عصرجدید: امسال رسانه های رژیم، درباره 9 دی 88 موج تبلیغاتی بزرگی راه انداخته اند، علت این کار چیست؟ آیا رای بخشی از جامعه، تاثیری بر پررنگ کردن 9 دی داشته است؟ از سوی دیگر با توجه به سخنرانی آقای روحانی درباره 9 دی 88 و انتقادات آقایان زیباکلام و مطهری به نظر می رسد اصلاح طلبان به همراه بخشی از اصولگرایان طرح کنترل و مهار فضای سیاسی و جذب حداکثری آرای مردم و زمینه سازی برای انتخابات مجلس را در پیش گرفته اند. تحلیل و راه حل پیشبردی شما برای پیشگیری از افتادن مردم در این دام تبلیغاتی چیست؟
برای شنیدن این مصاحبه، اینجا را کلیک کنید
بنی صدر: تبلیغاتی که دستگاه تبلیغاتی آقای خامنه ای، شبانه روز راجع به 9 دی انجام می دهند، یک قسمتش بخاطر عقده ای است که این آدم نسبت به شاه سابق دارد، او هم هرسال کودتای 28 مرداد را جشن می گرفت و همین تبلیغاتی که می بینید را نیز انجام می داد، اسم کودتای 28 مرداد را نیز “قیام ملی” گذاشته بود! آقای خامنه ای هم که در انتخابات خرداد 88 کودتا کرد، جنبش مردم در اعتراض به کودتا را سرکوب خونین کرد، سر آخر هم بعنوان اینکه پیروز شدند، در 9 دی عوامل خودش را جمع کردند و اسمش را قیام ملی نهادند! می بینید که عینا همان کار شاه سابق را انجام داده است. افزون بر این اگر در مورد ایلغار حمله به دانشگاه توجه کنید شاه سابق 16 آذر داشت، آقای خامنه ای نیز 18 تیر را دارد. شاه سابق با آقای خامنه ای یک تفاوت داشت؛ شاه نیاز به بحران سازی نداشت، رژیمش محتاج بحران سازی نبود ولی خامنه ای نمی تواند بدون بحران زندگی کند.
از لحاظ کاربردی که 9 دی دارد؛ وقتی که مهندسی انتخابات انجام شد و نام آقای روحانی از صندوق درآمد و رئیس جمهوری شد، در مصاحبه با شما دو ماموریت برایش قائل شدم؛ یکی حل مساله اتمی بدون اینکه رابطه با آمریکا در علن عادی شود، دیگری حذفِ حذف شدنی ها از گرایشهای محافظه کار و اصلاحطلب و جذب آنهایی که تحت لوای ولایت مطلقه فقیه حاضرند در رژیم خدمتگذاری کنند، می بینید که هر دو ماموریت واقعیت پیدا کرده است. از این دید که به 9 دی نگاه کنید، یعنی اینکه آقای خامنه ای مساله حذف سران فتنه را رها نکرده است، حتی وقتی که استاندار قم پیشش رفته، گفته است: «مواظب باشید که اهل فتنه را به دستگاه خود راه ندهید!». یکی نیز می گوید: «2 نفر از سران فتنه بیرون هستند»، یعنی آقایان خاتمی و هاشمی رفسنجانی نیز باید حصر خانگی می شدند! یکی می گوید: «حکم آقایان موسوی و کروبی اعدام است!»، یکی می گوید: «آقایان موسوی و کروبی دیر یا زود محاکمه خواهند شد!». در مجلس هم از وزرا اعتراف نامه گرفتند که ضد اهل فتنه هستند!
خود آقای روحانی هم که راجع به 9 دی گفت: «مردم ایران در حمایت از عاشورا و رهبری در 9 دی قیام کردند!»، آدمی که این جمله را می گوید، انتخابش چیست، آیا مردم را انتخاب کرده است؟ او که می داند 9 دی توهین به ملت ایران بود و رژیم خیال می کرد در حال برگزاری مراسم پایان موفقیت آمیز کودتاست! حالا معلوم شد که آن کودتا به آسانی پایان نیافته، در واقع رژیم از کودتای خرداد 1360 گرفتار است تا سقوطش نیز گرفتار خواهد ماند چون ملت برای حق حاکمیت انقلاب کرده بود، انقلاب نکرده بود که مطلقه ای اختیار هست و نیستش را در دست بگیرد! پس تا اینجا هدف از این های و هوی تبلیغاتی در عین حال حذفِ حذف شدنی هاست و وقتی آنها حذف شدند، آنهایی که مارک اصلاحطلب دارند ولی در واقع اصلاحطلب نوع خاتمی نیز نیستند، باقی می مانند و آقای خامنه ای خیال می کند که اگر این کار را انجام داد، کاری که در دوره آقای احمدی نژاد نیمه تمام مانده بود، تمام می شود و رژیم یکدست می شود. هدف خامنه ای از بازی 9 دی و هر روز فتنه، فتنه کردن، یکدست گردانی رژیم با چند رنگ(یک رنگ اصلاحطلب و یک یا دو سه رنگ اصولگرا) و ترتیب دادن نمایش رنگهاست.
البته مساله 9 دی، فتنه گر و فتنه گفتن روزمره، هدف دیگری نیز دارد و آن اینکه رژیمی تک پایه با پایه ای نیمه شکسته روحانیت(چون بخش مهمی از روحانیت با او موافق نیست) باید با پایه ای خارجی خودش را سرپا نگهدارد، حوزه اصلی عمل تمام رژیمهای تک پایه، قلمروی خارجی است، ببینیم که وضعیت در این زمینه چگونه است؟ فرض آقای روحانی در لایحه بودجه ای که به مجلس برده است، این است که مساله اتمی را حل کند و بودجه، منبع(=پول نفت) پیدا کند. به تازگی نماینده مجلسی گفته است که به همراه نمایندگان پیش آقای روحانی رفتیم و ایشان به ما گفت: «مساله اتمی ظرف دو تا سه ماه حل می شود، آنوقت اقتصاد رونق می گیرد»، پس ایشان امیدوار است که مساله اتمی 2، 3 ماهه حل شود. در رژیم 2 تمایل را می بینیم، یک تمایل، تمایل ادامه بحران حتی تا جنگ است، صحبتهای اخیر آقای سعید جلیلی این خط و ربط را توضیح می دهد، یک تمایل هم می گوید که چاره ای جز توافق با غرب به هر قیمت نداریم و الا نه تنها اقتصاد خرابتر می شود بلکه رژیم می رود! در آمریکا 4 تمایل داریم:
– یک تمایل، تمایل چپ است که در دستگاه حاکمه نقشی ندارد ولی بر بخش کوچکی از افکار عمومی آمریکا اثرگذار است. آنها موافق دموکراسی در کشورهای منطقه و مخالف یکه تازی اسرائیل و اتحاد اسرائیل_عربستان و سلطه اش بر کشورهای منطقه هستند و در وسائل تبلیغاتیِ کم اثری که دارند، اینرا تبلیغ می کنند.
– یک تمایل، تمایل جنگ طلبان است که طرحی به سنای آمریکا برده اند که در آن علاوه بر تشدید مجازاتها، بندی وجود دارد که هرگاه اسرائیل به ایران حمله کرد، آمریکا باید از اسرائیل حمایت کند! محافظه کاران جدید، لابی های طرفدار اسرائیل، آقای نتانیاهو و حکومتش و دولت سعودی ها طرفدار این امر هستند و می گویند: «ایران را نیمه جان کردیم، باید جانش را بستانیم و کار را تمام کنیم»، پس همه کار می کنند که توافقی بین رژیم ایران و حکومت اوباما انجام نگیرد.
– یک تمایل که خانم کلینتون، بخشی از نمایندگان سنا و مجلس نمایندگان آمریکا طرفدارش هستند، به دنبال تعادل ضعفها در منطقه هستند و معتقدند که منافع آمریکا اینطور اقتضاء می کند که همه کشورهای منطقه ضعیف و نیمه جان نگهداشته شوند.
– تمایل دیگری نیز هست که در ژنو و قبلش در مسقط با نمایندگان رژیم گفتگوهای مستمر داشتند، گفتگوهایی که بعضی می گویند از 2008 شروع شده است، بعضی نیز می گویند که گفتگوهای مستمری که به توافق ژنو انجامید، از تابستان 2012 شروع شده است. این تمایل معتقد است که سود آمریکا در ضعیف نگهداشتن کشورهای منطقه به ترتیبی که آسیب پذیریشان زیاد باشد، نیست، بدلیل اینکه از لحاظ استراتژی جهانی، آمریکا با ابرقدرت چین مواجه است که در حال رو آمدن است و با روسیه ای مواجه است که در حال قوت گرفتن است و خاورمیانه ضعیف و پرآشوب که در شمال و جنوبش، اقیانوس نفت و گاز وجود دارد، خطرناک است، بنابرین نباید کشورهایی مثل ترکیه و ایران و حتی مصر از اندازه ای ضعیفتر شوند. آقای اوباما در شمار کسانی است که این تمایل را دارند.
در حال حاضر در آمریکا، تمایل چهارم با تمایل سوم همکاری می کند ولی تمایل سوم دست بالا را دارد. هرکدام از دو تمایل عمومی در رژیم ایران با تمایلهای مقابلشان در آمریکا همکاری دارند و جنگ طلبها دائم در حال تدارک اسبابی هستند که ایران در مدار بسته عمل و عکس العمل باقی بماند. ایرانی ها! حواستان را جمع کنید و یادتان باشد که ایران در مساله گروگانگیری در همین مدار بسته عمل و عکس العمل ماند تا به افتضاح اکتبرسورپرایز و ایرانگیت رسید و جنگی 8 ساله روی دست ایران گذاشت که خود آن جنگ نیز مدار بسته عمل و عکس العمل شد تا به جام زهر رسید و 1000 میلیارد دلار زیان، گم شدن 100 میلیارد دلار، سقوط قیمت نفت تا 5 دلار در هر بشکه و …. را در پی داشت. حالا طرف آمریکایی وابسته به لابی اسرائیل، طرحی به مجلس سنا برده است که مجازاتها را تشدید کند و اگر اسرائیل به ایران حمله کرد از اسرائیل حمایت کند، در ایران نیز طرحی به مجلس برده اند که حکومت باید غنی سازی را تا 60 درصد بالا ببرد، همین امروز نیز یکی در مجلس گفت: «بمب اتم خوب نیست ولی برای ایستادن جلوی اسرائیل لازم است!» و این همان مدار بسته عمل و عکس العمل است.
آیا راه حلی وجود دارد؟ اگر کشوری با دولت حقوقمدار داشته باشید که روی حقوق ملی مردم ایران عمل کند، هیچکدام از این مشکلات را نخواهید داشت، حتی اگر در همین رژیم شفاف گردانی کامل انجام گیرد، بطوری که افکار عمومی دنیا بپذیرد که رژیم واقعا در کار ساختن بمب اتمی نیست، توافقی که خیلی هم تسلیم محض نباشد، ممکن می شود. 2 مساله هست؛ عده ای در آمریکا می گویند: «می خواهیم ایران بمب اتم نداشته باشد»، ولی این برای جنگ افروزها بهانه است و این را دست آویز کردند تا کار را تا ستاندن جان ایران پیش ببرند، این وسط افکار عمومی اول در آمریکا، سپس اروپا و بعد در تمام جای دنیاست که نقش پیدا می کند و باید شفاف سازی صورت گیرد، بطوری که افکار عمومی دنیا بپذیرد که این رژیم واقعا در کار ساختن بمب اتمی نیست و در این صورت آنهایی که اینرا دست آویز می کنند، خلع سلاح می شوند و این گرایش ضعیف و ناتوان می شود و توافقی که خیلی هم تسلیم محض نباشد، ممکن می شود. با این حل یادآور می شوم که هر توافقی که رژیم انجام دهد، ناگزیر تسلیم نامه است، کار دیگری نمی تواند انجام دهد چون همه کارها را انجام داده تا کشور را به پای تسلیم برساند؛ کارهایی چون ویران کردن اقتصاد، سرکوب شدید مردم، ممنوع کردن مردم از پرداختن به سرنوشت خودشان، بی خبر نگهداشتن ملت از همین مساله اتمی، سیاستهای رژیم در منطقه و … . امیدوارم که تا اینجا روشن شده باشد که بازی 9 دی و فتنه گر ستیزی از لحاظ داخلی و خارجی چه هدفی را تعقیب می کند.
درباره سوال شما پیرامون انتخابات؛ 35 سال است که مردم گرفتار مدار بسته ای هستند که توضیح دادم، غیر از بهار انقلاب که تا حدودی در این مدار نبودند، از کودتای خرداد 1360 قطعا در این مدار بسته هستند، مثلا همین انتخابات ریاست جمهوری مداربسته بود، عده ای را آوردند و گفتند که بینشان انتخاب کنید، آقای خامنه ای هم آمد گفت که به هر کدام از این 8 نفر رای بدهید، من قبول دارم. در انتخابات مجلس که در پیش است، همین مدار بسته است، شما مردم بین اینکه چه کسی به آقای خامنه ای نزدیک است و چه کسی دورتر نیست، قرار می گیرید، آیا شناسایی دارید؟ نه، ندارید، برای اینکه شناسایی به آزادی، آزادی احزاب، حق حاکمیت، آزادی روزنامه ها موکول است و به اینکه اشخاص معرفی بشوند و برنامه عملشان را ببینید، وضعیت خودتان را ببینید، هیچکدام از اینها نیست، دم آخر مجبورید بعنوان اینکه به چه کسی رای بدهید که آن یکی نشود رای دهید، بیشتر از این فرصت عمل ندارد! نتیجه این است که اگر پای صندوق بروید، می روید رای می دهید که ارباب مطلق العنان شما، سرنوشت شما، کشور شما و آینده شما، خامنه ای است که هر روز یک فساد در دنیا راه می اندازد. تازه آمدند آقای بابک زنجانی را گرفتند ولی او وسیله ای بیش نیست، شما همین مقدار را ملاک بگیرید که چقدر از ثروت ملی شما باید از بین برود تا یکی از وسلیه ها، میلیاردری بشود که این آقا شده است؟ تازه از این پولدارتر در خود دستگاه آقای خامنه ای هستند، سهم شما مردم ایران از این درآمد نفت چه شد؟ فقر، آلودگی محیط زیست، بیابان شدن کشور، خشک شدن دریاچه ها و رودها و ….
می پرسید راهکار کدام است؟ راهکار این است که وارد مدار بسته عمل و عکس العمل نشوید. صدها بار راجع به راه و روش گفته ام، بعضی ها می نویسند که شما راجع به راه و روش بگویید. راه و روش این است که شما مردم ایران می توانید یک کار خیلی روشن و واضح انجام بدهید و آن این است که وارد مدار بد و بدتر نشوید چون بین بد و بدتر انتخابی وجود ندارد، اگر بد را انتخاب کردید، بدتر و بدترین را هم انتخاب کردید، چنانکه در همین انتخابات که پای صندوق رای رفتید، چه کردید؟ آقای خامنه ای که سرجایش است، آقای روحانی شب و روز باید مراقب باشد و یک در میان ایشان را ستایش کند که نکند کمبود بیاورد، یک یک وزرایش را هم که به مجلس برده است و به قید سوگند اعلام کردند که ما وفاداریم، کارگزاریم، خدمتگذاریم! در ژنو هم تسلیم نامه ای تسلیم کرده، بعد هم می گوید: آنهایی که می گویند این توافق، تسلیم نامه است، راه حل دیگرشان چیست؟ راه حل این است که شما نباشی، راه حل این است که ملت وارد این مدار بسته نشود.
از فردای 9 دی 1388، ایران تحریم شد، توجه کنید که این تحریمها برای این شد که شما مردم ایران صحنه را رها کردید، اگر جنبش را ادامه داده بودید، این تحریمها وضع نمی شد زیرا افکار عمومی اجازه آنرا نمی داد. اما وقتی که از صحنه بیرون رفتید، سرکوبها نتیجه دادند، افکار عمومی به حمایت از تحریمها آمد، هرچه تحریم شدیدتر، حمایت افکار عمومی بیشتر! نمی شود گفت که شما مردم هیچ مسئولیتی ندارید، مسئولیت دارید. جنبش را ادامه ندادید ولی می توانستید تحریم انتخابات ریاست جمهوری 92 را همگانی تر کنید، زد و بند محرمانه بر سر اتم که با آقای روحانی شروع نشد، گفتگوهای محرمانه در دوره احمدی نژاد انجام می گرفت پس هرکس دیگری هم بود همین تسلیم نامه را امضا می کرد، فقط اینجا از کیسه شما می رود، به پای شما نوشتند! حالا هم می گویند که باید خوشحال باشیم که جنگ نشد، تحریمها را هم برمی دارند، بلکه وضعیت بهتر شود! مگر می شود ملتی، کاملا به خود نقش تماشاچی بدهد و به مهر و شفقت اربابهای آمریکایی و غیرآمریکایی امید ببندد؟ همتی، کوششی، تلاشی. این هم راه حل، بفرمایید عمل کنید، از حالا خود را آماده کنید برای اینکه به رژیم نه تنها در انتخابات مجلس آینده، بلکه در هر قلمرویی که می توانید، “نه” بگویید، بلکه وضعیتتان عوض شود.
شاد و پیروز بشود
گفتگو با رادیو عصرجدید در 13 دی 1392
گفتگوهای رادیو اینترنتی عصرجدید با آقای بنی صدر، جمعه ها ساعت 21:40 الی 22:10(بوقت ایران) از آدرس زیر پخش می شوند:
http://www.asrjadid.com/musicvideo.php?vid=8eade25e1