back to top
خانهابوالحسن بنی صدرمقالات و مصاحبه ها«واقعیت مخفی شده پشت حملات تند و تیز خامنه ای به آمریکا»...

«واقعیت مخفی شده پشت حملات تند و تیز خامنه ای به آمریکا» از دید بنی صدر


عصرجدید:
آیا وزیر خارجه فرانسه به پیروی از سیاست اسرائیل با مصالحه اتمی مخالفت کرده یا سیاست دولت فرانسه را اعمال کرده است؟ چون اگر سیاست فرانسه باشد اوضاع پیچیده می شود، مثلثی متشکل از اسرائیل، عربستان و فرانسه تشکیل می شود که هر کدام به بهانه های مختلف قادر است نگذارد، توافق صورت پذیرد. آیا اطلاعاتی درباره گزارش رویترز پیرامون امپراطوری مالی خامنه ای دارید؟

 

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

 

بنی صدر: قبل از شروع پاسخ به این دو سوال یادآور شوم که در بحث هفته پیش، مفاد موضوعات توافق اتمی را برشمردم و عرض کردم که اگر توافقی انجام گیرد، این مواد را خواهد داشت، بعد از گفتگوها معلوم شد که عینا همانطور بوده است. از راه روش شناسی توضیح می دهم که چگونه واقعیت را آنگونه که بوده، دیده ام و همانطور هم واقع شد. روزنامه نگاری سه کار است:

     یک کار انتشار بی کم و کاست اطلاعات است. این کار بسیار مهم است برای اینکه جریان اطلاعات باید باشد تا جامعه بداند و از روی علم و اطلاع تصمیم بگیرد.

     کار دوم تفسیر خبر و نظر است برای اینکه بفهمیم منظور واقعی گوینده چه بوده یا این خبر چه می گوید؟ این کار از کار اولی مهمتر است از اینرو روزنامه نگاران یا خود این دانش را دارند و توضیح و تفسیر ارائه می کنند یا به آنهایی که این توانایی را دارند مراجعه می کنند و از آنها می خواهند بگویند مثلا قصد واقعی آقای خامنه ای که قبل از گفتگوها آنطور تند و تیز به آمریکا حمله کرد، چیست؟

     کار سوم وضعیت شناسی و تعیین جهت تحول وضعیت است که کار بسیار سختی است، محتاج این است که تمام اطلاعات، داده ها و امور واقع را شناسایی کنید، بعد در رابطه با هم جوری قرار دهید که بدون دخالت ذهن شما، به شما بگویند وضعیت چیست و چگونه تحول می کند؟ کار سوم به آدمی امکان می دهد که وضعیت را آنجور که هست، شناسایی کند و جهتش را نشان دهد. کاری که در مصاحبه با شما می کنم از نوع کار سوم است، منتها این نوع مرسوم نیست بلحاظ اینکه روزنامه ها و تلویزیونها می خواهند روزانه خبرها را زود با توضیحی به مخاطبان ارائه کنند، این است که می بینید صبح تحلیل می کند، عصر غلط در می آید، غالب اطلاعاتی که می دهد غلط درمی آید. تلویزیونها را نگاه کنید که در روزهای مذاکره چه جوی ایجاد کردند و چه فکر جمعی جباری می خواستند بسازند که آی توافق قرن، توافق تاریخی، فلانی پیروز شد و ….. بعد معلوم شد که همه ساخته هایشان غلط درآمد چون در پی وضعیت شناسی و نشان دادن جهت تحول وضعیت نبودند.

امشب هم وضعیت شناسی می کنم و سعی می کنم بگویم جهت تحول چه بوده است. آنزمان که خامنه ای گفت: “تمام دنیا دشمن آمریکا هستند، در دنیا منفورترین است، دشمن ملت ایران است و …”، مطابق تجربه ای که از این آقایان از گروگانگیری تا امروز داریم، هر وقت زیاد از حد آمریکا ستیزی می کنند، بدین معناست که آن زیر توافقی انجام داده اند و می خواهند آنرا بپوشانند، در مورد گروگانگیری و جنگ همینجور شد، در این بحران اتمی هم همینطور شد. اول رویترز گزارشی انتشار داد که “کار متراکم دو ماهه ایران و آمریکا به طرحی رسیده است”، بعد لوموند این گزارش را منتشر کرد که “این طرح مشترک آمریکا و ایران بوده، آقای فابیوس گفته است مگر ما آلت فعلیم که شما ببرید و بدوزید، بعد هم بگویید امضا کن! قبول ندارم و راجع به آب سنگین و غنی سازی 20 درصد حرف دارم”، (فابیوس)اینرا بعدا علنی کرد و معلوم شد که محرمانه فقط برای مردم بیچاره ماست و با علنی کردن، امضای توافق را غیرممکن کرد.

بعد آقای جان کری در آمریکا گفت: “ایران مانع امضای توافق شد، تقصیر ایران بود!”، آقای ظریف جواب داد که “آقای کری می داند که از 06:00 بعد از ظهر پنجشنبه تا 05:45 بعداز ظهر شنبه کدام وزیر نگذاشت طرح آمریکا قبول شود”، یعنی اعتراف کرد که این طرح را آمریکا تهیه کرده است. بعد آوزیر خارجه روسیه گفت: “این طرح را آمریکا تنظیم کرد و ایران نیز قبول کرد”، حالا شما مردم ایران از این آقای رهبر بپرسید که شما آن ناسزاها را برای این گفتید که طرح نوشته شده توسط آمریکا را امضا کنید؟ بدین ترتیب متوجه می شوید که دست رژیم زیر سنگ است و الا معنی نمی دهد آمریکا طرح بنویسد، ایران قبول کند، تازه بعد دبه دربیاورند. فرانسه هم به تنهایی نمی توانست این طرح را متوقف کند. شما از اتحاد اسرائیل عربستان گفتید که اول بار در مصاحبه با شما طرح کردیم و حالا علنی شده است. تنها اسرائیل، عربستان و فرانسه نیستند، به این مثلث، ضلعی چهارمی شامل بخشی از کنگره و محافظه کاران جدید آمریکا و بخشی از مافیاهای نظامی مالی درون رژیم ایران (که از عادی شدن روابط خارجی ایران زیان بزرگی می بینند) را نیز اضافه کنید.

حال وضعیت چیست؟ وقتی که وزیر خارجه فرانسه ماجرا را علنی کرد، سایت رجانیوز مواد توافق را آورد و گفت: “این قرارداد ترکمنچای است!” دفعه پیش عرض کردم که “اگر این توافقنامه امضا نشد، آقای خامنه ای در موقعیتی قرار می گیرد که نمی تواند آنرا امضا کند” و ایشان دید نمی تواند ترکمنچای را امضا کند ولی چاره دیگری جز امضای قرارداد ترکمنچای ندارد. وضعیتی که در آن هستیم، چه چیزی را می پوشاند؟ ظاهر این است که گفتگو کردند، فرانسه مانع شد و آی فرانسه مقصر است و فرانسه متحد اسرائیل است و …. . این وضعیت، افلاس رژیم ولایت مطلقه فقیه و ناچار بودنش به پذیرش طرح تهیه شده توسط آمریکا را می پوشاند، عین گروگانگیری؛ آن 4 ماده که آقای خمینی اعلان کرد را هم وزارت خارجه آمریکا تنظیم کرده بود پس تعجبی ندارد طرح تنظیم شده توسط آمریکا را ایران امضا کند. موقعیت رژیم تا این حد ضعیف است. گفته می شود اگر این توافق انجام شود، کار ایران درست می شود در غیر اینصورت کار ایران خراب است، در حالیکه کار ایران در این توافق درست یا خراب نمی شود، کار ایران در این رژیم درست یا خراب می شود.

گفته شد که آقای روحانی با مهندسی انتخابات با وظایف مشخصی بر سر کار آمد، می بینید که در حال تصدی همان وظایف است، در ارزیابی آخرین مناظره آقایان نیز عرض نشد که راه و روشی که آقای روحانی و ولایتی و تا حدودی آقای رضایی از آن طرفداری کردند، پیام آقای خامنه ای به آمریکاست؟ چرا می خواهند این کار را بکنند؟ برای اینکه این رژیم را از مخمصه بیرون بیاورند. بهایش را چه کسی می پردازد؟ مردم ایران. پس آن وضعیتی که پوشانده می شود، وضعیت رژیم است، این واقعیت ها را می پوشاند که رژیم از لحاظ ولایت فقیه خالی است چون جز زور در آن نیست، اقتصادش ورشکسته است، خودشان نیز می گویند خزانه خالی است، 600 ملیارد دلار از ایران خارج شده است(در گفتگوی دیگری نیز وضعیت اقتصادی را توضیح دادیم)، در منطقه منزوی است، بار سوریه، لبنان، فلسطین و عراق بر دوششان است، جامعه ای که روز به روز بیشتر در فقر، قهر و خشونت فرو می رود. تحول از این وضعیت در گرو این توافق نیست، در گرو تغییر نظام ولایت مطلقه فقیه است.

هرگاه این توافق انجام گیرد، چه اسم آنرا ترکمنچای بگذارند یا نگذارند یا مثل قضیه جنگ که جام زهر را سرکشیدند و گفتند: “پیروز شدیم!”، بگویند: “پیروز شدیم، حق غنی سازی را به کرسی نشاندیم!”، فرض هم بکنیم که تمام تحریمها را برداشتند، آنهایی هم که جای ایران را در بازار نفت گرفتند، بگویند: “بفرمایید شما نفت بفروشید” و به مقدار سابق، بلکه بیشتر نفت بفروشد، نتیجه چه می شود؟ وضعیتی که در آن هستیم، نتیجه تحریمها نیست، این حرف(این وضعیت بخاطر تحریمهاست) فکر جمعی جباری است که به شما القاء می کنند، این وضعیت نتیجه خورد و برد 600 میلیارد دلار پول نفت در 8 سال قبل است، شما مردم ایران، برای تحول باید این وضعیت را تغییر دهید و الا جهتش همین است. فرض کنیم که این وضعیت را حل کنند، پول نفت را بگیرند، دوباره این پولها را خرج می کنند، مقداری ساکت می شوید، بعد از دوره ای می بینید وضعیت بدتر شد چون غیرممکن است بهتر بشود.

برای بهتر شدن وضعیت، باید بودجه دولت تغییر کند، اصلا خود دولت تغییر کند، رابطه دولت با ملت تغییر کند، اقتصاد تولید محور شود، رابطه با دنیای خارج عادی شود یعنی بر اصول استقلال و آزادی استوار گردد، اینها از عهده آقای روحانی بر نمی آید، از عهده مجموع این نظام هم برنمی آید، مگر اینکه تغییر کند و چیز دیگری بشود. پس اگر این وضعیت حل بشود، یعنی اینکه این نظام می خواهد ادامه حیات بدهد، برای ادامه حیاتش پذیرفته است که این کارها را انجام بدهد. اگر نمی خواهید این وضعیت باشد و می خواهید کشور دیگری پیدا کنید، در جهان کنونی با امکانات زیادی که در اختیار است، صاحب سرنوشت خودتان بشوید، باید این وضعیت را تغییر دهید.

حال از جنبه دیگری به این وضعیت می پردازم تا موضوع کاملا باز شود. آشکار است که وضعیت اقتصادی فرانسه خراب است، امروز اعلام شد که کمیسیون اقتصاد اروپا بودجه سال آینده اش را قبول کرده است، منتها گفتند هیچ جای مانور ندارد پس محتاج پولهای عربستان، قطر و شیخهای خلیج فارس است تا امکان مانور بدست بیاورد. آقای پرنس بندر هم به اروپا آمده است و به کشورهای اروپایی وعده های شیرین داده است. از آنطرف هم عربستان پولهای زیادی خرج کرده و در موقعیت بسیار بدی قرار گرفته است، مسئول وضعیت سوریه، تنها رژیم ایران نیست، مسئولیت عربستان سنگین تر است برای اینکه عامل ویرانی، مرگ و دربدری سوریه عربستان است، عامل خشونتها در عراق، عربستان است، عامل وضعیت لیبی، عربستان و شیخهای خلیج فارس هستند. عربستان می گفت: “آمریکا باید سوریه را بمباران کند، اسد را ببرد”، تا بتواند بگوید: “پیروز شدم!” که نشد پس وزر و وبال گردنش مانده، نتیجه ای بدست نیاورده، پس نیازمند اسرائیل است، از اوباما نیز ناراضی است و امیدوار است که دور، دور محافظه کاران جدید در آمریکا بشود.

آقای نتانیاهو هم گفت: “خانه سازی ها را متوقف کنند” زیرا گفت: “با این وضعیت نمی توانیم با ایران مبارزه کنیم و بایستیم که توافق انجام شده، باب دل ما باشد”، پس اسرائیل هم در بدترین موقعیت و انزوای کامل است بنابرین خیلی روشن است که اینها(فرانسه، عربستان و اسرائیل) در ناچاری و بن بست، دمشان را بهم گره زدند و می خواهند تلافی اش را سر مردم ایران دربیاورند یعنی با سخت گرفتن نسبت به ایران، بلکه بتوانند از وضعیت سختشان بیرون بیایند، مخالفت فرانسه هم این وضعیت و واقعیت را می پوشاند. به جنبه دیگری نیز بنگریم: چین و روسیه. این دو کشور در گفتگوها چه نقشی داشتند؟ طرف ایران را گرفتند؟ آقای خامنه ای می گوید: شش کشور! پس بیخود نیایید به مردم دروغ بگو که چین و روسیه با ما هستند! چین و روسیه با آن طرف اند، منتها می خواهند تا ممکن است جیب مردم ایران را نیز خالی کنند.

وضعیت کشور شما مردم در دنیا این است. از کجا شروع کنید؟ رابطه با خارج را این رژیم برای بقای خودش تصدی می کند پس اگر بخواهد آنرا حل کند، آنطور حل می کند که خودش برجا بماند، در مساله گروگانها هم همین کار را کرد، همه بهایش را هم به شما تحمیل کرد، در جنگ هم همین کار را کرد، حالا هم در حال انجام همین کار است. اگر بخواهید از این وضعیت بسیار سخت بیرون بیایید باید مسئولیت خودتان را بپذیرید، از مدار بسته بد و بدتر بیرون بیایید که گویا در این رژیم راه حل هست. دروغهایی که فرستنده های فارسی زبان داخلی و خارجی  می گویند و هر روز کارشناس جدیدی کشف می کنند و کارشان سرگرم کردن شماست، چنان وانمود کنند که تمام هست و نیست ایران در گروه امضا شدن طرح تهیه شده توسط آمریکاست، اگر ایران امضا کرد، کار ایران درست می شود و توافق قرن است! اگر هم امضا نکرد، وامصیبتا! جهت وضعیت اینست؛ اگر رژیم پای توافق برود برای بقای خودش می رود، می داند که بهایش سنگین است و می گوید: “این ملت خواهد پرداخت چنانکه قبلا هم پرداخته است!”

وقت نیست که به سوال دوم شما درباره گزارش رویترز پیرامون امپراطوری مالی خامنه ای بپردازم اما یادآور می شوم که در همان روزهای اول انقلاب هم این آقایان خورد و برد می کردند، مثلا آنوقت که بنیاد مستضعفان بوجود آمد، آقای بهشتی زمانی که دلار 10 تومان بود، دستور پرداخت 50 میلیون تومان داده بود، دیدیم این پولها مرتب به حسابهایشان می رود، گفتیم چرا این کار را می کنید؟ گفتند: “مواقعی سخت می شود که باید از انقلاب حمایت کرد، آنجا ممکن است نتوان از حساب دولت برداشت کرد. این پول باید در اختیار ما باشد تا صرف حفظ انقلاب کنیم”. این طرز فکر سبب شد که مافیای خامنه ای بزرگترین مافیای کشور شود که ثروت عظیم شامل “اموال رهبری، بنیاد مستضعفان، درصدی از تولیدات و واردات، سهمی از نفت و سهم امامی که نمایندگان خامنه ای در خارج کشور جمع می کنند”، می شود که بخشی از آن برای حفظ ولایت مطلقه فقیه و تبلیغ خامنه ای در داخل و خارج ایران خرج می شود. اینها از برکت این است که مثل اینکه اصلا  کشور، ثروتهایش و حقوقش مال شما مردم ایران نیست چون اگر اینها را مال خود می دانستید، نمی گذاشتید این امپراطوری ها بوجود بیاید. امپراطوری خامنه ای یکی از امپراطوری هاست و الا امپراطوری های عسگراولادی، هاشمی رفسنجانی و امپراطوری سپاه نیز هستند.

شاد و پیروز باشید

گفتگو با رادیو عصرجدید در 24 آبان 1392

گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:

http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1

 

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید