ها با توجه به ضعف اقتصاد ایران موثر شده اند و اگر شما یک اقتصاد قوی می ساختید، آنطرف به خودش زحمت تحریم نمی داد، برای اینکه بی اثر می بود. 

مساله سومی که آقای احمدی نژاد به آقای رهبر نسبت می دهد، تقلب در انتخابات است. آنکه در سال 88 تقلب شده بود، اینبار که مهندسی را به ترتیب دیگری انجام دادند که روحانی هم رییس جمهور شد، معلوم می شود که آن دفعه هم تقلب شده است. برای اینکه آنهایی که به آقای روحانی رای دادند بسیار بیشتر از آنها در انتخابات قبلی شرکت کردند و به آقای موسوی رای دادند. بعد هم صحبت نوار پیش آمد که در آن نوار در گفتگویی که آقای بادامچیان با آقای مجتبی خامنه ای و آقای احمدی نژاد داشته، آقای مجتبی خامنه ای به او گفته است که ما هشت میلیون رای اضافه به نام شما به صندوق خوانده می شود. تقلب بسیار بیشتر از این بوده اما این مقدار اعتراف به سود آقای احمدی نژاد خیلی گویایی دارد. در واقع احمدی نژاد می گوید که او رای خود را داشته اما اینکار برای این بوده که میزان آرای او را بسیار بالا ببرند.

با توجه به رای ای که آقای سعید جلیلی آورده و گفته اند که آقای خامنه ای به او گفته که شما مثل نخ تسبیح این چهار میلیون را نگاه دار، این یادآور نکته آقای مشایی است که می گفت نظام 5 میلیون رای دارد و الباقی به شخص آقای احمدی نژاد بوده است.  خب حالا شما متوجه منظور این افشا گری خواهید شد، با این حالی که تکذیب شد اما منابع موثقی که ما داریم به ما گفتند که خیر نوار وجود دارد و بعضی اشخاص نیز آن را شندیده اند. معنای این نوار اینست که اگر هشت میلیون اضافه کردند برای این است که آن رایی که خواست آقای رهبر و نظام مربوط می شود را گم کنند. حالا در این انتخابات اخیر آن رای پیدا شد و فقط 4 میلیون رای وجود دارد. در واقع هدف آقای احمدی نژاد از اینکه می گوید آقای رهبر در انتخابات تقلب کرده است، و دستگاه ولایت مطلقه فقیه و شخص آقای خامنه ای در ایران در اقلیت محض است و 4 میلیون بیشتر رای ندارد. یک اجماع (که از آن صحبت کردیم) ملی است که بر ضد ولایت مطلقه فقیه آقای خامنه ای و سیاست های او وجود دارد.

و بالاخره چهارمین مساله ای که آقای احمدی نژاد به آقای خامنه ای نسبت می دهد سرکوبها هستند. در این مورد هم حق با آقای احمدی نژاد است. به لحاظ اینکه تصدی سرکوبها با ریاست جمهوری نیست. واواک و سپاه و اطلاعات سپاه وبسیج و دستگاه قضایی و دادگاه های انقلاب و نیروهای انتظامی همه و همه در اختیار و تحت امر رهبری هستند. پس تصدی سرکوبها را ایشان انجام می دهد. در این مورد هم آقای احمدی نژاد راست می گوید و در هر چهار مورد ایراد اساسی به او اینست که شما چرا دم فرو بستید؟ چرا در این مقام ماندید؟ که البته جوابهایی که دارد که اینها همه گزارش هایی است که از داخل به ما رسیده است. اما جوابهایی هم که دارد اینست که من اعتراض کردم، در قضیه آقای مصلحی 11 روز بر سر کار حاضر نشدم، و او پنج وزیر اصلح را می خواست از خود او باشد. و من با اینها همواره مشکل داشتم. حالا اطلاع جدید اینست که آقای رهبر به هفت تن از وزرایی که آقای روحانی می خواهد معین کند ایشان نظر دارند که وزارت خانه های امور خارجه و دفاع و نفت و تجارت و کشور و واواک (اطلاعات) و ارشاد هستند. خب دیگر چه می ماند بر این آقای رییس جمهور؟ فقط یک اسم. آقای خزعلی به آقای خاتمی گفته بود که شما همین که شما اسمت رییس جمهور هست و با این عنوان این طرف و آن طرف می روی برای تو کافی است. نه در امور دخالت کن و نه غر بزن. خب همین وضعیت در حال ادامه پیدا کردن است.

شما مردم ایران آیا قرار است این تجربه را صد مرتبه انجام بدهید؟ ضرب المثل ایرانی است که می گوید آزموده را آزمودن خطاست! هنوز خیال می کنید که از آقای روحانی کاری ساخته است؟ حال اگر حتی فرض کنیم که بخواهد کاری انجام بدهد بخش مهم اقتصاد در دست سپاه است. آیا می تواند از دست سپاه آن را بیرون بیاورد؟ حتی در قلمرو فرهنگ بخش مهمی از آن در دستان سپاه است، آیا کسی می تواند آن را از سپاه بگیرد؟ حالا اصلا اختیار آن دو قوه دیگر که در دست او نیست. هماهنگ کننده سه قوه هم او نیست و آقای رهبر است. پس ایشان چه می تواند بکند؟ حالا فرض کنیم که آقای روحانی ساخته دست رژیم هم نیست. سابقه هم که از زمانی که آقای روحانی در رادیو تلویزیون بود و کار او سانسور بود، تا بعد که دستیار آقای هاشمی رفسنجانی در ماجرای ایران گیت و در گفتگو با هیات مک فارلین بود، که بعد از آن هم در قضیه جنگ دستیار ایشان بود، تا اینکه در شورای عالی امنیت ملی سمت دبیر این شورا را بر عهده داشت، فرض کنیم هیچکدام از اینها نبوده است، آخر شما این واقعیت را هم نمی بینید؟ یک صورت سازی هایی را هم فرض کنیم بتوانند برای شما بکنند، اگر واقعیت همین است که آقای عیسی کلانتری می گوید درآنچه مربوط به خطری است که موجودیت ایران را تهدید می کند، در برابر این واقعیت کار حکومتی از نوع این آدم نیست که بتواند بر این مشکلات راه حلی را تدارک کند. اگر می خواستند تدارک کنند که ایران را به این روز در نمی آوردند. آخر این آب را هم آمریکا مانع شد که نگذارید از بین برود؟ بنای این رژیم ویرانگری است، اصلا موجودیت خود را از ویرانگری دارد. چند مرتبه باید بگویم که این اختیارات ولایت مطلقه فقیه یک کاربرد دارد و آن زور است. در غیر از زور کاربرد ندارد و ندارد و ندارد.

حالا بگوییم که آقای احمدی نژاد چرا اینها را بار رهبر می کند؟ راست می گوید که بر عهده رهبر است اما چرا می گوید؟ البته نه بصورت علنی بگوید بلکه به همین صورتی که در درون رژیم این بحث ها صورت می گیرد. ایشان (احمدی نژاد) در واقع می گوید که یکی از برندگان انتخابات ایشان است. ایشان بسیار خوشحال است که آقای روحانی رییس جمهور شده است. حالا شما می گویید چرا؟ او (روحانی) که پته احمدی نژاد را روی آب داده است که همه را خراب کرده است و ایران را به نابودی کشانده است وغیر و ذلک. احمدی نژاد می گوید هشت نامزد به جز آقای عارف و روحانی هم نیمچه اصول گرا در نظر بگیریم الباقی اصول گرا تشریف داشتند. خب آنها هیچکدام رای نیاورده اند. نتیجه اینکه بین اصول گرایان شاخصی که مانده است آقای احمدی نژاد است. پس اصول گرایان اگر بخواهند آینده ای داشته باشند بایستی دور احمدی نژاد جمع بشوند. حال اینکه تصور او بجا ست یا نا بجا امر دیگری است، ایشان بر این خیال است. گروه او هم بر همین تصور هستند و می گویند ایشان در حال حاضر تنها شخصیت اصول گراست و دیگر به غیر از او کسی که بتواند اصول گرا ها را به گرد خود جمع کند و شاخص باشد نیست. پس این یک برد است برای او.

عصر جدید: آقای احمدی نژاد با اینکه می داند که با بودن رهبر هیچ کاری نمی تواند انجام بدهد پس چرا سعی نمی کند با تمام وجودش کسی مثل مشایی را به رییس جمهوری بیاورد. او نشان نداده که فرد قدرت طلبی است و به دنبال قدرت است.

بنی صدر: او مرد قدرت طلبی هست اما مساله اینجاست که مگر آقای خاتمی نگفت ریاست جمهوری تدارکات چی است. خب او هم همین را گفت بعد خود را نامزد کرد. اگر اجازه به او داده بودند نامزد نمی شد؟ مشکل این است که این انسانها که در این رژیم خدمتگزار هستند خود و این عناوین کاذب برای آنها مساله هست، نه مردم و سرنوشت مردم. و الا آقای خاتمی مگر در دوره شما آقای دکتر عظیمی که مطالعه کرد و گفت که 40 درصد اقتصاد ایران رانت خواری است، مگر شما هشت سال نبودی؟ مگر نمی توانستی دست و پای این مافیاهای مالی و نظامی را جمع کنی؟ باید می کردی. اگر کرده بودی که احمدی نژاد روی کار نمی آمد. پس نتوانستی بکنی. پس چه حرصی می زنی باز هم برای این مقام؟ شما آقای احمدی نژاد را منهای این مقام تصور کنید. این آقا کیست؟ چه شخصیتی دارد؟ حال اگر این تصور را بکنید می بینید که برای ایشان مهم است که مقامی داشته باشد ولو اینکه بیاید و بگوید که تمام این هشت سال امور کشور در دست مقام رهبری بوده است و من هیچ کاره ای نبودم. حالا ایشان که این حقایق را القا می کنند که این مسایل زیر نظر آقای رهبری است، از طرف مقابل هم آنها می خواهند همه مشکلات را گردن احمدی نژاد بیاندازند. به ترتیبی که آقای رهبر مبرا بشود. یکی از اهداف مهندسی انتخابات هم همین بوده است. که تقصیرها را به گردن آقای احمدی نژاد بیاندازند، و آقای رهبر هم بگویند که نه آقای احمدی نژاد که اصلا تقصیری نداشته است. حتی این سرکوبها را ایشان تصدی نداشت، اتم را هم که ایشان تقصیری نداشت، دبیر شورای عالی امنیت ملی را رییس جمهوری معین می کند. مساله دو طرفه است. هر یک تقصیرات را به گردن یکدیگر می اندازند.  اما واقع امر اینست که تقصیر اول به گردن رهبری است، تقصیر دوم به گردن آن کسی است که به تقلب رییس جمهور شده است، تقصیر سوم با مردم ایران است، که حقوق شهروندی خویش را ارج نمی نهند و در مقام شهروند عمل نمی کنند. والا چرا باید کار کشورشان به اینجا برسد؟ از لحاظ روابط خارجی به همه دنیا باج می دهد، در داخل هم که این آقا (کلانتری) می گوید خزانه خالی است، انبارها خالی است، زمین ایران از آب خالی است. می گوید اگر یک ماه بندرهای ایران را ببندند مردم ایران از گرسنگی خواهند مرد. شما مردم خود می توانستید بگویید که ما اطلاع نداشتیم؟ خب مگر بی اطلاعی رفع مسئولیت می کند؟ چرا مطلع نشدید؟ چرا اینقدر نسبت به سرنوشت خود و زندگی روزمره خود بی اعتنا هستید؟ قیمت ها همینطور 30 درصد، 40 درصد 50 و 60 درصد بالا می روند، نه جنبشی نه اعتراضی! هست و نیست شما را به غارت ببرند و بعد به شما یارانه بدهند. و این چرا های بسیار. تا وقتی هم که شما مردم ایران به حقوق خود به عنوان شهروند عمل نمی کنید، همین آش است و همین کاسه، زیاد طول نمی کشد که شما مشاهده خواهید کرد که همین آقای روحانی تقصیرها را به گردن این و آن خواهد انداخت. از اتفاق راست هم خواهد بود. و همین سخن را به او هم از هم اکنون باید گفت. شما نمی دانی که وضعیت چگونه است؟ چرا اینها را وقتی نامزد بودی به مردم نگفتی؟ حالا که شدی می گویی وضع خراب است از من انتظار نداشته باشید. خب شما کار را با دروغ شروع کرده اید، چگونه می توان باور کرد که از این به بعد راست خواهی گفت؟

به هر حال امیدوارم این پاسخی دقیقی باشد با توجه به اطلاعات نسبتا واسعی نسبت به وضعیت کشور در زمانی که آقای احمدی نژاد دارد از مقام تدارکاتچی کنار می رود و جای خود را به آقای روحانی می دهد. شما مردم هستید و ارزش انسان به مسئولیت شناسی است. به علم و اطلاع بر حقوق خویش است. و مسئولیت عمل به این حقوق خویش است. هر چه دیرتر زیانهایی که کشور شما به خود خواهد دید بزرگتر است. بعد نیایید و بگویید که کسی به ما نگفت. در همین مساله آب قطعا صد نوبت من و می دانم که کسان دیگر بارها صحبت کرده اند و هشدار داده اند. نه آنهایی که این چاههای عمیق را می زنند شنیدند و نه شما مردمی که هست و نیست تان در خطر است.

شاد و پیروز باشید.

 

 

گفتگو با رادیو عصرجدید در 28 تیر 1392

 

گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:

 

http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1

 

 

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید